چهارشنبه 30/آوریل/2025

قتل وحشیانه و تخریب کامل روستاها، در طرح پاکسازی نژادی فلسطین

یکشنبه 7-می-2017

صهیونیست‌هابرای پاکسازی روستاهای فلسطینی بعد از کشتار وحشیانه اهالی این روستاها به صورتکامل این مناطق را تخریب می‌کردند تا هرگونه آثار مربوط به اهالی آن را از بینببرند.

بعد از جنگجهانی اول و اشغال فلسطین به وسیله انگلیس روند ورود صهیونیست‌ها به فلسطین تشدیدشد و صهیونست‌ها طی 30 سال حضور انگلستان در سرزمین فلسطین توانستد تحت حمایت اینکشور رشد و برای خود سازمان‌های مدنی و نظامی ایجاد کنند و سرزمین‌های فلسطینی رااشغال کنند.

طی این مدتصهیونیست‌ها که چندین سازمان نظامی ایجاد کرده بودند اقدام به اشغال شهرها وروستاهای فلسطینی و پاکسازی آنها از اهالی این مناطق کردند به گونه ای که بسیاریاز کارشناسان فلسطین حتی تاریخدانان یهودی این اقدام صهیونیست ها را طرحی از پیشآماده شده برای پاکسازی نژادی سرزمین فلسطین می‌دانند.

از جملهاین دانشمندان «ایلان پاپه» مورخ یهودی و استاد سابق دانشگاه حیفا است. وی کتابیرا با  عنوان «پاکسازی نژادی در فلسطین» نوشت که بعد از نگارش این کتاب موردآزارهای مکرر قرار گرفت و از دانشگاه اخراج شد و اکنون در دانشگاه های انگلیستدریس می‌کند.

 در این کتاب طرح‌ها و اقداماتصهیونیست‌ها برای کشتار، اخراج و آواره کردن ساکنان روستاها و شهرهای فلسطینی بااستناد به مدارک تاریخی روایت شده است که بخش‌هایی از آن در ادامه آورده شده است.

بخش اول ، دوم، سوم ،چهارم وپنجم اینگزارش را اینجا مطالعه کنید.

….فوزیالقاوقجی در مرج ابن عامر ( واقع در غرب روستای سرین) هر چه در توان داشت برایمحدود کردن حملات نیروهای یهودی به کار برد و چند حمله ناموفق نیز به مشمار هعیمکمزرعه اصلی اشتراکی اسرائیلی‌ها (کیبوتص) انجام داد. در جریان یکی از بمباران‌هایکیبوتص، سه کودک جان خود را از دست دادند. این تراژدی وحشتناک، تنها رویداد خصومتامیز در این منطقه است که در کتاب‌های تاریخی رسمی اسرائیل به آن اشاره شده است.روستاهایی که در این نزدیکی واقع شده بودند، کمک چندانی به نیروهای ارتش آزادیبخشعرب نمی‌کردند. در حقیقت بیش‌تر آنها توافقنامه‌ مزارع اشتراکی را امضا کردهبودند؛ ولی بعد از حمله به مشمار هعیمک که باعث خشم یهودیان شده بودند بیش‌تر اینروستاها در امان نبودند.

اعضایکیبوتص از نیروهای یهودی خواستند تا عملیات پاکسازی نژادی را که در مناطق شرقیآغاز کرده بودند ادامه دهند. بسیاری از زمین‌های کشاورزی مشارکتی در بخش جلیله بهحزب سوسیالیست صهیونیسم موسوم به هاشومرها تزائیر تعلق داشت که اعضایش تلاش می‌کردندرویکردی میانه‌روتر در پیش بگیرند. درماه جولای، برخی از اعضای برجسته ماپام،درباره آنچه گسترش غیرضروری عملیات پاکسازی نژادی می‌دانستد به بن گورین شکایتکردند؛ اما او به یاد می‌آورد که خود این اعضا بودند که در ماه آوریل از اجرایمرحله اول عملیات پاکسازی نژاد خوشحال و راضی بودند. در حقیقت اگر شما یک یهودیصهیونیست در سال 1948 بودید این مسله تنها و تنها یک مفهوم برایتان داشت تعهد کاملبه عر‌ب‌زدایی از فلسطین.

حملهالقاوقجی به مشمار هعیمک در تاریخ چهارم آوریل پاسخ مستقیمی بود به عملیات اخراجگسترده فلسطنیان که از حدود 15 می آغاز شده بود. نخستین روستاهایی که در این روزهدف حمله قرار گرفتند قبیه التحا و قبیه الفوقا بودند که هر کدام بیش از 1000 نفرجمعیت داشتند. بعد از آن و در همان روز نوبت روستای کوچک‌تر خربت الراس بود کهمورد تهاجم قرار بگیرد. عملیات اشغال در این روستا نیز با شاخص‌های پاکسازی نژادیکه اکنون به ویژگی‌های شناخته شده تبدیل شده بود صورت می‌گرفت اخراج مردم و نابویخانه‌های آنها.

