«این فهم که آیپک نماینده یک اجماع میان یهودیان آمریکا است،همیشه برای نفوذ سیاسی آن کلیدی بوده است… . لابی طرفدار اسرائیلِ آمریکا(آیپک)، در یک شرایط ناخوشایند متولد شد و همیشه برای دلپذیر کردن واقعیتها واولویتهای اسرائیل برای آمریکاییها موجود بوده است.»
آیپک در پی کشتار یک روستای فلسطینی وبرای بهبودی وجهه اسرائیل تاسیس شد.
گروه لابی آیپک یا «کمیته امور عمومیاسرائیل آمریکا» (AIPAC)یکی از گروههای متنفذ طرفدار اسرائیل در واشینگتن است. این گروه از چهارم تا ششممارس جاری کنفرانسی برگزار میکند که در آن شخصیتهای سیاسی برجستهای عموما بهنفع اسرائیل سخنرانی میکنند. به همین مناسبت، روزنامه واشینگتنپُست طی یادداشتیبه قلم دوگ راسینو، استاد تاریخ دانشگاه اوسلو و پژوهشگر صهیونیسم آمریکایی، بهبررسی تاریخچه و نقش آیپک پرداخت و نوشت: «آیپک، کمیته متنفذ و متکبر امور عمومیاسرائیل آمریکا که خود را لابی طرفدار اسرائیلِ آمریکا معرفی میکند، در حالبرگزاری کنفرانس سیاستی سالانهاش میباشد. سیاستمداران برجسته از دو حزب برایسخنرانی در مراسم پرهیاهوی این گروه رقابت میکنند. همه به آیپک برای دلایل موجه،توجه میکنند. از اواخر دهه ۱۹۷۰، آیپک به طور غیر رسمی، مساهمتهای کارزاری مهمیبرای نامزدهای انتخابشده برای کنگره انجام داده است. پیامهای آن دربارهخاورمیانه، در مکالمات سیاست خارجی واشینگتن، اساسی است.»
راسینو ادامه داد: «برخی آیپک را دوست دارند و برخی از آن متنفرند. برخی از آن میترسند.با این حال، آیپک، در سیاست آمریکا، در سیاستورزی آمریکا و در زندگی یهودیانآمریکا، عامل مهمی است.»
آیپک در دهه ۱۹۵۰ کار خود را آغاز کرد و همزمان با رشد جایگاه و اندازه آن، مسیرطولانی طی کرد. زمانی به صورت مبهم عمل میکرد، اما اکنون نفوذ آن در عمومیبودن آن نهفته است. اما یک چیز تغییر نکرد: آیپک همیشه به اقدامات اسرائیل پاسخ میدهدو برای تسهیل اثر آن اقدامات در آمریکا، کار میکند. به طور همزمان، آیپک، یکجبهه متحد از یهودیان آمریکا را در حمایت از اسرائیل ساماندهی کرد. جبههای کهسیاستمداران مجبور بودند، به آن احترام بگذارند.
حامیان اسرائیل قبل از اینکه آیپک تاسیس شود، روزنامهنگار و وکیلی به نام سی کنن(Si Kenen)داشتهاند. فردی که راسینو او را به معنای واقعی مظهر آیپک میداند. بین دهههای۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ کنن گاهی اوقات برای سازمانهای صهیونیستی آمریکا و گاهی اوقات برایاسرائیل کار میکرد.
در دوره ریاست جمهوری هنری ترومن، کنن به تخصیص کمک آمریکا به رژیم تازه تاسیساسرائیل کمک کرد. روابطی با اعضای کنگره و کارمندانشان برقرار کرد و به کسانی کهمایل به حمایت از اسرائیل بودند، نکاتی برای بحث فراهم آورد. در کنگره، قویترینحامیان کنن، لیبرال دموکراتها و سرسختترین مخالفان او جمهوریخواهان محافظهکارایالیتهای غربمیانه آمریکا و دموکراتهای جنوبی بودند. روشهای کنن، برخلافجانشینان بیپروایش در آیپک، «محتاطانه و ملایم» بود.
به گفته راسینو، کنن و حامیان آمریکایی اسرائیل، در دوره ریاست جمهوری دوایتآیزنهاور در سال ۱۹۵۳، با چالشهایی مواجه شدند. زیرا جان فاستر دولز، وزیر خارجهوقت آمریکا گفته بود او به دنبال یک سیاست متوازن و بیطرف در قبال نزاع عربی -اسرائیلی است و این چیزی بود که حامیان اسرائیل آرزوی شنیدن آن را نداشتند.
