در حالی که موضوع طرح آمریکایی معامله قرن در مورد فلسطین باعث شده تا تحولات مرتبط با این بخش از غرب آسیا با دقت بیشتری دنبال شود، این روزها بمباران نوار غزه نیز از سوی نیروهای رژیم صهیونیستی بر شدت حساسیتها در مورد فلسطین افزوده است.
بمباران نوار غزه که به بهانه تداوم اعتراضات فلسطینیها علیه اشغال سرزمین خود و از زمان برگزاری راهپیمایی بازگشت در فروردین ماه امسال همچنان ادامه دارد، در مقطعی طی دو روز گذشته با اعلام آتش بس و با وساطت مصر متوقف شد، اما صبح روز یکشنبه صهیونیستها باردیگر با نقض آتش بس حملات خود را علیه ساکنان نوار غزه از سر گرفتند.
زمینهها و شرایط دور جدید بمباران نوار غزه
بمباران اخیر نوار غزه از سوی صهیونیستها تا کنون دارای تلفات قابل توجهی از میان فلسطینیان ساکن در نوار غزه بوده است و آن گونه که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم دیروز گفته بود، حملات هوایی اخیر علیه نوار غزه شدیدترین حملات علیه مواضع حماس از سال 2014 تاکنون بوده است . اما پشت پرده بمبارانهای اخیر نوار غزه از سوی صهیونیستها چیست؟
تسهیل شرایط معامله قرن: موج جدیدی از عملیات نظامی و بمباران نوار غزه از سوی جنگندههای رژیم صهیونیستی در شرایطی انجام میشود که همزمان رهبران صهیونیستی در حال زمینه چینی برای نهایی کردن طرح آمریکایی معامله قرن میباشند. این طرح که از سوی ترامپ عنوان شده و داماد صهیونیستی او مذاکرات مربوط به آن را در منطقه دنبال میکند، همچنان نامشخص و سربسته است، اما برخی منابع گفتهاند که براساس این طرح اشغالگری و شهرکسازیهای غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری رود اردن که مورد مخالفت سازمان ملل و حتی کشورهای اروپایی است، از سوی آمریکا به رسمیت شناخته خواهد شد. این موضوع و برخی دیگر از جوانب احتمالی این طرح از جمله در مورد شهر بیت المقدس باعث شده تا اجماع همه جانبهای از سوی فلسطینیها علیه این طرح ایجاد شود و تقریبا همه گروههای فلسطینی آن را رد کنند. در این شرایط به نظر میرسد بخشی از حملات اخیر علیه نوار غزه با هدف افزایش فشار علیه مردم فلسطین در راستای امتیازگیری بیشتر تل آویو در طرح آمریکایی به اصطلاح “معامله قرن” است. طرحی که مخالفت سرسختانهای علیه آن از سوی فلسطینیها وجود دارد و تا کنون هیچ گروه فلسطینی حتی حاضر به مذاکره نیز در مورد آن نشده است.
انحراف افکارعمومی داخلی رژیم صهیونیستی: از طرف دیگر موج حملات جدید و بمباران نوار غزه در حالی از سوی کابینه نتانیاهو دنبال میشود که همزمان نخست وزیر این کابینه در معرض شدیدترین حملات داخلی بدلیل فسادهای مالی و اقتصادی است. نتانیاهو تا کنون حداقل طی چند نوبت هدف بازجویی و بازپرسی بدلیل افشای برخی پروندههای سواستفادههای اقتصادی و مالی شده است و برخی دیگر از اعضای خانواده از جمله همسر او نیز با اتهامات مشابهی روبرو میباشند. همین اتهامات تا کنون به چند دوره اعتراضات داخلی علیه نخست فعلی رژیم صهیونیستی منجر شده و قرار است بزودی نیز قاضی پرونده دور جدید از بازجوییها را درباره پرونده ناتنیاهو از سر گیرد. در این وضعیت به اعتقاد ناظران از سرگیری حملات هوایی و بمباران نوار غزه از سوی کابینه نتانیله اقدامی برنامه ریزی شده با هدف انحرااف افکار عمومی از فشار داخلی علیه نتانیاهو است.
عرض اندام در نوار غزه بجای سوریه: در ارتباط با بمبارانهای اخیر نوار غزه شاید بی ارتباط نباشد اگر این حملات را با بمبارانهای بی هدف و کور صهیونیستها در سوریه نیز مرتبط بدانیم. براین اساس در حالی که برخی حملات موشکی مقطعی در خاک سوریه از سوی صهیونیستها درعمل دستاوردی نداشته، حال بعد از این کابینه نتانیاهو میان جنگ را به نوار غزه کشانده تا اهداف مورد نظرش از به راه انداختن یک تنش خارجی را در نوار غزه دنبال کند. به عبارت دیگر اگر هدف ناتنیاهو یک تنش خارجی باشد، این هدف برای صهیونیستها در نوار غزه بیش از سوریه امکان پذیر است و در این چارچوب میتوان درک بهتری از چرایی حملات اخیر علیه نوار غزه داشت.
