بخش اول
انتشارسند جديد حماس که با تغييرات مهمي همراه بوده است اين سوال را مطرح ميکند که تفسيرعملي اين تغييرات در سطح تاکتيکي خواهد بود يا راهبردي و اينکه آيا اين تغييرات بهمفهوم خروج اين جريان از مدار مقاومت است يا نه.
به گزارشخبرگزاري تسنيم، رئيس دفتر سياسي حماس از سند جديد اين جنبش رونمايي کرد،اما بلافاصلهپس از رونمايي و انتشار اين سند جديد گمانهزنيها درباره نوع تغييرات و ماهيت اينسند در رسانهها مطرح شد.هر چند که هنوز به اين موضوع آنطور که بايد پرداخته نشده استو سئوالات زيادي درباره اين سند براي افکار عمومي مطرح است .در نماي کلي ميتوان دليلصدور اين سند را شرايط جنبش مقاومت اسلامي حماس و تلاش آن براي ايجاد تغييراتي متناسببا آن شرايط دانست. هر چند که برخي تلاش ميکنند تغييرات ايجاد شده در سند جديد حماسدر مقايسه با سند 1988 اين جنبش را به نوعي عقبنشيني اين جنبش در زمينه مقاومت قلمدادکنند، حقيقت ماجرا گوياي نکات متفاوتي است.به عبارتي حماس با اين سند جديد چند هدفرا در دو سطح داشته است. يکي زمينهسازي براي توافق ملي و همکاري با ساير جريانهايفلسطيني و دومي تلاش براي جلب رضايت نسبي برخي طرفهاي خارجي. در اين زمينه حماس درواقع نه به سمت طرف خاصي اصطلاحاً “غش” کرده و نه سعي کرده که در مقايسهبا گذشته با کشور يا جريان خاصي زاويه قابل ملاحظهاي پيدا کند.
پذيرشمرزهاي 1967
از جملهنکات مهمي که پس از انتشار سند جديد در رسانههاي خارجي مطرح شد، به رسميت شناختن مرزهاي1967 است که در بند 20 سند جديد به آن اشاره شده، اما بند 19 بر اين نکته تاکيد ميکندکه حماس هرگز رژيم صهيونيستي را به رسميت نخواهد شناخت. به عبارتي حماس با مرزهاي1967 موافقت کرده اما لزوماً اين مسئله را به معناي عقب نشيني از کل اراضي تاريخي فلسطيننميداند.
فلسطينِ«از نهر تا بحر»
در بنددو اين سند همچنان به فلسطين به عنوان فلسطينِ «از نهر تا بحر» اشاره ميشود که ازرود اردن در شرق تا درياي مديترانه در غرب است.پذيرش مرزهاي 1967 ميتواند دو آوردهبراي حماس داشته باشد. يکي اينکه از فشارهاي بينالمللي بکاهد و زمينه را براي تعاملبا طرفهاي خارجي هموار سازد و از طرفي ديگر در سطح داخلي مقدمات همکاري با جريانهايداخلي از جمله فتح را فراهم کند.
قدسپايتخت کشور فلسطين است
در بند10 سند بر اين نکته تاکيد شده که «شهر قدس پايتخت کشور فلسطين است». در اين بند همچنانآمده است که «ملت فلسطين هرگز از ذره اي از خاک آن چشم پوشي نکرده و کوتاه نخواهد آمدو تمامي اقدامات رژيم صهيونيستي در قدس اعم از يهودي سازي، شهرکسازي و تلاش براي تحريفحقايق و از بين بردن آثار و نشانههاي آن باطل و بيهوده است.»
عدماشاره به اخوان المسلمون در سند جديد
در اکثرنقاط سند جديد از کلماتي نظير «اسلامي» و «مسلمان» استفاده شده است و در آن اشارهايبه جريان «اخوان المسلمون» نشده است. اين در شرايطي است که در ميثاق 1988 حماس به روابطاين جنبش به اخوان المسلمون اشاره شده بود. دليل اين اقدام را شايد بتوان به کاهش تنشهابا دولت فعلي مصر قلمداد کرد.در شرايطي که نوار غزه در محاصر است، جنبش حماس احتمالاًترجيح داده است تا در اين زمينه به جلب رضايت طرف مصري نيز بپردازد.محمود الزهار درژانويه سال 2017 از سفر مقامات حماس به قاهره براي مذاکره با مقامات مصر خبر داده بود.وي آن موقع گفت:اسماعيل هنيه،موسي ابومرزوق و روحي مشتهي در قاهره به سر ميبرند وبا مقامات مصر درباره مسائل مربوط به باريکه غزه و روابط دوجانبه مذاکره ميکنند. الزهارهمچنين گفته بود که روابط اين جنبش با مصر در حال بهبودي است.
تفکيکبين يهوديت و صهيونيسم
در بند16 سند جديد حماس در ابتکاري جديد تلاش شده تا بين يهوديت و صهيونيسم تفكيك قائل شود.در اين بند آمده که مبارزه با پروژه صهيونيسم جنگ با يهوديان به علت دين آنها نيست،و حماس هرگز با يهوديان صرفاً بخاطر يهودي بودن وارد نبرد نشده است، بلکه عليه صهيونيستهاياشغالگر و غاصب وارد مبارزه شده است.اين در شرايطي است که در ماده 28 ميثاق 1988 حماسعنوان شده بود که اسرائيل، يهوديت و يهوديان براي اسلام و مسلمانان چالش ايجاد ميکنند.بهنظر ميرسد مخاطب اين بند بيشتر قشر و طرف اروپايي و غربي باشد، چرا که در محافل اروپاييبهانه «يهودستيزي» به عنوان ابزار تبليغات منفي عليه فلسطينيها از جمله حماس استفادهميشود. به عبارتي رسانهها سعي ميکنند مشکل و مقابله فلسطينيها با اشغالگري و اقداماتصهيونيستها را به شکلي وارونه و تحت عنوان مشکل با «يهوديت» جلوه دهند،اما به نظرميرسد اقدام جديد در تفکيک بين يهوديان و صهيونيستها بتواند تا حدودي از فشارهاياروپايي بر حماس بکاهد.
حذفبند مربوط به نابودي موجوديت اسرائيل
يکياز بندهاي مهم تاسيس حماس در سال 1988 که از سوي رهبران اين جنبش بر آن تاکيد شده بوددعوت صريح به لزوم از بين بردن موجوديت اسرائيل بود که در سند جديد حماس حذف شده است.اينکهچرا چنين بندي در سند جديد حذف شده نياز به بحث مفصلتري دارد که بايد به آن پرداخت.اما مختصراً ميتوان حذف اين بند را در نتيجه فشار برخي کشورهاي عربي يا کشورهاي منطقهايدانست که با جنبش حماس در تماس هستند و در طرف ديگر با رژيم صهيونيستي نيز ارتباط آشکاريا مخفيانه دارند. چرا که به زعم آنها اين کار ميتواند از شدت فشارها بر اين جنبشبکاهد. هر چند که اين بند در سند جديد حذف شده، اما حماس همچنان بر ادامه مقاومت تاکيدکرده است.
تاکيدبر ادامه مقاومت
در بنديک سند جديد هدف حماس «آزادسازي فلسطين و مبارزه با پروژه صهيونيسم» عنوان شده و دربخش مقدمه آمده است که مقاومت «تا تحقق پروژه آزادسازي، بازگشت آوارگان و تشکيل کشوربا حاکميت کامل به پايتختي قدس ادامه خواهد داشت.
سلاحمقاومت روي زمين گذاشته نميشود
در بند25 سند جديد به بحث سلاح و مقاومت مسلحانه جنبش حماس اشاره شده و بر ادامه مقاومت تاکيدشده است. اين بند مينويسد:«مقاومت در برابر رژيم اشغالگر با تمامي ابزارها و راهکارهاحق مشروع و مسلم ملت فلسطين است که اديان آسماني و عرف و قوانين بين المللي آن را بهرسميت شناخته است و در راس آن نيز مقاومت مسلحانه قرار دارد که گزينه اي راهبردي برايدفاع از اصول و بازپس گيري حقوق ملت فلسطين است.» سند جديد در اصل ورود حماس به يکروند سياسي جديد است که با پيچيدگيهاي خاص خود مواجه خواهد شد. کنار گذاشتن سلاح دراصل ماهيت مقاومتي حماس را ميتواند دچار خلل کند. به نظر ميرسد اين جنبش با هدف حفظماهيت مقاومتي خود و اهرمهاي خود در آينده همچنان بر ادامه مقاومت مسلحانه تاکيد دارد.
مخالفتبا پيمان اسلو براي عدم تکرار ماجراي سازش فتح
از نکاتمهمي که در اين حين مطرح ميشود اين است که حماس الان که روند سياسي جديد را شروع کرده،بايد مراقب باشد تا ماجراي دهه 1990 که بر سر جنبش فتح آمد و منجر به پيمان اسلو شد،اين بار براي حماس تکرار نشود. هر چند که حماس در بند 21 سند جديد خود به مخالفت ورد پيمان اسلو تاکيد ميکند. بند 21 مي نويسد: پيمان اسلو و ملحقات آن با قواعد آمرهحقوق بين الملل تعارض دارد؛ به گونهاي که تعهداتي را ايجاد کرده که با حقوق غير قابلدخل و تصرف ملت فلسطين منافات دارد. به همين خاطر حماس اين موافقت نامهها را رد ميکند.
جمعبندي
در مجموعميتوان گفت که حماس در سند جديد خود تقريبا راهبرد اصلي خود يعني «مقاومت» را حفظکرده، اما در تاکتيک خود تغييراتي را ايجاد کرده است. اينکه «تفسير عملي اين تغييراتچه خواهد بود» و «در عمل چه اتفاقاتي رخ دهد» و سوالاتي از قبيل اينکه «بخشهاي سياسيو نظامي حماس در خصوص اين تغييرات آيا اتفاق نظر دارند يا نه»، «طرفهاي غربي آيابه اين ميزان تغييرات رضايت خواهند داد يا نه» و اينکه «آيا اين تغييرات به همينجاختم خواهد شد يا نه» سوالاتي هستند که همچنان مطرح هستند.قطعا طرف اروپايي و غربي ازبرخي تغييرات ايجاد شده در سند جديد حماس استقبال خواهند کرد، اما اينکه آنها به اينميزان تغييرات قناعت کنند، امري بسيار بعيد است. به همين دليل بايد همچنان انتظار حضورجنبش حماس در گروههاي تروريستي را داشت، چرا که طبق سند جديد بناست که حماس به مقاومتمسلحانه خود ادامه دهد. از سويي ديگر بعيد است که حماس هم براي تغيير اين شرايط سلاحخود را بر روي زمين بگذارد، زيرا هويت اين جريان در «ماهيت مقاومتي» آن گره خورده وهرگونه عقب نشيني از آن به مفهوم خودزني خواهد بود.
شرايطمنطقه و جهان در وضعيتي خاص قرار دارد. دولت دونالد ترامپ در آمريکا بر سر کار آمدهو ويژگيهاي منحصر به فرد خود را دارد. نوار غزه هم مدتهاست که تحت محاصره است. اعرابو برخي کشورهاي منطقهاي نيز آشکارا يا مخفيانه با اسرائيل رابطه دارند. قمار اخواندر خصوص تحولات سوريه و سوار شدن بر موج اخوان المسلمون در منطقه به همراه ترکيه باعثشده تا اين گروه بازنگري در سياستهاي خود را داشته باشد. تنوع تغييرات اين گمانه رامطرح ميکند که حماس ضمن تعديل برخي فروع تقريباً بر اصول خود و مهمتر از همه بر «مقاومت»پايبند است.اما اين جريان بايد همچنان مراقب باشد که همانگونه که در مسير مقاومت بوده،در ادامه مسير از طرفهاي عربي و غربي بازي نخورده و بلاي دهه 1990 ساف و جنبش فتحبر سر اين جنبش نازل نشود. مقامات حماس به خوبي ميدانند که قوت و هويت آنها در راهبرد«مقاومت»شان است و هر گونه تخطي از اين مسير آنها را نزد فلسطينيان بيهويت خواهد کرد.به همين دليل است که در سند جديد به صراحت بر ادامه «مقاومت مسلحانه» تاکيد ميکنند.
با اينحال، به عقيده استاد دانشگاه تهران، سند سياسي جديد حماس يعني ممکن است شاهد چهره انقلابيترو هجوميتري از اين جنبش مقاومت اسلامي باشيم. جنبش حماس سند سياسي جديد خود را دررسانهها منتشر کرد.اين سند سياسي که در حقيقت يک راهبرد بلند مدت براي حماس محسوبمي شود در 42 بند تنظيم شده است.اين سند بر خلاف ديدگاه برخي، که آن را اساسنامه ياميثاقنامه جديد حماس برشمرده اند، يک اساسنامه جديد نيست و سندي است که راهبرد حماسرا در دوره اي که پيش رو دارد تعيين مي کند. دکتر محمد صادق کوشکي در گفتگويي که باتسنيم انجام داد در خصوص اين سند سياسي گفت: در چند ماه اخير شاهد آن هستيم که برايتغيير بخشي از کادرهاي سنتي حماس زمينهسازي مي شود. يعني به موازات حذف تدريجي کادرهايدفتر سياسي، خصوصا چهرههايي شبيه موسي ابومرزوق يا حتي خالد مشعل، ما شاهد روي کارآمدن چهرههايي هستيم که رويکرد جهاديتر دارند و حتي مثل اسماعيل هنيه ساکن غزه هستند.با توجه به ناکارآمديهايي که جناح سياسي حماس – طيفي که خالد مشعل و موسي ابومرزوقدر آن قرار داشتند- داشتهاند و با توجه به بعد مسافتي هم که دارند و در قطر ساکن شدهاندخيلي نميتوانند مسائل فلسطين را دنبال کنند، به نظر ميرسد نيروهايي که نگرش جهاديداشته، به شاخه نظامي، گردانهاي عزالدين قسام نزديک تر هستند، در حال قدرت گرفتن هستند.به همين خاطر اين تغيير – که زمينه سازي براي آن طي ماههاي اخير اتفاق افتاد – ميتواند به بحث تغيير در سياستهاي حماس منجر شود. اگر اختلالي در اين مسير ايجاد نشودما ميتوانيم شاهد چهره انقلابيتر و هجوميتري از حماس باشيم.
وي درخصوص موانع موجود در مسير اين تغيير گفت: طبيعي است که مقاومتهايي در مقابل اين مسئلهاتفاق خواهد افتاد يا حتي کارشکنيهايي ممکن است صورت بگيرد اما اگر اين حرکت بتواندموفق باشد آن گاه ما بايستي با حماسي مواجه باشيم که رشد يافته تر و تکامل يافته تراز حماس نسل قبل است. يعني حماس به نوعي حيات خود را در پيوستن به محور مقاومت مي جويد.البتهجريانهاي ديگري هم هستند، اين به خاطر اين است که ماهيت حماس يک ماهيت متکثر و پراکندهاست. حماس در واقع نامي است که بر مجموعه اي از زيرگروههاي مختلف نهاده شده که همگيزير يک سقف قرار دارند. يک تشکل آهنين و يکپارچه نيست. در داخل حماس گروههايي بودهو هستند که تمايل چنداني به همکاري با محور مقاومت نداشته، الآن هم تمايل چنداني ندارندو حتي در بين آنها کساني هستند که به ديدگاههاي سازشکارانهاي که دولت خودگردان دارد،گرايش پيدا کردهاند. اما فضاي کلي به اين سمت است که نيروهايي که گرايش جهادي دارندو تمايل بيشتري به همکاري با محور مقاومت دارند قدرت گرفتهاند و به نوعي زمام اختياررا آنها در دست گرفته اند.اين استاد دانشگاه تهران در خصوص اينکه آيا ممکن است اينفرآيند به حذف شخصيتي چون خالد مشعل منجر شود گفت: اين فرآيند مي تواند به حذف رسميخالد مشعل، محدود کردن اختيارات فعلي وي، يا به سايه بردن وي منجر شود. کساني که اينمسير را دنبال مي کنند دنبال تنش نيستند و مايلند که با حداقل هزينه اين اصلاحات راانجام دهند. اگر امکان آن باشد خالد مشعل کنار برود ولي اگر امکان کنار رفتن خالد مشعلهم نيست، به صورتي در سايه قرار گيرد که منجر به اختلاف و تنش جديدي در حماس نشود.
ادامهدارد
منبع : اطلاعات ، 17/02/1396