آیزنهاور در پاییز ۱۹۵۳، به دلیل نقض آتشبس سازمان ملل توسط اسرائیل، برای مدتکوتاهی کمکهای آمریکا به اسرائیل را تعلیق کرد. این آتشبس تحت اشراف سازمان مللبین سوریه و اسرائیل برقرار شده بود.
در ۱۵ اکتبر ۱۹۵۳ ناگهان غوغا شد. اخباری منتشر شد که ارتش اسرائیل وارد منطقهکرانه باختری شده و در روستای فلسطینی قبیه، قتل عامی انجام داده است. در این قتلعام، ۶۰ غیرنظامی فلسطینی توسط اسرائیل کشته شدند. این اقدام اسرائیل، به طورگسترده محکوم شد.
فعالترین حامیان آمریکایی اسرائیل متوجه ضرر شدید این قتل عام برای اسرائیل شدند.کنن درباره اثرات نامطلوب قبیه بر «پروپاگاندای» اسرائیل مطلب نوشت. دولز، برایاولین بار تعلیق کمکهای آمریکا اسرائیل را اعلام کرد. اما مدتی بعد، کمکهایآمریکا مجددا از سر گرفته شد.
حامیان یهودی آمریکایی اسرائیل، که از بدنام شدن اسرائیل آگاه بودند، تلاش کردنددر اواخر ۱۹۵۳ و اوایل ۱۹۵۴، آسیبهای وارده به اسرائیل را کنترل کنند. کنن به طوریکجانبه تلاشش را انجام داد. اما معلوم شد که برای مقابله با چنین چالشهایی، وجودیک سازمان محکمتر و چابکتر برای حمایت از اسرائیل ضروری است.
در مارس ۱۹۵۴، کنن و دستیارانش تاسیس کمیته صیهونیستی آمریکا برای امور عمومی (AZCPA) را اعلام کردند.کمیتهای که بعدا در سال ۱۹۵۹ به آیپک تغییر نام داد. به این ترتیب، گروه لابیگریمدرن اسرائیل در آمریکا تاسیس شد. روسای سازمانهای یهودی آمریکا سریعا به AZCPA پیوستند. اینمجموعه رهبران برجسته یهودی، منافع اسرائیل را در تعامل با مقامات دولتی از جملهروسای جمهور و وزرای خارجه تامین کردند.
کنن برای تاسیس یک گروه حمایتی جدید در اوایل ۱۹۵۴ دلیل دیگری هم داشت. مقاماتآمریکایی در حال تحقیق و تفحص درباره این مسئله بودهاند که آیا کارفرمای سابقکنن، یعنی شورای آمریکایی صهیونیست، باید به عنوان عامل یک قدرت خارجی ثبت شود یاخیر. اگر به عنوان عامل قدرت خارجی ثبت میشد، ممکن بود فعالیتهای آن محدود وتامین مالیاش پیچیده میشد. برای این شورا منطقی بود که تاسیس یک گروه لابیگریجدید با پایه مالی بدون شائبه را در نظر بگیرد. البته، این انگیزه برای تاسیس AZCPA اگر چه مهم بود،اما در این ماههای بحرانی به اندازه مدیریت نزاع سیاسی ناشی از قبیه و آمادگیبرای هر گونه غافلگیریهای اسرائیل، بر طرز تفکر صهیونیستهای آمریکایی تسلطنداشت.
حتی قبل از ظهور AZCPA،کنن و دیگران برای تاسیس یک جبهه متحد میان گروههای یهودی آمریکا برای حمایت ازاسرائیل، تلاش کردند. AZCPA آن جبهه متحد یهودی را تقویت کرد.
راسینو در توصیف میزان حمایت گروههای یهودی از اسرائیل نوشت: «این نشان داد که هرچه اسرائیل انجام دهد، حمایت یهودیان آمریکا (از آن) را به خطر نخواهد انداخت. درحقیقت، از دیدگاه برخی از جامعه یهودیان، هر چه رفتار اسرائیل آزاردهندهتر باشد،اسرائیل به حمایت مشتاقانه آنها بیشتر نیاز دارد. اینگونه بود که یک دوره سه دههایشروع شد و در هنگام حمله اسرائیل به لبنان در ۱۹۸۲ تمام شد. دورهای که در آن،یهودیان آمریکا برای حمایت از اسرائیل بدون توجه به شرایط متحد شدند.»
در پایان یادداشت آمده: «این فهم که آیپک نماینده یک اجماع میان یهودیان آمریکااست، همیشه برای نفوذ سیاسی آن کلیدی بوده است… . لابی طرفدار اسرائیلِ آمریکا(آیپک)، در یک شرایط ناخوشایند متولد شد و همیشه برای دلپذیر کردن واقعیتها واولویتهای اسرائیل برای آمریکاییها موجود بوده است.»
منبع :فرارو ، 17/12/1396