حذف کمکهای مالی آمریکا به آنروا، بار دیگر توجهات را به مسئله آوارگان فلسطینی و نقش آنان در آینده فلسطین جلب کرده است.
در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۹۷ (۱ سپتامبر ۲۰۱۸) دولت آمریکا بودجه سازمانآنروا را به طور کامل قطع کرد. این تصمیم از سوی گروههای مختلف فلسطینی وحتی برخی دولتهای غربی مورد انتقاد جدی قرار گرفت. این تصمیم ترامپ درسلسله اقدامات دولت وی در مسئله فلسطین، در صحنه میدانی و واقعی فلسطینبسیار مهم و تأثیرگذار خواهد بود؛ دلیل این مسئله ماهیت سازمان آنروا و هدفاز این اقدام است. در این یادداشت سعی شده ضمن پرداختن به مسئله آنروا،اهمیت این تصمیم بر آینده وضعیت آوارگان فلسطینی و هدف از این اقدام موردبررسی قرار گیرد.
۱-آنروا؛ سازمانی برای زندگی آوارگان
آنروانهادی وابسته به سازمان ملل در می ۱۹۵۰ کار خود را آغاز کرده و مأموریتشبه صورت دورهای تجدید شده است که آخرین تاریخ تجدید این مأموریت مربوط بهژوئن ۲۰۱۷ است. آنروا سازمانی است که به تقریبا شش میلیون آواره فلسطینی دراردن، لبنان، سوریه و اراضی اشغالی و نوار غزه خدمات ارائه میدهد.
آنروادر حقیقت یک سازمان است که به دنبال ارائه خدمات مدنی و اجتماعی بهآوارگان فلسطینی در کشورهای عربی غرب آسیا و حتی آوارگان مستقر در کمپهایفلسطینیان در داخل فلسطین و نوار غزه است. کشورهای عضو سازمان ملل به صورتداوطلبانه به این نهاد کمک مالی میکنند و خدمات آنروا شامل آموزش، بهداشت،بهبود زیرساختها و اوضاع اردوگاهها، اعطای وامهای کوچک و کمک درحالتهای اضطراری هنگام جنگهای رخداده مانند ۵۱ روزه است. قابلذکر استکه بیش از نیمی از بودجه آنروا صرف آموزش تحت عنوان بند «شناخت و مهارتهایاکتسابی» میشود و پس آن بندهای «زندگی سالم و طولانی» و «سطح شایستهایاز معیشت» قرار دارد.[۱] در حقیقت تأکید بر آموزش و اداره مدارس آوارگان و ارائه کمکهای اقتصادی را میتوان مأموریتهای اصلی آنروا دانست.
در حقیقت در اختیار داشتن نبض زندگی اقتصادی، تحصیل و آینده بخش زیادی ازآوارگان به آمریکاییها کمک مینمود که بتوانند آوارگان را به مسیری کهدوست دارند هدایت کنند و از تفکر مقاومت و بازگشت دورنگه دارند.
۲-اهداف آمریکا از ۶ دهه حمایت از آنروا
البتهذکر این نکته هم ضروری است که ماهیت شکلگیری آنروا یک راهبرد دقیق و کلانآمریکایی در ابتدای دهه ۵۰ میلادی است. بر اساس این فرضیه آژانس آنروا درنتیجه فشار آمریکا تأسیس گردید و آمریکاییها میخواستند از این آژانس بهعنوان ابزار نابودی ملت فلسطین و محو وجود آنان بهره گیرند تا طرحصهیونیستها در فلسطین تکمیل گردد.
اخیراً مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا در واکنش به سخنان امام خامنهای درباره فلسطین، ایران رامتهم به حمایت از تروریست کرد و مدعی کمکرسانی آمریکا از سال ۱۹۹۴ بهمردم فلسطین شده بود. وی در توئیت خود مدعی شده بود: «(آیتالله) خامنهایمیگوید که به فلسطینیان اهمیت میدهد. واقعیت این است که از سال ۱۹۹۴ایالاتمتحده ۶/۳ میلیارد دلار برای حمایت از مردم فلسطین کمک کرده است.[۲]»بخشی از اشاره پمپئو به ۳٫۶ میلیارد دلار، مربوط به کمکهای آمریکا بهآنروا است؛ اما باید توجه داشت که آنروا برای تحقق این هدف پدید آمد کهاندیشه بازگشت به وطن و هویت فلسطینی در میان آوارگان و نسلهای بعدی آنانبه فراموشی سپرده شود و کمک به مردم فلسطین نه از منظر و هدف حق حقوقی آنانبلکه در راستای مسیری برای تکمیل اشغالگری حق و سرزمین آنان بوده است.تلاش در جهت دور ساختن ملت فلسطین از سرزمین خویش و تثبیت وجود رژیمصهیونیستی و چیرگی بر شخصیت فلسطینیان بهمنظور جلوگیری از انقلاب آنانبالاترین بهرهای است که موسسان این آژانس علاقه داشتند از اینسرمایهگذاری به دست آورند.
در حقیقت در اختیار داشتن نبض زندگیاقتصادی، تحصیل و آینده بخش زیادی از آوارگان به آمریکاییها کمک مینمودکه بتوانند آوارگان را به مسیری که دوست دارند هدایت کنند و از تفکر مقاومتو بازگشت دورنگه دارند. در اساسنامه آنروا در زمان شکلگیری ذکر شده بودآمریکا خود به تنهایی ۶۵ درصد از کل بودجه آژانس را باید تامین کند[۳]؛هرچند تا پیش از قطع کامل کمکها، سهم آمریکا از کمک به آنروا ۳۰ درصدرسیده بود. کسانی که به هدفمند بودن شکلگیری آنروا معتقدند سهم بالایآمریکا در بودجه این سازمان در اساسنامهاش را به عنوان یکی از شواهد خوددر غرض سیاسی آمریکا مطرح مینمایند. حال آنکه آنروا در این مسیر تا چهمیزان موفق بوده و توانسته است تفکرات مقاومت گونه و بازگشت به وطن را درمیان آوارگان کمرنگ نماید، از حوصله این یادداشت و بحث خارج است و در جایخود نیاز به بررسی دقیق و موشکافانه است؛ اما وضعیت کنونی آوارگان و تصمیمآمریکا در قطع کمک به آنروا نشان میدهد آمریکاییها نتوانستهاند از نفوذخود در آنروا به اهدافی که داشتهاند به طور کامل دست یابند.
تعریفی که آنروا برای آوارگان فلسطینی ارائه میدهد عبارت است از: «هرفردی که در فاصله زمانی ژوئن 1946 تا می 1948 در فلسطین اقامت داشته و منزلو تمام املاک خود را به دلیل نزاع عربی-صهیونیستی در سال 1948 از دست دادهاست.» این تعریف در حقیقت به نوعی بر مرزهای 1948 تاکید دارد و بخش زیادیاز آوارگان ناشی از جنگهای 1967 و 1973 را نادیده گرفته است
۳-تعریف حداقلی آنروا از «آوارگان فلسطینی»
تعریفیکه آنروا برای آوارگان فلسطینی ارائه میدهد عبارت است از: «هر فردی که درفاصله زمانی ژوئن ۱۹۴۶ تا می ۱۹۴۸ در فلسطین اقامت داشته و منزل و تماماملاک خود را به دلیل نزاع عربی-صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ از دست داده است.»این تعریف در حقیقت به نوعی بر مرزهای ۱۹۴۸ تاکید دارد و بخش زیادی ازآوارگان ناشی از جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ را نادیده گرفته است؛ بر اساس اینتعریف گروهی از آوارگان کنار گذاشته میشوند که به شرح ذیل هستند:
- آوارگانی که در حوزه کاری آنروا زندگی نمیکنند همچون آوارگان فلسطینی ساکن عراق، مصر، کشورهای حوزه خلیجفارس، آوارگان ساکن اراضی اشغالی ۱۹۴۸ و…
- آوارگان غیر نیازمند که داخل اردوگاههای پناهندگان در مناطق حوزه کاری آنروا زندگی میکنند.
