پنج شنبه 01/می/2025

وضعیت منطقه در صورت نبود مقاومت علیه رژیم صهیونیستی

یکشنبه 7-می-2017

وضعیتآینده غرب آسیا، در صورت نبود مقاومت علیه این رژیم از جمله مسائلی است که امروزهمورد کنکاش و بررسی بسیاری از تحلیلگران مسائل خارجی است. این گزاره، بیانی مهماست که در این مقاله به دنبال تبیین آن هستیم.

مقدمه

از زمانورود رژیم صهیونیستی به خاک فلسطین، این رژیم اشغالگر با پیشروی تدریجی و گام‌ به‌گامدر داخل سرزمین فلسطین، شهرک­هایی را برای اسکان مهاجران یهودی تأسیس نموده است.آنچه مسلم است این است که آن‌ها از همان ‌ابتدای ورد به سرزمین فلسطین یک برنامهدرازمدت و از پیش تعیین شده برای خلق یک دولت یهودی را دنبال می‌نمودند. لذا ساده‌اندیشیاست که در برخی از تحلیل­ها گفته می­شود، ساکنین عرب زبان و عرب نژاد در بیت‌المقدس،قسمتی از زمین­هایشان را به یهودیان مهاجر فروختند و آن‌ها هم بنا به حقی کهداشتند، احداث اماکن تفریحی ــ ورزشی، مدارس و دانشگاه­ها، پادگان‌های نظامی،بیمارستان و … را در دستور کار خود قرار دادند و زمینه تشکیل دولت یهودی را به‌وجودآوردند. این در حالی است که در دنیا شاهد بسیاری از اقوام و مذاهب هستیم که هم ازحیث شمار شهروندان و هم به لحاظ توان اقتصادی از نفوذ بالایی برخوردارند اما بههیچ وجه به فکر به وجود آوردن یک دولت مجزا نبوده­اند[1]. با این وجود، رژیمصهیونیستی، زمین­های مسلمانان را به زور تصاحب نموده و آنجا را سرزمین اجداد خودمی­دانند. به گونه­ای که امروزه نه تنها در خاک فلسطیناقدام به اجرای اهداف استعماری خود می­کند، بلکه در سطح منطقه نیز تنش­های خطرناکیرا در داخل کشورهای مسلمان منطقه مدیریت می­کند. بر همین اساس، در این مقاله سعیبر آن است تا ذیل محورهایی به این سؤالات پاسخ داده شود که اساساً ایدئولوژی و هدفصهیونیسم از دخالت­های خود در غرب آسیا چیست؟ همچنین پیشروی سرزمینی رژیمصهیونیستی در خاک فلسطین چگونه بوده و در صورت نبود مقاومت فلسطین چه سرعتی درآینده به خود خواهد گرفت.

