چهارشنبه 30/آوریل/2025

علت حمایت جمهوری اسلامی از فلسطین چیست؟

سه‌شنبه 6-فوریه-2018

رهبر انقلاب در خصوص حمایت از فلسطینمی‌گویند: «وظیفه‌ى ماست که این کشور را از سلطه و چنگ قدرت غاصب و پشتیبان‌هاىبین‌المللى‌اش در بیاوریم و به دست مردم فلسطین بسپاریم»، اما به راستی چرا اینوظیفه بر عهده‌ی ایران قرار گرفته است؟

مسئله‌ی حمایت از فلسطین و دشمنی بارژیم صهیونیستی در طول 33 سال انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مسائل اساسی در سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. در چرایی اتخاذ این سیاست تحلیل‌ها وتوجیه‌های بسیاری مطرح است، سیاست جنگ نیابتی گروه‌های مبارزاتی فلسطین به جایایران، مشغول شدن اسرائیل در فلسطین و غفلت از تحرکات ایران، تضعیف اسراییل بهعنوان یکی از قدرت‌های منطقه‌ای و توازن قوا در منطقه و … اما دلیل اصلی و محرکاصلی جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از مردم فلسطین، مطلبی است که مقام معظمرهبری در دیدار اخیر خود با آزادگان به آن اشاره کردند:

 

«‌طرح مسئله‌ى فلسطین براى جمهورىاسلامى یک امر تاکتیکى نیست؛ یک امر بنیانى است، از اعتقاد اسلامى ناشى می‌شود.وظیفه‌ى ماست که این کشور اسلامى را از سلطه و چنگ قدرت غاصب و پشتیبان‌هاى بین‌المللى‌اشدر بیاوریم، به دست مردم فلسطین بسپاریم؛ این وظیفه‌ى دینى است، وظیفه‌ى همه‌ىمسلمان‌هاست؛ همه‌ى ملت‌هاى اسلامى، همه‌ى دولت‌هاى اسلامى وظیفه دارند که این کاررا انجام بدهند؛ این یک وظیفه‌ى اسلامى است.» [1]

 

در ابتدای بحث لازم است به این مسئلهاشاره شود که طبق اعتقادات ما، اسلام دین تک بعدی که فقط به حوزه‌ی فردی و عباداتبپردازد نیست بلکه اسلام دینی جامع و کامل است که در ‌تمام شئون زندگی اجتماعی وسیاسی، برنامه‌ی کامل و جامعی به مسلمین ارائه داده است. یکی از شئون سیاسی اسلامنیز مربوط به روابط خارجی می‌شود که در این رابطه جمهوری اسلامی ایران، پیاده کردناصول و اعتقادات اسلامی در حوزه‌ی سیاست خارجی را از اهداف خود بیان می‌دارد. اینمسئله باعث شده است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران- بر خلاف بسیاری دیگر ازکشورها که مشی عمل‌گرایانه را در پیش گرفته‌اند و هدایت کننده‌ی سیاست خارجی‌شانفقط منافع آن‌هاست– سیاستی ایدئولوژیک باشد که اصول اعتقادی سیاسی اسلام به آن جهتدهد.

 

 

اما اصولاعتقادی- سیاسی اسلام که حمایت از مردم فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی را بهیکی از اعتقادات ما تبدیل می‌کند، چه چیزی است؟

یکی از شئون سیاسیاسلام مربوط به روابط خارجی می‌شود که در این رابطه جمهوری اسلامی ایران، پیادهکردن اصول و اعتقادات اسلامی در حوزه‌ی سیاست خارجی را از اهداف خود بیان می‌دارد.از این رو سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سیاستی ایدئولوژیک است که اصولاعتقادی سیاسی اسلام به آن جهت می‌دهد.

