چهارشنبه 30/آوریل/2025

سرنوشت مبهم آشتی ملی در فلسطين

دوشنبه 29-ژانویه-2018

خالد قدومی نماینده جنبش حماس در تهران در گفتگو با روزنامه اعتماد به تشریح آخرین تحولات فلسطین به ویژه مسئله آشتی ملی پرداخت.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، متن این بیانیه به شرح زیر است:

شرايطفلسطين از زمان اعلام تصميم دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات متحدهمبني‌بر به رسميت شناختن بيت المقدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي بسيارپيچيده‌تر از گذشته شده است. هيچ آينده‌اي براي مذاكرات صلح نمي‌توان متصوربود. هرچند دونالد ترامپ كماكان مدعي است كه قصد دارد توافق قرن را رقمبزند اما واقعيت اين است كه اميد چنداني در به نتيجه رسيدن آن وجود ندارد.از سويي ديگر دو گروه فتح و حماس در طول ماه‌هاي گذشته بار ديگر باميانجيگري مصر به پاي ميز مذاكره بازگشتند و به يك توافق رسيدند كه بسيارياميد زيادي براي تحقق آن بسته بودند. اما شرايط نشان مي‌دهد كه به اينتوافق نيز به مانند ديگر توافق‌ها نمي‌توان اميد زيادي بست. از همين روگفت‌وگويي داشتيم با خالد قدومي، نماينده حماس در تهران تا آخرين تحولاتفلسطين را مورد بررسي قرار دهيم.

 

شما در مصاحبه پيشين خود با «اعتماد» روي واقع‌نگريحماس تاكيد داشتيد، بر مبناي اين رويكرد، فكر مي‌كنيد جريان مقاومت چهرويكردي را نسبت به سياست ترامپ در قبال فلسطين اتخاذ كند؟

از زماني كه مذاكرات صلح در دهه ٩٠ آغاز شد براي ما با توجهبه اطلاعات دقيقي كه در دست داشتيم و شرايط را دنبال مي‌كرديم به اين نتيجهرسيديم كه امريكا يك كشور بي‌طرف در اين مناقشه نيست. مساله‌اي كه اكنونبه آن اشاره شد موضوع احساس و عواطف نيست بلكه واقعيت‌هايي است كه نشانمي‌دهد دولت‌هاي پي‌در‌پي امريكا و نه فقط ترامپ آشكارا از رژيم صهيونيستيجانبداري كردند. مساله تعيين قدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي موضوعياست كه از سال ١٩٩٥ مطرح بوده و در كنگره امريكا به تصويب رسيده است و همجمهوريخواهان و هم دموكرات‌ها به آن راي مثبت دادند. در سال ٢٠٠٠ بيلكلينتون كه بسيار علاقه‌مند بود مردم حرف او را بشنوند، يك اقدام بي‌سابقهرا در مناسبات بين‌المللي انجام داد. در ژوئيه سال ٢٠٠٠ آقاي كلينتون،مرحوم عرفات و ايهود باراك، نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي را به امريكادعوت كرد و در آنجا كمپ‌ديويد٢ را برگزار و اعلام كرد كه ما تصميم‌هايجامعه بين‌الملل را قبول داريم اما اگر طرفين بر سر يك مساله به توافقبرسند آنگاه تكليف چيست؟ اين تلاشي بود از جانب كلينتون كه تابوي جامعهبين‌الملل را در هم بشكنند و مساله در دست امريكا قرار گيرد. به تعبيريديگر يك گام آشكار از جانبداري امريكا بود. اوباما هم همينطور بود. ويهرچند اختلافات شخصي با رهبران رژيم صهيونيستي داشت اما خدمتي كه او بهرژيم صهيونيستي كرد ديگران نكردند. حتي فكر نمي‌كنم كه روساي جمهوري كهبعدا هم در امريكا سر كار بيايند چنين خدمتي به رژيم صهيونيستي انجام دهند.اوباما با سخنراني‌هاي مختلف خود كه سر ما را هم به درد آورد اما در عملاتفاقي رخ نداد. بلكه شهرك‌سازي و شهرك‌نشيني گسترش پيدا كرد، حمايت‌هايمالي و نظامي را نيز به مراتب گسترش داد، اما در طرف مقابل براي حقوقفلسطيني‌ها هيچ كاري انجام نداد. اكنون شاهد حضور ترامپ در امريكا هستيم.مشكلات با آقاي ترامپ تنها به شخصيت گستاخانه وي محدود نمي‌شود و مشكل تنهااين نيست كه سياست‌هاي جانبدارانه را ادامه مي‌دهد، اما در عين حال ايشاناز مشكلات داخلي رنج مي‌برد و منافع شخصي را بر منافع ديگران ترجيح مي‌دهد.از همين رو جانبداري از رژيم صهيونيستي جانبدارانه است. اما حالابحثاينجاست كه واكنش ما بايد چگونه باشد. از آنجايي كه شخصي مثل ترامپ كه تمامتعهدهاي بين‌المللي و سياسي را ناديده انگاشت، نبايد پاسخ ما به ايشان بانزاكت و ديپلماتيك باشد. پاسخ ما در سه محور است. بخش اول مربوط به بعدداخلي است. مهم‌ترين پيامي كه از داخل فلسطين به صهيونيست‌ها و ترامپمخابره شود وحدت داخلي است. اما اين‌بار وحدت ملي بايد به شكل ديگري باشدكه مبتني بر رويارويي با رژيم صهيونيستي و همچنين سياست‌هايي باشد كه جزويراني براي ما چيزي نداشته است. خواسته ما از رهبريت فلسطين كه واردفرآيند بي‌حاصل مذاكرات صلح شد اين است كه سريع‌تر از آن خارج شوند. مابايد در گام دوم، مبارزه در چارچوب انتفاضه را شدت ببخشيم و به سرتاسرفلسطين آن را گسترش دهيم. در عين حال ما بايد خود را آماده هرگونه مقاومتدر برابر رژيم صهيونيستي كنيم كه اين موضوع مي‌تواند مقاومت مسلحانه باشدكه تمام قوانين بين‌المللي اين حق را براي ما تضمين كرده‌اند. گام سومفعاليت‌هاي ديپلماتيك و سياسي است. با وجود اينكه ما اعتمادمان را به جامعهبين‌الملل در راستاي فشار به رژيم صهيونيستي از دست داديم، اما وظيفه ماحكم مي‌كند كه همواره جنايت‌هاي رژيم صهيونيستي را نمايان كنيم.

در شرايط كنوني هرگونه مذاكرات صلحي به پايان رسيده است؟

بله اين امري بديهي است. جنبش حماس توجهي به اين فرآيندندارد. يك ضرب المثلي هست كه آزموده را آزمودن خطاست. از همين رو مذاكراتصلح از عقل و منطق به دور است. روند صلحي كه برادران ما در فتح با چپگراهايرژيم صهيونيستي آغاز كردند تا به امروز هيچ عايدي براي ما جز ويراني وبدتر شدن اوضاع نداشته است.

در فلسطين دو جبهه كلي وجود دارد؛ عده‌اي كه طرفدارمذاكره بودند كه نزديك به جنبش فتح بودند و گروه ديگر مخالف هرگونه مذاكرهبودند كه نزديكي بيشتري به حماس داشتند. آيا در شرايط كنوني با توجه بهسياست جديد امريكا موضع حماس در فلسطين تقويت شده است يا خير؟

اولا مذاكرات تنها به فتح و حماس خلاصه نمي‌شود. طبق آخريننظرسنجي‌هايي كه نه تنها در غزه بلكه در كرانه باختري و از ميان كلفلسطينيان در سراسر جهان انجام شده است، الان مساله مذاكرات صلح در آحادملت فلسطين هيچ جايگاهي ندارد و اين تنها مختص به حماس نيست. مردم ما اكنونيك سوال عمده دارند كه ما از سازش چه چيزي عايدمان شد. اكنون هيچفلسطيني‌اي را پيدا نمي‌كنيد كه طرفدار مذاكراتي باشد كه ناظر آن امريكاباشد. محمود عباس نيز در شوراي مركزي ساف اعلام كرد كه ما وارد هيچگونهمذاكراتي كه طرف سوم آن تنها امريكا باشد نخواهيم شد. اگرچه ما به اينمسائل اميد نمي‌بنديم اما از آقاي محمود عباس اين انتظار مي‌رفت كه اقداميقوي و آشكارا نسبت به موضوع داشته باشد و به امريكا بگويد كه دچار اشتباهشده‌ايد.

پس موضع خود را تقويت شده مي‌دانيد؟

بله دقيقا، برخي‌ها تلاش مي‌كردند بگويند كه تنها حماس مخالفمذاكرات است، واقعيت اين است كه همه مردم مخالف و همگي دچار يك نوعسرافكندگي شده‌اند.

موضوع مهم ديگري كه اكنون در فلسطين جريان دارد بحثآشتي ملي ميان فتح و حماس است؛ مذاكراتي كه از چند ماه گذشته در مصر بهنتيجه رسيد. آيا تاكنون توافق طبق برنامه پيش رفته است يا خير و جلساتي كهبنا بود براي بررسي پيشرفت مذاكرات شكل بگيرد برگزار شد؟

تحولاتي كه در خصوص قدس به وجود آمد، نه كل برنامه اما برخياز برنامه‌ها را تغيير داد و جدول زماني تعيين شده را برهم زد. اما يكمساله وجود دارد كه همگان امروز بيش از هر وقت ديگر روي وحدت ملي به عنوانيك ابزار و اهرم قدرت خود اعتقاد دارند.

طبق برنامه دو طرف در حال پيشبرد روند آشتي مليبودند، چرا بايد تصميم آقاي ترامپ برنامه‌ريزي‌ها را تغيير دهد؟ مگر بنانبود جلسات ماه دسامبر ميزان پيشرفت در روند آشتي ملي را بررسي كند؟

مساله آشتي ملي در حال پيشرفت است اما به دليل مساله جديدي كهرخ داد و مجامع بين‌المللي را نيز درگير خود كرد جدول زماني دچار تغييراتشد. قرار است در ماه فوريه جلسات مجددي برگزار شود. البته در خصوصتوافق‌هايي كه صورت گرفته پيگيري‌هايي در حال انجام است. اكنون مسائلي ازقبيل برق، آب و مسائل معيشتي مردم در حال پيگيري است. حتي به صورت روزانهمذاكراتي بين حماس و تشكيلات خودگردان وجود دارد. همچنين به جاي اينكه همگيدر يكجا جمع شوند مسائل به صورت تلفني دنبال مي‌شود. هرچند موانعي وجوددارد و امور طبق چيزي كه ما مي‌خواهيم پيش نمي‌رود. حماس ملاحظاتي را دارد ونكات منفي در خصوص عملكرد برادران ما در رام‌الله وجود دارد. در حال حاضريكسري مشكلات مدني در ميان دو گروه وجود داشت از جمله مساله ديه افراد كهدر درگيري‌هاي داخلي ميان دو گروه جان خود را از دست دادند. اين موضوع ازجمله موضوعاتي است كه ميان خانواده‌ها به مصالحه رسيده است و ٩٠ درصد اينمشكلات حل شده است. موضوع ديگري همچون تحويل دولت، در اين خصوص بايد بگويمكه برادران ما در تشكيلات خودگردان اصرار دارند كه هنوز اداره غزه را تحويلنگرفته‌ايم. آنچه در خصوص ما و هرگونه تعهدي به تشكيلات خودگردان داشتيمآن را انجام داديم و ما خواستار تشكيل يك كميته ملي براي بررسي اين موضوعشديم كه همه افراد و گروه‌ها در آن حضور داشته باشند. آنها در واقع ناظرانيبر اجراي امور باشند تا مشخص كنند چه كسي كار خود را درست انجام داده است.

سوالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه آيا شماچنين كميته‌اي را در توافق آشتي ملي پيش‌بيني كرديد؟ آيا طبق توافق بنانبود مصر به عنوان ميانجي تعيين‌كننده پيشرفت توافق باشد و تا اكنون بحثكميته‌اي كه شما مطرح مي‌كنيد اتفاقي جديد در روند آشتي ملي است.

در اين آشتي ملي حماس يك طرف و فتح طرف ديگر است. نمي‌توان يكطرفه به قاضي رفت و ما نياز به يك طرف ثالث ملي داريم و حتي مصري‌ها ازايده تشكيل كميته ملي استقبال كردند. اكنون دو مشكل وجود دارد. اغلبگروه‌هاي فلسطيني معتقدند كه حماس به كليه تعهدات خود در چارچوب آشتي مليعمل كرده است. اين كميته نظر خود را نيز هم به طرف مصري و هم به رسانه‌هااعلام كرده است. مشكل دوم اين است كه برادران ما در فتح كار اين كميته رابا مشكل مواجه كرده‌اند و نمي‌خواهند روند به خوبي پيش برود و در اين زمينهطرف مقابل مقصر است. اگر بخواهم به صورت خلاصه بگويم همچنان موانع وجوددارد و نمي‌توانم آمار به شما ارايه بدهم كه چه ميزان پيشرفت داشته است.اما مي‌توانم عنوان كنم كه پيشرفت پايين‌تر از حد انتظار و آن چيزي است كهما را راضي مي‌كند. در تمام موضوعات مشكلات وجود دارد و نتايج حاصل شدهقانع‌كننده نيست. اما با تمام اين اوصاف ما همچنان اصرار بر تداوم گفت‌وگوبه سمت آشتي ملي داريم.

موضوع مبهمي كه در اين بين وجود دارد اين است كه درتوافق آشتي ملي طرف ميانجيگر و داور موضوع مصر است يا كميته آشتي ملي كهشما مي‌فرماييد در سند نهايي در نظر گرفته شده است؟

كميته نمي‌تواند جايگزين داور تعيين شده در توافق باشد. امااين كميته پس از مشورت با طرف مصري تشكيل شده است و مورد استقبال واقع شد.اين كميته كار ميداني انجام مي‌دهد. اكنون مساله داوري نيست و بايد بر سرموضوعات توافق حاصل شود. اما اگر بخواهيم بگوييم ميانجي كيست؟ در اين آشتيميانجي كماكان مصر است.

بحث من اين است كه تاريخ‌هاي تعيين‌شده براي بررسيپيشرفت‌ها هيچ كدام انجام نشده، اما عدم برگزاري اين نشست‌ها به صورت دقيقمشخص نيست به دليل تصميم ترامپ بوده يا اختلافات داخلي، آن‌گونه كه از حرفشما برداشت مي‌كنم بسياري از توافقاتي كه بنا بوده پس از اجراي آشتي مليانجام شود هنوز اجرايي نشده است.

من نمي‌گويم دليل عدم برگزاري اين نشست‌ها تصميم ترامپ بودهاست. ولي يكي از عواملي بوده كه در جدول كاري تغيير ايجاد كرد. اما علتاصلي عدم موفقيت آشتي ملي را بيان كردم، طرف مقابل ما جديت كافي را براياجراي آن نشان نداده است. ما براي اينكه اتهامات رسانه‌اي كه مطرح مي‌شودآن را كنار بزنيم، اقدام به تشكيل كميته ملي كرديم.

كميته پس با پيشنهاد حماس تشكيل شد؟

كميته متشكل از تمام گروه‌ها است و حتي طرف مصري نيز درآنحضور دارد. مصري‌ها هم معتقدند حماس آنچه را برعهده داشته انجام داده است.من نمي‌خواهم حكمي صادر كرده باشم، اما مصري‌ها به عنوان يك ميانجي دنبالآن هستند كه آشتي صورت گيرد چرا كه يك هدف متعالي است و همه فلسطينيان بايدبيش از ديگران احساس مسووليت كنند.

آيا طبق توافق گذرگاه‌هاي غزه و اداره دولت به شكل كامل در اختيار تشكيلات خودگردان قرار گرفته است يا خير؟

در اين گذرگاه‌ها هيچ نيروي حماسي حضور ندارد. اما با تماماين اوصاف طرف مقابل ما همچنان اعلام مي‌كند كه صد‌درصد اين گذرگاه‌ها دراختيار ما نيست. حال بايد كدام گروه تشخيص دهد اين اتفاق به طور كامل رخداده است. به همين دليل عنوان كرديم كه مردم ناظر باشند و ما هم مي‌گوييمكه گذرگاه‌ها را تحويل داديم. اكنون نه نخست وزير ما دولت را در اختياردارد، نه وزراي ما در دولت حضور دارند و نه مرزها در اختيار ما است و همهآنها در اختيار تشكيلات خودگردان است.

پس با وجود همه اين اختلافات چرا مصر ورود پيدا نمي‌كند؟

اين موضوع پيچيدگي‌هاي خاص خودش را دارد. من از طرف مصري سخنينمي‌گويم، خطاب من به برادران‌مان در جنبش فتح است كه آنها بايد رويه خودرا تغيير دهند و تعهدات خود را انجام بدهند. هر اقدامي را مي‌خواهيم انجامدهيم و گامي به پيش ببريم مي‌گويند كه هنوز كار انجام نشده است. چه كسيمي‌خواهد در اين خصوص نظر بدهد. از نظر ما حماس هر آنچه در طرح آشتي مليمندرج شده را انجام داده است. اما در طرف مقابل با تمام تعهداتي كه حماسانجام داده هنوز هيچ نتيجه ملموسي براي مردم نداشته است. دليل آن هم عدمجديت طرف مقابل ما است.

يعني اكنون نه حقوق كارمندان دولت در غزه پرداخت شده و مشكل آب و برق مردم غزه نيز حل نشده است و اين مشكل كماكان پا‌برجاست؟

تا حدود اندكي اين مساله حل شده است و اقداماتي به صورت موقتانجام شده است. به كارمندان نصف حقوق پرداخت شده است. گاهي اوقات نيز برقوصل است و گاهي نيست، راه‌حل دايمي در حال حاضر وجود ندارد.

شرايط گذرگاه رفح اكنون چگونه است، آيا مذاكرات بر سربازگشايي ادامه دارد؟ ما شاهد رفت‌و‌آمدهاي آقاي هنيه به مصر نيز هستيمآيا اين اقدام تاثيري بر بازگشايي گذرگاه رفح گذاشته است؟

گذرگاه رفح دو سمت دارد. يكي در اختيار فلسطيني‌ها است وديگري در اختيار مصر است. بنابراين دلايل متعددي در خصوص بسته بودن معبروجود دارد. گاهي اوقات پيش مي‌آيد كه به دليل مسائل امنيتي در داخل مصر بهما اطلاع داده مي‌شود براي ما مقدور نيست كه اين گذرگاه را باز كنيم. مسائلديگري هم در اين زمينه مطرح است. از جمله آن بازسازي معابر از سمت مصرمطرح است. هرچند موضوع بازسازي از سمت مصر بهانه درستي است اما روند آن ازنظر ما بسيار كند است. از طرف فلسطينيان چه تشكيلات خودگردان يا حماسآمادگي كامل را براي بازگشايي گذرگاه دارند. گذرگاه اكنون در اختيارتشكيلات خودگردان است و بخشي از مذاكرات ما با مصر بر سر موضوع گذرگاه استولي اكنون بسته است و تحول خاصي رخ نداده است.

به نظر مي‌رسد با توجه به سياست امريكا در قبالفلسطين، چاره‌اي جز برگزاري انتخابات و تشكيل يك دولت يكپارچه باقي نماندهاست، با توجه به شرايط موجود آيا امكان برگزاري يك انتخابات آزاد طبق توافقملي وجود دارد؟

ما براي هرپاسخي بايد دليلي ارايه كنيم. اگر بخواهيم در خصوصشرايط برگزاري انتخابات صحبت كنيم، به تازگي نشست شوراي مركزي ساف راداشتيم. طبق چارچوبي كه در آشتي ملي نيز تعريف شده بود، قرار بود يك ساختارو چارچوب جديد براي رهبري ساف تعريف شود كه اولين‌بار نيز در سال ٢٠٠٥ درخصوص آن توافق صورت گرفت و بنا بود در اين نشست اخير نيز مطرح شود. امابدون اينكه ساختار تشكيل شود و در خصوص آن بحثي صورت گيرد، به ناگاه نشستشوراي مركزي ساف برگزار شد كه نشان داد تمام برنامه‌ريزي‌هاي پيشين عملا ازبين رفت. آنها بدون حماس و ديگر گروه‌هاي فلسطيني اين نشست را برگزاركردند و شاهد بازسازي ساختار ساف نبوديم. در سال ٢٠٠٥ تصميم گرفته شد كه يكساختار رهبري جديد براي فلسطيني‌ها به صورت موقت تشكيل شود كه وظيفه آنبازسازي ساختار ساف است. اين موضوع حتي پيش از دوره‌اي است كه حماس درانتخابات پيروز شود. قرار بود ساختار و چارچوب جديد از دبيركل همه گروه‌هايفلسطيني تشكيل شود و مديريت آن را نيز محمود عباس برعهده داشت. به جاياينكه طبق توافق دبيركل‌هاي گروه‌هاي فلسطيني و شخص محمود عباس حضور داشتهباشد و چارچوب جديد طراحي شود، همان روال سابق را به اجرا گذاشت. بنابراينمي‌توانيم بگوييم كه فضاي مناسبي براي برگزاري انتخابات سراسري در فلسطينوجود ندارد.

يعني مي‌توانيم نتيجه‌گيري كنيم كه آشتي ملي اخير نيز به سرنوشت ساير آشتي ملي‌هاي ديگر دچار شده است؟

اين نتيجه‌گيري شما با درصد بالايي درست است. من بايد بگويمكه ما چاره‌اي جز وحدت نداريم و بنابراين گزينه‌اي براي وحدت نيست در غيراين صورت درگيري و نزاع و اختلافات ادامه پيدا مي‌كند.

در سال ٢٠١٢ اميد زيادي در خصوص به نتيجه رسيدن اينتوافق كه در قطر رخ داد وجود داشت، اما دوباره در سال ٢٠١٧ هم توافق ديگريدر مصر صورت گرفت باز هم اميدواري به وجود آمد، حالا شرايط نسبت به گذشتهتغييري نكرده كه بتوانيم اميدوار باشيم كه اتفاق جديدي در راستاي وحدتگروه‌هاي فلسطيني رخ دهد؟

اگر بخواهيم يك مقايسه‌اي در خصوص توافق ٢٠١٢ و ٢٠١٧ داشتهباشيم، دو طرف توانستند كارهاي جديدي را صورت دهند كه بسيار مهم بود كهمهم‌ترين آن آشتي‌هاي مدني بود. تفاوت ديگري كه نسبت به گذشته نيز وجوددارد. شايد حماس در گذشته اصرار داشت تا در قدرت حضور داشته و جزيي ازساختار آن باشد، اما اكنون اينگونه نيست. شخصي مانند آقاي هنيه كه محبوبهمگان است و بالاترين محبوبيت در ميان مردم فلسطين را دارد، در سال ٢٠١٤دولت را رها كرد تا حسن‌نيت خود را نشان دهد با اين وجود سعي مي‌شود هموارهحماس به عنوان بخشي از مشكل معرفي شود. توافق اخير نيز هرچند مشكلات ميانمردم را حل كرده اما مشكلات ميان گروه‌هاي فلسطيني را حل نكرده است.

در خصوص آقاي خالد مشعل آيا حماس ايشان را به عنوانگزينه‌اي براي رياست‌جمهوري فلسطين يا به عنوان رييس ساف در نظر دارد كهايشان به ناگاه از تشكيلات كناره‌گيري كردند؟

اكنون دو مساله وجود دارد كه ابتدا بايد تاكيد كنم ايشان كناررفته است و به هر حال شخصيت با اين همه تجربيات غني و ارثي كه از خود برجاگذاشته، به دور از عقل و منطق است كه بخواهيم از اين همه تجارب گرانبهايوي استفاده نشود. ايشان اخيرا نيز از چند كشور افريقايي ديدن كردند. ايشانيك سرباز فداكار است كه حاضر به انجام خدمت براي مردم فلسطين است. مسالهدوم اينكه آقاي مشعل يكي از نمادهاي مقاومت فلسطين در بعد بين‌الملليشناخته مي‌شود. بنابراين رياست اين گروه يا آن گروه چيزي از ارزش‌هاي ايشانكم يا زياد نمي‌كند. با اين اوصاف نام ايشان براي حضور در رياست ساف ياتشكيلات خودگردان مطرح شده است اما اينها شايعاتي بيش نيست.

سوال آخر من اين است كه چرا آقاي هنيه مدت‌هاست به تهران نيامدند؟

ايشان اگر از غزه بتوانند خارج شوند قطعا به تهران خواهند آمد.

اما ايشان بارها به مصر سفر كردند و از نوار غزه خارج شدند؟

ايشان تنها در چارچوب مذاكرات آشتي ملي فلسطين دعوت شده بودندبه قاهره و بازگشتند و دليل خروج تنها حضور در جلسات بود. از نظر ما اگرآقاي هنيه از غزه خارج شود، تهران در راس كشورهايي قرار خواهد داشت كه ازآن بازديد مي‌كنند. در حال حاضر يكسري موضوعات واقع‌گرايانه‌اي وجود داردكه باعث مي‌شود ايشان فعلا از غزه خارج نشوند.

  هيچ فلسطيني‌اي را پيدا نمي‌كنيد كه طرفدار مذاكراتي باشد كه ناظر آن امريكا باشد.
  برخي‌ها تلاش مي‌كردند بگويند كه تنها حماس مخالف مذاكرات است، واقعيتاين است كه همه مردم مخالف و همگي دچار يك نوع سرافكندگي شده‌اند.
  همگان امروز بيش از هر وقت ديگر روي وحدت ملي به عنوان يك ابزار و اهرم قدرت خود اعتقاد دارند.
  برادران ما در تشكيلات خودگردان اصرار دارند كه هنوز اداره غزه را تحويل نگرفته‌ايم.
  فضاي مناسبي براي برگزاري انتخابات سراسري در فلسطين وجود ندارد.
  علت اصلي عدم موفقيت آشتي ملي را بيان كردم، طرف مقابل ما جديت كافي را براي اجراي آن نشان نداده است.
  ما چاره‌اي جز وحدت نداريم و بنابراين گزينه‌اي براي وحدت نيست در غير اين صورت درگيري و نزاع و اختلافات ادامه پيدا  مي‌كند.
  اگر آقاي هنيه از غزه خارج شود، تهران در راس كشورهايي قرار خواهد داشت كه از آن بازديد مي‌كنند.

لینک کوتاه:

کپی شد