سالی که گذشت سالی پر چالش برای فلسطین بود. تغییر رهبری حماس، روی کارآمدن ترامپ و شکستی دیگر در آشتی ملی از مهمترین رویدادهای سال ۹۶ در حوزهفلسطین بود. سال ۹۷، برای فلسطین سال سرنوشت سازی خواهد بود. شاید بتوانتمام سال ۹۷ در فلسطین را معطوف به پایان داستان انتقال سفارت آمریکا بهقدس شریف در فصل اول سال دانست. وعدهای که ترامپ داده است، اگر محقق شوداحتمالاً شاهد سالی پرتنش و جنجالی خواهیم بود. در این یادداشت ابتدا مهمترین تحولات فلسطین در سال ۹۶ مورد بررسی قرار گرفته و سپس دورنمایی از سال۹۷ خواهیم داشت.
۱-سیاست داخلی
۱-۱- دولت وحدت ملی
تشکیلدولت وحدت ملی یکی از موضوعاتی بود که در یک سال گذشته در میان مهمترینموضوعات سیاست داخلی فلسطین قرار داشت. در مهرماه بود که گمانهزنیها بهواقعیت نزدیکتر شد و حماس برای تحقق دولت وحدت ملی کمیته اداره نوار غزهرا منحل کرد.
نیت و خواسته حماس از توافق ملی و تشکیل دولت یکپارچه،کاستن فشار از نوار غزه توأم با فراهم کردن زمینه برای تداوم مبارزه بارژیم صهیونیستی است. اظهارات مسئولین حماس و سفر هیات این جنبش به تهرانبخشی از اقدامات عملی آن برای تسلیم نشدن در قبال شرط و شروط تلآویو حولتشکیل دولت وحدت ملی و جلوگیری از تحقق سناریوی تکرار فتح است. باید منتظربود و نگریست که در وضعیت سرنوشتساز کنونی قدرت و استحکام اراده کدام ازطرفین برای جهتدهی روند آشتی ملی و آینده مقاومت فلسطین محکمتر خواهدبود؟[۱]
اماپس از گذشت یک ماه از اعلام رسمی دستیابی به راه حل برای تحقق وحدت ملیفلسطینی و سفر هیات فتح به نوار غزه، ابهامات حول آینده مقاومت، حماس ووضعیت نوار غزه آغاز شد. ابهاماتی که حال با گذشت شش ماه از توافق فتح وحماس برای تشکیل دولت وحدت ملی پررنگ تر شده و این آشتی ملی با کارشکنیتشکیلات خودگردان در حال طی کردن مسیر توافقات پیشین در این خصوص است.
۲-۱- سند سیاسی جدید حماس
پساز ماهها گمانهزنی رسانهها و شخصیتهای سیاسی فلسطینی و غیر فلسطینیحول سند سیاسی جدید حماس، این سند روز ۱۱ اردیبهشت ۹۶ (۱ مه ۲۰۱۷) در دوحهرونمایی و رسماً منتشر شد. پیش از انتشار این سند برخی رسانههای عربی وغربی مدعی شدند که حماس رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و از جمله کلیدی«فلسطین از نهر تا بحر» خبری نیست و لذا حماس به دنبال تغییر رویه پیشینخود است؛ اما پس از انتشار سند با آنکه عدم به رسمیت شناختن رژیم و تأکیدبر اصول اولیه حماس یعنی آزادی فلسطین از نهر تا بحر و همچنین اصل نابودیرژیم ذکر شده بود، اما موضوع تشکیل دولت در مرزهای ۱۹۶۷ موجب شد تعبیرهایگوناگونی از آینده حماس شود. سند جدید سیاسی حماس نسبت به سندهای پیشینحماس بسیار راهبردیتر است در حالی که سندهای پیشین بسیار گفتمانیتربودهاند. به نظر میرسد در جمع بندی چند برداشت از کلیات این سند میتوانگفت سند فی نفسه و در نقطه کنونی بویی از به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر ویا حتی سازش نمیدهد، اما روح غالب بر سند نشان از آن دارد که حماس بسیاررویکرد عملگرایانه دارد و این زنگ خطر است.
