با بررسی طرح معامله قرن و مواضع بازیگران تأثیرگذار در کنار موانع تحقق آن اینگونه به نظر میرسد که این طرح با چالشهای جدی روبروست
معامله قرن، طرحی آمریکایی است که هدف و غایت نهایی آن ایجاد نظم جدیدمنطقهای با شکلگیری قدرت رژیم صهیونیستی و پایان مسئله فلسطین است. اینطرح با واکنشهای گوناگونی روبرو بوده است. در این یادداشت با بررسی طرح،موضعگیری بازیگران و موانع تحقق آن به دنبال برداشتی دقیقتر برایامکانسنجی عملیاتی شدن این رویای صهیونیستها هستیم.
۱-جزئیات طرح معامله قرن
گمانهزنیهای گوناگونی حول معامله قرن شده و برخی رسانههای عربی وعبری ادعاهای گوناگونی داشتهاند؛ اما شاید بتوان گفت مهمترین ورسمیترین جزئیات معامله قرن تنها از سوی صائب عریقات دبیر کمیته اجراییسازمان آزادیبخش فلسطین رسانهای شده است. همخوان بودن ادعاهای عریقات بابرخی افشاگریهای رسانههای عبری نشان میدهد که میتوان به آن استناد کرد.کلیات طرح فاش شده از سوی عریقات شامل موارد زیر است[۱]:
- شناسایی تمام شهر قدس به پایتختی رژیم صهیونیستی
- تشکیل کشور یهودی اسرائیل (اکنون سازمان ملل، اسرائیل را به عنوان کشوری دموکراتیک اسرائیل و غیر نژادی (یهود) به رسمیت میشناسد.)
- تشکیل کشور فلسطینی عاری از هرگونه سلاح و ارتش متشکل از نوار غزه و بخشی از کرانه باختری
- ایجاد یک گذرگاه تحت کنترل امنیتی اسرائیل میان نوار غزه و کرانه باختری برای اتصال این دو منطقه
- الحاق ۱۰ درصد دیگر از کرانه باختری به کشور اسرائیل
- تعیین مرزهای نهایی و دقیق (که منظور شهرکهای صهیونیستی در منطقه کرانه باختری است) هم به دو کشور اسرائیل و فلسطین واگذار میشود!
- عدم پذیرش حق بازگشت آوارگان فلسطینی
- آبهای منطقهای، حریم هوایی و امواج الکترومغناطیسی تحت نظارت و مراقبت طرف صهیونیستی خواهد بود.
مهمترین مؤلفههای ذکرشده در معامله قرن از سوی عریقات، دولت «یهودیاسرائیل»، «پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی»، «رسمیت یافتن اشغالگری وشهرکسازیها در کرانه باختری» و نقشآفرینی اعراب است.
تنها میتوان گفت وقتی نام معامله قرن میآید، همه میدانند که هدف آنچیست ولی در شیوه عمل و جزئیات آن ذهنیتهای پراکندهای وجود دارد؛ اماآنچه در معامله قرن اهمیت دارد هدف آن است نه جزئیات آن زیرا یک گام بسیارمهم در مسیر تحقق آرزوی صهیونیستها و تکمیل سیطره بر فلسطین است.
مهمترین مؤلفههای ذکرشده در معامله قرن از سوی عریقات، دولت «یهودیاسرائیل»، «پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی»، «رسمیت یافتن اشغالگری وشهرکسازیها در کرانه باختری» و نقشآفرینی اعراب است.