 

1. نقش محوری ایران در ام‌القرای جهان اسلام؛

 

اسلام با قائل شدن رسالت‏ جهانی برایبشریت، همه‌ی هویت‏های قومی و نژادی، قبیله‏ای، ارتباطات خویشاوندی و فامیلی راتابع هویت‏ اسلامی قرار می‏دهد و مرزی برای مسلمین قائل نیست. بر این اساس اسلامجهان را به 2 اردوگاه متمایز تقسیم می‌‌کند، «دارالاسلام» و «دارالکفر.» در اینتقسیم به خوبی جایگاه عقیده و ایمان در مرزبندی قدرت سیاسی ملاحظه می‌شود و قلمرویدولت اسلامی را قطع نظر از مختصات خاک، خون و غیره بر یک اصل معنوی (‌وحدت عقیده)استوار می‌گرداند.

 

به این ترتیب تابعیت در اسلام بر اساسسرزمین نیست، بلکه براساس ایمان و عقیده است. در نتیجه هر جا مسلمان‏ است دولتاسلامی وظیفه دارد که به وضع آن‏ رسیدگی کند و اگر ظلمی بر آن شد درصدد احقاق‏ حقشبرآید.[2]

 

در دنیای امروز مرزهای جغرافیایی باعثپیدایش دولت و ملت‌ها شده است که این موضوع مانع از تشکیل دولت واحد اسلامی می‌شود.جمهوری اسلامی ایران به عنوان ام‌القرای جهان اسلام، نقش محوری در توانمند‌سازی ووحدت دنیای اسلام بر عهده دارد.

 

2. اصل استکبارستیزی؛

 

طبق این اصل، دین اسلام اجازه نمی‌دهددولت کافری بر دولت مسلمانی سلطه‌ی خود را اعمال نماید و مسلمین نباید تحت سلطه‌یکفار باشند. قاعده‌ی فقهی «نفی سبیل» تقویت کننده‌ی این اصل مهم در اسلام است. باتوجه به معیار‌‌های اسلامی، دولت اسلامی نمی‌تواند نظاره‌گر اقدامات و مظالممستکبران در دنیا باشد [او] وظیفه‌ی خود می‌داند که از مستضعفین عالم در برابراقدامات مستکبرین حمایت کند. [3]

 

3. اصل عدالت‌طلبی؛

 

عدالت‌طلبی، فقط مختص به یک قومیت یاملیت نمی‌شود‌. عدالت‌طلبی باید شامل تمام مسلمانان و حتی به صورت عام‌تر شاملتمام مظلومین دنیا شود. دولت اسلامی موظف است به بی‌عدالتی در هر جای دنیا اعتراضکند و مدافع حق مظلوم باشد.[4] 

 

«یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامینبالقسط شهداء لله» ای اهل ایمان در راه قسط و عدالت پایدار و استوار بوده و برایخداوند شاهد و گواه باشید.[5]

 

4. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.

 

این اصول در قانون اساسی جمهوریاسلانی ایران نیز لحاظ شده است و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مبنا ودستور کار سیاست خارجی در موارد متعددی‌، دفاع‏ و حمایت از مستضعفان و مسلمانان وحمایت بی‏دریغ از مستضعفان‏ جهان‏ را وظیفه‏ی جمهوری اسلامی ایران می‏داند:

 

– «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است‏ سیاست کلی خود را برپایه‏ی ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش به عمل آورد تا وحدتسیاسی-اقتصادی و فرهنگی جهان‏ اسلامی را تحقق بخشد.» [6]

 

«سیاست‏ خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هرگونهسلطه‏جویی و سلطه‏پذیری… دفاع از حقوق همه‏ی مسلمانان می‏باشد.»[7]

 

«جمهوری‏ اسلامی ایران در عین خودداری کامل از هرگونه دخالتدر امور داخلی‏ ملت‏های دیگر، از مبارزه‏ی حق‏طلبانه‌ی مستضعفین در برابرمستکبرین‏ در هر نقطه از جهان حمایت می‏کند.»[8]

         

نظام جمهوری اسلامی ایران با پذیرفتنو پیاده کردن این اصول در سیاست خارجی خود هویتی متمایز پیدا کرده که این هویتاسلامی- شیعی را عامل جهت‌دهی و هدایت کننده‌ی سیاست خارجی خود می‌داند. جمهوریاسلامی ایران با هدف وحدت و حمایت از مسلمانان جهان و برای پیشبرد اهدافاستکبارستیزانه و عدالت‌جویانه‌ی خود به حمایت از فلسطین می‌پردازد و طبق اصولپذیرفته شده‌ی خود، مردم فلسطین را هم جزو قلمروی دولت اسلامی در برابر دارالکفرمی‌داند.

 

جمهوری اسلامی ایران باهدف وحدت و حمایت از مسلمانان جهان و برای پیشبرد اهداف استکبارستیزانه و عدالت‌جویانه‌یخود به حمایت از فلسطین می‌پردازد و طبق اصول پذیرفته شده‌ی خود، مردم فلسطین راهم جزو قلمروی دولت اسلامی در برابر دارالکفر می‌داند.

 

سابقه‌یدفاع از فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی

 

این حرکت اعتقادی جمهوری اسلامی دردفاع از فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی مختص حال حاضر نیست، بلکه از ابتدایتشکیل رژیم صهیونیستی گروه‌ها و تشکل‌های اصیل اسلامی و مبارزان انقلابی در بحبوحه‌یمبارزه‌های خود، تلاش برای آزادی فلسطین را به عنوان یکی از اهداف اصلی خود مطرحمی‌کردند. با وجود اینکه در آن زمان هنوز کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران تشکیلنشده بود اما پای‌بندی به اصول و اعتقادات اسلامی، مراجع و مبارزین را به انجامواکنش به این موضوع وا می‌داشت.

 

آیت‌الله کاشانی از اولین افرادی بود که به اشغالگری رژیمصهیونیستی اعتراض کرد و از مردم خواست تا برای حمایت از مردم فلسطین اجتماع کنند وسخنرانی‌های فراوانی را در این زمینه ایراد فرمودند. ایشان همچنین حسابی را دربانک ملی افتتاح کردند تا مردم کمک‌های خود برای مردم فلسطین را به آن حساب واریزنمایند.

 

آیت‌الله بروجردی نیز که در آن زمان ریاست حوزه‌ی علمیه‌ی قمرا بر عهده داشت، در برابر این مسئله سکوت نکرد و به دنبال تشکیل دولت صهیونیستیدر زمستان 1326 و جنگ بین دولت‌های عربی و رژیم صهیونیستی اطلاعیه‌ای را صادرکردند.[9]

 

فداییان اسلام هم به رهبری «نواب صفوی» در بیانیه‌ی اعلامموجودیتِ خود، آزادی کل جهان اسلام را هدف قرار دادند و بعد از اعلام موجودیت رسمیرژیم صهیونیستی اعتراض‌های خود را به این مسئله شروع کردند و تظاهرات و جلساتمتعددی را در حمایت از مردم فلسطین به راه انداختند که این جلسات با سخنرانی‌هایمهیج نواب صفوی همراه می‌شد. نواب صفوی معتقد بود که باید مسئله‌ی فلسطین رااسلامی کرد نه عربی.[10]

 

در جریان انقلاب اسلامی و از ابتدایحرکت روحانیت در دهه‌ی 1340، دفاع از آرمان فلسطین، محکوم کردن رژیم اشغالگراسراییل و انتقاد از رژیم شاه به دلیل همکاری با اسراییل، بخشی از مبارزات روحانیتو رهبری نهضت بود. در واقع نیروهای مذهبی، اسرائیل را نماد ستم و توطئه‌ی دائمیدولت‌های قدرتمند برضد کشورهای اسلامی و فلسطین را نماد مظلومیت جهان اسلام درمقابل جهان غرب می‌دانستند.

 

اوج این حمایت مربوط می‌شود به جریانجنگ 6 روزه در خرداد 1346 که مراجع و علما اقدامات فراوانی برای آگاه‌سازی مردم وکمک به مردم فلسطین انجام دادند. آیت‌الله میلانی، آیت‌الله گلپایگانی، آیت‌اللهسیدعلی بهبهانی و آیت‌الله غروی با صدور اطلاعیه‌هایی از مردم خواستند تا در برابراسراییل متحد شوند و از دولت ایران نیز خواستند تا از کمک به این رژیم خودداریکند. امام خمینی نیز به عنوان رهبر مسلمانان، از همان زمان شروع مبارزات خود برضداستبداد شاه و استعمار آمریکا، مبارزه برضد اسراییل و دفاع از منافع جهان اسلام رانیز شروع کردند.

 

امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) دراعلامیه‌ای که به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد تهیه کردند و به امضای آیت‌الله میلانی،آیت‌الله نجفی و علامه طباطبایی نیز رساندند تصریح کردند: «ما برای دفاع از اسلامو ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامه‌ی ما برنامه‌یاسلام است، وحدت کلمه‌ی مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است، برادری با جمیعمسلمین است. در تمام نقاط عالم هم پیمانی با تمام دول اسلامی است سرتا‌سر جهان، درمقابل صهیونیسم مقابل اسراییل مقابل دول استعمار طلب مقابل کسانی که ذخایر این ملتفقیر را به رایگان می‌برند.»[11]

 

امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) دولتاسراییل را همواره در حال جنگ با جهان اسلامی می‌دانستند و ارتباط ایران بااسراییل را کمک به اسراییل ارزیابی می‌کردند. ایشان در فتوایی که بعد از جنگ اعرابو اسراییل در سال 1347 صادر کردند، دفاع از فلسطین را واجب و کمک از زکوات و سایرصدقات را اجازه دادند.[12]

 

این اعتراض‌هایِ مراجع، روحانیون ومبارزین در بحبوحه‌ی انقلاب و سرکوب‌های رژیم شاه، بیانگر نوع نگاهی است که نهضت ورهبر آن به این موضوع داشتند که امروز نیز توسط مقام معظم رهبری به عنوان اصلی‌تریندلیل حمایت از مردم فلسطین به آن اشاره می‌شود‌. طبق اندیشه‌ی اصیل اسلامی،مسلمانان در هر نقطه‌ای از جهان در قلمروی دارالاسلام قرار دارند و باید به حالآنان توجه شود ولو از ملیت، نژاد یا قوم دیگری باشند.

 

 اصلی‌ترین دلیلحمایت از مردم فلسطین آن است که طبق اندیشه‌ی اصیل اسلامی، مسلمانان در هر نقطه‌ایاز جهان در قلمروی دارالاسلام قرار دارند و باید به حال آنان توجه شود ولو ازملیت، نژاد یا قوم دیگری باشند.

 

نتیجه‌گیری

 

در این یادداشت با توجه به اصولاسلامی- شیعی، اعتقادی بودن حمایت جمهوری اسلامی ایران از فلسطین را به اثباترساندیم و در تکمیل این بحث از مبارزه‌ی تاریخی مراجع و مبارزین شیعه – حتی در سخت‌ترینشرایط – برای این اعتقاد خود صحبت کردیم. امروز با توجه به شرایط جهانی و منطقه‌ای،سیاست حمایت از فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی برای ایران، بدون منفعت مادینیست اما همان‌طور که بیان شد وقتی مسئله‌ای به عنوان یک اصل دینی و اعتقادیپذیرفته می‌شود، کوتاهی در عمل به این اصل، حتی با وجود ضررهای مادی قابل توجیهنیست. بنابراین در چارچوب سیاست خارجی، حمایت از مردم فلسطین را باید به عنوان یکیاز اصول ثابت پذیرفت که کوتاهی در این امر چیزی جز کم‌رنگ شدن هویت اسلامی- شیعیرا به بار نخواهد آورد.(*)

 

 

 

 

 

 

منبع : برهان ، محمدخواجه‌علی؛ 30/10/1396

لینک کوتاه:

کپی شد