وضعیت انفجاری غزه و ترس رژیم صهیونیستی از حضور محور مقاومت، ایران و حزبالله در نزدیکیهای جولان اشغالی، موجب میشود دورنمای سال 97 در میان مسئولین صهیونیستی همراه با یک جنگ باشد. جنگ جدید در محور شمالی یا جنوبی سرزمینهای اشغالی با توجه به شرایط داخلی نتانیاهو و وضعیت ویژه نوار غزه و جنوب سوریه چندان دور از ذهن نیست.
سال ۹۶ برای رژیم صهیونیستی با چالش های گوناگون در عرصه سیاست داخلیسپری شد، هرچند در خارج از سرزمین های اشغالی تصمیمات ترامپ و همراهیکشورهای عربی برای عادی سازی روابط با رژیم، تل آویو را برای تحقق آرمانهایش امیدوارتر کرده است. به نظر می رسد سقوط جنگنده اف ۱۶ ، حضور گروه هایمقاومت در نزدیکی جولان و تغییر تیم رهبری حماس و تصمیمات ترامپ ونتانیاهو برای قدس، سال ۹۷ برای تیم نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی راچالشیتر از ۹۶ رقم خواهد زد. در این یادداشت نیمنگاهی به مهمترین تحولاتسال گذشته رژیم صهیونیستی خواهیم داشت و در پایان دورنمایی از سال ۹۷ارائه میشود.
۱-سیاست داخلی
۱-۱-افزایش راستگرایی در احزاب سیاسی
درنیمه تیرماه اسحاق هرتزوگ رهبر حزب کارگر در انتخابات درون حزبی شکست سختیخورد و صندلی ریاست این حزب را واگذار کرد. حزب کارگر به عنوان رهبراپوزیسیون کابینه نتانیاهو در کنست شناخته میشود. این حزب با ارائه لیستمشترک با حزب هاتنوعا تحت عنوان اتحاد صهیونیستی توانست ۲۴ کرسی درانتخابات پیشین کنست به دست آورد. کسب ۲۴ صندلی این فرصت را در اختیار حزبکارگر قرار داد که عنوان رهبر اپوزیسیون ائتلافی که در اردیبهشت ۹۴ بهرهبری لیکود شکل گرفته است، برعهده داشته باشد.[۱]
آویگبای موفق شد در دو مرحله جای هرتزوگ را در رهبری حزب کارگر از آن خودنماید. در ابتدا گبای و امیر پرز (وزیر دفاع سابق و رئیس سابق اتحادیهکارگر رژیم صهیونیستی) با پست سر گذاشتن هرتزوگ که در انتخابات درون حزبیسوم شد، به مرحله دوم رقابت رفتند و در آخر گبای توانست با کسب ۵۴ درصد آراو با شکست امیر پرز موفقیت خود را کامل کند.
طی هفتههای پایانی مهرماه فضای رسانهای سرزمینهای اشغالی به شدت درگیرتظاهرات و تجمعات گروه یهودیان افراطی که از آن تعبیر به «حریدی» میشود،بوده است. دلیل این چالشها تصمیم رژیم صهیونیستی به لغو معافیت حریدیهااز سربازی بهمنظور جلوگیری از فرار از سربازی به بهانه تحصیلات مذهبی است.
انتخابگبای بسیاری را متعجب زده کرد زیرا وی یک تازه وارد به عرصه سیاست رژیمصهیونیستی محسوب میشود که سال گذشته از حزب راست میانه کولانو که بخشی ازدولت ائتلافی نتانیاهو است؛ به حزب چپ میانه کارگر روی آورد. استعفای گبایدر اعتراض به پیوستن لیبرمن به کابینه و انتخاب وی به عنوان وزیر جنگ بود.گبای پیش از آنکه از حزب کولانو استعفا دهد و از ائتلاف با نتانیاهو خارجشود، رئیس وزارت محیطزیست را برعهده داشت. مجموعه ویژگیهای گبای موجب شدهاست توجه رسانهها به این اتفاق جلب گردد.
