نشست اقتصادي منامه، چهارم و پنجم تيرماه امسال در بحرين برگزار شد. اين نشست اولين گام رسمي در رونمايي تدريجي از طرحي است که آمريکا آن را طرح صلح ترامپ يا معامله قرن مينامد. کاخ سفيد خواهان رهبري دور جديدي از مذاکرات صلح است که طي آن مسئله فلسطين و امنيت اسرائيل به حل نهايي نزديک شود. اين مذاکرات مانند تمام مذاکرات پيشين با چالشهايي بنيادين روبهرو است که پيش از اين در مذاکرات آناپوليس صورتبندي شده بودند؛ بدين ترتيب: اورشليم و تقسيم آن، حق بازگشت براي پناهندگان فلسطيني، شهرکسازيهاي غيرقانوني اسرائيل در کرانه باختري، مرز و آب. بهاين سياهه بايد چالشهايي همچون اختلافات دروني نيروهاي فلسطيني مانند تشکيلات خودگردان، ساف و حماس، نحوه اداره اماکن مذهبي و همچنين رابطه اسرائيل با کشورهاي منطقه را افزود.
بر اساس اسنادي که تاکنون از معامله قرن منتشر شده است اين طرح بيش از هر چيز داراي ماهيت اقتصادي است. اما مسئله فلسطين از روز نخست، مسئلهاي سياسي بوده است؛ چون موضوع آن حق حاکميت و اداره امور يک نظام سياسي در يک پهنه جغرافيايي مشخص است. اکنون به نظر ميرسد ايالات متحده آمريکا بيش از هر زمان ديگري نسبت به حل سياسي اين مسئله نااميد شده است و ميداند که هيچ پيشنهادي از بيرون نميتواند دو طرف اين مناقشه را راضي کند. فيالمثل در زمينه شهرکها، اسرائيل به هيچ عنوان قصد عقبنشيني ندارد و نيروهاي فلسطيني نيز طبيعتا تجاوز اسرائيل را به کرانه غربي تحمل نميکنند. از همين رو آمريکا طرح پيشنهادي خود را بر بنيادي اقتصادي استوار کرده است. تاکنون به طور کامل از اين طرح رونمايي نشده است اما گويا قرار است پيشنهاد سرمايهگذاري دهها ميليارد دلاري در کرانه باختري و نوار غزه، تمام سوراخهاي سياسي اجتنابناپذير اين طرح را در شرايط کنوني پرکند.
بسياري از نيروهاي درگير، اين معامله را به فروش حق حاکميت فلسطين متهم کردهاند. آنها بهدرستي حرکت دولت آمريکا را فرار از حل مسئله سياسي و تبديل آن به مسئله اقتصادي ميدانند. آري؛ استمرار بلندمدت بحران فلسطين، مصائبي همچون جنگ، فقر، بيکاري و بيآيندگي را براي مردم منطقه رقم زده است که بالقوه انگيزهاي براي تمايل ساکنان کرانه غربي و غزه به طرح پيشنهادي ترامپ است. اما مسئله فلسطين در ذات خود سياسي و تاريخي است و حل آن از رهگذر اقتصاد يا حتي جنگ ناممکن است. رويکردي که طرفهاي درگيري(اسرائيل، فلسطين، کشورهاي منطقه و آمريکا) طي دهههاي گذشته پيگرفتهاند، عموما آلوده به نوعي نگاه غير واقعبينانه بوده است و همين آسيب بزرگ، مانع اجماع منطقهاي براي حل مسئله فلسطين شده است. معامله قرن تنها در يک صورت، شانس موفقيت دارد و آن وقتي است که امر سياسي به محاق برود و صورت مسئله بهکلي پاک شود و خواستهها به بهبود اوضاع اقتصادي فروکاهد.
منبع : اطلاعات ، رضا بابايي ، 13/04/1398