پنج شنبه 01/می/2025

شكست توطئه عليه قدس

شنبه 9-دسامبر-2017

در طولتاريخ ٥ هزار ساله قدس، همواره تلاش‌هاي متعددي براي سلطه بر بيت‌المقدس،اين شهر تاريخي و قديمي صورت گرفته است. قدس مركز اديان بزرگ الهي است وهمواره اديان و تمدن‌هاي مختلف جاي پايي در اين شهر مقدس داشته‌اند. همچنانكه از نام آن پيداست، اين شهر براي اديان متعددي از قدسيت و اعتبار بالاييبرخوردار است. نام‌هاي تاريخي اين شهر، از جمله يبوس، ايليا، اورسالم وقدس نشان از اهميت و تقدس اين شهر در طول تاريخ دارد و همواره مورد توجهمسلمانان، مسيحيان و يهوديان قرار داشت. براي مسلمانان اين شهر ميزبانسومين حرم شريف است، قبله اول مسلمانان جهان و محل معراج رسول اكرم(ص)بود.  در طول مبارزه مردم فلسطين با اشغالگران، همواره قدس بيشترين اهميترا داشت در سوي مقابل نيز صهيونيست‌ها به اين شهر چشم طمع دوخته ‌بودند.سال ١٩٤٨ بخش غربي قدس به اشغال رژيم غاصب صهيونيستي درآمد و در سال ١٩٦٧بخش شرقي و از جمله شهر قديمي يا شهر مقدس كه مسجدالاقصي، قبه‌الصخره،كليساي قيامت و برخي مكان‌هاي تاريخي و مذهبي ديگر از جمله ديوار براق درآن قرار داشتند، به تصرف اشغالگران درآمد. صهيونيست‌ها در طول ٧٠ سالي كهاز عمر اين رژيم غاصب مي‌گذرد، همواره دنبال اين بودند كه با شهرك‌سازي،آواره كردن فلسطينيان و ساخت ديوار نژادپرستانه حائل، چهره اين شهر راتغيير دهند و دموگرافي و تركيب جمعيتي آن را به نفع خودشان تغيير دهند. سال١٩٦٧ زماني كه بخش شرقي قدس را اشغال‌كردند به دنبال اين بودند كه بخشزيادي از مردم ساكن شهر قدس را آواره كنند. از ابتداي دهه ١٩٩٠ كه كنفرانسمادريد و بعد از آن نشست‌هاي اسلو شروع شد، صهيونيست‌ها تلاش كرده‌اند كهبا توسل به روش‌هاي غيرحقوقي و غيرانساني،

يكي از مهم‌ترين موارد نزاع ميان خودشان و مردم فلسطين را و از ميزمذاكرات خارج كنند. در مرحله اول آنها تلاش كردند بررسي وضعيت قدس را بهآينده و پايان مذاكرات واگذار كنند. بعد از آغاز قرن ٢١ و زماني كهفلسطينيان مشاهده كردند كه هيچ تغييري در وضعيت اشغالگري قدس پيش نيامدهاست و بعد از اهانت به مسجدالاقصي و حضور آريل شارون و سربازان رژيمصهيونيستي در مسجدالاقصي، انتفاضه دوم يا انتفاضه مسجدالاقصي روي داد.مذاكرات ميان طرف‌هاي فلسطيني با صهيونيست‌ها بعد از انتفاضه دوم، به هيچنتيجه‌اي نرسيد.
در سال ١٩٨٠ رژيم صهيونيستي، قدس را يك شهر واحد و پايتخت ابدي خود اعلامكرد. ولي كشورهاي جهان حاضر به پذيرش اين موضوع نشدند. قطعنامه‌هاي متعددشوراي امنيت سازمان ملل متحد از جمله قطعنامه ٢٤٢ و قطعنامه ٣٣٨ اين بخش ازقدس را اشغالي مي‌داند، در نتيجه طرح رژيم صهيونيستي براي تغيير وضعيتقدس، به نتيجه‌اي نرسيد. قطعنامه ٤٧٨ شوراي امنيت سازمان ملل متحد سال ١٩٨٠از خواهان حفظ وضعيت قدس و عدم تغيير در شرايط آن است.
سال ١٩٩٥ كنگره امريكا با تصويب قانون انتقال سفارت امريكا از تل‌آويو بهقدس، گام خطاي ديگري به همه گام‌هاي خطاي گذشته ايالات متحده امريكا درزمينه پرونده فلسطين افزود. با وجود تصويب اين قانون، روساي جمهوري ايالاتمتحده طي ٢٢ سال گذشته از اجراي اين قانون و انتقال سفارت‌شان به قدسامتناع كرده‌اند و اين قانون را به تاخير انداختند. دونالد ترامپ،رييس‌جمهور جديد امريكا، همچون بسياري اقدامات ناپسند، غيرمنطقي وغيرانساني خودش، همانند تصميمي كه در مورد سفر شهروندان كشورهاي اسلامي بهامريكا اتخاذ كرد و مانند بسياري ديگر از اقدامات او در سياست داخلي وخارجي امريكا كه كاملا خلاف عرف حقوقي و بين‌المللي بود، در اين مورد اينموضوع هم تصميمي خلاف رويه گذشته امريكا اتخاذ كرد. ترامپ، چهارشنبه شب دراقدام نابخردانه ديگري از سوي امريكا در پرونده اشغال فلسطين، دستور انتقالسفارت ايالات متحده از تل‌آويو به قدس را امضا كرد و اعلام كرد كه قدس رابه عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي به رسميت مي‌شناسد.
به نظر مي‌رسد كه اقدام دولت امريكا، چه از نظر سياست داخلي اين كشور و چهاز نظر سياست خارجي، حامل پيام‌هايي باشد. ترامپ و دولت او به دليلاقداماتي كه شخص او و نزديكانش در دوران انتخابات انجام داده‌اند، بسيارتحت فشار قرار دارند، از سوي ديگر سياست‌هاي امريكا و دوستان و متحدانش درمنطقه، يكي پس از ديگري با شكست مواجه شده است. امريكا و برخي متحدانش توقعداشتند كه بعد از موفقيت تروريست‌هاي تحت حمايت‌شان در عراق و سوريه،اقدام به انتقال سفارت كنند، اما با شكست بزرگي كه در منطقه از مردم ودولت‌هاي منطقه خوردند و با پيروزي محور مقاومت، ناچار شدند اقدامات ديگريرا براي پنهان كردن اين شكست عملي كنند؛ تعجيل امضاي دستور انتقال سفارتايالات متحده و به رسميت شناختن قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي، محصولاين شكست‌ها بود.
اما همان‌گونه كه اقدامات ديگر امريكايي‌ها و برخي متحدان منطقه‌اي‌اش دربرابر محور مقاومت در منطقه با شكست مواجه شده است، اين اقدام هم به شكستمي‌انجامد و با وجود امضاي فرمان اجرايي براي چنين امري، امكان عملي واجرايي شدن آن وجود نخواهد داشت.
كارشناس ارشد مسائل خاورميانه

منبع: روزنامه اعتماد 96/9/18

لینک کوتاه:

کپی شد