یکشنبه 27/اکتبر/2024

شهید ابوعرمانه؛ مجاهدی که به یاری برادرانش شتافت اما خود نیز شهید شد

سه‌شنبه 31-اکتبر-2017

مثل همیشه پس از یک روز سخت کاری به خانه بازگشت وفورا  سراغ همسرش رفت و حال او را جویا شد،او آخرین روزهای حاملگی اش را پشت سر می گذاشت. پس از آن به سمت 3 فرزندش رفت و آنها را در آغوش گرفت، گویی که آخرین بار است آن ها را می بیند.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، در این لحظه، همسر شهیداحمد ابو عرمانه در حال آماده کردن سفره غذا بود تا از او پس از یک روز سخت کاریاستقبال کند.

چند دقیقه نگذشت که سفره غذا چیده شد. همسر شهید عرمانهآخرین لحظات او را اینگونه تعریف می کند.

همه در حال آماده شدن برای صرف غذا بودند که با احمد تماسگرفته شد و از او خواسته شد سریعا خود را به تونل بمباران شده مقاومت برساند. اونیز لباس هایش را بر تن کرد و سفره غذا را رها کرد و به همسرش گفت: نگران باش، بهبچه ها غذا بده منم سریع برمی گردم.

همسرش گفت: کجا می روی احمد، سفره انداختم و غذا آماده است،اما او پاسخی برای آخرین سوالش نیافت، جز یک نگاه سریع از جانب شریک زندگی اش کهبه او گفت: نگران نباش، برمی گردم.

همسرش ساکت شد و شروع کرد به گریه کردن. احمد رفت و دیگربازنگشت.

همسر شهید احمد ادامه داد: همیشه به فکر نوزادی بود که درشکم داشتم، گویی که اولین فرزندمان است، هر روز صبح زود حالش را می پرسید و درتدارک مراسم تولد او بود. او همیشه آرزو داشت فرزندانش در آینده بزرگ مرد و دلاورشوند.

احمد ابو عرمانه زندگی ساده ای داشت و به دنبال ما دنیا وزرق و برق آن نبود.

مادر شهید ابو عرمانه نیز در این باره می گوید که زمانی کهخبر شهادت مبارزان فلسطینی در تونل بمباران شده از رادیو پخش می شد، نام فرزندم رانیز در بین آن ها شنیدم و دستم را روی قلبم گذاشته و بلند فریاد زدم که او فرزندمن است.

او  می گوید که بلافاصلهبه خانه بازگشتم تا سجده شکر به جای بیاورم که پدر احمد را جلوی در دیدم و فهمیدمکه او هم از شهادت او باخبر شده است.

لازم به ذکر است که در حمله روز گذشته جنگنده های رژیمصهیونیستی به تونل مقاومت در شرق خان یونس 7 مجاهد گروهان های قدس و گردان هایقسام شهید شده و 11 نفر دیگر زخمی شدند.

 

لینک کوتاه:

کپی شد