چهارشنبه 30/آوریل/2025

زلزله در خانه عنکبوت

دوشنبه 26-نوامبر-2018

صلاح زواوی سفیر فلسطین در ایران در گفتگو با روزنامه «وطن امروز» به بررسی آخرین سناریوهای سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی پرداخته است.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین به نقل از «وطن امروز»، عملیات اطلاعاتی اخیر نظامیان رژیم صهیونیستی در خان یونس اگرچه منجر بهشهید شدن یکی از فرماندهان ارشد حماس – و البته کشته شدن یکی از فرماندهانمیدانی صهیونیست‌ها – شد اما پاسخ موشکی و راکتی مقاومت فلسطین نه‌تنهاباعث شد تا اقدامات سلبی اسرائیل که به عنوان پرونده محرمانه از آن نامبرده می‌شود در عرصه رسانه، سیاست و معادلات امنیتی رسوایی به بار بیاورد،بلکه موجب شد توانایی نظامی مقاومت در اراضی اشغالی بار دیگر نتانیاهو وکابینه وی را زمینگیر کند. بدان معنی که پس از اجرای عملیات موشک‌بارانعلیه شهرک‌های صهیونیستی که ظرفیت و عملکرد گنبد آهنین را زیر سوال برد،زلزله‌ سیاسی به یکباره تل‌آویو را لرزاند و دو وزیر از کابینه فعلی رژیمصهیونیستی استعفا کردند. این روند دقیقاً نشان می‌دهد بنیامین نتانیاهو وحزب لیکود تا چه حد در داخل و خارج سرزمین‌های اشغالی تحت فشار هستند و دراین وضعیت است که به یکباره خبر سفر نتانیاهو به یکی از کشورهای عربی ازسوی دفتر وی منتشر می‌شود. معنی چنین داده‌هایی این است که نخست‌وزیر مطروداسرائیل به دنبال خلق سناریویی همانند معامله قرن و عادی‌سازی روابط باکشورهای عربی است تا بتواند افکار عمومی را به سوی دیگر هدایت کرده و ازحجم فشارها بکاهد. از این رو، برای بررسی آخرین وقایع و تحولات سرزمین‌هایاشغالی و سناریوهای پیش‌رو به گفت‌وگو با «صلاح زواوی» سفیر دولت فلسطین ومقدم السفرای نمایندگی‌های سیاسی در ایران نشستیم.
***
  جناب سفیر! یکی از اتفاقاتی که به واسطه نفوذ صهیونیست‌ها دررسانه‌های جهان رخ داده، سانسور اخبار و آخرین وضعیت سیاسی- امنیتی درسرزمین‌های اشغالی است؛ به عنوان سفیر دولت فلسطین تحولات جاری را چگونهارزیابی می‌کنید؟
باید این واقعیت را بپذیریم که دنیای اسلام و جهان عرب در یک وضعیت سختیقرار دارند. ابتدا باید بدانیم که مساله فلسطین به مبارزات فلسطینی‌ها، امتعربی و اسلامی و حامیان این مساله در سراسر جهان مرتبط است. در این راستاغربی‌‎ها از قدیم‌الایام یک پیوند تنگاتنگ با اشغالگران قدس شریف برقرارکردند و پروژه‌ آنها این بود که برای حفظ یهودیان اروپا و سایر نقاط جهان،دولت معین و سرزمین مشخص تاسیس شود. پیشنهادهای زیادی برای مکان پایه‌گذاریاین دولت ارائه شد. به عنوان مثال نخستین پیشنهاد صحرای سینا در مصر بود وپس از آن نقاطی در آرژانتین، اوگاندا و سایر کشورهای دیگر مطرح شد و درنهایت تنها جغرافیایی که توانست احساسات مذهبی یهودیان را وسیله قرار دهد،«فلسطین» بود، بنابراین آنها با طرح یک سناریوی مشخص اقدام به فراخوانیهودیان سراسر جهان کردند تا بتوانند فلسطین را به بهانه تاسیس دولت یهوداشغال کنند.  