چهارشنبه 30/آوریل/2025

رخدادهای کرانه باختری، جهت گیری ها و بازتاب ها

یکشنبه 13-ژانویه-2019

کرانه باختری در دسامبر سال 2018 صحنه رخدادهای داغ و درگیری های شدید میان فلسطینیان و نیروهای ارتش رژیم اشغالگر قدس بود، این رخدادها شامل عملیات های مسلحانه فلسطینیان علیه نظامیان و شهرک نشینان صهیونیست می باشد، این در حالی است که ارتش صهیونیستی دست به اقدامات تروریستی علیه نیروهای مقاومت زد و در جریان این اقدامات تروریستی شماری زیادی از فلسطینیان را بازداشت کرد و به منازل فلسطینی یورش برد و برخی مناطق فلسطینی را به محاصره خود درآورد، اظهارات و موضع گیری های خصمانه بخشی از رخدادهای سیاسی سال 2018 به شمار می رود. تمامی این اقدامات اوضاع کرانه باختری را متشنج و ملتهب کرد.  
مرکز توسعه سیاسی “چشم انداز” با طرح پاره ای پرسش ها از نقطه نظرها و دیدگاه های برخی کارشناسان و تحلیلگران در خصوص روند و سمت و سوی این رخدادها و بازتاب آنها مطلع گردید، این پرسش ها ذیلا می آید:
در چه چارچوبی می توان تحولات میدانی اخیر کرانه باختری؛ به ویژه عملیات های مقاومت را ارزیابی کرد؟ 
چگونه می توانیم رفتار رژیم اشغالگر قدس را در پی این عملیات ها در دو بعد میدانی و سیاسی ارزیابی کنیم؟ 
آیا رخدادهای اخیر بر تشکیلات خودگردان فلسطین و مفهوم حاکمیت نمادین تاثیر و بازتاب سیاسی داشت؟
به لحاظ سیاسی و میدانی اقدام جنبش مقاومت اسلامی حماس در زمینه برعهده گرفتن مسئولیت عملیات های اخیر کرانه باختری را چگونه ارزیابی می کنیم؟
آیا امکان دارد این مرحله پایه و اساس مرحله تازه ای از رویارویی میان اشغالگران صهیونیست و فلسطینیان در  کرانه باختری باشد؟
آنچه که در زیر می خوانید برجسته ترین نظرات و دیدگاه های کارشناسان و تحلیلگران فلسطینی است: 
دلیل وقوع این رخدادها به نبود افق سیاسی، یورش اشغالگران صهیونیست به مناطق مختلف، جانبداری آشکار دولت آمریکا از رژیم اشغالگر قدس و درماندگی نظام های عربی بر می گردد، این رخدادها نشان می دهد که روحیه مقاومت نزد فلسطینیان همچنان پویاست. رفتارهای رژیم صهیونیستی انگیزه های امنیتی دارد و اوضاع بار دیگر در آستانه انفجار قرار دارد.
آنچه که ما تا به امروز شاهد آن هستیم یک سری واکنش های انتقام جویانه غیر سازمان یافته و عملیات های انفرادی است و تا زمانی که گروه های فلسطینی دست به کار نشوند و نقش آفرینی نکنند، هرگز این عملیات ها به مرحله انتفاضه فراگیر و گسترده نخواهد رسید. این در حالی است که تشکیلات خودگردان فلسطین بزرگ ترین مانع فراروی گسترش این عملیات و تبدیل آنها به یک انتفاضه فراگیر است.
باید تشکیلات خودگردان فلسطین به همکاری امنیتی خود با رژیم صهیونیستی پایان بخشد.
دیدگاه دکتر سعید زیدانی استاد گروه فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه قدس:
به باور بنده علل و انگیزه های این رخدادها روشن است که از جمله این علل و انگیزه ها اقدامات و رفتارهای رژیم صهیونیستی نظیر شهرک ساز و تصویب قوانین نژاد پرستانه برای اعمال فشار بر فلسطینیان می باشد، دولت راستگرای اسرائیل هیچ طرح و برنامه سیاسی ندارد که بتواند بر مبنای آن مذاکره کند. 
بالاتر از آن اینکه دولت صهیونیستی از رهگذر ایجاد پست های بازرسی در شهرها و روستاهای کرانه باختری یا از طریق شهرک نشینان صهیونیست و توسعه شهرک های یهودی و تصویب قوانین نژاد پرستانه بر فلسطینیان فشار می آورد، این در حالی است که دولت آمریکا آشکارا و به صورت علنی از سیاست های تجاوزگرانه دولت “اسرائیل” حمایت می کند.