1- ایدئولوژی و هدف رژیم صهیونیسم برایتسلط بر منطقه غرب آسیا

امام خمینی(ره) در ارتباط با اهداف اساسی رژیم صهیونیستی صراحتاً بیان می­دارد که اساساً شکل‌گیریاین رژیم از همان ‌ابتدا در جهت اعمال فشار علیه اسلام و مسلمانان و راه انداختنچالش­های منطقه‌ای بوده است «این جرثومه فساد را که در قلب کشورهای اسلامی گماشته‌اند،تنها برای سرکوبی ملت عرب نمی‌باشد، بلکه خطر و ضرر آن متوجه همه مناطق غرب آسیااست. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیزم و استعمار بر دنیای اسلام و بیشتر سرزمین­هایزرخیز و منابع سرشار کشورهای اسلامی می‌باشد[2].» بنابر این، ایدئولوژی این دولتحول باوری سیاسی از یهودیت شکل گرفته است که به شدت غیر ستیز و دشمن ساز است و هرآن کس که گونه‌ای فراتر یا فروتر از چارچوب­های تفکر صهیونیستی بیندیشد را «دیگری»یا «غیر» تلقی کرده و آن را مستلزم طرد و رفض جدی می­داند[3]. در همین راستا،سیاست­های درازمدت رژیم صهیونیستی و کشورهای هم‌پیمانش در میان کشورهای مسلمان غربآسیا، اعمال قدرت و سلطه، گسترش حوزه نفوذ و برتری منطقه­ای است. بدین‌ صورت‌ کهاز یک ‌طرف سعی می‌شود سیاست­های سلطه‌جویانه حفظ شود و از سوی ‌دیگر این سیاست‌هابرمبنای استراتژی­های تهاجمی تدوین می‌گردد. درواقع موضع صهیونیست‌ها، در میان‌مدتو یا بلندمدت، فقط بر مبنای استراتژی تهاجم دنبال می‌شود. ازاین‌رو، امام (ره)اتخاذ هرگونه سیاست‌ سازشکارانه و همراه با مسامحه را در برابر آن‌ها جایز نمی‌دانند:«اگر سست بگیرید، این‌ها تا فرات می‌خواهند بروند. این‌ها همه اینجا را ملک خودشانمی‌گویند هست[4].» مقام معظم رهبری نیز در ششمین کنفرانسحمایت از انتفاضه فلسطین ضمن تمجید از نیروهای مقاومت، سازش با این رژیم جعلی رامساوی با پیشروی سرزمینی آن‌ها، حتی فراتر از جغرافیای کنونی فلسطین می­داند. «نقشمقاومت در دوره‌های بعد از اشغال بر کسی پوشیده نیست و یقیناً نمی‌توان حتّی نقشمقاومت را در پیروزیِ ولو مختصرِ جنگ سال 1352 مصادف با 1973 میلادی نادیدهانگاشت؛ و از سال 1361 مصادف با 1982 میلادی که عملاً بار مقاومت بر دوش مردم داخلفلسطین قرار گرفت، مقاومت اسلامی لبنان- حزب‌الله- از راه رسید تا یاریگرفلسطینیان در مسیر مبارزاتی‌شان باشد. اگر مقاومت، رژیم صهیونیستی را زمین‌گیرنکرده بود، اینک شاهد دست‌اندازی آن به دیگر سرزمین‌های منطقه بودیم؛ از مصر گرفتهتا اردن و عراق و خلیج فارس و غیره؛ آری این دستاورد بسیار مهم است[5]…»

از بررسیکنش سیاسی-نظامی صهیونیست­ها و بیانات مقام معظم رهبری و امام می­توان به ایننتیجه دست یافت که سیاست توسعه ارضی و گسترش آن از نیل تا فرات، از اهداف اساسیبنیان‌گذاران دولت یهود به شمار می‌رود. در همین راستا، همواره بازگشت به ارضموعود با تمسک به متون مذهبی و بر اساس تفاسیر دینی، بخشی از برنامه‌های رهبرانسیاسی رژیم صهیونیستی را به خود اختصاص می‌دهد تا از این ‌طریق نوعی علاقه ملی واحساس ملی‌گرایی را در میان یهودیان برای بازگشت به سرزمین فلسطین ایجاد نمایند.آن‌ها برای تحقق مقاصد و نیاتشان، از امکانات نظامی و اقدامات تروریستی جهت پیشرویو توسعه ارضی و همچنین تسلط بر اماکن مذهبی مانند بیت‌المقدس استفاده می‌کنند. درهمین راستا، بن‌گوریون در سی و یکم اوت 1949 در دیدار با گروهی از امریکائی‌ها،چنین گفته است: «اگرچه ما رویای ایجاد دولت اسرائیل را عملی کرده‌ایم، هنوز درآغاز کار قرار داریم. در حال حاضر، جز نهصد هزار یهودی در اسرائیل زندگی نمی‌کنندو حال‌آنکه اکثریت قوم یهود هنوز در خارج حضور دارند. تلاش آینده ما این است کههمگی یهودیان را به اسرائیل بیاوریم.[6]».