۲-موضع بازیگران و کشورهای مختلف در خصوص «معامله قرن»
۱-۲- بازیگران داخلی رژیم صهیونیستی
نتانیاهو و راستگرایان: نتانیاهو ماهها قبلتر ازجدی شدن معامله قرن (بهمن ۹۶)، در سخنانی پیشبینی کرده بود که آمریکاییهاطرح معامله قرن را طی چند ماه آینده بدون جلب موافقت تشکیلات خودگردانفلسطین ارائه کنند؛ سخنانی که گویا دارد رنگ واقعیت میگیرد؛ اما نتانیاهوتأکید کرده بود معامله قرن بهترین و مناسبترین طرح برای رژیم صهیونیستیاست و انتشار آن، طرحهای سابق اوباما و جان کری و کلینتون را از بینمیبرد که مبتنی بر تخلیه شهرکهای یهودی و عقبنشینی به مرزهای چهارم ژوئنسال ۱۹۶۷ بود. نخستوزیر رژیم صهیونیستی یادآور شد که واشنگتن در آیندهدست به اقدامات یکجانبهای به نفع رژیم خواهد زد؛ همانطوری که این اقدامرا در مورد قدس انجام داد.[۲]
طرح معامله قرن برای نتانیاهو و راستگرایان رژیم یک رویای باورنکردنیاست که با روی کار آمدن ترامپ و حضور طیفی صهیونیست در اطراف ترامپ و همراهبا نتانیاهو به واقعیت نزدیکتر شده است. انتقال سفارت و به رسمیت شناختنقدس به پایتختی رژیم در کنار تلاش برای تحقق اشغالگری رژیم در همه مناطقشهرکهای کرانه باختری بخشی از اقداماتی است که نتانیاهو در دورههایپیشین، تحقق آن را برای خود بعید میدانست؛ اما با حضور ترامپ عملیاتی شدهمیبیند.
جریانهای چپ در رژیم صهیونیستی: حساسیت موضوع معاملهقرن موجب شده هیچکدام از شخصیتها و طیفهای رقیب نتانیاهو علیه این طرحسخنی به میان نیاورند؛ اما مخالفت بسیار از سوی جریانهای چپ در رژیمصهیونیستی با تداوم فشارها علیه نوار غزه، تشدید شهرکسازیها و تصویبقوانین برای رسمی کردن اشغالگری در کرانه باختری نشان میدهد این طرح درسرزمینهای اشغالی مخالفانی خواهد داشت. بهطور نمونه نتایج یک نظرسنجیجدید که بهصورت مشترک توسط دانشگاه تلآویو و موسسه دموکراسی اسرائیلانجام شده نشان میدهد که ۷۴ درصد صهیونیستها معتقدند معامله قرن شکستمیخورد.[۳]این نظرسنجی نشان میدهد مخالفان، علیرغم آنکه در برهه کنونی صدایی ازآنان شنیده نمیشود اما در آینده احتمالاً برای نتانیاهو و تصمیماتش موانعیرا ایجاد خواهند کرد.
طرح معامله قرن برای نتانیاهو و راستگرایان رژیم یک رویای باورنکردنی استکه با روی کار آمدن ترامپ و حضور طیفی صهیونیست در اطراف ترامپ و همراه بانتانیاهو به واقعیت نزدیکتر شده است.
۲-۲-بازیگران داخلی فلسطین
تشکیلات خودگردان فلسطین: در پروژه معامله قرن بخشعظیمی از تشکیلات خودگردان و حتی محمود عباس بارها مخالفت خود را با طرحمعامله قرن اعلام کردند. دلیل مخالفت محمود عباس با این طرح آن است که بیشاز یک دهه وی و تشکیلات خودگردان مشروعیت خود را به بازپس گیری بخشی ازحقوق فلسطینیان از طریق مذاکره گره زده بودند. لذا معامله قرن را میتوانتیر خلاصی بر محمود عباس و تشکیلات خودگردان دانست.
مخالفت محمود عباس با طرح معامله قرن موجب شده است روابط تشکیلاتخودگردان با آمریکاییها به پایینترین سطح خود در سالهای اخیر برسد.بهگونهای که برخی رسانهها از قطع ارتباط بهطور کامل خبر میدهند. اینمسئله باعث شده بارها ما شاهد تهدید مسئولین آمریکا از جمله دو تن ازتأثیرگذارترین افراد در طراحی معامله قرن یعنی کوشنر داماد ترامپ و جیسونگرینبلات نماینده ویژه ترامپ در پرونده فلسطین مبنی بر کنار گذاشتن محمودعباس در صورت تداوم مخالفتهایش باشیم. به نظر میرسد تلاشها برای کنارگذاشتن محمود عباس بسیار جدی است و این اتفاق در صورت عملیاتی شدن معاملهقرن بسیار زود رخ خواهد داد.
