محمد بن سلمان برای کسب رضایت واشنگتن در موردپادشاهی خود (حتی پیش از مرگ پدر) و کمکگرفتن از آمریکا و اسرائیل در این بحرانها، که شکست در آنها می تواند موقعیت وجایگاه وی و اصلاحات هدفمند او را به شدت متزلزل کند، فلسطین و آرمان فلسطینیانبرای بازگشت به زمین های آبا و اجدادی خود و زندگی آرام بدون تجاوزات و حملاتصهیونیست ها را معامله کرد.
الوقت– تحولات فلسطین پس از یکبرهه رکود و به حاشیه رفتن در پی بروز تحولات سیاسی عدیده در خاورمیانه پس از بروزانقلابات مردمی در کشوهای عربی موسوم به «بهار عربی»، امروزه و با پایان آشوبداعش در عراق و سوریه و برملا شدن برنامه های دولت ترامپ برای منطقه بویژه درموضوع آنچه روند صلح اعراب و اسرائیل گفته می شود، اکنون مجددا اهمیت حیاتی خود رابازیافته است. اینامر به طور حتم مواضع قدرتهای منطقهای رقیب و بویژه دولتهایی که دارای نفوذسیاسی و سابقه نقش آفرینی در موضوع فلسطین هستند را دارای اهمیت میکند. نخست اینکه مواضع اینقدرتهای منطقه ای میتواند نقش تاثیرگذاری بر روند تحولات به صورت موفقیت و یاعدم موفقیت طرحهای موجود (مشخصاًطرح معامله قرن که ترامپ درصدد پیاده سازی آن است)، برهم خوردن تعادل میان دو کفه ترازوی پیشبرد سازش سیاسی و یامقاومت نظامی و همچنین اتحاد و یا افتراق در نگرش جهان اسلام بویژه دولتها اسلامیداشته باشد و ثانیاً اینکه تحولات فلسطین خود به موضوعی کلیدی در کنار سایر پروندههای مهم منطقه ای در جریان رقابت قدرت هایی چون ایران، عربستان سعودی، ترکیه و مصربرای ایجاد و تثبیت نظم آینده منطقه قرار میگیرد.
یکی از کشورهایی کههمواره داعیه رهبری اعراب در تخاصم با اسرائیل و همچنین حمایت از حقوق ملت فلسطیندر برابر تعرضات مداوم رژیم صهیوینستی را داشته عربستان سعودی بوده است. در این میان نظام سعودیکه اکنون دوره ای پرتلاطم از دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی همراه با تغییر وتحولات سیاسی و اقتصادی را به رهبری محمد بن سلمان ولیعهد جوان این کشور، تجربه میکند،در حوزه بحران فلسطین نیز چرخشی استراتژیک را از خود نشان میدهد که بسیار حائزاهمیت است. روزگذشته محمد بن سلمان که برای رایزنی با مقامات آمریکایی در این کشور به سر میبردطی گفتگو با رسانهها به طور تلویحی اعلام کرد که عربستان سعودی “حق” اسرائیل را برای سکونت درسرزمین خود یعنی اراضی اشغالی فلسطین به رسمت می شناسد. این سخنان اگرچه تغییریبنیادین در نوع دیدگاه سعودیها نسبت به پذیرش موجودیت رژیم صهیونیستی را نشان نمیدهدچرا که پیشتر علاوه بر ملا شدن روابط و همکاریهای پنهانی ریاض–تلآویو، عادل الجبیر وزیرخارجه سعودی اعلام کرده بود که در صورت پذیرش تشکیل دولت فلسطینی از سوی اسرائیل،عربستان و به اذعان وی دیگر کشورهای عربی حاضر هستند تا موجودیت این رژیم را بهرسمیت شناخته و به عادی سازی روابط با آن اقدام کنند؛ اما با این وجود سخن گفتن از“حق” اسرائیلیها توسط محمد بن سلمان پیام های مهمی را برای فلسطینیان واسرائیل داراست.
پذیرشاشغالگری
سخنان محمد بن سلمان درآمریکا همزمان با بروز بزرگترین تظاهرات فلسطینیان به مناسبت روز بازگشت و سرکوبشدید همراه با کشتار گسترده آنان طی دو سه سال اخیر ایراد می شد. این موضوع به هیچ وجهاتفاقی نیست چرا که علی رغم محکومیت گسترده بین المللی این جنایت از سوی نهادها وکشورهای مختلف جهان و درخواست گروه های فلسطینی برای اعمال فشار جهانی و بویژهکشورهای اسلامی بر رژیم صهیونیستی و انجام تحقیقات مستقل بین المللی که با مخالفتآمریکا تصویب نشد، شاهد هستیم که سکاندار سیاست خارجی عربستان سعودی با چشم پوشیبر این جنایت، یکی از بی سابقه ترین مواضع را همسو با منافع اسرائیل و در تقابل بامنافع فلسطینیان اتخاذ میکند. دراین رابطه باید توجه داشت استفاده از واژه “حق” به معنای پذیرش استیلایاسرائیل بر سرزمین هایی است که به مرور با شهرک سازی های غیرقانونی و پس از 1967 تصرف کرده است که شاملتصرف بخش شرقی قدس نیز میشود. عربستاندر طی بیش از 4 دههاخیر یعنی پس از آخرین رویارویی نظامی اعراب و اسرائیل در سال 1973، در کنار مصر از روندمذاکره و سازش سیاسی با این رژیم حمایت کرده و یکی از مبتکران طرح صلح عربی برایتشکیل دو دولت بوده است. بنابراینسخنان محمد بن سلمان، که اگر اتفاق غیرقابل پیشبینی و خارق العاده ای روی ندهدپادشاه عربستان در چند دهه آینده خواهد بود، به نوعی اعلام رسمی عقب نشینی نظامسعودی از مفاد طرح صلح عربی (برایتشکیل دولت مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شرقی و بر اساس مرزهای 1967) می باشد.
تاییدبر اتحاد
با اعلام برنامه آمریکابرای انتقال سفارت خود از تل آویو به بیت المقدس از سوی ترامپ –که خواسته چندین سالهجناح محافظه کار و لابی صهیونیتستها در این کشور و رژیم صهیونیستی بود– و اعلام مخالفت جهانی بااین موضوع که انزوای سیاسی آمریکا را به طور کم سابقه ای رغم زد، کاخ سفید برایخروج از این انزوا فشار گسترده ای را بر دولت های عربی متحد خود در منطقه بویژهعربستان سعودی وارد آورد تا مواضع خود را با واشنگتن مطابقت دهند. سعودی ها در ابتدا برایحفظ وجهه خود در میان ملتهای مسلمان و همچنین به دلیل ترس از واکنش های داخلیاسلام گرایان منتقد حکومت همچون اخوان المسلمین، مخالفت غیرعملی را با این موضوعابراز داشتند. امابا توجه به تحولات صورت گرفته در دولت آمریکا با روی کار آمدن جان بولتون و مایکپنس و همچنین به سرانجام نرسیدن پرونده های دخالت ریاض در سوریه و یمن و عراق وحتی لبنان آنگونه که سعودی ها انتظار داشتند، محمد بن سلمان برای کسب رضایتواشنگتن در مورد پادشاهی خود (حتیپیش از مرگ پدر) وکمک گرفتن از آمریکا و اسرائیل در این بحرانها، که شکست در آنها می تواند موقعیت وجایگاه وی و اصلاحات هدفمند او را به شدت متزلزل کند، فلسطین و آرمان فلسطینیانبرای بازگشت به زمین های آبا و اجدادی خود و زندگی آرام بدون تجاوزات و حملاتصهیونیست ها را معامله کرد.
منبع : الوقت ، 15/01/1397