علاوه براین، صهیونیست­ها همان‌طور که اشاره شد، اهدافی فراتر از سرزمین فلسطین دنبال می­کنند.به عنوان مثال به صورت مستقیم وارد خاک سوریه می­شوند و به‌طور رسمی هدف خود ازتجاوز به خاک سوریه را جلوگیری از ورود تجهیزات از خاک سوریه به حزب الله لبنانعنوان می­کنند. این در حالی است که در پس این ادعاها، هدف استراتژیک بسیار مهم‌تریرا دنبال می­کنند. توضیح آنکه، آن‌ها با هدف قرار دادن ارگان‌های دولتی در سوریهسعی دارند تا مانع رسیدن ارتش سوریه به پیروزی قریب الوقوع در برابر شورشیان تحتحمایت غربی­ها در این کشور شوند، و البته در ادامه این تلاش، گسترش فرقه‌گرایی درمنطقه غرب آسیا برای آن‌ها اهمیت ویژه­ای دارد[7]. علاوه بر این، در صورت وقوعشکست دولت سوریه، قطعاً اسرائیل دو هدف دگر را دنبال خواهد کرد تا به منافع مدنظرخود دست یابد: «یکی آنکه صهیونیست­ها دیگر نگران پس دادن بلندی‌های جولان به سوری‌هاپس از تاراج آن از جنگ مشهور در سال 1976 میلادی نخواهند بود و دیگری و احتمالاًمهم‌ترین سود آن‌ها، سعی در تقسیم کردن خاک سوریه به کشورهای کوچک‌تر بوده و ضمنآن تسریع در نزاع قومی و فرقه‌ای باعث می‌شود که درگیری بین فرقه‌های شیعه و سنیدر سوریه، موجب از همپاشی تمامیت ارضی این کشور شود[8].»

2- پیشروی سرزمینی رژیم صهیونیستی و کیفیتآن در صورت نبود مقاومت

در ارتباطبا فرایند پیشروی رژیم صهیونیستی، باید بیان داشت که در شرایط کنونی، در داخل کشورفلسطین، پیشروی تدریجی این رژیم جهت سلطه کامل بر مسجدالاقصی به مرزهای نگران‌کننده‌ای رسیده است. این پیشروی در چند محور جریان دارد که عبارت‌اند از: 1- اشغالو فتح جغرافیای مسجدالاقصی و کنار گذاشتن مسلمانان از سلطه بر آن. 2-مستقر نمودننیروهای امنیتی در حاشیه و اطراف مسجد و کامل نمودن محاصره امنیتی آن. 3- تخریبمستقیم و غیرمستقیم مسجد از داخل و بیرون به بهانه‌های مختلف چون حفاری زیر مسجدبا هدف پیدا کردن آثار تاریخی یهود و تغییر شناسنامه آثار تاریخی و کشفیات اسلامیو تبدیل آن‌ها به آثار یهودی. 4- امنیتی و نظامی کردن حرم قدسی و تقسیم حرم بینیهودیان و مسلمانان از سوی سران رژیم صهیونیستی به عنوان راه حل، تا از این طریقتسلط تدریجی صهیونیست‌ها بر مسجدالاقصی تحقق یابد و جریان یهودی‌سازی حرم مقدسعملیاتی شود که در صورت توفیق در این زمینه، فاجعه‌ای دینی و سیاسی برای جهاناسلام خواهد بود. به نظر می‌رسد این تلاش‌ها در چند محور صورت می‌پذیرد:

الف-از بینبردن معالم و آثار اسلامی به بهانه توسعه خدمات شهری

ب-جلوگیریاز بازسازی و ترمیم مناطق قدیمی شهر و عملاً تبدیل مناطق اسلامی به بافت‌هایفرسوده.

ج-ایجادشهرک‌های صهیونیستی نشین در داخل و اطراف شهر بیت‌المقدس و در مناطق مهم کشورفلسطین

د-تغییروضعیت دیموگرافی و ساختار جمعیتی شهر بیت‌المقدس و تزریق جمعیت یهودیان صهیونیستبه شهر از طریق واگذاری واحدهای مسکونی به قیمت‌های ناچیز و تسهیلات به شهرک‌نشینانو کوچ کنندگان یهودی از خارج به اسرائیل.

ه-قراردادن مدیریت شهری در اختیار یهودیان با تغییر معادله جمعیتی و قانونمند کردنِظاهریِ روند یهودی سازی بیت‌المقدس، تغییر اسامی محلات و خیابان‌ها و کوچه‌ها بهاسامی عبری، و عبری کردن تابلوها و غیره[9].