اما در این میان استثنایی وجود دارد که میتواند چالشهای زیادی بههمراه داشته و طیف موافق معامله قرن در تشکیلات خودگردان و یا دیگرگروههای فلسطینی را با خود همراه کند. ماجد فرج رئیس اطلاعات تشکیلاتخودگردان فلسطین از همراهان طرح معامله قرن است که آمریکاییها وصهیونیستها هم بر روی وی حساب ویژه کردهاند.[۴]
جهاد اسلامی فلسطین: جنبش جهاد اسلامی در کنار حماس ازمخالفان اصلی طرح معامله قرن است. سخنان رهبران جهاد اسلامی نشان میدهدنگاهی عمیق و کلان به این مسئله دارند. به طور نمونه خالد از رهبران اینجنبش در سخنانی به نمایندگی از گروههای فلسطینی در تظاهرات محکومیت تصمیمدونالد ترامپ در مورد قدس در شهر غزه اظهار داشت: «فشار صهیونیستها برفلسطینیان با هدف به زانو درآوردن آنها روز به روز بیشتر میشود تا معاملهموسوم به معامله قرن به مرحله اجرا درآید و فلسطینیان وادار شوند قدس رابه عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و کرانه باختری را به عنوان بخشی از اراضیتحت سیطره این رژیم به رسمیت بشناسند…هدف از معامله قرن، نه تنها فلسطینبلکه تقسیم کل منطقه است.»[۵]
مخالفت محمود عباس با طرح معامله قرن موجب شده است روابط تشکیلات خودگردانبا آمریکاییها به پایینترین سطح خود در سالهای اخیر برسد. بهگونهای کهبرخی رسانهها از قطع ارتباط بهطور کامل خبر میدهند.
حماس: حماس بارها و به روشهای گوناگون، مخالفت خود رابا معامله قرن ابراز کرده است. اقدامات این جنبش در ماههای اخیر مانندراهپیماییهای بازگشت، بادبادکهای آتشین و پاسخهای راکتی به حملاتصهیونیستها بهصورت بیسابقه نشان دهنده برداشت خاص و ویژه این جریان ازوضعیت کنونی فلسطین و مسئله معامله قرن است. دفتر سیاسی حماس در بیانیهایتاکید کرده است: «ما مخالفت قاطع خود را با آنچه معامله قرن نامیده میشود،اعلام میکنیم و بر ادامه تظاهرات بازگشت تا تحقق اهداف آن تاکید میکنیم.حق مشروع ملت ماست که همه انواع مبارزه مشروع تا نابودی اشغالگران راادامه دهیم و اهداف ملی ثابت خود را محقق سازیم. ما به شدت هرگونه تلاشرسمی و غیررسمی عربی یا داخلی برای عادیسازی روابط با رژیم غاصب صهیونیستیرا محکوم میکنیم.»[۶]
ضمن آنکه سران حماس مانند جنبش جهاد اسلامی، معامله قرن را یک طرحبلندمدت برای مشروعیت بخشی به رژیم صهیونیستی و نابودی تفکر مقاومت علیهاستکبار میدانند. اسماعیل هنیه در سخنانی تاکید کرده بود: «هدف از معاملهقرن، به فراموشی سپردن مسئله فلسطین و تغییر هویت دشمن است. این معاملهمیخواهد ایران و گروههای مقاومت فلسطین را دشمن جدید در منطقه اعلامکند.»[۷]
۳-۲- بازیگران منطقهای
ایران: جمهوری اسلامی ایران همیشه یکی از حامیان اصلیآرمان آزادی کل فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی بوده است. در خصوص معاملهقرن با توجه به عدم رسمیت آن، ایران موضعگیریهای زیادی نداشته است و تنهابه چند مورد در رد کلی این سناریو و نقش خیانت بار برخی کشورهای عربی واسلامی اکتفا کرده است. به طور نمونه امام خامنهای در سخنانی در دیدار بامسئولین حج تاکید کردند: «اکنون آمریکاییها نام سیاست شیطانی خود دربارهفلسطین را «معامله قرن» گذاشتهاند اما بدانند که به فضل الهی، این معاملهقرن هرگز محقق نخواهد شد و به کوری چشم دولتمردان امریکا، قضیه فلسطین ازیادها نخواهد رفت و قدس پایتخت فلسطین باقی خواهد ماند.»[۸]
سکوت عربستان در ماجرای انتقال سفارت آمریکا به قدس، مصاحبه جنجالی بنسلمان با نشریه آتلانتیک و به رسمیت شناختن کشور «اسرائیل» و دیدارهایمتعدد علنی و غیرعلنی بن سلمان با صهیونیستها و کوشنر داماد ترامپ بخشی ازنشانههای نقشآفرینی مستقیم سعودیها در تحقق معامله قرن است.