متاسفانه این سناریو عملی شد و توانستند بذر نامبارک صهیونیسمرا در فلسطین بکارند. در اینجا نکته‌ای که باید مورد نظر قرار بگیرد نقشبریتانیا در تاسیس دولت یهود است. آن زمان فلسطین بر اساس موافقتنامه سایکسپیکو تحت قیمومت بریتانیا قرار داشت اما متاسفانه امروز هیچ نامی از اینکشور در اشغال فلسطین به میان نمی‌آید اما به هر حال ملت فلسطین در آن برههمبارزات گسترده‌ای انجام داد و شهدای زیادی را تقدیم کرد. واقعیت این استکه غربی‌ها برای حفظ منافع خود و سیطره بر منطقه به دنبال ایجاد یک پایگاهارزان‌قیمت بودند و در این بین فلسطین به دلیل مسائل ژئوانرژی وژئواستراتژیک برای اشغال و تاسیس رژیم صهیونیستی انتخاب شد. البته انتخابفلسطین دلیل دیگری هم داشت و آن اشراف بر شاهرگ‌های مواصلاتی آبی مانندباب‌المندب و کانال سوئز بود که نشان از اهمیت این جغرافیا برای دولت‌هایهم‌پیمان اسرائیل دارد.  برای اثبات ادامه طرح اشغالگری رژیم صهیونیستی بهنقشه توسعه سرزمین صهیونیستی که طرح آن از قدیم‌الایام روی سکه‌های اسرائیلحک شده، اشاره می‌کنم. در جامعه اسرائیل سکه‌ای تحت نام «سکه 10 آگورا»مورد تبادل قرار می‌گیرد که طرح اسرائیل بزرگ روی آن نقش بسته است. ایننقشه بخشی از صحرای سینای مصر، اردن، فلسطین، لبنان، بخش زیادی از سوریه،یک‌سوم عراق و بخش اعظمی از عربستان سعودی تا مدینه را دربرمی‌گیرد که درنهایت در داخل رژیم صهیونیستی به نام «پروژه اسرائیل بزرگ» از آن نام بردهمی‌شود.
  این پروژه یک پرونده ملی است یا از سوی یک طیف خاص در رژیم صهیونیستی مطرح شده است؟
پروژه اسرائیل بزرگ از سوی افراطیون رژیم صهیونیستی حمایت می‌شود کهمعتقدند اسرائیل در آینده از نیل تا فرات را در بر خواهد گرفت. آنهامعتقدند قدرت اجرای چنین پروژه‌ای را دارا هستند و اشخاصی مانند آریل شارون(نخست‌وزیر اسبق اسرائیل) و بنیامین نتانیاهو (نخست‌وزیر فعلی) از حامیاناین طرح به شمار می‌روند. طیف دیگری که به عنوان میانه‌روها یا «کبوترها»شناخته می‌شوند و تحت تفکر شیمون پرز (رئیس جمهور اسبق اسرائیل) و یوسیبیلین (وزیر پیشین دادگستری) قرار دارند، معتقدند نیازی به گسترش جغرافیایاسرائیل نداریم و به دلیل تکنولوژی که در اختیار داریم می‌توانیم از اینطریق با کشورهای منطقه و اعراب ارتباط برقرار کنیم. به عنوان مثال تاسیسکارخانه‌ها، شهرک‌های صنعتی، بنادر و حتی راه‌آهن مشترک از طرح‌های مطرحشده از سوی این جریان است. مثلاً احداث خط راه‌آهن از مراکش تا اردن و سایرکشورهای حاشیه خلیج‌فارس در دستور کار این طیف قرار دارد. این طیف بهدنبال آن است که ملت‌های منطقه را با چنین پروژه‌هایی به عنوان کارگر خوداستخدام کند و برخلاف طیف اول، نام طرح خود را «اسرائیل باعظمت»گذاشته‌اند. یعنی برخلاف طیف اول به دنبال گسترش جغرافیایی نیستند اماسیطره بر منطقه از طریق تکنولوژی و صنعت را در دستور کار قرار داده‌اند.
  طی این سال‌ها عملکرد کشورهای اسلامی درباره پرونده فلسطین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر کمک‌های عربی و اسلامی نبود مساله فلسطین شاید تا به امروز زنده نبودولی واقعیت این است که شرایط حاکم بر ملت فلسطین از قدیم‌الایام تاکنونبسیار سخت و دشوار بوده اما باید به این نکته توجه کنیم که در زمان حیاتدولت عثمانی (صرف‌نظر از تمام انتقادهای مطروحه به دولت عثمانی) کشورهایاسلامی بیش از مقطع کنونی با یکدیگر متحد بودند. پس از سایکس پیکو کشورهایاسلامی چندپاره و مستعمره قدرت‌ها شدند. وضعیت کنونی هم ما را به یاد زماناَندلس می‌اندازد که آن زمان گروه‌های مختلف اسلامی از فرنگی‌ها برای حذفیکدیگر استفاده می‌کردند و امروز هم اسرائیل چنین طرحی دارد، چرا که اینضعف‌ها باعث شد رژیم صهیونیستی از این غفلت‌ها به نفع خود استفاده کند. ازاین منظر تفکیک جهان اسلام موجب شده تا امروز در یک مقطع بسیار خطرناک قراربگیریم، چرا که درگیری‌های جانبی و مدل‌های آن تغییر کرده و متأسفانهدوست‌ها تبدیل به دشمن شده‌اند! تحولاتی که در منطقه رخ داده بسیار خطرناکاست و موضع‌گیری‌ها بسیار ترسناک هستند و همان‌طور که می‌دانید هدف دشمنصهیونیستی ضربه زدن به عوامل قدرت در جهان عرب و اسلام است. به عنوان مثالدرباره سوریه باید به این نکته توجه داشته باشیم که دشمنان ما به دنبالضربه به مراکز حیاتی جهان اسلام هستند که سوریه بخشی از آن است. از ابتدایبحران سوریه بسیاری از کشورها آنجا را به هم ریختند و هیچ شهری در خاک اینکشور نیست که مورد تعرض قرار نگرفته باشد، چرا که صهیونیست‌ها در پشت اینپرونده ایستاده‌اند و به دنبال آن هستند که نقش سوریه، اردن و حتی مصر درمساله فلسطین را کمرنگ کنند. در این راستا به صورت واضح می‌بینم کهنتانیاهو در منطقه فریاد می‌زند و می‌گوید ما (رژیم صهیونیستی) مهم‌تریندولت در جهان هستیم و از حیث اقتصاد، تکنولوژی و… برتریم. او هیچاشاره‌ای به کلاهک‌های هسته‌ای خود نمی‌کند اما ما می‌دانیم که این ابزاریکشنده برای جهان است.
  تحرکات رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی را چگونه تحلیل می‌کنید؟ آمریکا تا چه حد در بهم ریختگی فلسطین سهیم است؟
طبیعتاً اقدامات آنها حول محور نظامی خلاصه نمی‌شود. اسرائیل به دنبال ایناست تا هیچ اتحادی میان کرانه باختری رود اردن و غزه به وجود نیاید و دراینجاست که مصادره بیت‌المقدس با چراغ سبز ترامپ را شاهد هستیم. طبیعی استکه دیوانه‌ای مانند ترامپ در واشنگتن باعث خوشحالی نتانیاهو می‌شود اما درمقابل امت اسلامی را می‌بینیم که متاسفانه از وحدت فاصله گرفته‌اند.صهیونیست‌ها اکنون از انفعال و طیف‌بندی جهان عرب و عدم وجود موضع واحد وهمچنین انفعال سازمان ملل خرسندند. نتانیاهو در این خلأ گسترده راهبرد خودرا پیش برده است اما برادران ما در کرانه باختری و غزه همچنان در حالگفت‌وگو و رایزنی برای حل و فصل اختلافات هستند، چرا که اسرائیل به دنبالجدایی رهبری در غزه و کرانه باختری رود اردن است. کمک‌های ترامپ را نبایداز قلم انداخت. او خطرناک‌ترین تصمیم تاریخ را گرفت و سفارت را بهبیت‌المقدس انتقال داد و کشورهایی را هم در این راه با خود همراه کرد. دراین بین اقداماتی در جهت نقض قوانین بین‌المللی هم انجام شد. به عنوان مثالپس از آنکه یونسکو، فلسطین را به رسمیت شناخت شاهد آن بودیم که آمریکا واسرائیل عضویت خود در این سازمان را لغو کردند و حتی کمک‌های ایالات‌متحدهبه آژانس امداد و کاریابی آوارگان فلسطینی (آنروا) قطع شد. اینها مصادیقاعمال فشار بر فلسطینی‌ها و 6 میلیون آواره فلسطینی است که حیات آنها رازیر سوال برده است؛ تا جایی که کمک به موسسات بهداشتی در بیت‌المقدس قطعشده و دفتر سازمان آزادی‌بخش فلسطین در واشنگتن را تعطیل کردند، لذا معتقدمآمریکا و ترامپ اجرا‌کننده دستورات رژیم صهیونیستی هستند و درباره مرزهاییصحبت می‌کنند که رهبری ملت فلسطین و آرمان‌های فلسطین را زیر سوال برده وآنها را بایکوت کرده است.