حال سؤالیکه در اینجا مطرح می­شود این است که در مقابلِ پیشروی جسورانه رژیم صهیونیستی،کشورها اسلامی، نهادهای عربی و نیروهای مقاومت چه تلاشی داشته­اند؟

2-1-کشورهای عربی

واقعیت آناست که امروزه بخش وسیعی از کشورهای جهان عرب، توان نظامی و مدیریتی و مؤسساتی خودرا بجای نابودی رژیم صهیونیستی، برای سرنگونی نظام سوریه به عنوان دژ مقاومت ضدصهیونیستی در جهان عرب بسیج کرده و دیگر بخش‌های جهان اسلام را هم در این رویکردانحرافی درگیر ساخته­اند؛ بنابراین، امروزه برخی از کشورهای عربی با گم کردن راه ودشمن اصلی، وارد جنگ ناتمام مذهبی سنی-شیعی شده و راه تسلط آمریکا و رژیمصهیونیستی را نه تنها بر حرم قدسی مسجدالاقصی و بیت‌المقدس بلکه بر سراسر جهاناسلام هموار می‌سازند.

2-2-نهادهای اسلامی و عربی

در میانهاین وضعیت فاجعه‌آمیز، نهادهای اسلامی و عربی نظیر سازمان همکاری‌های اسلامی، کهبه‌طور اصولی برای دفاع از بیت‌المقدس تأسیس شده است عمده‌ترین کاری که می­کنند،صادر کردن بیانیه‌های محکومیت خالی از هرگونه تأثیری است، چرا که این سازمان‌ها دربرگیرنده نمایندگان دولت‌ها هستند که عمده آن‌ها هم‌پیمان آمریکا بزرگ‌ترین حامیرژیم صهیونیستی و متحدان آشکار و پنهان این رژیم هستند و متأسفانه بیشتر این دولت‌هاتبلور اراده و خواست ملت‌هایشان نیستند و لذا کار چندانی از آن‌ها برنمی‌آید، ایننهادها زمانی خواهند توانست اثرگذاری کنند که تجلی­گر اراده ملت‌ها و منافع وامنیت ملی و اسلامی کشورها و امت اسلامی باشند.سیر قهقرایی اتحادیه عرب نیز خصوصاًپس از وقوع انقلاب‌های بیداری در برخی کشورهای عربی و تسلط کشورهای به شدت مرتجععرب روند نزولی یافته است.

2-3-نیروهای مقاومت

این درحالی است که نیروهای مقاومت چون حزب الله لبنان و حماس، سال­ها است که با تمامتوان خود علیه رژیم صهیونیستی فعالیت نموده و سعی در بر هم زدن اهداف استعماری اینرژیم دارد. در این زمینه نیز تا کنون جنگ‌های زیادی صورت گرفته است. به عنوان مثالجنگ­های 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه نمادی از مقاومت بی‌نظیر جنبش مقاومت علیهرژیم صهیونیستی است. مقام معظم رهبری در همین رابطه می‌فرمایند «جنگ 33 روزه‌لبنان و جنگ‌های 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه در غزّه، همگی صفحات درخشانی ازکارنامه‌ مقاومت است که موجب ‌افتخار تمام ملّت‌های منطقه، جهان اسلام و همه انسان‌هایآزادی‌خواه‌ جهان است. در جنگ 33 روزه، عملاً همه راه‌های امدادرسانی به ملّتلبنان و مقاومان سلحشور حزب‌الله بسته شده بود، امّا به یاری خداوند و اتّکاء بهنیروی عظیم مردم مقاوم لبنان، رژیم صهیونیستی و حامی اصلی آن یعنی ایالات متّحده‌آمریکا، شکست مفتضحانه‌ای را متحمّل شدند که دیگر به‌آسانی جرئت حمله به آن دیاررا نخواهند کرد. مقاومت‌های پی در پی غزّه، که اینک به قلعه‌ شکست‌ناپذیر مقاومتمبدّل شده است، در طی چند جنگ پیاپی نشان داد که این رژیم، ضعیف‌تر از آن است کهدر مقابل اراده‌ یک ملّت، توان ایستادگی داشته باشد[10].» این مقاومت­ها گاه باتهدیدات گفتاری رنگ و بوی خاصی از اقتدار را نیز به خود می­گیرد. به عنوان مثال،سید حسن نصرالله در یکی از سخنرانی‌های خود در ماه محرم به اشغالگران فلسطین هشدارداد که [در صورت وقوع جنگ] هیچ منطقه امنی را در امتداد خاک فلسطین اشغالی پیدانخواهند کرد که موشک‌های حزب‌الله لبنان به آنجا نرسد. این گویه­ها نقش بازدارندهمهمی را جهت پیشگیری از حمله احتمالی رژیم اشغالگر قدس در غرب آسیا ایفا می­کند.همچنین تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به غزه و شکست آن، عمق تفکر صهیونیست‌ها دررابطه با آغاز جنگ بر ضد لبنان را راکد کرده و باعث شد رژیم صهیونیستی در مفهوماشغالگری زمینی که در جنگ آینده نسبت به آن تهدید کرده است، تجدیدنظر کند.

از طرفینیز، حزب‌الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی، از شرایط نه صلح و نه جنگ کنونی با دشمنصهیونیستی برای افزایش آمادگی خود در عرصه‌های مختلف استفاده می‌کنند. به گونه­ایکه امروزه رژیم صهیونیستی بجای اقدامات گسترده نظامی، تنها در حد رسانه‌های خود،هر از چند گاهی تهدیداتی را بر ضد نیروهای مقاومت داخل فلسطین و ساکنان جنوب لبنانبه ویژه ساکنان مناطق مرزی مطرح می­کنند که می‌توان آن را در چارچوب جنگ روانیموجود ارزیابی کرد. این در حالی است که ساکنان و زائران مناطق جنوبی لبنان معتقدنداین تهدیدات از حد تلاش برای ارعاب فراتر نمی‌رود و حتی اگر به واقعیت نیزبپیوندد، مردم لبنان کسانی هستند که در بدترین شرایط جنگی زندگی کرده‌اند، لذاآماده هر نوع مقابله با هر حماقت اسرائیل هستند. حتی اگر این حماقت به قیمت جان ومال آن‌ها باشد؛ بنابراین، می­توان به‌صراحت بیان داشت که در صورت نبود مقاومت،همان‌طور که مقام معظم رهبری و امام خمینی پیش‌بینی نمودند، رژیم صهیونیستی می­توانستاهداف استعماری خود را فراتر از مرزهای فلسطین اشغالی، حتی در کشورهای سوریه،اردن، مصر و خلیج فارس تا فرات دنبال کند.

جمع‌بندی

بنابر آنچهگفته شد رژیم صهیونیستی اهداف داخلی و خارجی گسترده­ای دارد که آن را با انگیزه­هایمذهبی نیز عجین نموده است. در این میان آنچه تاکنون باعث شده تا این رژیم بهتمایلات خود دست نیابد را می‌توان در کلام مقام معظم رهبری در زمان تمجید ازنیروهای مقاومت دریافت.بخصوص آنجا که می‌فرمایند مهم‌تریندستاورد مقاومت، ایجاد مانع اساسی در برابر پروژه‌های صهیونیستی است. پروژه­هایبلندمدت و کوتاه‌مدتی که با محاسبات دقیق تدوین شده­اند. در این میان، موفّقیّتمقاومت، در تحمیل یک جنگ فرسایشی به دشمن است، «یعنی توانسته برنامه‌ اصلی رژیمصهیونیستی را که سیطره بر کلِّ منطقه بود، به شکست بکشاند. در این روند، باید بهحق، از اصل مقاومت و سلحشورانی که در دوره‌های مختلف و از همان ابتدای اجرای پرده‌تأسیس رژیم صهیونیستی به مقاومت پرداختند و با تقدیم جان خود، پرچم مقاومت رابرافراشته نگاه داشته و نسل به نسل آن را منتقل کردند، تجلیل شود[11].» اینمقاومت شجاعانه، امروزه توانسته نقش بازدارنده و پیشگیرانه منحصر به فردی در زمانو صحنه­ای ایفا کند که بسیاری از کشورهای عرب­زبان منطقه غرب آسیا، از تلاش جهتتحقق حقوق مردم مظلوم فلسطین غافل شده­اند.

 

 

 

منبع : فارس ، دکتر محسن شفیعی سیف آبادی،09/02/1396

لینک کوتاه:

کپی شد