باید دید انتخاب اوی گبایراستگراتر از هرتزوگ، چه شرایطی را برای نتانیاهو رقم خواهد زد. دروضعیتی که پرونده فسادهای مالی بالاخص پرونده توافق خرید زیردریایی ازآلمان، نتانیاهو را آزار میدهد، آیا گبای با جلب نظر برخی احزاب راستگرایائتلاف دولت (همانند کولانو که زمانی خودش سهم آن در کابینه نتانیاهو بودهاست) خواهد توانست ائتلاف کنونی نتانیاهو را ساقط نماید و بر تسلط ده سالهوی بر کرسی نخستوزیری پایان دهد؟
۲-۱-چالش حریدی ها
طیهفتههای پایانی مهرماه فضای رسانهای سرزمینهای اشغالی به شدت درگیرتظاهرات و تجمعات گروه یهودیان افراطی که از آن تعبیر به «حریدی» میشود،بوده است. دلیل این چالشها تصمیم رژیم صهیونیستی به لغو معافیت حریدیهااز سربازی بهمنظور جلوگیری از فرار از سربازی به بهانه تحصیلات مذهبی است.اخیراً حکمی از سوی دیوان عالی صادر شده است که از دولت تلآویو میخواهدظرف یک سال مقدمات خدمت سربازی حریدیها را فراهم سازد. اقدامی که موجباعتراضات دامنهدار حریدیها شده است. روزنامه صهیونیستی هاآرتص، ازتظاهرات حدود ۱۵۰۰ نفری یهودیان حریدیها در اعتراض به بازداشت دانشجویانمذهبی که به دفاتر جذب ارتش مراجعه نکردهاند، خبر داد. تظاهراتی که بهدرگیری و خونریزی هم کشیده شده است. این درگیری ها و تظاهرات تا پایان سال۹۶ هم ادامه یافته است، امری که نشان میدهد بحران و چالش حریدی ها برایرژیم صهیونیستی موضوعی بسیار مهم و حیاتی است.[۲]
اکنون نتانیاهو با چهار پرونده فساد اقتصادی روبروست. پروندههای نتانیاهوبهانهای شده است که برخی سیاستمداران رژیم صهیونیستی این موضوع رایادآوری نمایند که چالششان درونی است و تهدید نمایی مقاومت نوار غزه،مرزهای جولان و ایران هستهای تنها بهانههایی از سوی نتانیاهو برای حفظقدرت است.
حریدیها و تندروهای مذهبی با توجه به نوعخاص از زندگیشان به اقلیتی تبدیل شدهاند که با جامعه صهیونیستی مرزبندیعیانی پیدا کردهاند. تحصیل در مدارس جداگانهای که بر پایه یهود و تلموداست، ازدواج و آداب و رسوم کاملاً متمایز با دیگر یهودیان ساکن سرزمینهایاشغالی، عدم حضور در جامعه کار، عدم یهودی دانستن برخی از نژادها (به ویژهفالاشهها) و … همگی بخشی از عواملی است که موجب شده است یهودی ارتدوکس بهیک هویت کاملاً متمایز از جامعه اسرائیل تبدیل شود. این احساس در میانحریدیها بسیار عیان است. نظرسنجی ارائه شده از سوی مرکز دموکراسی رژیمصهیونیستی نشان میدهد که حریدیها کمتر از سکولارها یا مذهبیهای سنتی به«هویت اسرائیلی» احساس تعلق نمودهاند.[۳]
۳-۱-جنگ قدرت و فساد نتانیاهو
اکنوننتانیاهو با چهار پرونده فساد اقتصادی روبروست. پروندههای نتانیاهوبهانهای شده است که برخی سیاستمداران رژیم صهیونیستی این موضوع رایادآوری نمایند که چالششان درونی است و تهدید نمایی مقاومت نوار غزه،مرزهای جولان و ایران هستهای تنها بهانههایی از سوی نتانیاهو برای حفظقدرت است. موشه یعلون، وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونیستی که در اعتراضات اخیرهم حضور پررنگی داشته است در سخنانی قابل تامل در انتقاد به نتانیاهو گفتهاست: «رهبری کردن اینگونه نیست، رهبری باید متحد باشد. این در حالی است کهسیاستمداران مسائل را به دو جبهه راست و چپ تقسیمبندی میکنند. اگر درگذشته کسی از من سوال میکرد که چه چیز باعث میشود شبها بیدار بمانم،انتظار میرفت که بگویم ایران اما اکنون میگویم فساد مالی…فساد مالی اکنونسبب شده تا شهروندان ما اعتماد و اعتقاد خود را به رهبری اسرائیل از دستبدهند. این خطری بزرگتر از تهدید ایران، حزبالله، حماس یا داعش است.»