جدای از آن نبود فرایند سیاسی موجب شکل گیری نارضایتی و ناخرسندی در میان توده های فلسطینی شده است که این نارضایتی و ناخرسندی در تظاهرات بازگشت در نوار مرزی باریکه غزه با سرزمین های اشغالی 1948 و تشدید واکنش های مردمی هویدا می گردد، واکنش هایی که به اجرای عملیات های اخیر انجامید.
به باور بنده رفتارها و اقدامات رژیم صهیونیستی به دنبال این عملیات ها انگیزه های امنیتی دارد؛ به نحوی که گزارش های دستگاه های امنیتی اسرائیلی تفسیرگر این مساله است، این دستگاه ها نسبت به تشدید و اوج گیری خشم و انزجار توده های فلسطینی که امکان دارد به زودی به بروز یک انتفاضه بینجامد، نگران هستند.
تشدید اقدامات رژیم صهیونیستی به خاطر بی اعتمادی به تشکیلات خودگردان فلسطین است، تا زمانی که تشکیلات خودگردان فلسطین شریک امنیتی رژیم صهیونیستی است، اسرائیل همچنان در برداشتن گام ها و اقدامات تند و شدید خشونت آمیز علیه آن مردد خواهد بود، به رغم تداوم همکاری و هماهنگی میان تشکیلات رام الله و رژیم صهیونیستی، اما این همکاری از منظر رژیم صهیونیستی در سطح مطلوب نیست، بنابراین اسرائیل اعلام می گوید که تشکیلات خودگردان فلسطین در هیچ زمینه دیگر بازیگر اصلی نیست، لذا همین امر موجب می شود که اسرائیل طبق خواسته خود عمل کند، این مساله نشانگر بی اعتمادی اسرائیل به تشکیلات خودگردان فلسطین و شاید تلاشی آن برای به حاشیه راندن هر چه بیشتر آن باشد.
بی تردید جنبش مقاومت اسلامی چه به صورت مستقیم چه به صورت غیر مستقیم در راستای شعله ور کردن مقاومت کردن کرانه باختری تلاش می کند؛ به ویژه پس از اینکه اوضاع نوار مرزی باریکه غزه با سرزمین های اشغالی 1948 هر چند به صورت موقت آرام گرفت، حماس همچنین به لغو محاصره نوار غزه اصرار می ورزد. 
گزارش های سرویس های اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس حکایت از آن دارد که نشانه های شکل گیری انتفاضه آتی فلسطین به چشم می خورد، این امر مبتنی بر یک سری اطلاعات است و به نظر می رسد اوضاع و بستر برای شکل گیری انتفاضه فلسطین یا رویارویی در مقیاسی وسیع تر در کرانه باختری مهیاست، اما وجود تشکیلات خودگردان فلسطین مانع از آن می شود.
بنابراین اگر تشکیلات خودگردان فلسطین ضعیف شود یا به حاشیه رانده شود، امکاندارد یک درگیری یا رویارویی یا انتفاضه شکل بگیرد و شاید امکان دارد این اقدام با حدت و شدت بیشتری خودش را نشان دهد.
دیدگاه دکتر عبدالرحمن الحاج ابراهیم استاد علوم سیاسی دانشگاه بیرزیت:
بررسی های اولیه نشان می دهد آنچه در ماه سپتامبر رخ داد مولود و ثمره نبود افق روشن فراروی هرگونه راه حل سیاسی است، ما در مورد وضعیت و شرایط موجود سخن می گوییم، ملت فلسطین بارقه امیدی به راهکار سیاسی ندارد.
وضعیت اقتصای ما رقت بار و فلاکت بار است، نرخ بیکاری بالاست، راهکارها و راه حل های سیاسی به چشم نمی خورد، وضعیت جهان عرب به هم ریخته است، آمریکا و غرب از اسرائیل جانبداری می کنند، مساله فلسطین و خاورمیانه دیگر در کانون توجهات جهانیان نیست، ما این روزها احساس می کنیم که رخدادهای آن سوی اقیانوس آرام در کانون توجهات محافل سیاسی و اقتصادی جهانیان قرار گرفته است.
عملا اگر ما برنامه کاری برای همگان نداشته باشیم، هرگز نخواهیم توانست کاری را از پیش ببریم، اسرائیل کاملا افسار گسیخته عمل می کند، هیچ چیزی آن را باز نمی دارد، رژیم صهیونیستی به حدت و شدت هر چه تمامتر به شهرک سازی در کرانه باختری و قدس اشغالی ادامه می دهد، این رژیم دست به مجازات های دسته جمعی علیه ملت فلسطین می زند، بی آنکه طرفی آن را از این رفتارها بازدارد یا حداقل جلوی این رفتارها و تجاوزات رژیم صهیونیستی را بگیرد، ما از صدور سیل انبوه بیانیه های محکومیت آمیز به ستوه آمده ایم، 
یک نوع نگرانی نیست به رخدادهای آتی وجود دارد، آنچه که تا به امروز شاهد آن هستیم، واکنش های انتقام جویانه غیر سازمان یافته است.
به باور بنده بررسی عملکرد رژیم صهیونیستی به دنبال این عملیات ها نشانگر این واقعیت است که تشکیلات خودگردان فلسطین که از درون فرسوده است دیگر هیچ ارزش  و اعتبار و جایگاهی نزد اسرائیلی ها ندارد، اسرائیل می خواهد بگوید که در رام الله میدان داری می کند و دست به بازداشت و ویرانگری می زند، وارد نهادها و سازمان ها و دستگاه ها و ارگان های رسمی می شود بی آنکه کسی یا طرفی جلوی آن را بگیرد، این مساله ما را به این گفته رهنمون می سازد که تشکیلات خودگردان فلسطین در سایه چنین امری وبال گردن ملت فلسطین می شود، زیرا موجودیت آن عملا بی فایده است.اگر ما برای خودمان ارزش و اعتبار قائل نشویم پس چه کسی برای ما ارزش و اعتبار قائل خواهد شد؟اوضاع کنونی به اوضاع سازمان آزادی بخش فلسطین “ساف” در سال های 1968 و 1969 می ماند.
دیدگاه دکتر عمر جعاره کارشناس مسائل اسرائیلی و استاد علوم سیاسی دانشگاه ملی النجاح:
به باور بنده اقدامات و رفتارهای عملی رژیم صهیونیستی و قوانین نژاد پرستانه ای که این رژیم آنها را به تصویب رساند، تلاشی برای تثبیت موجودیت خود است و این امر نقطه ثقل فرهنگ سیاسی امنیتی اسرائیل به شمار می رود.
اسرائیل می کوشد این مساله را به نحوی جا بیندازد که اراضی کرانه باختری اراضی غیر اشغالی است و فقط اراضی مورد اختلاف به شمار می رود، این مساله موجب عدم اعتقاد به برنامه های سیاسی می شود. 
همچنین رخدادهای اخیر و عملیات های مقاومتی ثابت می کند که مقاومت بخشی از زندگی ملت فلسطین است، به رغم اینکه ملت فلسطین تحت فشار و محاصره قرار گرفته است، ما همچنان نیازمند یک برنامه سیاسی قابل اجرا و دستاورد آفرین هستیم.
در اینجا به اعتقاد من ملت فلسطین به رغم شرایط دشوارش و نبود برنامه سیاسی، هرگز نمی پذیرد تحت ظلم و ستم و تجاوزات دشمن صهیونیستی باشد.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در جریان یکی از سخنرانی ها خود با ارسال پیامی به نوار غزه اعلام کرد که هرگز اجازه نخواهد داد که نوار غزه روی آرامش را ببیند و کرانه باختری کانون درگیری و عملیات ها باشد، این بدان معناست که هرگونه توافقی در زمینه برقراری آرامش در نوار غزه باید مشروط به برقراری آرامش در کرانه باختری باشد، از این رو اسرائیل می خواهد پیامی را به تشکیلات خودگردان فلسطین بدهد و آن اینکه اگر در زمینه سرکوب این عملیات ها با اسرائیل همکاری نکند، امکان دارد تجربه یاسر عرفات رئیس فقید تشکیلات رام الله در مورد محمود عباس تکرار شود.
رژیم صهیونیستی خواست پیامی را بدهد که محمود عباس بارها آن را تکرار کرده بود و آن اینکه تشکیلات خودگردان فاقد قدرت و اختیارات است و رژیم صهیونیستی از عملکرد آن ناراضی است، بنابراین این تشکیلات دیگر آن حاکمیت نمادین را ندارد، این امر متاسفانه نتیجه توافقنامه اسلو است؟
دیدگاه دکتر عماد البشتاوی استاد علوم سیاسی دانشگاه الخلیل:
جنبش مقاومت اسلامی حماس از رهگذر اجرای عملیات های مقاومتی حامل پیامی به تشکیلات خودگردان فلسطین است و آن اینکه این جنبش به رغم اقدامات سرکوبگرانه علیه ااش همچنان در صحنه و عرصه حضور دارد، پیام دیگر این جنبش به اسرائیل است و آن اینکه حماس همانطوری که در نوار غزه حضور دارد در کرانه باختری نیز حضور دارد.

 


 

 

لینک کوتاه:

کپی شد