چهارشنبه 30/آوریل/2025

سابقه صهیونیسم در استفاده از «جنگ میکروبی» و کشتار در «عکا»

جمعه 28-آوریل-2017

درماه می ۱۹۴۸ که شهر عکا همچنان در برابر حملات صهیونیست‌ها مقاومت می‌کرد، آنهابرای شکستن مقاومت مردم با تزریق ویروس حصبه منبع آب شهر را آلوده کردند.

بعد از جنگجهانی اول و اشغال فلسطین به وسیله انگلیس روند ورود صهیونیست‌ها به فلسطین تشدیدشد و صهیونست‌ها طی 30 سال حضور انگلستان در سرزمین فلسطین توانستد تحت حمایت اینکشور رشد و برای خود سازمان‌های مدنی و نظامی ایجاد کنند و سرزمین‌های فلسطینی رااشغال کنند.

طی این مدتصهیونیست‌ها که چندین سازمان نظامی ایجاد کرده بودند اقدام به اشغال شهرها وروستاهای فلسطینی و پاکسازی آنها از اهالی این مناطق کردند به گونه ای که بسیاریاز کارشناسان فلسطین حتی تاریخدانان یهودی این اقدام صهیونیست ها را طرحی از پیشآماده شده برای پاکسازی نژادی سرزمین فلسطین می‌دانند.

از جمله ایندانشمندان «ایلان پاپه» مورخ یهودی و استاد سابق دانشگاه حیفا است. وی کتابی رابا  عنوان «پاکسازی نژادی در فلسطین» نوشت که بعد از نگارش این کتاب موردآزارهای مکرر قرار گرفت و از دانشگاه اخراج شد و اکنون در دانشگاه های انگلیستدریس می‌کند.

 در این کتاب طرح‌ها و اقدامات صهیونیست‌ها برای کشتار، اخراج وآواره کردن ساکنان روستاها و شهرهای فلسطینی با استناد به مدارک تاریخی روایت شدهاست که بخش‌هایی از آن در ادامه آورده شده است.

بخش اول ، دوم ، سوم و چهارم این گزارش را اینجا مطالعه کنید.

روند کشتارشهری در ماه می با اشغال منطقه ساحلی عکا و منطقه شرقی بیسان در ششم همین ماهادامه پیدا کرد. عکا در اوایل ماه می اثبات کرد که تنها ناپلئون نبود که برایاشغال این شهر با دشواری روبرو شد. با وجود اینکه عکا به دنبال موج گسترده مهاجرت‌هابه آن بعد از اشغال حیفا، مملو از جمعیت شده بود، حملات توپخانه‌ای روزانه‌ نیروهاییهودی، نتوانست این شهر را که در جنگ‌های لیبی نیز شرکت داشت تسلیم کند.

با وجود این،قرار گرفتن منبع ذخیره آب این شهر در 10 کیلومتری شمال آن و در قناتی 200 ساله،چشم‌اندازی متفاوت را برای آینده آن رقم زد. به نظر می‌رسید در جریان درگیری‌هامیکروب‌های بیماری حصبه به منبع آب این شهر تزریق می‌شد. نمایندگان صلیب سرخ اینمسئله را به مقرهای خود گزارش دادند و جای حدس چندانی درباره مظنون این اقدام باقینماند: هاگانا. گزارش‌های کمیته صلیب سرخ حاکی از شیوع گسترده و سریع بیماری حصبهبود و حتی به طور محترمانه به آلوده شدن آب مصرفی مردم، به عنوان تنها عامل شیوعاین بیماری نیز اشاره شده بود.

در تاریخ ششممی 1948 در بیمارستان لبنانی عکا که متعلق به صلیب سرخ بود، نشستی اضطراری برگزارشد و سرتیپ بوریج رئیس مرکز خدمات پزشکی بریتانیا، سرهنگ بونت از ارتش بریتانیا،دکتر مک لین به نمایندگی از مرکز خدمات پزشکی و دو مرون رئیس هیئت صلیب سرخ درفلسطین در‌ آن شرکت کردند تا دلیل مرگ 70 نفر از قربانیان بیماری حصبه را بررسیکنند. آنها به این نتیجه رسیدند که دلیل اصلی عفونت بدون شک مربوط به آلودگی آباست و بر خلاف ادعای هاگانا هیچ ارتباطی به حضور جمعیت زیاد در عکا و شرایطنامناسب بهداشتی ندارد.