عربستان: بن سلمان در دو سال گذشته نشان داده بسیاربرای تحقق سازش و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی مشتاق است. سکوت عربستاندر ماجرای انتقال سفارت آمریکا به قدس، مصاحبه جنجالی بن سلمان با نشریهآتلانتیک و به رسمیت شناختن کشور «اسرائیل»[۹]و دیدارهای متعدد علنی و غیرعلنی بن سلمان با صهیونیستها و کوشنر دامادترامپ بخشی از نشانههای نقشآفرینی مستقیم سعودیها در تحقق معامله قرناست. اما این اشتیاق سعودیها حتی صدای برخی سران عربی را هم درآورده است.برخی رسانههای عربی از ناراحتی مصر از این حجم از اشتیاق سعودیها خبردادهاند.[۱۰]سعودیها از معامله قرن اهداف گوناگونی را دنبال میکنند: عادیسازی روابطبا تلآویو، کسب اعتماد آمریکا و تغییر نظم منطقه با نابودی محور مقاومتسه هدف سعودیها از این طرح است.
اردن: اردن یکی از اصلیترین بازیگران تأثیرگذارمنطقهای در معامله قرن است اما اظهارات و حتی اقداماتی متناقض در اینمسئله از سوی اردن شاهد بودهایم. یکی از مهمترین موضعگیریها به دیدارنتانیاهو و پادشاه اردن مربوط میشود. سفر سرزده نتانیاهو به اردن – درستقبل از سفر کوشنر فرستاده ویژه آمریکا به منطقه- برای بررسی راهکار موسومبه صلح کاخ سفید که اولین دیدار نخست وزیر رژیم صهیونیستی با پادشاه اردنپس از اعتراضات اخیر این کشور به شمار میرود، حاکی از نمایان شدن بخشی ازابعاد دومینوی معامله قرن بود. به دنبال این سفر راز آلود، دفتر شاه اردندر بیانیهای اعلام کرد که دو طرف در این دیدار تاکید کردند که «تلاش برایحل مناقشه میان فلسطین و اسرائیل بر پایه راه حل دو دولت مستقل ضروری است».دفتر نتانیاهو هم در بیانیهای اعلام کرد که نخست وزیر رژیم صهیونیستی دراین دیدار، بر پایبندی تلآویو در حفظ اماکن مقدس در قدس تاکید کرده است.در این دیدار همچنین مسائل مربوط به موانع تجارت اردن با کرانه باختریبررسی شد تا حرکت تجاری میان اردن و فلسطین تقویت شود.[۱۱]
دو بیانیه اردن و رژیم صهیونیستی تحلیل برخی رسانههای عربی را تائیدمیکند که اردن در قبال گرفتن تضمین برای امنیت و اقتصاد خود در کنار حفظمدیریت بر اماکن قدس شریف حاضر است از معامله قرن حمایت کند.
تغییر وضعیت کرانه باختری و اشغال بخشهای دیگری از آن توسط رژیمصهیونیستی موجب آواره شدن بخشی از فلسطینیان به سوی اردن خواهد شد. ضمنآنکه در معامله قرن سخنی از حق بازگشت آوارگان به میان نیامده است. لذابرای اردن بسیار مهم است که برای مسئله آوارگان فلسطینی و امنیتش قبل ازاجرای طرح تدابیری اندیشیده شود. لذا عبدالله دوم در سخنانی در دیدار بامقامات لبنانی بر این موضوع تاکید کرده بود و آوارگان را چالشی برای اردننامبرده بود.[۱۲]
مصر: سیسی رئیسجمهور مصر گویا در مسئله معامله قرنهمکاری خوبی با صهیونیستها و آمریکاییها داشتهاند. البته مصر با توجه بههممرزیاش با نوار غزه و همچنین موضوع صحرای سینا در طرح معامله قرنمنافع و حساسیتهای خاص خود را هم دارد. اظهارات و اخبار منتشرشده از دیدارکوشنر داماد ترامپ و سیسی در روز نخست تیرماه در خصوص مسئله فلسطین نشانمیدهد احتمالاً مصر در مرحله کنونی مخالفت خاصی با این طرح ندارد. پس ازاین دیدار بسام راضی سخنگوی نهاد ریاست جمهوری تصریح کرد که سیسی در جریاندیدار با کوشنر و گرینبلات بر علاقهمندی قاهره به تداوم، تقویت و توسعهروابط خود با آمریکا تاکید کرده است و از سویی به تلاشهای قاهره براینهایی شدن روند آشتی ملی میان طرفهای فلسطینی و آرامسازی اوضاع در غزهپرداخت و اعلام کرد که مصر اقداماتی را در راستای کاهش درد و رنج ساکنانغزه اتخاذ کرده است. سخنگوی دولت مصر همچنین اظهار داشت که کوشنر نیز دراین دیدار به تشریح تلاشهای دولت آمریکا و تماسهای آن برای احیای روندسازش میان طرفین فلسطینی و صهیونیستی و تلاش برای بهبود اوضاع انسانی غزهپرداخت.[۱۳]سخنان سیسی در خصوص تلاشهایش در تحقق گفتگوهای آشتی ملی به این دلیلاهمیت دارد که یکپارچگی دولت فلسطینی در نوار غزه و کرانه باختری به تحققمعامله قرن کمک میکند. زیرا به باور صهیونیستها این مسئله میتواند منجربه عقبنشینی گروههای مقاومت از خواستههایشان شود. البته به نظر میرسداین سناریو در کنار تشدید فشارها و محاصره علیه نوار غزه به منظور وادارکردن مقاومت و حماس به سازش در حال اجراست.
ضمن آنکه اخیراً برخی منابع مصری اخباری را منتشر نمودهاند که گزارههمراهی سیسی با معامله قرن را بیش از پیش به واقعیت نزدیک مینماید. منابعسیاسی مصر اعلام کردند که ارتش این کشور طی روزهای گذشته، در سایه تفاهماتمنطقهای و در چارچوب معامله قرن، شروع به اجرای اقدامات جدید در سینایشمالی کرده است که منجر به خروج ساکنان مناطقی از خاک سینا شده و همهتأسیسات و زمینهای کشاورزی این منطقه نیز تخریب خواهد شد و فرودگاه العریشهم تخلیه شده است.[۱۴]
حضور نیروهای مقاومت و ضد صهیونیستی در نزدیکی مرزهای منطقه اشغالی جولان وعدم اطمینان تلآویو از مرز لبنان بابت حضور حزبالله، موجب شده است رژیمصهیونیستی برای ماجراجویی در نوار غزه بهمنظور تحقق معامله قرن بسیار دچارتردید باشد.
۴-۲- بازیگران بینالمللی
روسیه: روسها در سالهای اخیر در مسئله فلسطین بسیارفعال و پویا عمل کردهاند. موضع روسها همواره تحقق دو دولت بر اساس مرزهایقطعنامه سال ۱۹۴۸ است. از این منظر روسها موضعگیریهای نسبتاً خوبی درحمایت از نواز غزه و مخالفت با شهرکسازیها داشتهاند. اگر مسکو بر اساساصول پیشین خود در مسئله فلسطین قضاوت و برخورد نماید از مخالفین معاملهقرن خواهد بود. الکساندر زاسپکین سفیر روسیه در لبنان درباره مواضع روسیهدر خصوص معامله قرن گفت: «اسرائیل از ضعف عربی استفاده میکند و معامله قرن«تسلیم شدن» است نه «صلح»؛ ما معتقدیم، برخی سیاستهای اسرائیل که مناسببرخی کشورهای عربی است، برای دیگر کشورها مثلاً در سوریه، لبنان و فلسطین،مناسب نیست.[۱۵]»
البته نفوذ لابی صهیونیسم در مسکو را هم نباید نادیده گرفت. برخیرسانهها معتقدند آمریکاییها به دنبال معامله با کرملین در ازای عدممخالفت روسها با معامله قرن هستند. اقدام روسها در پذیرش قدس غربی بهپایتختی رژیم صهیونیستی مشروط به تشکیل کشور فلسطین با پایتختی قدس شرقیپیش از اقدام ترامپ در انتقال سفارت به قدس، نشان دهنده نفوذ این لابی است.[۱۶]هرچند کار روسها کاملاً متفاوت از طرح کلان ترامپ است، اما این اقدامروسها از این منظر اهمیت داشت که به نوعی عقب نشینی کرملین از یکی ازمهمترین اصول خود در مسئله فلسطین یعنی توجه به قطعنامههای سازمان مللبود. زیرا در قطعنامههای سازمان ملل سخنی از پایتختی قدس یا قدس غربی برایرژیم صهیونیستی به میان نیامده است و این اقدام روسها موجب خوشحالی شدیدصهیونیستها همراه بود. لذا در خصوص موضع و عملکرد روسها در قبال معاملهقرن، باید هوشمندانه جوانب مختلف را در نظر گرفت.
اتحادیه اروپا: انگلیس و فرانسه دو بازیگر مهم اتحادیهاروپا در موضوع فلسطین و تحولات پیرامون آن هستند. به نظر میرسد این دوبازیگر طبق اصول همیشگی این اتحادیه که راه حل مسئله فلسطین را تحقق دودولت بر اساس مرزهای قطعنامههای شورای امنیت میداند، با معامله قرن بهطور کامل موافق نیستند. ماه گذشته کانال ده رژیم صهیونیستی در خبری مدعی شدانگلیس در تدارک برگزاری نشستی میان وزرای خارجه کشورهای اروپایی و عربیبا تیم مشاوران ترامپ است. این شبکه در ادامه فاش کرد بوریس جانسون، وزیرخارجه وقت انگلیس در واشنگتن با کوشنر، داماد و مشاور ترامپ در مسائل مربوطبه گفتوگوهای سازش دیدار و ایده برگزاری این نشست را با او مطرح کرده وگفته خواستار موفقیت طرح کاخ سفید است و به همین جهت، مشارکت دادناروپاییها در این روند حائز اهمیت است. پاسخ کوشنر به این پیشنهاد مثبتبوده و گفته که خواستار شنیدن توصیهها و نظرات اروپاییها است. او در عینحال تأکید کرده که طرح مورد نظر آمریکایی خواهد بود و مفاد نهایی آن توسطترامپ تعیین خواهد شد.[۱۷]
۳-موانع تحقق معامله قرن
نوار غزه: مهمترین و جدیترین مانع تحقق معامله قرنحماس و مقاومت غزه است. از سال گذشته تلاشهای بسیاری برای اعمال تحریمها وفشارهایی توأم با پیشنهادات وسوسهانگیز به حماس برای تن دادن به سازشبزرگ انجام شده است. لذا در حالی که پیشتر گزارشهای متعددی مبنی بر رضایتسران کشورهای عربی برای اجرای طرح «معامله قرن» منتشرشده بود، اکنون نیزبخش اول این طرح روی نوار غزه متمرکز است و از این منطقه آغاز میشود.نشریه اسرائیل هیوم به نقل از برخی مقامات عربی که نامشان را فاش نکرد،مدعی شد این طرح قصد دارد بحران انسانی و وضعیت وخیم در نوار غزه را بهبودبخشد و همچنین کشورهای عربی را آماده کند که یک توافق صلح فراگیر، احتمالاًتشکیلات خودگردان را در نظر نمیگیرد.[۱۸] هدف از این کار تغییر رویه نوار غزه برای آغاز معامله قرن است. تحولات ماههای اخیر در نوار غزه از راهپیماییهای بازگشت[۱۹] و بالونهای آتشین[۲۰]تا پاسخهای قاطع موشکی به حملات جنگندههای صهیونیستی نشان میدهد مقاومتفلسطین در نوار غزه با درک اهمیت شرایط کنونی با جدیت به دنبال ایستادگیدر مقابل معامله قرن است. لذا شاید بتوان اصلیترین و مهمترین مانع طرح رانوار غزه دانست.
محور مقاومت: ایران و حزبالله لبنان در کنار مقاومتنوار غزه، با درک شرایط کنونی قطعاً اقداماتی برای ناکامی معامله قرن انجامخواهند داد. حضور نیروهای مقاومت و ضد صهیونیستی در نزدیکی مرزهای منطقهاشغالی جولان و عدم اطمینان تلآویو از مرز لبنان بابت حضور حزبالله، موجبشده است رژیم صهیونیستی برای ماجراجویی در نوار غزه بهمنظور تحقق معاملهقرن بسیار دچار تردید باشد.
عدم همراهی افکار عمومی جهان عرب و اسلام: اقداماتبرخی کشورهای عربی و اسلامی چون سوریه، عراق، تونس و … علیه معامله قرنمیتواند فضای سنگینی را علیه کشورهای سازشگر و دخیل در این مسئله مانندسعودی، اردن و مصر در جهان عرب ایجاد نماید و هدف آنان برای عادیسازیروابط با رژیم صهیونیستی را با مشکل روبرو سازد. عدم همراهی افکار عمومی وفضای اجتماعی جهان عرب و اسلام میتواند به یک مانع اصلی در تحقق معاملهقرن تبدیل شود. افکار عمومی کشورها را نباید دستکم گرفت. اگر جامعهکشورهای عربی مخصوصاً مصر و اردن با طرح مخالفت جدی نمایند، قطعاً معاملهقرن دچار چالش خواهد شد. زیرا تغییر وضعیت جغرافیایی صحرای سینا و واگذاریبخشی از آن به مصر و همچنین افزوده شدن آوارگان فلسطینی به اردن دومسئلهای است که جز با همراهی مردم مصر و اردن امکان تحقق وجود ندارد.
مشکلات داخلی نتانیاهو: یکی دیگر از موانع تحقق معاملهقرن، مشکلات داخلی نتانیاهو است. نتانیاهو اکنون به اتهامات فراوان قضایی ومالی متهم است. این پروندهها فشارهای سیاسی و حقوقی را بر نتانیاهو بسیارافزایش داده است. برکناری نتانیاهو و عدم همراهی افکار عمومی ساکنانسرزمینهای اشغالی با این طرح نتانیاهو میتواند آرزوی صهیونیستها را باچالش روبرو کند. ممکن است گفته شود طرح معامله قرن از سوی ترامپ و اصرارآمریکا در حال اجرایی شدن است اما همانگونه که در بالاتر گفته شد بخشی ازجامعه صهیونیستی به این طرح ترامپ خوشبین نیستند، لذا کاهش محبوبیتنتانیاهو یا برکناری وی میتواند منجر به تغییر نخست وزیر شود. این تغییردر صورتی که منجر به حضور طیف چپگرا در صدر قدرت گردد قطعاً منجر به کاهشجدیت و تمایل اجرای طرح قرن منجر خواهد شد.
عدم همراهی اروپا و روسیه: طرح آمریکاییها بدونهماهنگی و همراهی کشورهای اروپایی و روسها تدوین و اجرایی شده است. مقدمهاین طرح یعنی انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی نشان داد اروپا و روسیه ازاین مسئله بسیار نگراناند و به شدت با آن مخالفت میکنند. معامله قرنبدون مشورت قبلی با جامعه جهانی تهیه شده و مغایرت این طرح با راه حلاروپاییها و قطعنامههای شورای امنیت، یک مانع نهچندان قوی برای تحقق آناست.
نتیجه گیری و امکانسنجی تحقق طرح
در پایان باید گفت با بررسی طرح معامله قرن و مواضع بازیگران تأثیرگذاردر کنار موانع تحقق آن اینگونه به نظر میرسد که این طرح با چالشهای جدیروبروست اما شکلگیری مثلثی هماهنگ متشکل از جریان سازش داخلی فلسطین(ماجد فرج)، سازش عربی (به رهبری بن سلمان) و قدرت صهیونیستی در آمریکا(کوشنر)، صهیونیستها و نتانیاهو را برای تحقق آرزوهایشان وسوسه کرده است.لذا تحقق معامله قرن به اراده و ایستادگی جهان عرب، کشورهای اسلامی ومقاومت غزه در مقابل فشارها و چالشها بستگی خواهد داشت.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین