طی این تابستان، مدیران ارشد آژانس امداد و کار آوارگان فلسطینی (آنروا) به سوءاستفاده از قدرت متهم شدند؛ این اتهامات شامل سوءاستفادههای جنسی، خویشاوندسالاری، زورگویی و اعمال تلافیجویانه میشوند. الجزیره گزارش داده بود که این ادعاها، از سوی اداره اخلاقی این آژانس مطرح شدهاند.
روزنامه واشنگتنپست طی گزارشی به بررسی سابقه اجرایی آژانس آنروا پرداخته است: ” دفتر سرویسهای نظارت داخلی سازمان ملل، اتهامات مطرح شده را در دست بررسی دارد. این نخستین باری نیست که درخواست تحقیق درخصوص این آژانس به این دفتر ارائه شده است. دولتهای سوئیس، هلند و بلژیک، همزمان با وقوع این تحقیقات، اقدام به توقیف پرداختها به آنروا کردهاند. دنی آیالون، سفیر اسرائیل در سازمان ملل، به طور رسمی از مجامع بینالمللی خواسته تا بودجه انروا را قطع کنند.
اگر اتهامات وارده صحیح باشند، استانداردهای سازمان ملل نقض میشود و مسئولیتها و اعتمادها شکسته میشوند؛ با این حال، انروا معایب ساختاری عمیقتر از این دارد.
تعهدات “آنروا” محدود است
آنروا هیچگاه برای کاری که اکنون میکند طراحی نشده بود. طبق گزارش “آن ایرفان”، محدودیتهایی که هنگام تاسیس آنروا در سال ۱۹۴۹ متوجه این آژانس بود، هنوز هم پا برجاست.
سازمان ملل، آنروا را نخست به عنوان آژانسی موقت ایجاد کرد که کارش، پاسخگویی به بحران انسانی پس از اعلام موجودیت اسرائیل در سال ۱۹۴۸ بود که متوجه بیش از ۷۵۰ هزار پناهجوی فلسطینی شد. طی سالهای اول، فعالیت آنروا متمرکز بر امداد موقف و ایجاد شغل برای پناهجویان فلسطینی در کشورهای عرب بود؛ این کشورها شامل سوریه، لبنان و اردن میشدند اما این فعالیتها بعدا به کرانه باختری و غزه (تحت نظارت دولت مصر) کشیده شد. در همین حال، سازمان ملل به “شورای مصالحه سازمان ملل برای امور فلسطین” فرمان داد تا راه حلی سیاسی و دائمی برای بحران پناهجویان ابداع و پیادهسازی کند.
تمایز مفروض بین سیاست و امدادرسانی، یک تناقض بود. در حقیقت، کشورهای غربی که به آنروا کمک مالی میکردند –به خصوص آمریکا و بریتانیا- سعی داشتند تا با استفاده از طرحهای ایجاد شغل آنروا، برای همیشه فلسطینیان را بدون توجه به رویه سیاسی و قانونی، در کشورهای عرب مستقر کنند. در اوایل دهه ۱۹۵۰، شورای مصالحه سازمان ملل برای امور فلسطین غیر فعال شد و در بدنه سازمان ملل، هیچ فردی که مسئول پیدا کردن راه حلی سیاسی برای وضع بد پناهجویان باشد، باقی نماند.
اداره «آنروا» اکثرا توسط مسئولان غربی و بدون توجه به نظرات فلسطینیان است
سال پیش، “جو کلسی” محقق برجسته در گزارشی آورد که آنروا، بر اساس الگوی “طرح توسعه فواید عامه” در آمریکای جنوبی ایجاد شده بود. اکثریت مدیران و تصمیمگیرندگان ارشد آنروا از اروپای غربی و یا آمریکای شمالی بودهاند. این آژانس تنها یک کمیساریای غیر غربی داشت: “ایلتر تورکمن” دیپلمات ترک که از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ بر سر کار بود.
بر همین اساس بسیاری از تصمیمات و سیاستها که برای پناهجویان اتخاذ شده، بدون پرداختن به نظرات آنها بوده است. تمام این موارد به القای حس “امپریالیسم نوین” بودن آنروا منجر میشود و آن را از جمعیتی که برای آنها کار میکند، جدا میسازد. این مسائل، همچنین برای ۵ میلیون فلسطینی ذینفع –که نظراتشان دخالت کمی در سرویسهای این آژانس دارد- و نیز برای پرسنل فلسطینی این آژانس نیز سرخوردگی به همراه داشته است؛ این پرسنل، اکثریت کارمندان رده پایین این آژانس را تشکیل می دهند.
از زمان تشکیل آنروا، پناهجویان فلسطینی برای تشکیل یک آژانس دموکراتیکتر لابی کردهاند؛ به این جهت که آژانسی جدید، نیازهایشان را بهتر ابراز کند، جایگاه پرسنل فلسطینی را با افراد دیگر کشورها برابر سازد و از حقوق پناهجویان –شامل حق بازگشت که در قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل ذکر شده است- حمایت کند.
تعهدات این آژانس، تامین منابع نشده است
با گذشت زمان، کار اصلی آنروا، از ایجاد شغل به ارائه سرویس مبدل شد. برجستهترین کارهای این آژانس، ارائه آموزش ابتدائی به نزدیک نیم میلیون نفر از کودکان پناهجویان است. با این حال، این آژانس منابعی که برای اجرای این امر مورد نیازش است را دریافت نمیکند. بر خلاف دیگر آژانسهای خاص سازمان ملل، آنروا به طور مستقیم، اقدام به ارائه سرویس به پناهجویان میکند و تقریبا به طور کامل، به حمایتهای داوطلبانه متکی است. این منجر میشود تا بودجه آن به طور مطلوب تامین نشود و با بحران مالی مواجه باشد. اگر به سال ۱۹۵۰ بازگردیم، اولین رئیس آنروا به مجمع عمومی سازمان ملل هشدار داده بود که منابع مالی ناکافی این آژانس، اثربخشی آن را محدود ساخته است. با برجای ماندن مسئله پناهجویی فلسطینیان و رشد جمعیت، مشکلات مالی آنروا تنها شاهد فزونی بوده است.
طی سه دهه گذشته، آنروا هر سال با کسری بودجه عظیمی مواجه شده است. دولت ترامپ سال پیش، کمک مالی به این آژانس را قطع کرد و باعث شد تا آنروا، حدود یک سوم از بودجه سالیانه خود را از دست بدهد و مجبور به کاهش دادن خدماتش شود. تاکنون، آنروا تنها موفق به افزایش درصد کوچکی از بودجه از دسترفتهاش شده است. در نتیجه این کسری، آنروا مجبور شد تا از نصف بودجه سلامت روانی خود صرف نظر کند و برنامه کاری کوتاهمدتش در غزه را –که در آن تقریبا نصف بزرگسالان بیکار هستند- لغو کند؛ برنامه تحصیلاتی آنروا نیز در هاله ابهام قرار گرفته است.
این رسوایی، در ضمن ابهاماتی درخصوص آینده آنروا صورت گرفته است
در مجمع عمومی سازمان ملل که در ماه نوامبر برگزار میشود، تعهدات کنونی آنروا تجدید خواهد شد. حتی قبل از افشای گزارشات اخلاقی، دولت ترامپ و دولت اسرائیل، خواستار بستن کامل این آژانس بودند. منتقدان آنروا، از جمله نیکی هیلی، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، این گزارش را دلیلی دیگر جهت ابطال آنروا خواندهاند.
۸۵ میلیون پناهجوی ثبت شده، به حمایت انساندوستانه آنروا متکی هستند. در غزه، ۶۲۰ هزار پناهجو وابسته به کمک غذاییاند و در لبنان، ۵۵ هزار فلسطینی کمک ویژه از طرف آنروا دریافت میکنند. با توجه به قوانین دولت لبنان که حقوق کار فلسطینیان را به دلیل مشکلات اقتصادی و بحران پناهجویان سوری محدود کرده است، به نظر میآید این تعداد در حال افزایش باشد. کودکان پناهجویان فلسطینی، به طور خاص متکی به سرویسهای آنروا هستند.
الزامات جامعه بینالملل نسبت به پناهجویان فلسطینی –چه سیاسی و چه انسانی- ریشه در قانون دارد و با ناپدید شدن این آژانس، به سهولت از بین نخواهد رفت. رسوایی فعلی، وضعیت پرمخاطره موجود را تشدید کرده است و به پناهجویان نیز آسیب وارد میکند.»
منبع : ایسنا ، 26/05/1398