به نظر می‌رسیداین بیماری 55 سرباز بریتانیایی که به بیمارستان پورت سعید در مصر منتقل شده بودندرا نیز مبتلا کرده بود. سرهنگ بوریج در این باره به دو مرون گفت مسئله مانند اینهرگز پیش از این در فلسطین اتفاق نیفتاده بود. به محض آنکه مشخص شد قنات قدیمیمرکز شیوع بیماری حصبه بوده است برای تامین آب شهر منابع تامین آب جدیدی در نظرگرفته شد همچنین‌ آوارگانی که در اردوگاهای شمال عکا مستقر شده بون به خاطرجلوگیری از شیوع بیش‌تر این بیماری مورد آزمایش قرار گرفتند.

شهروندانفلسطینی هم به دلیل شیوع بیماری حصبه و هم به دلیل حملات سنگین توپخانه‌ای، روحیهخود را از دست داده بودند، تسلیم تهدیدهایی شدند که به وسیله بلندگوها بر سر آنفریاد زده می‌شد یا محل زندگی خود را ترک کنید یا خودکشی کنید، تا آخرین نفر شمارا نابود خواهیم کرد.

ستوان «پتی»ناظر فرانسوی سازمان ملل در گزارش خود آورده است بعد از آنکه شهر به دست نیروهاییهودی افتاد غارت گسترده و نظام‌مندی توسط نیروهای ارتش آغاز شد. آنها مبلمان،لباس و هر چیز دیگری که ممکن بود برای مهاجران جدید یهودی مفید باشد را غارت و هرچیز دیگری که می‌توانست انگیزه‌ای برای بازگشت آنها باشد را نابود می‌کردند.

در تاریخ 27می، تلاش مشابهی برای آلوده کردن ذخیره آب غزه انجام شد که با شکست روبرو شد. مصری‌هادو یهودی به نام‌های «دیوید هورین» و «دیوید میزراخی» را در حالی که تلاش می‌کردندبه منابع آب غزه ویروس‌های حصبه و اسهال خونی تزریق کنند، دستگیر کردند. یادین اینمسئله را به بن گورین که در آن زمان نخست زویر اسرائیل بود گزارش داد. این دوبعدها بدون هیچ اعتراض رسمی از جانب مسئولان اسرائیل توسط مصری‌ها اعدام شدند.

ارنست دیویدبرگمن به همراه برادران کاتزیر بخشی از کارگروهی بودند که در مورد قابلیت‌های جنگمیکروبی اسرائیل فعالیت می‌کردند. این گروه در دهه 40 میلادی توسط بن گورین تاسیسشده بود و سپاه دانش هاگانا نامیده می‌شد. افرایم کاتزیر در ماه می 1948 و درزمانی که این نهاد به «همد» تغییر نام داد، به عنوان رئیس آن انتخاب شد. همد تاثیرچندانی در عملیاتهای سال 1948 نداشت؛ ولی ورود زودهنگام آن به صحنه نشان‌دهندهآرمان‌های غیرمتعارفی بود که اسرائیل در آینده به دنبال تحقق آنها بود.

تقریبا درهمان زمانی که شهر عکا اشغال شد، شهر بیسان نیز در عملیات «گیدئون» به تصرفنیروهای یهودی درآمد. در صفد نیز بعد از اشغال چندین روستای مجاور، سربازاناسرائیلی وارد شهر شدند. نیروهای یهودی که تصرف موفقیت‌آمیز حیفا، طبریه و صفد رادر کارنامه خود داشتند، روحیه و اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده بودند. آنها کهاکنون در اخراج گسترده فلسطینیان تجربه زیادی کسب کرده بودند برای ساکنان بیسانضرب‌الاجلی 10 ساعته تعیین کردند تا خانه‌های خود را تخلیه کنند. این ضرب‌الاجل بهشاخه‌ای از کمیته ملی محلی ابلاغ شد که این کمیته ضرب‌الاجل اعلام شده را نپذیرفتو در مقابل تصمیم گرفت با سرعت ذخایر غذایی لازم را برای نبردی طولانی مدت آمادهکند. آنها همچنین مقداری سلاح فراهم کردند تا در برابر حمله زودهنگام یهودیانایستادگی کنند.

ناهوم اشپیگلفرمانده تیپ جولان خواستار تهاجمی نه چندان شدید و نیز به اسارت گرفتن تعدادی ازفلسطنیان بود او به دنبال آن بود که از این اسرا به عنوان وجه مصاحله برای آزادیاسرای اسرائیلی که توسط نیروهای اردنی در شهر قدیمی و شهرک یهودی نشین گوش عصیوندستگیر شده بودند استفاده کند. در حقیقت لژیون، شهرک‌نشیان گوش عصیون را از حملهشبه نظامیان خشمگین فلسطینی نجات داده بود. این شهرک‌نشینان به همراه ساکنان بخشقدیمی یهودی‌نشین، از معود یهودیانی بودند که در جریان جنگ دستگیر شدند. بعد ازبمباران سنگین روزانه به ویژه حملات هوایی کمیته محلی در بیسان تصمیم به تسلیمگرفت.

گروهی که اینتصمیم را گرفت شامل یک کشیش محلی، منشی شهری و همچنین ثروتمندترین بازرگان شهربود. آنها با پالتی سلا و همکارانش جلسه‌ای تشکیل دادند تا درباره شرایط تسلیم گفت‌وگوکنند (قبل از نشست این اعضا خواستار دریافت مجوز برای سفر به نابلس شدند، ولی بااین درخواست آنها مخالفت شد.) در نهایت این شهر در تاریخ 11 ماه می به دست نیروهاییهودی افتاد.

بلافاصله بعداز سقوط بیسان، پالتی سلا و همکارانش نظاره‌گر روند منظم اخراج شهروندان بودند.برخی از این افراد به ناصره که در ماه می هنوز یک شهر آزاد فلسطینی بود و برخیدیگر به جنین فرستاده شدند؛ ولی بیشتر شهروندان از رود اردن عبور داده شده به ساحلدیگر رودخانه منتقل شدند. شاهدان عینی به یاد می‌آورند که جمعیت وحشت‌زده بیسان باامید یافتن پناهگاه چگونه به سمت رود اردن و از آنجا به سمت خشکی حرکت می‌کردند.در حالیکه نیروهای یهودی مشغول عملیات دیگری در همان نزدیکی بودند. تعداد محدودیاز آنها موفق به بازگشت شدند. بیسان هم به کرانه باختری و هم به رود اردن بسیارنزدیک بود به همین دلیل بازگشت به آن بدون جلب توجه زیاد کار چندان دشورای نبود.این افراد موفق شدند تا اواسط ماه ژئن و زمانی که ارتش اسرائیل بار دیگر و باتجهیزات بیشتر به آنها حمله کرد در محل زندگی خود بمانند.

در تاریخ 13می و در شرایطی که نیروهای داوطلب عرب به فرماندهی مایکل العیسی یکی از مسیحیانمحلی برای دفاع از یافا تلاش می‌کردند 5000 نیروی هاگانا و ایرگون به این شهر حملهکردند. در میان آنها یکانی ویژه شامل 50 مسلمان بوسنیایی و همچنین اعضای نسیل دوم«تمپلارس» نیز وجود داشت. در هر حال یافا در مقایسه با هر مکان دیگری در فلسطین،از بیش‌ترین تعداد نیروهای دفاعی برخوردار بود و در مجموع،‌ 1500 نیروی داوطلب دربرابر 5000 نیروی یهودی قرار گرفتند. این نیروهای داوطلب به مدت سه هفته در برابرحملاتی که از اواسط ماه آوریل آغاز و در اواسط ماه می پایان یافت ایستادگی کردند.زمانی که یافا سقوط کرد تمامی جمعیت 50000 نفری آن با کمک بریتانیا اخراج شدند.

به دنبالسقوط یافا نیروهای اشغالگر یهودی، تمامی شهرها و شهرکهای عمده فلسطینی را تخلیهکردند. بیش‌تر ساکنان دیگر هرگز محل زندگی خود را ندیند. در میان آنها افرادی کهگرایش‌های سیاسی بیشتری داشتند تصمیم گرفتند نقش فعالانه‌تر برای ظهور مجدد جنبشملی فلسطین در قالب سازمان آزادی‌بخش فلسطین داشته باشند که هدف اصلی و اولویت آنحق بازگشت فلسطینی‌ها بود.

 

 

 

 

 

منبع :تسنیم ، 04/02/1396

لینک کوتاه:

کپی شد