عدم به کار بردن لزومنابودی رژیم صهیونیستی بهطور صریح، تأکید بر حقوق زنان، دموکراسی، حقوقبشر و … همگی نشان از تلاش حماس برای ایجاد تصویری مناسب برای جهان دارد.[۲]
امابا گذر زمان، تهدیدات و زنگ خطرهایی که از سند جدید سیاسی حماس شنیده میشد به مرور رنگ باخت. رفتار تیم سیاسی جدید حماس از اسماعیل هنیه تا یحییسنوار و العاروری، همگی نشان داد رفتار حماس در عمل، بسیار انقلابی تر و ضدصهیونیستی تر از سه سال گذشته است، هرچند شاید سند سیاسی رنگ بوی رفتاریمحافظهکارانه میدهد. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که این سنددر روزهای پایانی ریاست خالد مشعل در دفتر سیاسی حماس رونمایی شد. برخی براین باورند رونمایی از آن، خواستهی مشعل بوده و اسماعیل هنیه هم از آنجاکه علاقهای نداشته چنین سندی به او منتسب شود، از انتشار آن رضایت داشتهاست.
۳-۱-تعلیق ساف و چالش مشروعیت محمود عباس
درسال اخیر بالاخص پس از روی کار آمدن ترامپ، روابط تشکیلات خودگردان باآمریکا و رژیم صهیونیستی به بالاترین سطح تنش در سالهای اخیر رسیده است.آخرین اقدام که نشان از تشدید تنش میان تشکیلات خودگردان و آمریکا دارد،بیانیه شورای مرکزی ساف بود. شورای مرکزی ساف در نشست ۱۵ ژانویه (دی ماه)بیانیهای را صادر کرد. در بند نخست بیانیه شورای ساف آمده است آمریکا بااین تصمیم اخیر ترامپ در مورد به رسمیت شناختن پایتختی قدس شریف برای رژیمصهیونیستی دیگر شایستگی خود به عنوان یک میانجی برای روند صلح (سازش) را ازدست داده است و لذا تشکیلات خودگردان و ساف دیگر حضوری در مذاکرات بهمیانجیگری آمریکا نخواند داشت؛ مگر آنکه ترامپ رسماً از آن تصمیم بزرگ خودعقب نشینی نماید.
اما آنچه در اجلاس ساف بسیار حاشیه ساز و بااهمیت بود، تعلیق پیمان اسلو و پذیرش رسمیت «اسرائیل» بود. در بند دومبیانیه پایانی اجلاس تاکید شده است: «در راستای عدم پایبندی رژیم اشغالگراز تمام توافقهای امضا شده، شورای مرکزی تأکید میکند هدف مستقیم، استقلالدولت فلسطین است و این موضوع انتقال از مرحله «تشکیلات خودگردان» (بهعنوان نهاد اجرایی) به مرحله «دولت» را میطلبد. باید روند مجسمسازیحاکمیت دولت فلسطین با مرکزیت قدس شرقی در مرزهای ۱۹۶۷ آغاز شود. کمیتهاجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین «ساف» مکلف میشود تا زمانی که اسرائیل،دولت فلسطین با مرزهای ۱۹۶۷ را به رسمیت نشناخته و تصمیم انضمام قدس شرقی(به اسرائیل) و نیز شهرکسازیها را متوقف نکرده، شناسایی اسرائیل را تعلیقکند. یکی از مفاد مهم دیگر بیانیه مردود دانستن شناسایی اسرائیل به عنوانکشور یهودی بود که با واکنشهای گوناگونی هم همراه بود.»
هرچند اقداممحمود عباس در تعلیق اسلو و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی اقدامی مهماست، اما باید توجه داشت که مشروعیت ساف و مذاکرات دهههای گذشته جریانسازشگر به رهبری محمود عباس به این پیمان وابسته است. به نظر میرسد محمودعباس اکنون خود را در آستانه قربانی شدن پس از ۲۵ سال میبیند. لذا وی درماههای اخیر تلاشهای زیادی برای تشدید فشار بر صهیونیستها و آمریکاییهاداشته و سعی کرده است با اقداماتی سعی کند فرآیند قربانی شدن خود را متوقفسازد. برگزاری کنگره هفتم فتح، موافقت با تشکیل دولت وحدت ملی، دیدارنماینده تشکیلات با سید حسن نصرالله و بیانیه اجلاس اخیر ساف برخی ازاقدامات محمود عباس برای زنده نگه داشتن خود در عرصه سیاسی فلسطین است.
هرچند محمود عباس سعی دارد با تهدید، خود را بر منصب قدرت نگه دارد و حتیتلاش زیادی برای تحقق آشتی ملی با حماس نمود اما گویا وی دیر یا زود (درصورت عدمتغییر وضعیت میدانی فلسطین) باید جای خود را به یک شخص مقتدر و بااراده تر بدهد.[۳]
۴-۱- مسجدالاقصی، سنگ محک قدرت جریانهای فلسطینی و حامیان واقعی قدس
۲۳تیرماه (۱۴ جولای) سه جوان فلسطینی با انجام عملیات استشهادی در صحنمسجدالاقصی و به هلاکت رساندن دو سرباز صهیونیست، بار دیگر توجهات را بهمسجدالاقصی جلب کردند. اصلیترین واکنش و ابتکار عمل از سوی تلآویو رخداد. رژیم صهیونیستی برای نخستین بار از زمان جنگ شش روزه (که قدس را بهمناطق اشغالی خود افزود) دربهای مسجدالاقصی را به روی مسلمانان بست؛ امریکه علیرغم انتفاضهها و تنشهای پیشین، به مدت چند روز، هرگز رخ ندادهبود. هرچند دو هفته مقاومت، صهیونیستها را مجبور به عقب نشینی کرد.
دومیناتفاق مهم برای مسجدالاقصی در عصر روز ۱۵ آذر رخ داد زمانی که ترامپ درسخنانی ضمن آنکه قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرد، دستور انتقالسفارت به قدس را هم صادر نمود. این تصمیم ترامپ باعث شد تا فلسطین پس ازمدتها نه به مسئله نخست جهان اسلام، بلکه به موضوع اول موضعگیری و تبادلبحث کشورهای غیر اسلامی و مجامع بینالمللی تبدیل شود.
سال ۹۶ برایقدس، سالی بسیار حیاتی و سرنوشت ساز بود. قدس شریف در این سال حامیانواقعیاش را شناخت. تحولات بار دیگر نشان داد که جریانهای مقاومت همچونحماس با بهرهگیری از بدنه اجتماعی حامی مسجدالاقصی توانایی اثرگذاریبالایی دارند. اقدامات برخی کشورهای عربی چون سعودی در قبال چالش قدس وانتقال سفارت آمریکا به این شهر، از نکات قابل توجه سال ۹۶ بود.
۲-سیاست خارجی
۱-۲-تحریمهای جدید آمریکا علیه مقاومت فلسطین
درسال اخیر آمریکا و جبهه ضد مقاومت در منطقه، در حال اجرای سناریوی گام بهگام به منظور مهار بازوهای این محور و ابزارهای عملیاتی و نفوذ انقلاباسلامی در منطقه بود. تشدید و تصویب تحریمها علیه حماس، جهاد اسلامی،حزبالله، عصائب اهل حق، النجبا و… از سوی آمریکا در کنار تروریست نامیدنحزبالله لبنان و حماس از سوی کشورهای عربی بالاخص عربستان سعودی نمونهایآشکاری از طرح گفته شده است.
در روزهای پایانی بهمن ماه دو گام درتکمیل پازل تحریمی علیه حماس و مقاومت فلسطین از سوی آمریکا برداشته شد.گام نخست را وزارت خارجه آمریکا با قرار دادن نام اسماعیل هنیه در لیستتروریسم خارجی برداشت. گام دوم را هم کنگره برداشت که با تصویب قانون جدیدتحریمی علیه حماس همراه بود. پیش از این در سال ۲۰۱۷ یک پیش نویس به تصویبکنگره آمریکا رسیده بود که با هدف تحریم حامیان خارجی حماس و جهاد اسلامیتدوین شده بود. سه بسته تحریمی نام برده شده به خوبی نشان میدهد که آمریکاسناریوی جدیدی را علیه حماس در قالب تحریم آغاز کرده است. ضمن بررسیتحریمهای جدید علیه حماس و مقاومت فلسطین به چرایی و پیامدهای سناریویجدید آمریکاییها علیه مقاومت فلسطین پرداخته خواهد شد.[۴]
افزودننام اسماعیل هنیه به لیست تروریسم خارجی (E.O. 13224) جدیدترین تحریم علیهحماس بود. وزارت امور خارجه آمریکا در روز چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ دربیانیهای اعلام کرد اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را در فهرستسیاه تروریستها قرار داده است
یکی دیگر از اقدامات سال اخیر تصویبپیش نویس تحریم H.R.3542 است. پیش نویس تحریم علیه حماس در ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ ازسوی کنگره آمریکا تصویب شد. نقض قوانین بینالمللی از سوی حماس بهمنظوراستفاده از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی عنوان این تحریم جدید عنوانشدهاست. این پیش نویس که با حمایت قاطع کنگره تصویب شده است ادعاهایی در خصوصاستفاده از نیروهای انسانی در جنگ ها، بازداشتهای وسیع در سال ۲۰۰۷،استفاده از مدارس، مساجد و بیمارستانها برای مقاصد نظامی علیه حماس مطرحکرده است. در بخشهایی از این پیش نویس ادعا شده است حماس از کودکان برایایجاد شبکههای تونلی بین نوار غزه و مصر استفاده میکند. ادعایی که بهخوبی نشان میدهد یکی از اهداف تحریم میتواند فضاسازی رسانهای برایحملاتی جدید به تونلها، بیمارستانها، مدارس و مساجد در نوار غزه توأم باغیرانسانی نشان دادن حماس باشد.
سومین بسته تحریمی در خردادماهنگاشته شد. تحریم H.R.2712 را چهار قانونگذار مجلس نمایندگان آمریکا ۶خرداد (۲۷ می) طرحی را معرفی کردهاند که خواستار تحریم این موارد است:«اشخاص، سازمانها و دولتهایی است که به حماس و جهاد اسلامی فلسطین یاوابستگان آنها کمک میکنند.» طرح «قانون ممانعت از حمایت بینالمللیتروریسم فلسطینی در سال ۲۰۱۷» از شمولیت و دایره گستردهای در خصوص حامیان«تروریسم فلسطینی» و نوع حمایتها برخوردار است. تفکیک نهادها و اشخاص ازدولتهای حامی مقاومت فلسطین و تأکید فراوان بر ممانعت از حمایتهای مالی وهمچنین ایجاد سازوکار قانونی برای شناسایی کشورهایی که از سیستم اقتصادیآنان برای حمایت از مقاومت فلسطینی استفاده یا پولشویی میشود، همگی نشاندهنده آن است که این طرح به دنبال تشدید فشار بر گروههای فلسطینی مستقر درنوار غزه و جدا کردن بسیاری از حامیان آنان در جهان عرب است.
۲-۲- روابط حماس با ایران و محور مقاومت
درطول سال ۹۶، بالاخص در شش ماه دوم روابط حماس با ایران و حزبالله رو بهبهبود بوده است. تحولات مهرماه در این میان یک نقطه عطف است. شروع این روندبه سفر هیاتی از حماس به تهران بر میگردد. روز جمعه ۲۸ مهرماه هیاتی ازجنبش حماس وارد تهران شد. اعضای هیأت عالی رتبه جنبش حماس به ریاست صالحالعاروری نائب رئیس این جنبش عبارت بودند از: عزت رشق، محمد نصر، اسامهحمدان، زاهر جبارین و سامی ابوزهری. سفر هیات حماس به تهران به این دلیلحائز اهمیت است که پس از آغاز توافق دولت وحدت ملی میان حماس و فتح انجاممیشود. کابینه امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی پس از اعلام توافق ملی میانحماس و فتح، برای تعامل با دولت توافق ملی فلسطین چندین شرط گذاشت که ازجمله آنها خلع سلاح حماس، به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی، قطع روابطبا ایران، آزاد کردن اسرای رژیم اشغالگر در دست مقاومت و در اختیار گرفتنکامل امنیت غزه توسط تشکیلات خودگردان بود. این خواسته با واکنش سریع حماس وحتی فتح مواجهه شد؛ اما سفر هیات حماس به تهران واکنشی عملی به خواستهصهیونیستها بود، اقدامی که قطعاً خوشایند دیگر طرف آشتی یعنی فتح و همچنیندیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و مصر نبود. لذا نقطه عطف نامیدن اینسفر با توجه به همراهی العاروری معاون هنیه در راس این هیات چندان بیراهنیست. العاروری شخصیتی است که به دلیل سابقه امنیتی و نظامیاش و فرماندهیبرخی عملیاتهای نظامی در کرانه باختری مثل ربایش سه صهیونیست پیش از جنگ۵۱ روزه، بسیار مورد توجه صهیونیستهاست و از وی تعبیر به رهبر نظامی حماسدر کرانه باختری میشود.[۵]
اکنونکه روابط ایران و حزبالله با جنبش مقاومت فلسطین، حماس در حال بهبود وترمیم است، لازم است برای تحکیم این روابط مراقبتهایی انجام شود. لزوم فهمتحولات منطقهای و جایابی نقش حماس در این تحولات، فهم زبان و تکنیکهایجدید حماس؛ از سند سیاسی جدید تا دولت آشتی ملی و تفهیم صحیح وضعیت حماس ونوار غزه به جامعه داخلی ایران و همچنین عبرتگیری حماس از گذشتهی خود وعدم ورود به اختلافات میان کشورهای اسلامی و عربی و یا اختلافات داخلیکشورها و یا اختلافات قومی و مذهبی، مؤلفههایی است که به باور نگارنده کمکشایانی به تحکیم روابط ایران و جریان مقاومت فلسطین خواهد نمود.
۳-دورنمای سال ۹۷
سال۹۷، برای فلسطین سرنوشت سازی خواهد بود. شاید بتوان عمدهی سال ۹۷ درفلسطین را معطوف به انتقال سفارت آمریکا به قدس شریف در فصل اول سال دانست.وعدهای که ترامپ داده است، اگر محقق شود احتمالاً شاهد سالی پرتنش وجنجالی خواهد شد.
آینده سیاسی محمود عباس یکی دیگر از مؤلفههایبسیار مهم فرآیند سیاسی فلسطین در سال ۹۷ خواهد بود. محمود عباس در سال ۹۶با برخی اقدامات صوری، سعی کرد با امتیاز گیری از صهیونیستها مشروعیت ومقبولیت خود را در کرانه باختری بازسازی نماید. ئشایعات در خصوص بیماری اینپیرمرد ۸۲ ساله در کنار نارضایتی بسیاری از صهیونیستها از عملکرد ویبالاخص در حوزههای امنیتی و ناتوانی نیروهایش در مهار انتفاضه جوانان درکرانه باختری، گمانهزنیها را در خصوص آنکه امسال آخرین سال حکومت محمودعباس بر تشکیلات خودگردان باشد را به واقعیت نزدیک میسازد. اما آیندهکرانه باختری بدون محمود عباس و گزینههای احتمالی جانشینی وی بسیار مبهماست. باید منتظر بود و نگریست که آیا کرانه باختری در سال ۹۷ با چالش جنگقدرت هم روبرو خواهد شد؟
قدرت گیری گروه نزدیک به طیف نظامی حماس وبهبود روابط این جنبش با تهران، حزبالله و محور مقاومت در کنار پیشرفتهاینظامی حماس توأم با وضعیت انفجاری نوار غزه به دلیل بحرانهای انسانی واقتصادی این سؤال را ایجاد مینماید که آیا در سال ۹۷ شاهد آغاز جنگ چهارمعلیه غزه از سوی صهیونیستها برای مهار قدرت حماس خواهیم بود؟ به نظرمیرسد این امکان در سال ۹۷ افزایش خواهد یافت.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین