پنج شنبه 01/می/2025

گام های منتهی به شکست ترامپ برای حل بحران فلسطین

سه‌شنبه 30-می-2017

ابرازامیدواری به حل منصفانه اختلافات میان فلسطینی ها با رژیم صهیونیستی و لزومبرقراری صلح فی مابین  از سوی ترامپ و اعلام حمایت قاطع و کامل از اینمسئله، تنها محرک بوده و دردی را دوا نخواهد کرد

 

مسئلهفلسطین طی چندین دهه مهمترین موضوع جهان اسلام بوده و اختلافات مابین فلسطین واسراییل از معضلات لاینحل جهان تا به امروز می باشد. اهمیت این مسئله در ابعاد بین‌المللیآن از آنجا مشخص می‌گردد که بزرگترین تحریم نفتی جهان از سوی عرضه کنندگان عرب رارقم زده است که جهان را با بحران جدی مواجه نمود. پس از تمام جنگ‌ها و بحران‌هایجدی پدید آمده در رابطه با این مسئله، تمایل به حل یا کاهش تبعات آن موضوعی است کهاز دهه 90 میلادی در مورد آن صحبت شده اما تا به امروز هیچ نتیجه مثبتی در برنداشته است.

 حالشاهد آن هستیم که رییس جمهور جدید آمریکا دونالد ترامپ در اولین سفر رسمی خود بهغرب آسیا، موضوع صلح بین اعراب و اسراییل را مطرح نموده و خود را مشتاق به حلمشکلات و انعقاد توافق صلح می‌داند. او پس از سفر به عربستان به صورت پرواز مستقیماز فرودگاه ریاض به تل آویو رفت که در تاریخ بی سابقه بوده است. اظهارات نتانیاهودر رابطه با ابراز امیدواری نسبت به اینکه خود او نیز یک روز بتواند با پروازمستقیم از تل آویو به ریاض برود نشان دهنده ابراز خرسندی وی نسبت به کمرنگ شدنمسئله فلسطین در چشم اعراب مسلمان به سرکردگی عربستان می باشد.

 

این موضوعخصوصا اگر به روابط پنهانی گسترش یافته میان رژیم صهیونیستی و عربستان واقف باشیمدور از انتظار نیست. در حقیقت گویا برای دولت های عربی، ارزش های مسئله فلسطین وحفظ بیت المقدس دارای اهمیت کمتری شده و حاضر به معامله بر سر آن هستند. بر اساساین فاکتورهاست که ترامپ دم از حل این مشکل که در تبلیغات انتخاباتی خود نیز به آناشاره نموده، می زند. اما به نظر می رسد بنابر دلایلی که در ادامه می آید تماممواضع وی در حد حرف و سخن باقی خواهد ماند:

1- عدموجود برنامه و طرح مشخص در راستای توافق صلح

ترامپ پیشاز سفر به تل آویو صرفا صحبت از لزوم انجام توافق بین طرفین به میان آورده است. درسفر خود که با حواشی زیادی من جمله پرواز مستقیم ار ریاض به تل آویو، دیدار بارییس تشکیلات خودگردان و… همراه بود نیز فراتر از صحبت های همیشگی هیچ طرح وبرنامه‌ای برای انعقاد توافق صلح ارائه نداده است. ابراز امیدواری به حل منصفانهاختلافات و لزوم برقراری صلح فی مابین و اعلام حمایت قاطع و کامل از این مسئله،تنها محرک بوده و دردی را دوا نخواهد کرد. اظهار‌نظرهای تبلیغاتی وی در دورهانتخابات پیشنهاد هدیه دادن جزیره ای در کارائیب به پناهندگان فلسطینی برای چشمپوشی از فلسطین بود و به نظر نمی‌رسد اکنون نیز تفکر ترامپ برای توافق، چیزی باارزش تر از تبلیغات انتخاباتیش باشد.

 

2- عمیقبودن شکاف‌های فی مابین

مسئله فلسطینو اسراییل مسئله تازه به وجود آمده نیست. چندین دهه اختلاف، تبدیل شدن فلسطین بهمسئله ای ارزشی در جهان اسلام، وقوع جنگ های خونین، تحریم نفتی جهان از سوی اعراب،نشست های فراوان در این زمینه و بسیاری از موارد دیگر هرگز نتوانسته اند این زخمدهان گشوده را التیام بخشند. این موارد به تنهایی نشانگر این مسئله است که اختلافبه وجود آمده بسیار عمیق است که حل آن برنامه ای دقیق و اراده ای استوار می خواهدکه بتواند حقوق از دست رفته فلسطینیان را احیا نماید. حال از یکسو اراده ترامپ بهحل موضوع قرار دارد که علیرغم به کار بردن عبارت داوری منصفانه توسط وی و تیمش امانمی‌توان به جانبداری وی از رژیم صهیونیستی بی توجه بود. از سوی دیگر اختلافاتی کهوجود دارد آن قدر عمیق هستند که توافق بر سر آن ها یا امکان پذیر نبوده و یا مدتزمان بسیار طولانی را طلب می کند. بنابراین حل ساده و آسان موضوع چیزی است که تنهادر رویای ترامپ جای دارد و نه در واقعیت و بنابراین تلاش ترامپ در این زمینه بیشترساده سازی موضوعی است که ابعاد بسیار پیچیده ای دارد و قابل ساده سازی نیست.

 

3- عدمامتیاز‌دهی از جانب اسراییل و نتانیاهو

به نظر میرسد که در راس قرار گرفتن ایالات متحده در مثلث حل اختلاف بین فلسطین و اسراییل،برای نتانیاهو این معنی را دارد که وی نیازی به اعطای هیچ‌گونه امتیازی به فلسطینی‌هانخواهد داشت. این به این معناست که انتظار نتانیاهو از توافق و صلح قانع کردن طرفمقابل به نادیده گرفتن حقوق خود می باشد و نه مذاکره دو طرفه و تقسیم امتیاز ها.از این روی وی حتی در زمان حضور ترامپ در اسراییل نیز موضعی نرم تر اتخاذ نکرده ونشانه ای دال بر کوتاه آمدن از مواضع پیشین از خود بروز نداد. این یکی دیگر ازمشکلات به نتیجه رسیدن توافق مورد نظر ترامپ خواهد بود.

 

4- افکارعمومی جهان اسلام علیه توافق صلح بدون در نظر گرفتن منافع فلسطین

فلسطینبرای جهان عرب ارزشمند است. جهان اسلام سال‌ها در برابر این مسئله موضع گرفته وجنگیده است. گذشتن از حقوق قانونی مردم فلسطین ضربه ای بر اصالت ارزش‌ها در جهاناسلام و حس ناسیونالیستی در جهان عرب به شمار می رود. دولت‌های عربی خاصه در شرایطکنونی منطقه روابط پنهانی و گاه آشکار خود را با رژیم صهیونیستی آغاز نموده‌اند.این روند می‌تواند به علنی شدن روابط و در پی آن رسمیت یافتن روابط با اسراییلبینجامد و مسئله فلسطین در این بین به محاق فرو رود. این موضوع افکار عمومی جهاناسلام و عرب را برآشفته خواهد نمود و نتیجه آن فشار افکار عمومی بر دولت ها و کند شدن روند مذاکرات صلح خواهد بود .موضوعی که اثرات نامطلوبی بر رسیدن بهتوافق بر جای خواهد گذاشت.

 

 

 

 

منبع : الوقت ؛ 06/03/1396

لینک کوتاه:

کپی شد