  صهیونیست‌ها در مقطع کنونی اقدامات خود را چگونه توجیه می‌کنند؟آیا تمام این اقدامات را در راستای پروتکل یهود و خلق کشور و دولت یهودقلمداد می‌کنند؟  
از شما و مخاطبان‌تان اجازه می‌خواهم این سوال را با اشاره به خاطره‌ای ازپدرم پاسخ دهم؛ چرا که بخشی از اقدامات امروز رژیم صهیونیستی ریشه دراحادیث و روایات ما دارد و آنها بخوبی ایدئولوژی ما را رمزگشایی کرده‌اند.پدر بنده روحانی بودند و در سال 1920 (قبل از آنکه دولت صهیونیستی تشکیلشود) استادان پدرم به ایشان گفته بودند یهودیان از کل دنیا جمع خواهند شد ودولت یهود را در فلسطین تشکیل خواهند داد اما این دولت ابدی و دائم نخواهدبود. در این راستا باید به این نکته اشاره کنم که در فلسطین منطقه‌ای بهاسم «دشت ابن عامر» وجود دارد که گفته شده نبرد بزرگ میان مسلمانان وصهیونیست‌ها و هم‌پیمانان‌شان در این دشت انجام می‌شود که این دشت به عنوان«دشت ندبه‌کنندگان» نام برده می‌شود، چرا که بسیاری از زنان برای کشتگانخود در این دشت ندبه خواهند کرد. سند دیگر این موضوع حدیث رسول اکرم(ص) استکه می‌فرماید: ساعت قیام نخواهد شد مگر آنکه امت من با یهود بجنگد(مسلمانان شرق رودخانه اردن و صهیونیست‌ها و حامیان‌شان در غرب رودخانهاردن) و درخت و سنگ به مسلمانان ندا می‌دهند که در پشت من یک یهودی پنهانشده است. این حدیث را به این جهت بیان کردم که بدانید صهیونیست‌ها امروز درمناطق اشغالی درختان زیادی را می‌کارند و این دقیقاً نشان می‌دهد که آنهابه ریزترین مؤلفه‌های دینی ما اشراف دارند و دائماً آنها را برای مقابله بهمثل تحلیل و بررسی می‌کنند. لذا تمام فشارهای امروز یک مقدمه طبیعی و دینیدارد که حضرت امام خمینی (ره) و خلف ایشان رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌اللهخامنه‌ای دقیقاً این ریزه‌کاری‌ها را دیده‌اند که نابودی اسرائیل را نزدیکاعلام می‌کنند. ما امید داریم که بزودی نماز را در قدس شریف خواهیم خواند.
  یکی از مسائلی که از سال گذشته تا به امروز به عنوان یک پروژهحیاتی در دستور کار ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی قرار دارد، پروندهمعامله قرن است؛ این پروژه را چگونه می‌بینید و آیا اسرائیل توان عملیاتیکردن آن را دارد؟
شرایطی که از ابتدای گفت‌وگو برای شما بازگو کردم (اعم از وضعیت جهان عرب ودنیای اسلام و معادلات منطقه‌ای) گویای این است که چرا آنها دنبال معاملهقرن هستند. اقدامات صهیونیست‌ها و آمریکا دقیقاً گویای این است کهفلسطینی‌ها در سایه این معامله شوم زندگی می‌کنند. این رژیم صهیونیستی غاصبرفتنی است اما باید بدانیم که این تحولات تنها ایستگاه‌هایی است که بایدیکی پس از دیگری طی شود اما بدون تردید اسرائیل از بین خواهد رفت. بنده بهشخصه لحظه‌ای برای مبارزه با این رژیم تعلل نکرده‌ام و این راه را ادامهخواهم داد، چرا که معتقدم باید به وطنم بازگردم. من کل فلسطین رابیت‌المقدس و کلیسای قیامت می‌دانم و از خدا می‌خواهم به من عمر بدهد تاروز آزادی را با چشمانم ببینم. باید همه بدانند که برافراشته شدن پرچمفلسطین و روز قدس را مدیون حضرت امام خمینی(ره) هستیم و این هدیه‌ای از سویجمهوری اسلامی به فلسطینیان بود.
  به عنوان سوال آخر، دلیل عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را  چگونه می‌بینید؟
به عنوان سفیر دولت فلسطین این روابط را بشدت محکوم می‌کنم و از من توقعنداشته باشید که لحظه‌ای به این روابط خطرناک به دید امیدواری نگاه کنم. دراین مورد ممکن است در آینده نزدیک اخباری به گوش ما برسد که بیش از حدتعجب کنیم اما بدون تردید کشورهایی که در حال عادی‌سازی روابط با اسرائیلهستند بدون تردید پشیمان خواهند شد و در آینده نزدیک سخنان من اثبات خواهدشد!  در اینجا پیشنهادی برای جهان اسلام دارم و آن این است که رهبران 10کشور اثرگذار اسلامی دور یک میز جمع شوند و به وحدت برسند تا مشکل فلسطینهم حل شود، زیرا کتاب، دین و پیامبران ما واحد است. بهترین کار این است کهعلمای قم، نجف اشرف، الازهر و حرمین شرفین با زبان مشترک به گفت‌وگوبپردازند و متحد شوند تا بتوانند اسلحه خود را به سوی صهیونیست‌ها بگیرند.

لینک کوتاه:

کپی شد