داستان تبادل اسرا همواره یکی از چالشهای اصلی دولت نتانیاهو در سالاخیر بوده است. به دلیل حساسیت بالای جامعه صهیونیستی در خصوص اسرای خویش،انتقادات شدیدی به رژیم به دلیل عدم مذاکره یا تبادل با حماس وارد شده است.نتانیاهو بارها از پیشرفت مذاکرات برای آزادی اسرای صهیونیستی خبر دادهبود تا از حجم فشار انتقادات به او کاسته شود.
اکنون همبه نظر میرسد نتانیاهو در حال تداوم سناریوی انتخابات کنست بیستم است.حذف مخالفان و میل به افراطیگرایی در کنار القای فضای امنیتی بر جامعه،مؤلفههایی است که توانسته است نتانیاهو را سالها بر منصب قدرت نگه دارد.باید این را مدنظر داشت که اگر فشارها و مخالفتها از درون کابینه یا حزبلیکود علیه نتانیاهو افزایش یابد، نتانیاهو با انحلال دولت و کنست، ضمن حذفمخالفینش از لیست انتخاباتی لیکود و تشکیل لیستی افراطیتر، هم چنان شانسنخست پیروزی در کنست و تشکیل دولت خواهد بود. شاید بتوان دلیل اصلی عدمحرکت انتحاری یا خروج از ائتلاف برخی مخالفین نتانیاهو را این موضوع دانست.
برخیسیاستمداران معتقدند نتانیاهو علیرغم فسادهای فراوان که بخشی از آنانناشی از تبعیض نژادی و ساختار سیاسی غیر شفاف و دموکراسی غیرواقعی کنست(مجلس) است، به این دلیل توانسته است طی یک دهه در راس قدرت باقی بماند کهپشت جنجالِ دشمن هراسی و ایران هراسی پنهان شده است.
۴-۱- ناکامی در تبادل اسرا؛ شکستی برای سیاست داخلی نتانیاهو
داستانتبادل اسرا همواره یکی از چالشهای اصلی دولت نتانیاهو در سال اخیر بودهاست. به دلیل حساسیت بالای جامعه صهیونیستی در خصوص اسرای خویش، انتقاداتشدیدی به رژیم به دلیل عدم مذاکره یا تبادل با حماس وارد شده است. نتانیاهوبارها از پیشرفت مذاکرات برای آزادی اسرای صهیونیستی خبر داده بود تا ازحجم فشار انتقادات به او کاسته شود.
حماس در جنگ ۵۱ روزه موفق شد چنداسیر را به اسارت بگیرد. صهیونیستها معتقدند حماس دو اسیر را از آنان دراختیار دارد در حالی که حماس بارها اعلام کرده چهار نفر هستند و درمردادماه تصاویری از هر چهار نفر را منتشر نموده است. هفتههای اخیر باردیگر موضوع نظامیان صهیونیست اسیر در دستان حماس در نوار غزه، با خبراستعفای لیئور لوتان مسئول پرونده نظامیان مفقود و اسیر رژیم صهیونیستی درنوار غزه برجسته شد.
رسانهها در شهریورماه ۹۶ مطرح کردهاند کهلوتان در اعتراض به عدم پیشرفت پرونده نظامیان اسیر رژیم صهیونیستی وهمکاری نکردن دولت نتانیاهو با او در این زمینه، از سمت خود استعفا دادهاست. این استعفا واکنشهای گوناگونی را هم با خود به همراه داشت. به طورمثال موشه یعلون وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی و یکی از رقبای احتمالینتانیاهو بر سر نخست وزیری، در واکنش به این اتفاق گفت: «استعفای لوتاننگران کننده است، دولت پایبندی اخلاقی در قبال بازگرداندن نظامیان مفقود وکشته شدگان ارتش و دفن آنها در محل سکونت خود دارد.» با آنکه آزادی اسرایصهیونیستی برای این رژیم و افکار عمومی یهودیان بسیار حیاتی است اما برخیاز تکرار توافق شالیت که منجر به آزادی ۴۷۷ فلسطینی از جمله یحیی سنوار باشالیت سرباز ارتش رژیم صهیونیستی شد، بسیار ابزار نگرانی مینمایند.
به باور برخی تحلیلگران انتخاب سعودی و سپس تلآویو برای سفر منطقهای ازسوی ترامپ، بهمنظور مقدمهچینی برای صلح و همپیمانی اعراب و رژیم است.
میتوانبه مخالفت لیبرمن وزیر جنگ دولت نتانیاهو هم اشاره کرد. وی در مصاحبه باشبکه ۷ تلویزیون رژیم صهیونیستی پس از استعفای لوتون گفت: «نباید اشتباهاتانجام گرفته در تبادل گیلعاد شالیت تکرار بشود. از آن زمان تاکنون ۲۰۲ تناز افرادی که در جریان این تبادل آزاد شدند، از سوی سیستم امنیتی به علتدخالت در فعالیتهای تروریستی بازداشت شدند و ۱۱۱ نفر از آنها هنوز دراسرائیل در زندان به سر میبرند. هفت اسرائیلی با مداخله مستقیم یاغیرمستقیم افراد آزاد شده در همین معاوضه به قتل رسیدند.»
اینمخالفتها و استدلال بسیاری از سیاستمداران صهیونیستی در ندادن یک پیروزیدیگر به حماس در کنار فشارها برای آزادی سربازان از سوی افکار عمومی، تبادلاسرا و شیوه انجام آن را برای دولت نتانیاهو بسیار سختتر کرده است.[۴]
۲-سیاست خارجی
۱-۲-سقوط اف ۱۶، چالشی بر بازدارندگی رژیم صهیونیستی
صبحروز شنبه ۲۱ بهمنماه رسانههای صهیونیستی به ساقط شدن یک جنگنده اف ۱۶ ازسوی پدافند هوایی ارتش سوریه اعتراف کردند. خبری که برای رسانهها و حتیمسئولین نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی بسیار شوکه کننده بود.
پس ازاین اتفاق در زمانی کوتاه «کابینه امنیتی» این رژیم تشکیل جلسه داد و بهارتش اجازه داد تا حملات هوایی به اهدافی در سوریه را ادامه بدهد. سخنگویارتش رژیم صهیونیستی پس از جلسه وزارت جنگ این رژیم اعلام کرد ارتش رژیمصهیونیستی به سران سیاسی گفته است در صورت صدور دستور، آماده ادامه عملیاتاست. یدیعوت آحارونوت اعلام کرد: «اسرائیل نمیتواند در مقابل معادله ساقطکردن یک پهپاد در مقابل ساقط کردن یک جنگنده اف ۱۶ تسلیم شود (کوتاهبیاید)، زیرا معادله بدی است.[۵]»اتفاقات اخیر و پاسخ غیرمنتظره پدافند ارتش سوریه به حمله جنگندههایصهیونیستی این چالش را برای صهیونیستها ایجاد مینماید که سیاست آنان درقبال جنوب سوریه و نظم آتی منطقهای چه خواهد بود. به نظر میرسدصهیونیستها سعی کردند با انجام حملاتی پس از ساقط شدن اف ۱۶ به حومه دمشق وجولان، این بازدارندگی را برای خود حفظ نمایند؛ اما به نظر میرسد اینحملات بدون پاسخ نمانده و صهیونیستها را مجاب به کاهش تنش در ساعاتی پس ازتصمیم به انجام عملیات کرده است. ادبیات تلآویو و نتانیاهو مبنی بر عدمارادهشان مبنی بر افزوده شدن بر سطح تنش و درگیری نشان میدهد کهصهیونیستها حتی پس از سقوط جنگنده نخست همچنان گمان میکردند سوریهاسیاست گذشته و عدم درگیری را دنبال میکنند لذا تصمیم به انجام عملیاتهاییعلیه پایگاهها گرفتند.
وضعیت انفجاری غزه و ترس رژیم صهیونیستی از حضور محور مقاومت، ایران وحزبالله در نزدیکیهای جولان اشغالی، موجب میشود دورنمای سال 97 در میانمسئولین صهیونیستی همراه با یک جنگ باشد.
۲-۲- پایتختی قدس شرقی و روابط با روسیه
در۱۷ فروردین ۱۳۹۶ پس از جنجال رسانههای صهیونیستی، وزارت خارجه روسیهبیانیهای را بر روی خروجی سایت خود قرار داد که همه تحلیلگران را شوکهنمود. بیانیهای که میتوان از منظری آن را بسیار با اهمیت و تاریخی دانست.در بیانیه وزارت خارجه روسیه آمده است: «ما مجدداً تعهد خود بر اصول موردتأیید سازمان ملل برای حل مشکل فلسطین و اسراییل که شامل به رسمیت شناختهشدن وضعیت اورشلیم (قدس) شرقی بهعنوان پایتخت کشور فلسطینی که در آیندهتشکیل خواهد شد است را مورد تأکید قرار میدهیم در همین زمان باید اعلامکنیم در قالب چنین مفهومی اورشلیم (قدس) غربی را پایتخت کشور اسراییلمیبینیم.» در بخشی از این بیانیه تأکید شده است با اشاره به اینکهفلسطینیان و رژیم صهیونیستی، حدود سه سال است که در مذاکرات سیاسی برای حلمناقشات میان دو طرف شرکت نکردهاند، آمده است: «مسکو عمیقاً نگران اینموضوع است.»
لازم است در ابتدا بر این موضوع تأکید داشت که هرچندروسیه در بیانیه خود شناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم را منوط به تشکیلدولت فلسطینی به پایتختی قدس شرقی بهمنظور تحقق مذاکرات صلح و طرح دو دولتنموده است؛ اما این شناسایی از لحاظی بسیار مهم و سرنوشتساز است.نتانیاهو و پوتین طی دو سال گذشته بارها از طریق دیدارهای دوجانبه یا تماستلفنی با یکدیگر ارتباط برقرار نمودهاند. ارتباطاتی که نشان دهنده میزانسطح روابط دوسویه بود. بیشتر تحلیلها و اخبار از این دیدارها حول موضوعپرونده سوریه، بلندیهای جولان، ایران و بخشی کمی هم مذاکرات صلح باواسطهگری روسها انجام میگرفت؛ اما بیانیه اخیر وزارت خارجه روسیه وشناسایی قدس غربی به پایتختی رژیم، این هشدار را روشن نمود که سطح روابطدوجانبه و راهبردی کرملین و تلآویو در سطحی عالی و در موضوعات مهم دیگریهم تداوم داشته است. امری که میتواند معادلات بینالمللی و منطقهای درپرونده فلسطین و به تبع آن روابط و کنش ایران در منطقه دچار تغییر نماید.[۶]
۳-۲- روابط راهبردی با هند
رژیمصهیونیستی تا پیش از دو دهه گذشته همواره به دنبال بهبود روابط سیاسی ودیپلماتیک خویش با کشورهای اروپایی و آمریکا بود؛ اما طی بیست سال گذشتهاین رژیم به منظور غلبه بر چالشهای سیاسی و مشروعیت پذیرش حقوقی خویش درمیان افکار عمومی جهانیان، سعی نموده است با کشورهای آسیایی، آفریقایی وآمریکای لاتین تبادلات دیپلماسی و اقتصادی برقرار نماید.
در میانهتیرماه ۱۳۹۶، یکی از مهمترین پروژههای مورد نظر سیاست خارجی تلآویو درایجاد رابطه راهبردی با کشورهای نوظهور به نتایج و جایگاه عالی رسید.نشانهی این موضوع، سفر مودی به سرزمینهای اشغالی بود. مودی به عنواناولین نخستوزیر هندی است که پس از ۷۰ سال از تشکیل رژیم صهیونیستی بهتلآویو سفر میکند و این امر برای صهیونیستها تاریخی بود. نتانیاهو دراین سفر استقبال ویژهای از مودی داشت و در فرودگاه بنگوریون گفت: «ما ۷۰سال برای (دیدار) شما صبر کردیم…ما عاشق هند هستیم. ما فرهنگ، تاریخچه،دموکراسی و پیشرفتهای شما را تحسین میکنیم. من مطمئنم همکاری ما موفقخواهد شد.[۷]»
سفرمودی بسیار زود و در روزهای پایانی دی ماه با سفر نتانیاهو به هند پاسخداده شد. در این سفر قراردادهای نظامی و اقتصادی وسیعی میان دو طرف به امضارسید. هند امروز به بزرگترین خریدار نظامی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.در آخرین قراردادی که بین وزارت دفاع هند و صنایع هوافضای رژیم صهیونیستیمنعقد و رسانهای شده است، این کشور قرار است سامانههای پیشرفتهی موشکیزمین به هوای با برد متوسط و بلند را از این رژیم خریداری نماید. ارزش اینقرارداد که بزرگترین قرارداد نظامی در طول تاریخ مجعول رژیم محسوب میشود،حدود دو میلیارد دلار اعلامشده است[۸].
۴-۲-سفر ترامپ به تل آویو؛ مقدمه سازی برای سازش قرن
درحالی ترامپ نخستین سفر خارجی خویش به منطقه غرب آسیا را در خرداد ۱۳۹۶ بادو مقصد ریاض و تلآویو انتخاب نمود که اکثر رؤسای جمهور آمریکا، مکزیک وکانادا را برای سفر نخست انتخاب میکردند و انتخاب غرب آسیا به عنوان مقصداول، کم سابقه است. یکی از حاشیههای حائز توجه سفر ترامپ، ورود مستقیم ویاز ریاض به تلآویو بود. امری که هرچند غیرمعقول نیست اما برای نخستین بارحداقل بهطور علنی اتفاق افتاد و مورد توجه رسانههای صهیونیستی هم قرارگرفت.
در واکنش به این اتفاق نتانیاهو خطاب به ترامپ در کنفرانسخبری که در فرودگاه تلآویو برگزار شد گفت: «ای رئیسجمهور تو با پرواز ازریاض به تلآویو آمدی. امیدوارم روزی فرا برسد که نخستوزیر اسرائیل همبتواند مستقیم از تلآویو به ریاض برود.» این اقدامات حاشیهای همگینشانههایی برای عادیسازی روابط میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی وحساسیتزدایی از داشتن چنین روابطی برای ملتهای عرب است.
به باوربرخی تحلیلگران انتخاب سعودی و سپس تلآویو برای سفر منطقهای از سویترامپ، بهمنظور مقدمهچینی برای صلح و همپیمانی اعراب و رژیم است. برخیرسانههای صهیونیستی هم اعلام کردند که ترامپ حامل پیامی از ملک سلمان بهنتانیاهو بوده که در آن تأکید شده است اکنون زمان صلح فرا رسیده است! سفرترامپ به منطقه و موضع گیریهای گوناگون بازیگران منطقهای ، نشان دهنده یکتحول بسیار مهم در سیاست منطقهای آمریکا در غرب آسیا است. اصلیترینویژگی این تحول نگریستن به منطقه از دریچه تلآویو و بالأخص از زاویه تفکرصهیونیستهای حریدی یا همان ارتدوکسهای افراطی است.
این امر درکنفرانس خبری ترامپ و نتانیاهو هم به وضوح دیده میشود. نتانیاهو خطاب بهترامپ گفت: «مشتاق همکاری نزدیک با شما هستیم تا صلح را در این منطقه پیشببریم زیرا شما متوجه شدهاید که خطرات مشترک، دشمنان سابق را به شرکای همتبدیل میکند؛ و این همان چیزی است که بسیار تازگی دارد و بسیار نویدبخشاست. این کار آسان نخواهد بود اما برای اولین بار در طول چندین سال گذشته وبرای اولین بار در طول زندگیام، شاهد امید واقعی به تغییر هستم. سرانکشورهای عربی که شما دیروز با آنها ملاقات داشتید، میتوانند به تغییر فضاکمک کنند. آنها میتوانند به ایجاد شرایط برای صلح واقع بینانه کمک کنند»[۹]
۳-دورنمای رژیم صهیونیستی در سال ۱۳۹۷
سال۹۷، برای رژیم صهیونیستی سرنوشت ساز خواهد بود. تشدید فشارها علیهنتانیاهو و احتمال برگزاری انتخابات زود هنگام می تواند مهمترین رخداد درسیاست داخلی رژیم صهیونیستی برای سال ۹۷ باشد. شکست نتانیاهو در مقابلرقبایی که هر روز برای شکست وی جدیتر میشوند، تأثیر مهم و وسیعی بر سیاستداخلی و تا حدی خارجی رژیم صهیونیستی خواهد داشت. هرچند بسیاری معتقدنداین مسئله بسیار به شرایط ترامپ و موفقیت گروه صهیونیستی کاخ سفید به رهبریکوشنر وابسته است.
وضعیت انفجاری غزه و ترس رژیم صهیونیستی از حضورمحور مقاومت، ایران و حزبالله در نزدیکیهای جولان اشغالی، موجب میشوددورنمای سال ۹۷ در میان مسئولین صهیونیستی همراه با یک جنگ باشد. جنگ جدیددر محور شمالی یا جنوبی سرزمینهای اشغالی با توجه به شرایط داخلی و وضعیتنتانیاهو و وضعیت ویژه نوار غزه و جنوب سوریه چندان دور از ذهن نیست.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین