جمعه 20/سپتامبر/2024

روایتی تلخ از پاکسازی غرب بیت المقدس

جمعه 28-آوریل-2017

نیروهاینظامی صهیونیست با حمایت آشکار نیروهای انگلیسی توانستند در آوریل ۱۹۴۸ غرب بیت المقدس و شهر صفد را از ساکنان فلسطینی آن پاکسازیکردند.

با سقوطحیفا، بعد از جنگ جهانی اول و اشغال فلسطین به وسیله انگلیس روند ورود صهیونیست‌هابه فلسطین تشدید شد و صهیونست‌ها طی 30 سال حضور انگلستان در سرزمین فلسطینتوانستد تحت حمایت این کشور رشد و برای خود سازمان‌های مدنی و نظامی ایجاد کنند وسرزمین‌های فلسطینی را اشغال کنند.

طی این مدتصهیونیست‌ها که چندین سازمان نظامی ایجاد کرده بودند اقدام به اشغال شهرها وروستاهای فلسطینی و پاکسازی آنها از اهالی این مناطق کردند به گونه ای که بسیاریاز کارشناسان فلسطین حتی تاریخدانان یهودی این اقدام صهیونیست ها را طرحی از پیشآماده شده برای پاکسازی نژادی سرزمین فلسطین می‌دانند.

از جمله ایندانشمندان «ایلان پاپه» مورخ یهودی و استاد سابق دانشگاه حیفا است. وی کتابی رابا  عنوان «پاکسازی نژادی در فلسطین»نوشت که بعد از نگارش این کتاب موردآزارهای مکرر قرار گرفت و از دانشگاه اخراج شد و اکنون در دانشگاه های انگلیستدریس می‌کند.

 در این کتاب طرح‌ها و اقدامات صهیونیست‌ها برای کشتار، اخراج وآواره کردن ساکنان روستاها و شهرهای فلسطینی با استناد به مدارک تاریخی روایت شدهاست که بخش‌هایی از آن در ادامه آورده شده است.

بخش اول ، دوم و سوماین گزارش را اینجا مطالعه کنید.

پاکسازی صفد

فقط تعداداندکی از شهرهای فلسطین هنوز آزاد باقی مانده بودند؛ از جمله عکا، ناصره و صفد.مبارزه در صفد در اواسط آوریل آغاز و تا اول ماه می ادامه یافت؛ البته دلیل اینامر مقاومت سرسختانه فلسطینی‌ها یا داوطبان ارتش آزادی‌بخش نبود؛ اگر چه مردم اینمنطقه نسبت به سایر نقاط، تلاش جدی‌تری از خود نشان دادند با این حال، ملاحظاتراهکنشی، لشکر یهود را ابتدا به سمت مناطق داخلی کشور در اطراف صفد کشاند و پس ازآن، نیروهای یهودی به داخل شهر حرکت کردند. در صفد حدود 9500 عرب و 2400 یهودیسکونت داشتند.

بیش‌تر ازاین یهودیان، ارتدکس افراطی بودند که هیچ علاقه‌ای به صهیونیسم نداشتند چه رسد بهاینکه بخواهند با همسایگان عرب خود بجنگند. این مسئله و پیشرفت تدریجی یهیودیان درصفد، این تصور را در ذهن 11 عضو کمیته ملی داخلی ایجاد کرد که نسبت به سایر شهرهارفتار بهتری با آنها شده است. این کمیته یک هیئت از نمایندگان بود که شامل افرادبرجسته شهر، علمای دینی، بازرگانان، مالکان زمین‌ها و فعالان پیشین در انقلاب 1936بودند که وجود آنها صفد را به مرکزی بزرگ تبدیل کرده بود. حس امنیت کاذب در صفد بهدلیل حضور داوطلبان عرب تقویت شد. این افراد جمعیتی به نسبت زیاد داشته و در کلبیش از 400 نفر بودند اگر چه فقط نیمی از آنها مجهز به اسلحه بودند. کشمکش در شهردر اوایل ماه ژانویه آغاز شد که تهاجم‌های تجاوزگرانه توسط برخی از اعضای هاگانابه محله‌های فلسطین‌نشین و بازارهای آنها باعث آن بود. یک مامور سوری به نام«احسان قام اولماز» به دفاع در برابر حملات پی در پی واحد تکاوری پالماخ پرداخت.

حملات پالماخدر ابتدا پراکنده و بی‌تاثیر بودند؛ زیرا واحدهای آن توجه خود را به مناطق روستاییاطراف شهر معطوف کرده بودند؛ اما به محض ورود به دهکده‌های منطقه‌ صفد ( در قسمت‌هایبعدی این بخش شرح داده شده است) در تاریخ 29 آوریل توانستند توجه خود را به طورکامل روی شهر متمرکز کنند. متاسفانه مردم صفد درست در زمانی که کاملا به اولمازنیاز داشتند وی را از دست دادند. فرمانده جدید ارتش داوطب در جلیله «ادیب شیشکلی»به همراه یکی از ماموران بی‌کفایت ارتش آزادی‌بخش جایگزین او شدند. اگرچه بعید بهنظر می‌رسید که اولماز نیز می‌توانست با وجو نابرابری قدرت، بهتر از آنها عمل کند؛1000 سرباز آموزش دیده پالماخ در مقابله با 400 نیروی داوطلب عرب، یکی از چندیننابرابری داخلی بود که کذب بودن افسانه داوود یهود در مقابله با جالوت عرب را درسال 1948 نشان می‌داد.

نیروهایپالماخ در این زمان بیش‌ترین جمعیت را از محل زندگی‌شان بیرون کرده بودند و تنهابه 100 فلسطینی سالخورده برای مدت کوتاهی اجازه ماندن دادند. در تاریخ پنجم ژوئن،بن گورین در خاطرات شخصی خود اشاره می‌کند که «آبراهام هانوکی» به من گفت از آنجاکه تنها 100 نفر در صفد باقی مانده‌اند، به لبنان تبعید خواهند شد.

بیت‌المقدس،شهر ارواح

بیت‌المقدسنیز از کشتار شهری مستثنی نبود و به وسعت از آنچه «سلیم تماری» در کتاب اخیر خوداز آن به عنوان «شهر جاودانه» یاد کرده بود چیزی جز «شهر ارواح» باقی نماند.نیروهای یهودی در آوریل 1948 بخش‌های غربی منطقه عرب‌نشین را هدف حمله توپخانه‌ایقرار داده و این بخش را اشغال کردند. برخی از ساکنان ثروتمندتر این مناطق چند هفتهپیش از حمله محل زندگیشان را ترک کرده بودند و بقیه ساکنان نیز توسط نیروهای یهودیمجبور به ترک خانه‌های خود شدند خانه‌هایی که هنوز به زیبایی مناطقی که نخبگانفلسطینی در پایان قرن 19 در محوطه خارجی دیوار شهر قدیمی ساخته بودند گواهی می‌دادند.

زمانی که اینمناطق اشغال و هدف پاکسازی نژادی قرار گرفتند نیروهای بریتانیایی هنوز در فلسطینحضور داشتند ولی از هرگونه مداخله‌ای خودداری کردند به جز منطقه شیخ جراح نخستینمنطقه فلسطینی‌نشین که خارج از دیواره‌های شهر قدیمی ساخته شده بود و خانواده‌هایسرشناسی مانند حسینی، نشاشیبی و خالدی در آن زندگی می‌کردند که یکی از فرماندهانمحلی بریتانیایی تصمیم گرفت در آن وارد عمل شود.

دستورالعملیکه در آوریل 1948 به نیروهای یهودی داده شده بود بسیار روشن بود، مناطق عرب‌نشینهمسایه را اشغال کرده تمامی خانه‌ها را نابود کنید. حملات برای پاکسازی نژادی درتاریخ 24 آوریل 1948 آغاز شد، ولی پیش از آنکه به طور کامل اجرا شود توسط نیروهایبریتانیا به حالت تعلیق در آمد. دکتر حسین خالدی دبیر کمیته عالی عرب که در روستایشیخ جراح زندگی می‌کرد شواهد بسیار مهمی از آنچه در این روستا اتفاق افتاد دراختیار ما قرار می‌دهد. تلگراف‌های او به مفتی، معمولا توسط نیروهای اطلاعاتیاسرائیل دریافت می‌شد که در حال حاضر در آرشیو آنها نگهداری می‌شود. خالدی توضیحمی‌دهد که چگونه فرماندهی نیروهای بریتانیا مناطق عرب‌نشین همسایه را به استثنای20 روستا که هاگانا موفق شد آنها را به آتش بکشد نجات دادند. این موضوع نشان می‌دهدکه اگر نیروهای بریتانیایی در مناطق دیگر نیز وارد عمل می‌شدند سرنوشتی که برایفلسطینیان رقم می‌خورد تا چه اندازه متفاوت بود و این در حالی است که هم منشورالزام‌آور دوران قیومیت و هم بندهایی که در قطعنامه تفکیک سازمان ملل آمده بوددخالت و موضع‌گیری آنها را ایجاب می‌کرد.

انفعال و عدمواکنش نیروهای بریتانیا، یک قاعده کلی بود که به ویژه در مناطق غربی بیت‌المقدسپررنگ‌تر به نظر می‌رسید این بخش‌ها از اولین روز ژانویه، هدف حملات پیاپی توپخانه‌ایقرار گرفتند و برخلاف روستای شیخ جراحی، نیروهای بریتانیا در این منطقه نقشیاهریمنی ایفا کردند. این نیروها، تعداد اندکی از فلسطینیان مجهز به تسلیحات را خلعسلاح کرده وعده دادند که در برابر حملات یهودیان از آنها محفاظت خواهند کرد؛ ولیبلافاصله وعده خود را نقص کردند. دکتر خالدی در اول ژانویه در یکی از تلگرافهای خودبه الحاج امین که در قاهره به سر می‌برد توضیح می‌دهد که مردم خشمگین چگونه هر روزدر برابر خانه او تظاهرات کرده خواستار رهبری و کمک بود.د پزشکان حاضر در اینجمعیت به خالدی گفته بودند که بیمارستانها دیگر فضایی برای پذیرش مجروحان جدیدندارد و برای پوشاندن اجساد کفن کافی وجود ندارد در این فضا، هرج و مرج کامل حاکمشده بود و مردم به شدت ترسیده بودند ولی هنوز حوادث بدتری در راه بود.

چند روز بعداز حمله به روستای شیخ جراح به وسیله همان بمب‌های خمپاره‌انداز سه اینچی که درحیفا مورد استفاده قرار گرفته بودند مناطق فلسطینی نشین شمال و غرب بیت‌المقدس هدفحمله توپخانه‌ای قرار گرفتند. روستای شعفاط تنها منطقه‌ای بود که تسلیم این حملاتنشد. قطمون نیز در آخرین روزهای آوریل سقوط کرد. اسحاق لوی رئیس دستگاه اطلاعاتهاگانا در بیت‌المقدس در این باره می‌گوید:

در زمانی کهپاکسازی نژادی در قطمون جریان داشت دزدی و غارت آغاز شد که هم نیروهای نظامی و همسربازان در آن مشارکت داشتند. آنها وارد خانه می‌شدند و تمایم وسایل از جملهمبلمان،‌ لباس‌ها، غذا و قطعات الکترونیکی را غارت می‌کردند.

ورود نیروهایعرب اردنی به صحنه درگیری‌ها،‌ تصویر کاملا متفاوتی ایجاد کرد و عملیات پاکسازینژادی در اوایل ماه می 1948 به حالت تعلیق در آمد. برخی از این نیروهای اردنی، قبلاز آن هم در قالب ارتش داوطلب در مبارزات شرکت داشتند و حضور آنها توانست به کندشدن پیشرفت عملیات سربازان یهودی، به ویژه در جریان تصرف قطمونی که شامل درگیری‌هایفشرده با نیروهای اسرایئلی در صومعه «سن سیمون» بود کمک کند. با وجود این تلاش‌هایآنها برای دفاع از مناطق فلسطینی‌نشین غرب بیت‌المقدس شکست خورد. در اطراف بیت‌المقدس،هشت منطقه فلسطینی و 39 روستا هدف عملیات پاکسازی نژاد قرار گرفتند و جمعیت آنهابه بخش‌های شرقی شهر منتقل شد. تمامی این روستاها امروزه از بین رفته‌اند ولی برخیاز زیباترین خانه‌های بیت‌المقدس هنوز پابرجا است و خانواده‌های یهودی که بلافاصلهبعد از اخراجی فلسطنیان در آنها ساکن شدند هنوز هم در این خانه‌ها که یادآورسرنوشت تلخ فلسطینیان است زندگی می‌کنند.

 

 

 

 

منبع :تسنیم ، 03/02/1396


 

لینک کوتاه:

کپی شد