- آوارگان موسوم به آوارگان در وطن همچون آوارگان داخل و خارج بیتالمقدس و آوارگان روستاهای عمواش، بیت توبا و یالو.
- کسانی که قبل از جنگ در خارج از وطن خود به سر میبردند و نیز کسانی که بعد از سال ۱۹۵۲ یعنی سالی که آنروا آن را سال پایانی پناهندگی ناشی از جنگ ۱۹۴۸ تعیین کرده و پناهنده شدهاند و نیز آوارگان پس از جنگ ۱۹۶۷٫
- تبعیدیان و افراد فاقد اوراق هویت.[۴]
۴-اهمیت آوارگان و نقش آنروا در آینده وضعیت فلسطین
اماآنچه در مسئله آنروا حائز اهمیت است، مسئله آوارگان است. بر اساس آمارارائه شده از سوی سازمان آمار فلسطین در پایان سال ۲۰۱۷ جمعیت فلسطینیانجهان به ۱۳ میلیون نفر رسیده که ۶٫۷ میلیون نفر آن آوارگان خارج از سرزمینفلسطین هستند. از نکات حائز توجه آن است که بر اساس آمار سازمان آنروا برایسال ۲۰۱۷ حدود ۵٫۹ میلیون فلسطینی را آوارگان تشکیل میدهند. رقم بالاینزدیک به ۶ میلیون نفر موجب شده اکنون فلسطینیان بزرگترین جمعیت آوارگانجهان را علیرغم گذشت بیش از ۶ دهه از آغاز اشغال فلسطین به دستصهیونیستها به خود اختصاص دهند.
اهمیت آنروا در میان آوارگان زمانیمشخص میشود که بدانیم بر اساس پروندههای موجود در آژانس امدادرسانی وکاریابی آوارگان فلسطین (آنروا) شمار آوارگان فلسطینی که در آن ثبت هستندتا دسامبر ۲۰۱۷ حدود ۵٫۸۷ میلیون آواره هستند که حدود ۲۸٫۴ درصد از آنهادر ۵۸ اردوگاه رسمی متعلق به آژانس امدادرسانی و کاریابی زندگی میکنند. ۱۰اردوگاه رسمی این سازمان در اردن، ۹ اردوگاه در سوریه، ۱۲ اردوگاه درلبنان، ۱۹ اردوگاه در کرانه باختری و ۸ اردوگاه هم در نوار غزه قرار دارند.
همواره یکی از مهمترین موضوعات در تمام مذاکرات صلح مسئله آوارگان، حقبازگشت آوارگان، دریافت غرامت آنان و تعریف از مشمولین آوارگان بوده است.حجم بالای آوارگان، هزینه بالای غرامت آنان و همچنین چالش صهیونیستها بامسئله جمعیت که یکی از اصلیترین دغدغه آنان برای تداوم وجود نامشروعشاناست باعث شده هیچگاه مسئله بازگشت را نپذیرند و حتی در صلح اسلو اینمسئله را همانند قدس به آینده موکول نمایند
اما آنچهمسئله را پیچیدهتر میکند آن است که با توجه به اطلاعات آمارگیری نفوس ومسکن که در سال ۲۰۱۷انجامگرفته در حال حاضر ۴۲٫۵ درصد از جمعیت فلسطینیانساکن مناطق تشکیلات خودگردان را آوارگان تشکیل میدهند[۵].باید توجه داشت که آنروا بسیاری از ۶ میلیون آواره فلسطینی خارج از مرزهایاین سرزمین را با توجه به تعریف خود از آوارگان، در زمره اطلاعات خود ثبتنکرده است. لذا بخشی از آمار افراد لیست آنروا، در داخل کرانه باختری ونوار غزه زندگی میکنند و این ۶ میلیون نفر ثبتشده غیر از بخش زیادی ازآوارگان خارج از سرزمینهای فلسطینیاند که در زمره آوارگان از منظر آنرواقرار ندارند.
اگر رقم آوارگان را با تعریفی وسیعتر از وسیع آنروا درنظر بگیریم با قرار گرفتن بسیاری از آوارگان جنگ ۱۹۶۷ و … در زمرهآوارگان، اهمیت مسئله آوارگان برای آینده مسئله فلسطین دوچندان میشود.همواره یکی از مهمترین موضوعات در تمام مذاکرات صلح مسئله آوارگان، حقبازگشت آوارگان، دریافت غرامت آنان و تعریف از مشمولین آوارگان بوده است.حجم بالای آوارگان، هزینه بالای غرامت آنان و همچنین چالش صهیونیستها بامسئله جمعیت که یکی از اصلیترین دغدغه آنان برای تداوم وجود نامشروعشاناست[۶] باعث شده هیچگاه مسئله بازگشت را نپذیرند و حتی در صلح اسلو این مسئله را همانند قدس به آینده موکول نمایند.
۵-حذف آنروا و چالشهای پیش روی کشورهای عربی
سختشدن زندگی آوارگان در کمپهای آنروا در کشورهای عربی و کرانه باختری یانوار غزه پیامدهای بسیار زیادی را به دنبال خواهد داشت. این مسئله در وهلهنخست بر دولتهای عربی برای کنترل و تامین زندگی آوارگان تأثیر خواهدگذاشت. این موضوع موجب شد اتحادیه عرب در نشستی به این منظور ضمن محکومکردن اقدام ترامپ در قطع حمایت مالی از آوارگان، کمکهایی را برای کمک بهآنروا در نظر بگیرد. این موضعگیری کشورهای عربی موجب شد «مشعشع» سخنگویآنروا در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک تأکید کند که کشورهای عربی مانندعربستان، قطر و امارات هر کدام ۵۰ میلیون دلار به سازمان آنروا کمککردهاند و این مبالغ برای اولین بار و برای مقابله با تصمیمات آمریکا علیهسازمان آنروا پرداختشده است. وی همچنین افزود که کویت نیز کمک مالی خوبیبه سازمان آنروا داشته است و همه این کمکها بیسابقه بوده است و به همیندلیل از اتحادیه عرب میخواهیم که از کشورهای عضو اتحادیه بخواهد اینکمکها به صورت دورهای و منظم صورت بگیرد تا نوعی ثبات مالی برای اینسازمان ایجاد شود.[۷]
موشه یعلون وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی که اکنون از اصلیترین رقیبان ومخالفان نتانیاهو برای کرسی نخستوزیری شناخته میشود یک روز پس از اعلامتصمیم آمریکا در حذف کمکهای مالی خود به آنروا از اقدام ترامپ و نتانیاهوحمایت و اعلام کرد: «باید مسئله آوارگان و حق بازگشت را از روی میز مذاکراتحذف کنیم؛ وگرنه نمیتوانیم مذاکرات را به پایان برسانیم و هدف آنرواتداومبخشی به معضل آوارگان است…ما باید هر چه سریعتر به این مسئله پایانبدهیم و مشکل آوارگان را به هر شیوه ممکن حل کنیم.»
۶-آنروا؛ نخستین گام عملیاتی «حذف مسئله آوارگان»
همانگونهکه گفته شد مسئله آوارگان برای صهیونیست همواره حیاتی بوده است. پس ازآنکه ترامپ گام نخست در کنارگذاشتن موضوعات چالشی از روی میز مذاکرات سازشیعنی پایتختی قدس شریف را آغاز کرد صهیونیستها بسیار به تحقق کنارگذاشتندومین موضوع از روی میز مذاکرات یعنی مسئله آوارگان امیدوار شدند؛ هرچند درشیوه عملکرد در خصوص مسئله آوارگان میان سران تلآویو اختلافنظرهایی وجودداشته است.
شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی فاش کرد کهدر ماه اخیر میان مسئولین رژیم صهیونیستی در خصوص مسئله آنروا اختلافدیدگاه وجود داشته است. بهگونهای که ۴ نفر از مسئولان برجسته رژیمصهیونیستی چند هفته پیش از تصمیم دولت آمریکا، بر لزوم خودداری از قطع فوریو کامل کمکهای مالی به آنروا و به ویژه عدم قطع حمایتهای مالی ازفعالیتهای آن در غزه به خاطر ترس از وخامت اوضاع انسانی در این منطقهتاکید داشتند؛ اما نتانیاهو ۲ هفته پیش از تصمیم علنی ترامپ در خصوص آنرواموضع تلآویو در قبال آنروا را تغییر داد و از توقف کامل و فوری کمکهایآمریکا به آنروا حمایت کرد.[۸]
دراین خصوص موشه یعلون وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی که اکنون از اصلیترینرقیبان و مخالفان نتانیاهو برای کرسی نخستوزیری شناخته میشود یک روز پساز اعلام تصمیم آمریکا در حذف کمکهای مالی خود به آنروا از اقدام ترامپ ونتانیاهو حمایت و اعلام کرد: «باید مسئله آوارگان و حق بازگشت را از رویمیز مذاکرات حذف کنیم؛ وگرنه نمیتوانیم مذاکرات را به پایان برسانیم و هدفآنروا تداومبخشی به معضل آوارگان است…ما باید هر چه سریعتر به این مسئلهپایان بدهیم و مشکل آوارگان را به هر شیوه ممکن حل کنیم.»[۹]
همچنینروزنامه صهیونیستی چپگرای صهیونیستی هاآرتص در گزارشی اعلام کرد که تصمیمدولت آمریکا برای قطع کمکهای خود به آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمانملل برای آوارگان فلسطینی گامی در راستای آغاز اجرای معامله قرن است. اینروزنامه در گزارشی به قلم جاکی خوری تاکید کرده است: «اعلام قطع کمکهایآمریکا به آنروا نشان میدهد که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا عملاً نقشهخود درباره منازعه اسرائیلی ـ فلسطینی را اجرا میکند و سعی در نابودیجنبش ملی فلسطین دارد…طرح صلح آمریکا کاملاً همسو با طرح بنیامین نتانیاهونخستوزیر تدوین شده است.» بر اساس گزارش هاآرتص بخش اول طرح معامله قرنمبتنی بر افزایش شهرکسازیها و اجرای طرحی به منظور جداسازی کامل و همیشگیقدس از اراضی فلسطینی در راستای دفن ایده تشکیل کشور یکپارچه فلسطینی درکرانه باختری است و اقدام رژیم صهیونیستی در زمینه تخلیه روستای بادیه نشینخان الاحمر هم در همین راستا صورت میگیرد.
از سوی دیگر، آوارگان و بازگشت آنان یک اهرم و فرصت طلایی برای مقاومت درمسیر عقیم کردن معامله قرن است. لذا ما شاهدیم بیش از شش ماه است حماس باتداوم راهپیماییهای بازگشت در نوار غزه به دنبال زنده نگه داشتن این موضوعاست.
۷-جمعبندی
حذف حمایتمالی در وهله اول و موجودیت آنروا در مراحل بعدی، تلاشی است تا سازمانی کهبا تعریفی حداقلی از آوارگان، بر مسئله حق بازگشت آنان و حقوقشان بر اساسقطعنامههای سازمان ملل تاکید مینماید را کنار بگذارند. حذف آنروا،مقدمهای است برای حذف موضوع آوارگان و پذیرش حقوق آنان در ادامه مسیرمعامله قرن.
هرچند بسیاری از کشورهای عربی از تحقق سازش نهایی باتلآویو استقبال میکنند اما مسئله آوارگان چالشی مهم برای بافت اجتماعی واقتصادی آنان بالاخص کشور اردن است. شاید بتوان اینگونه بیان کرد که اگردر مسئله پایتختی قدس، کشورهای عربی تنها به محکومیت سیاسی بسنده کردند امادر موضوع آوارگان به این سادگیها از مسئله عبور نخواهند کرد. از سویدیگر، آوارگان و بازگشت آنان یک اهرم و فرصت طلایی برای مقاومت در مسیرعقیم کردن معامله قرن است. لذا ما شاهدیم بیش از شش ماه است حماس با تداومراهپیماییهای بازگشت در نوار غزه به دنبال زنده نگه داشتن این موضوع است.[۱۰] شاید بتوان مسئله آوارگان را شاه کلید معامله قرن نامید.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین