شنبه 21/سپتامبر/2024

آشتی فتح و حماس و امیدهای متفاوت فلسطینی- صهیونیستی

سه‌شنبه 7-نوامبر-2017

فلسطین سرزمین مقدسی است که برایمسلمانان ارزش ویژه‌ای دارد و این ویژگی به خاطر قدس عزیز است. قدس، بعد از کعبه ومسجدالنبی، سومین مکان مقدس برای مسلمانان به حساب می‌آید و این اهمیت بعد از ‌اشغالاین سرزمین مقدس در سال 1948توسط رژیم ‌اشغالگر صهیونیستی بیشترهم شد، چرا که مردم فلسطین مظلوم‌ترین ملت‌های جهان هستند که سرزمین مادری‌شانتوسط متجاوزین اسرائیلی غصب شده است. این دست و دلبازی‌ها با حمایت آمریکا وکشورهای غربی انجام شد و در یک پروسه زمانی محدود، بسیاری از کشورهای منطقه، ورژیم‌های مرتجع عربی، سیاست‌های تجاوزکارانه اسرائیل را پذیرفتند و با آن همراه وهماهنگ شدند و مسئله فلسطین، ‌اشغال این سرزمین و آوارگی میلیون‌ها نفر از مردمفلسطین به فراموشی و بی‌تفاوتی سپرده شد. در این میان جنبش‌ها و گروه‌های فلسطینیپا گرفتند و به صحنه مبارزه آمدند تا با اتخاذ مشی سیاسی و نظامی تلاش کنند حقوقمردم مظلوم فلسطین را از دشمنان پس بگیرند و این سرزمین اسلامی که متعلق به همهمسلمانان جهان است را آزاد کنند. امروز شکست صهیونیست‌ها در فلسطین‌اشغالی مسئله‌ایقابل تحقق است که عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان و نوار غزه این موضوع را ثابتمی‌کند، اما آنچه که تا کنون باعث این پیروزی‌ها شده، اتحاد ملت فلسطین و وحدتگروه‌های مبارز فلسطینی حتی در زمان‌های مشخص و محدود است؛ اتحادی که باید فراگیرشود و ریشه اختلافات داخلی را بخشکاند. چرا که عدم شکاف و عدم توافق، رژیمصهیونیستی را شکست‌ناپذیر می‌کند.
 
نگاهی به شکل‌گیری دو جنبش فلسطینیفتح و حماس نشان می‌دهد که این دو جنبش از همان ابتدای شکل‌گیری، با یکدیگر بر سرچگونگی مبارزه با رژیم صهیونیستی اختلاف داشتند فتح به ریاست محمود عباس به مذاکرهو راه‌های سیاسی با رژیم صهیونیستی اعتقاد داشت در حالی که جنبش مقاومت اسلامیفلسطین «حماس» اعتقادی به مذاکره و گفت‌و‌گو با اسرائیل نداشته و خط مشی مسلحانهرا تنها راه مقابله با اسرائیل می‌داند. در گیرودار همین اختلافات طرفین در سال2006 انتخابات پارلمانی برگزار  کردند و درپی آن، اکثر کرسی‌های پارلمان دراختیار حماس قرار گرفت. با این حال، تشکیلات خودگردان به ریاست «محمود عباس» هرگزحاضر نشد دولت «اسماعیل هنیه»را به رسمیت بشناسد وحتی در طول سال‌هایگذشته از طریق همکاری‌های اطلاعاتی با اسرائیل ضربه‌هایی را نیز به حماس زد. جنگ22 روزه اسرائیل علیه مردم غزه را می‌توان اوج همکاری‌های تشکیلات خودگردان بااسرائیل قلمداد کرد. تلاش‌های دیگری نیز برای رفع اختلاف و آشتی دوطرف انجام شد کههمه ناموفق بودند از جمله توافقات و نشست‌هایی همچون مکه 2007، صنعا 2008، قاهره2011، دوحه 2012، قاهره 2012 و 2014 میان دو گروه صورت گرفته است اما هر بار بهدلیل اختلافات اساسی راه به جایی نبرده است. ذکر این نکته ضروری است که اختلافاتجزئی میان گروه‌های فلسطینی بسیار است اما اختلافات اصلی همچون آرمان فلسطین وموافقت‌نامه اسلو از موارد اصلی اختلافات گروه‌های فلسطینی به ویژه فتح و حماس استکه تاکنون ادامه دارد. سال گذشته پس از کارشکنی‌های فراوان تشکیلات خودگردانفلسطین در خدمات‌رسانی به نوار غزه، جنبش حماس اقدام به تشکیل کمیته‌ای به نامکمیته اداری کرد که این کمیته همانند یک دولت اداره امور را در دست گرفت. ایناقدام حماس با مخالفت تشکیلات خودگردان مواجه شد و به دلیل سفرهای متعددی کهمقامات حماس به مصر داشتند و گفت‌و‌گوهایی که با مقامات مصری انجام دادند مقرر شدآشتی ملی به ‌زودی اجرایی شود و دولت وفاق ملی اداره امور را در نوار غزه به دستگیرد. در همین رابطه حماس برای تسریع در امرتوافق ملی، کمیته اداری را منحل کرد و هیئتی از مصر به ‌ریاست رئیس ‌دستگاه امنیتیمصر به نوار غزه سفر کرد تا مقدمات لازم برای حضور دولت وفاق ملی را فراهم کند.آشتی دو گروه مهم فلسطینی یعنی تشکیلات خودگردان و جنبش حماس از جمله رویدادهایمهم سال جاری برای فلسطینیان است چرا که سرنوشت ملت فلسطین و مقابله با ‌اشغالگری‌هایرژیم صهیونیستی به وحدت این جنبش‌ها بستگی دارد. در این سال‌ها تلاش‌های فراوانیاز جانب بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای آشتی این دو گروه صورت گرفت، ولی بهدلایل مختلف به نتیجه نرسید. اما با آغاز تحولات اخیر منطقه‌ای از جمله تغییرات درمصر و بروز نا آرامی در سوریه و سرانجام پس از سال‌ها رویارویی، دو گروه فتح وحماس در قاهره حاضر شدند و تصمیم گرفتند که به اختلافات خود پایان دهند. چگونگیسازماندهی کمیته سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف)، موضوع دولت وحدت ملی و ماموریت آن،مدت فعالیت آن و برنامه‌های سیاسی این دولت، برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاستتشکیلات خودگردان فلسطین و همچنین فعال کردن مجلس فلسطین و آزادی زندانیان سیاسیدو طرف، از مسائلی است که دو گروه مهم فلسطینی درباره آنها به توافقاتی دست یافتند.
از سوی دیگر، عواملی چون عدم نرمش وانعطاف اسرائیلی‌ها در مذاکرات با تشکیلات خودگردان واصرارهای فراوان آمریکا برایسازش طرفین، باعث شدند ابومازن به سمت هماهنگی بیشتر با غزه گام بردارد. علاوه برآن، به هم ریختگی اوضاع امنیتی و ثباتی در منطقه، موجب شده که هر طرف قبل از هر چیز،در اندیشه بهبود وضعیت داخلی خودش باشد. دو طرف اصلی این پرونده به‌ظاهر جنبش‌هایفلسطینی حماس و فتح هستند، اما همگان می‌دانند که جنبش فتح بدون چراغ سبز آمریکاوصهیونیست‌ها، به ‌سمت آشتی ملی نمی‌آمد.آمریکایی‌ها اجازه نخواهند داد بدونتأمین نظرشان این پرونده شکل بگیرد به همین دلیل ترجیح می‌دهند دودستگی و اختلافدر صفوف فلسطینی‌ها حاکم باشد تا تشکیلات خودگردان در سایه این ضعف داخلی مجبور بهپذیرش طرح آمریکا شود.اما تحلیلگران منطقه معتقدند به‌رغمموافقت آمریکا و اسرائیل با طرح آشتی ملی، اهداف و مقاصد پشت‌پرده‌ای وجود دارد کهاین دو جنبش را به توافق ترغیب می‌نمایند. واقعیت این است که حضور حماس در غزه بهیک معضل بزرگ امنیتی برای صهیونیست‌ها تبدیل شده است و 10 سال محاصره ظالمانه غزهو ترتیب دادن جنگ‌های متعدد علیه مردم مظلوم این منطقه نتوانسته آنان را از مقاومتباز دارد.
 
جنگ‌های متعدد و از بین بردن زیرساخت‌هاینوار غزه، نه تنها مقاومت را تضعیف نکرد بلکه با گذشت زمان نشان داد روند معکوسداشته و حماس قوی‌تر شده است، از سوی دیگر منطقه غزه برای صهیونیست‌ها منفعتاقتصادی دارد و یکی از مهم‌ترین این انگیزه‌ها، وجود منابع گازی  در سواحلنوار غزه است. وجود مقاومت در نوار غزه قطعاً مانعی بر سر بهره‌برداری صهیونیست‌هااز این منابع خواهد بود. با وجود شرایطی که ذکر شد، سران رژیم اسرائیلی بهترینراهکار را در آشتی ملی می‌بینند. مسئله دیگر تلاش مقامات مصری برای تحقق آشتی ملیاست. مصری‌ها می‌کوشند در شرایط ناآرام منطقه، از مشکلات امنیتی و درگیری‌هایداخلی فلسطینی‌ها فاصله بگیرند و ثبات را در این منطقه استراتژیک حاکم سازند بهویژه این که کشور مصر اکنون با مسائل و مشکلات داخلی دست و پنجه نرم می‌کند. ازسوی دیگر با تحقق روند آشتی ملی فلسطین، مصر می‌تواند داعیه رهبری و قدرت برترحداقل میان اعراب را به منصه ظهور برساند. به هر حال فلسطینی‌ها تصمیم گرفته‌اندکه شکاف و دودستگی میان خود را برای همیشه کنار بگذارند و مرحله‌ جدیدی را آغازکنند مرحله‌ای که هدف نهایی آن نجات قدس عزیز است. در همین رابطه دو جنبش فتح وحماس 20 مهرماه توافقنامه دولت ملی فلسطین را در قاهره پایتخت مصر امضا و بر عزمراسخ خود برای پایبندی به این توافق تاکید کردند. آنها این توافق را مقدمه وحدتملت و عاملی برای تحقق خواسته‌های ملت فلسطین به ویژه تشکیل کشور مستقل فلسطین بهپایتختی قدس شریف می‌دانند. هر چند برخی از شخصیت‌ها و بازیگران منطقه‌ای وفرامنطقه‌ای نسبت به به‌ثمر رسیدن این توافق شک و تردید‌هایی عنوان نموده‌اند لیکنبر کسی پوشیده نیست که توافق آشتی ملی فتح و حماس دستاوردی تاریخی و گامی مهم درجهت پایان دادن به اختلافات داخلی فلسطین است.
در قوانین بین‌المللی و حقوق بین‌المللچه به صورت عرفی و چه قراردادی هرگاه توافقی صورت می‌گیرد و معاهده‌ای به امضا می‌رسدتا مرحله اجرای کامل و به بار نشستن آن، زمان زیادی طول می‌کشد و در این میان ممکناست بین طرفین اختلاف‌نظرها، چالش‌ها و تضادهای زیادی ایجاد شود اما همین عزم واراده طرفین برای برداشتن اختلافات و مشکلات فی‌مابین و رسیدن به وحدت ملی، امریبسیار مهم و تاثیرگذار است. با این حال توجه به مشکلات موجود و ارائه راه حل برایبرطرف کردن آنها نیز ضروری به نظر می‌رسد تا این توافقنامه، محکم و استوار به بارنشیند و مانند توافقات قبلی سست و شکننده نباشد. از جمله این چالش‌ها مسئلهبوروکراسی و سیستم اداری غزه است که طرفین باید برای آن راهکاری اصولی و ریشه‌ایجست‌وجو کنند.
 
دولت توافق ملی باید تمام وزارتخانه‌ها،موسسات دولتی و نهادهای مدنی و سیاسی را از اول دسامبر در دست بگیرد و کمیته‌هاییبرای بررسی اوضاع کارمندان و ادغام کارمندان قدیم و جدید و نیز دستگاه‌های امنیتیقدیم و جدید تشکیل دهد. حماس معتقد است، تمام کارمندانی که این جنبش بر سر کارآورده باید در موسسه‌ها ادغام شوند و به حقوق و مستمری آنها رسیدگی شود. امامسئولان فتح معتقدند، حل پرونده کارمندان مشروط به حمایت بین‌المللی است. چرا کهکشورهای غربی اخیرا به دلیل تاخیر در تحقق روند صلح با رژیم صهیونیستی از حجم کمک‌هایمالی خود به تشکیلات خودگردان فلسطین کم کرده و آن را به نصف رسانده‌اند.
 
مسئله دیگر پیاده نمودن سیستم امنیتیدر نوار غزه است. تا پیش از توافق آشتی ملی دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان فلسطینامنیت کرانه باختری رود اردن را تامین می‌کرد که البته با همکاری رژیم صهیونیستیاین اقدام انجام می‌شد و همین مسئله موجب شده بود که بسیاری از نمایندگان ومبارزان فلسطینی دستگیر و زندانی شوند. در شرایط کنونی تحمل چنین مسئله‌ای از سویحماس ناممکن است چرا که بر طبق این توافقنامه جنبش حماس کلیه امور غزه و از جملهمسائل امنیتی این منطقه را به فتح سپرده و محمود عباس، رئیس‌ تشکیلات خودگردانفلسطین نمی‌تواند مانند قبل به دستگیری‌ها و بازداشت‌های بی‌رویه مبارزان فلسطینیبپردازد. چالش دیگر چگونگی روند انتخابات دموکراتیک در منطقه غزه و کرانه باختریاست که مسلما مشکلات زیادی را به وجود خواهد آورد. نگرش جنبش‌های فلسطینی در‌بارهدموکراتیزه شدن نهادهای مدنی و سیاسی و نحوه استقرار سیستم دموکراسی در این منطقهمسلما اختلاف‌نظرهای زیادی با یکدیگر دارد به خصوص اینکه رژیم صهیونیستی به راحتیاجازه نخواهد داد پایه‌های حکومت دموکراسی و آزادی و استقلال در مناطق فلسطینیمستقر شود و بالاخره مهم‌ترین عامل مسئله سلاح حماس است.
 
رهبران حماس بارها تاکید کرده‌اند کهسلاح حماس، خط قرمز این جنبش است و موضوعی قابل مذاکره نیست، چرا که سلاح مقاومتمنبع قدرت مردم فلسطین به شمار می‌آید. حماس چنین استدلال می‌کند که دشمنصهیونیستی هیچ زبانی جز زبان سلاح نمی‌شناسد و تا زمانی که خاک فلسطین در‌اشغالاسرائیل است حماس از حق مقاومت عقب‌نشینی نخواهد کرد.این در حالی است که محمود عباس در قاهره مخالفت خود را با سلاح حماس اعلام و تاکید کرده بود که هرگز سلاحی خارجاز دایره قدرت خود را نخواهد پذیرفت.
 
در هر صورت تحلیلگران معتقدند باامضای این قرارداد دو رقیب دیرینه، گام‌های جدی را برای تشکیل دولت آشتی ملی درسرزمین‌های فلسطینی برداشته‌اند و دیگر شرایطی برای بازگشت به عقب وجود ندارد وطرفین باید تلاش کنند تا بارقه‌های امید و آرزو را که در دل فلسطینیان روشن شدههمچنان روشن نگه دارند و به مصائب و رنج‌هایی که محاصره ظالمانه 10 ساله برای آنانبه وجود آورده پایان دهند.
اما، نکته مهم این است که هر یک ازطرف‌های مذاکره‌کننده و حامیان این مذاکره امیدها و اهداف خود را در سر دارند واین مسئله، احتمالاً روند مذاکرات جاری را تحت تأثیر قرار خواهد داد و ممکن است موجبچالش و اصطکاک میان حماس و طرف‌های دیگر شود.

 

 

 

منبع :کیهان ، 11/08/1396

لینک کوتاه:

کپی شد