بعد ازحادثه مشمار هعیمک اکون نوبت روستاهای بزرگ‌تر بود: ابو شوشه، کفرین، ابو زریق،منسی و نغنغیه (که نرنریه تلفظ می‌شود) کمی بعد جاده‌های شرقی جنین از هزرانفلسطینی که نیروهای یهودی آنها را اخراج کرده بودند پر شد. روستای کوچکتر وادیعاره با 250 نفر جمعیت، آخرین روستایی بود که در ماه آوریل ویران شد. ایرگون دراینجا نیز سهم خود را برای نابودی مناطق حاشیه‌ای فلسطین انجام داد. این نیروهاعملیات حمله به روستاهای باقی مانده در مرج این امیر را در حالی که نیروهایبریتانیایی هنوز در آنها بودند انجام دادند؛ روستاهایی مثل صبارین سیندیانه،باریکا، خبیزا و ام‌الشعف در روستای صبارین، نیروهای ایرگون از این که با مقاومتمسلحانه روبرو شده بودند بسیار عصبانی بودند و به عنوان تنبیه مردان پیر، زنان وکودکان را برای چند روز در محوطه‌ای که با سیم خاردار محصور شده بودند نگهداریکردند همچنین سه مرد جوان فلسطنیی نیز به جرم حمل اسلحه توسط نیروهای یهودی اعدمشدند و بقیه جمعیت روستا نیز به منطقه ام‌الفهم که در آن زمان هنوز به دست نیروهایاسرائیلی نیفتاده بود منتقل شدند.

هر مرحلهیا عملیاتی که در مناطق مختلف جغرافیایی صورت می‌گرفت به الگوی رفتاری جدیدی تبدیلمی‌شد که بعدها سایر نیروهای یهودی آن را ادامه می‌دادند. چند روز بعد از اشغالروستای کفرین و اخراج مردم آن، ارتش یهود توانایی خود را در این روستا که اکنونخارج از سکنه شده بود به معرض آزمون گذاشت و روستا را به طور کامل نابود کرد ایناقدام بارها و بارها و تا مدت‌های طولانی بعد از پایان جنگ سال 1948 نیز ادامهداشت. عملیات نیروهای یهودی در صفد که با اسم رمز شوم جاروب (متانه) انجام می‌شد،با پاکسازی روستاهایی که در مسیر طبریه به صفد قرار داشتند آغاز شد. اولین روستاییکه در مسیر قرار داشت روستای قوریر بود. بعد از سقوط طبریه مختار این روستا متوجهشد با توجه به موقعیت جغرافیایی این منطقه چه سرنوشتی در انتظار مردمش خواه بود.او از ادیب شیشکلی رئیس نیروهای داوطلب ارتش آزدیخش عرب درخواست کمک کرد و پیشنهادداد بین مردم این روستا سلاح توزیع شود ولی شیشکلی با درخواست او مخالفت کرد.انتشار این خبر باعث تضعیف روحیه روستائیان شد و زنان و کودکان به طرف کوه‌هایجلیله فرار کردند. مختار در اقدامی دیگر درصدد استخدام 50 نیروی محلی مسحل بههارتوش بر آمد.

در تاریخ22 آوریل نیروهای یهودی طی روندی که به سنت آنها تبدیل شده بود، هیئتی را اعزامکردند که پیشنهاد تخلیه ساکنان روستا بدون جنگ و درگیری را مطرح کرد. این هیئتترکیبی غیرمتعارف داشت و از افرادی تشکیل شده بود که در گذشته روابط دوستانه خودرا با این روستا حفظ کرده بودند. با وجو این مختار در این دیدار خود با این هیئتهیچ اشاره‌ای به این که روستا تقریبا خالی از سکنه شده است، نکرد و در مقابل گفتمردم از خانه‌های خود دفاع خواهند کرد.

بعد ازاشغال این روستا الگوی جدیدی بوجود آمد یک سرباز یهودی روی سقف یکی از خانه‌ها رفتتا درباره اینکه ایا شهروندی دروزی بین افراد دستگیر شده وجود دارد یا خیر تحقیقکند. او فریاد زد: دروزهای می‌توانند بمانند و بقیه باید به لبنان بروند. حتی اینپیشنهاد نیز شامل همه افراد نمی‌شد زیرا نیروهای اشغالگر تصمیم گرفته بودند پیش ازآنکه به تمامی روستاییان اجازه مهاجرت به لبنان را بدهند، روند گزینشی را اجراکنند. این روند گزیشنی الگویی برای عملیات بعدی اشغال و اخراج شد و به طور عمیقیدر خاطره جمعی فلسطینیان از سال‌های دوران نکتب باقی مانده است. مردان جوان که بین10 تا 30 سال سن داشتند از بقیه جمعیت جدا و به اردوگاه‌های بازداشت فرستاده شدندبه این ترتیب 40 نفر از مردان روستای قوریر برای مدت 18 ماه از خانواده‌های خودجدا شدند.

ناظرانسازمان ملل متحد هر از چند گاهی برای ارزیابی نحوه اجرای قطعنامه تفکیک بهروستاهای قوریر سفر می‌کردند و از نزدیک شاهد عملیات اخراج و اشغال بودند همچنیننمایندگان رسانه‌های غربی از جمله روزنامه نیویورک تامیز، گزارش‌هایی را دربارهبرخی روستاهای فلسطینی منتشر می‌کردند با وجود این هرگز تصویر کاملی از آنچه دراین مناطق روی می‌داد برای خوانندگان غربی ترسیم نمی‌شد. به نظر می‌رسید هیچ کداماز رسانه‌های غربی بعد از گذشت سه سال از ماجرای موهوم هولوکاست شجاعت انتقاد ازاقدام‌های یهودیان را نداشتند.

اخراج وتبعید برای نجابت روستاییان کافی نبود. بسیاری از آنها طمعه حامیان مارکسیست‌ نظامکیبوتص شده، خانه‌هایشان پیش از تخریب و نابودی، بی‌ سر و صدا خراب شده بود.اسنادی از محکومیت لفظی این اقدام‌ها توسط سیاستمداران نگران صهیونیست در این مقطعزمانی وجود دارد که شواهد جدیدی از قساوت را در برابر مورخان جدید در اسرائیل قرارمی‌دهد که پیش از این هرگز با آن روبرو نشده بودند. فریاد زدن با صدای بلند درهنگام کشتن و اخراج مردم بی‌گناه یکی از واکنش‌های اجرای مفاهیم اخلاقی برنامه «D»بود. واکنش دیگر اخراج فلسطنیانی بود که طبق وعده آژانس یهود به سازمان ملل متحدقرار بود شهروندان کامل اسرائیل باشند اما این افراد اخراج، کشته یا زندانی شدند.یوسف ویتز در این باره می‌نویسد ارتش ما عملیات خود را به پیش می‌برد روستاهای عرب‌نشینرا تسخیر می‌کند و ساکنان آنها مثل موش فرار می‌کردند.

طیف فعالیتارتش یهود در ماه آوریل هنوز گسترده بود. برخلاف ماه‌هایی که در آنها مناطقیگسترده هدف پاکسازی نژادی قرار می‌گرفتند. در این ماه هنوز در برخی روستاهاعملیاتی صورت نگرفته بود بقیه روستاها نیز با سرنوشتی بدتر از اخراج و تبعید روبروشده هدف قتل عامل قرار گرفتند. در واقع فرمان‌های ارتش زمانی که بین پاکسازی نژادی(له طاهر)‌و قلع و قمع (له قاترید)‌ تمایز قائل شدند به نوعی این طیف گسترده رابازتاب می‌داد. عملیات قلع و قمع هرگز به طور مشخص تعیین و محدود نشده بود و شاملشلیک تصادفی به شهرها و روستاها و محل‌های رفت و آمد غیرنظامیان بود در تاریخ 14آوریل بن گورین به شارت نوشت: روز به روز دامنه عملیات اشغال را گسترش می‌دهیم هرروز روستاهای جدیدی را اشغال می‌کنیم و تازه در اول راه هستیم.

در برخیروستاها که نزدیک مراکز شهری قرار داشتند، نیروهای یهودی از سیاست قتل و عام بهعنوان ابزاری برای سرعت دادن به فرار شهروندان فلسطینی استفاده می‌کردند. این هماناتفاقی است که در روستاهای نصرالدین در نزدیکی طبریه، عین الزیتون در نزدیکی سفد وطیره حیفا در نزدیکی حیفا افتاد. در تمامی این سه روستا، گروهی از مردان بین 10 تا50 سال برای ارعاب جمعیت روستا و افرادی که در شهرهای مجاور زندگی می‌کردند اعدامشدند در میان این سه روستا مورخان اسناد زیادی از آنچه در نصرالدین اتفاق افتاد دراختیار ندارند؛ ولی حوادثی که در دو رستای دیگر رخ داد کاملا مستند است که شناخته‌شده‌ترینآنها عین‌الزیتون است.

 

 

 

 

منبع :تسنیم ، 09/02/1396

لینک کوتاه:

کپی شد