امکان سنجی به راه انداختن جنگ تمام عیار جدید
در عین حال اگرچه بمبارانهای مقطعی صهیونیستها علیه نوار غزه در حال انجام است، اما چندان واقع بینانه نیست اگر این بمبارانها را زمینه به راه انداختن یک جنگ تمام عیار ارزیابی کنیم. در واقع صهیونیستها بدلایلی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد، با محدودیتهای بیشتری برای تبدیل تنش و بمبارانها به یک جنگ تمام عیار روبرو خواهند بود.
توان نظامی حماس: غزه تا کنون در دو نوبت در اوایل سال 2009 و بعد از آن در اواسط سال 2015 شاهد جنگ تمام عیار صهیونیستها بوده است، اما در هر دو نوبت از این جنگها مردم فلسطین بیشترین میزان مقاومت و نیروهای حماس شدیدترین پاسخ نظامی ممکن را علیه صهیونیستها داشتهاند. در آخرین نوبت از این جنگها از ژوئیه تا اوت 2014 طرف اسرائیلی متحمل حداقل 64 کشته و بیش از 500 زخمی شد که برای رژیم صهیونیستی خسارت قابل توجهی است. در حال حاضر نیز وضعیت نیروهای مقاومت حماس به مراتب پس از گذشت چهار سال از آخرین جنگ مقاومت با آمادگی و تجریه بیشتری همراه است و طبیعی است که در صورت از سرگیری جنگ جدیدی علیه نوار غزه پاسخ نیروهای مقاومت حماس کوبندهتر و تاثیرگذار از تجارب دو جنگ پیشین باشد.
محدودیت عمق استراتژیک اسرائیل: مناطق تحت اشغال رژیم صهیونیستی فاقد عمق استراتژیک لازم در مواجه با جنگها و تنشهای خارجی میباشد و این موضوع را به عنوان یک محدودیت همیشگی که رژیم صهیونیستی همیشه از آن رنج میبرد، باید در نظر گرفت. در واقع برای تمام دولتهای صهیونیستی، ایجاد امنیت خط قرمز است و لذا از هر اقدامی که بخواهد این امنیت را خدشه دار سازد به شدت پرهیز میکنند. بنابراین در حالی که امنیت عمومی شهروندان در مناطق اشغالی بدلیل عدم دارا بودن عمق استراتژیک و در صورت به راه انداختن جنگ خارجی در معرض تهدید جدی میباشد، همه دولتها اعم از چپ و راست در اسرائیل از هرگونه اقدامی که امنیت داخلی را خدشه دار سازد به شدت پرهیز کرده و با وجود برخی ادعاها اما بیشترین تلاشها را برای جلوگیری از ایجاد جنگ خارجی جدید بدلیل تهدید شدن امنیت داخلی بکار خواهند بست. در این وضعیت روشن است که به راه اندختن جنگ جدید علیه حماس در نوار غزه که با پاسخ متقابل نیروهای مقاومت روبرو خواهد شد تا چه میزان برای صهیونیستها سخت و پرهزینه خواهد بود.
افکارعمومی ضد اسرائیلی در جامعه جهانی و اتحاد فلسطینیها: در کنار همه محدودیتهای جاری برای به راه انداختن جنگ خارجی جدید از سوی صهیونیستها در نوار غزه، افکارعمومی ضد صهیونیستی در جامعه جهانی را نیز باید به آن افزود. با وجود مخالفتهای همیشگی افکارعمومی جهانی علیه اقدامات صهیونیستها در فلسطین، اما این مخالفتها از زمان مطرح شدن انتقال غیرقانونی سفارت آمریکا به بیت المقدس و سکوت تائید آمیز واشنگتن در مقابل تداوم شهرک سازی و اشغالگری در کرانه باختری به شدت افزایش یافته و رای مخالف و قاطعانه بیش از 190 عضو سازمان ملل علیه رژیم صهیونیستی در جریان انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و همچنین موج گسترده اعتراضات جهانی در حمایت از فلسطین در بیشتر کشورهای غربی و اروپایی نشان داد تا چه میزان صهیونیستها مسیر دشوار و سختی را برای اهداف جاه طلبانه خود را در پیش دارند.
همچنین باید در این فضای سنگین به اتحاد داخلی گروههای فلسطینی علیه اقدامات اخیر رژیم صهیونیستی اشاره کرد و این موضوع را نیز در نظر گرفت که اجماعی یکدست در میان گروههای فلسطینی علیه طرحهای رژیم صهیونیستی وجود دارد، مشخص است که جنگ جدید برای اسرائیل در نوار غزه تقریبا غیرممکن خواهد بود. در حال حاضر حداقل 20 درصد از جمیعت فعلی مناطق اشغالی را شهروندان عرب و فلسطینی تشکیل میدهند و افزایش اتحاد داخلی میان فلسطینیها باعث شده تا هرگونه اقدامی علیه دیگر مناطق فلسطین با نگرانی نسبت به واکنش فلسطینیان ساکن در مناطق اشغالی همراه باشد. براین اساس هزینه سنگین جنگ علیه نوار غزه چیزی نیست که صهیونیستها بتوانند آن را نادیده بگیرند و شاید با توجه به همین شرایط است که میتوان به راه اندختن جنگ جدید در فلسطین را غیرمحتمل ارزیابی کرد.
منبع : الوقت ، 26/04/1397