بنیامین نتانیاهو و وزرای دولت مستعفی او از طریق کمپینهای گمراه کنندهای که سعی در اطمینان بخشیدن به افکار عمومی اسرائیل در میان افزایش نگرانیها نسبت به کاهش برتری قدرت نظامی اسرائیل در مقابل افزایش قدرت و نفوذ گروههای مقاومت و ایران در منطقه را دارند، روی عادی سازی روابط با برخی از کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و نه همه آنها متمرکز شدهاند.
به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر سرشناس عرب در یک یادداشت درباره تلاش رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس نوشت: “ترس مقابله با “تهدید” ایران و نفوذ روزافزون آن در منطقه که کمپین رسانهای گسترده (اسرائیل) به آن استناد میکند، دیگر متقاعدکننده نیست و تحولات سیاسی شتابزده در منطقه، چه در سوریه و چه در جنگ یمن و همچنین روابط در حال رشد ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) آن را باطل کردهاند.
با این مقدمه آغاز میکنیم، چراکه پس از انتشار پیامهایی در صفحه اختصاصی یسرائیل کاتس، وزیر خارجه دولت نتانیاهو در توییتر، گفتن آن را ضروری میدانیم. این پیامها شامل پیشنهاد یک “ابتکار عمل” به همتایان عرب حوزه خلیج (فارس) خود در سلسله نشستها با آنها در حاشیه نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل است که هدف از آن امضای توافقنامههای “عدم تعرض” با این کشورها است.
قرار دادن تمامی کشورهای حوزه خلیج (فارس) در یک ردیف، یک اشتباه کلی و ساده است، چراکه برای مثال کویت با عادیسازی روابط مخالف است و تا کنون حتی حاضر به پذیرش ورود یک مسؤول و یا یک تیم ورزشی اسرائیلی به این کشور نشده است و ملت، دولت و پارلمان این کشور موضع یکسانی در این زمینه دارند، بنابراین کویت نمیتواند هیچ توافقنامه تجاری و یا ورزشی را با حکومت رژیم اشغالگر امضا کند، چه برسد به توافقنامه عدم تعرض. علاوه بر این، اگرچه قطر و عمان درگیر برخی از مراحل عادیسازی روابط رسانهای، سیاسی و ورزشی با اسرائیل شدهاند اما کویت به همراه این دو کشور روابط خوبی با ایران دارند.
نکته دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد، ماهیت توافقنامه “عدم تعرض” است که توسط نتانیاهو و وزیر خارجه دولت وی مطرح شده است. به همین دلیل ما این سؤال را مطرح میکنیم که چه زمانی جنگی میان رژیم اشغالگر و کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) وجود داشته تا چنین ایدههایی مطرح شود، به ویژه اینکه پایگاههای آمریکا، فرانسه و انگلیس طبق معاهدات دفاعی مشترک در تمامی این کشورها برپا شدهاند.
شاید مقامات اسرائیل این روزها به دلیل وحشتشان از افزایش قدرت نظامی ایران و همپیمانان آن، تحولات اخیر منطقه را بررسی نکردهاند، برجستهترین این تحولات توسط سردار قاسم رضایی، فرمانده مرزبانی ناجا مطرح شد. وی در این باره اظهار کرد که روابط کشورش با کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) و به ویژه امارات، قطر، کویت و عمان بسیار خوب است و در همین راستا نشستهایی میان مقامات ایران و این کشورها انجام شد که منجر به توافقنامههای بسیار خوبی در دو سطح ملی و منطقهای شد.
اگر کاتس نسبت به صحت و سقم این اظهارات قاطعانه تردید دارد، او را به آنچه انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجه در مجمع راهبردی ابوظبی مبنی بر “ضرورت استفاده از راهحلهای دیپلماتیک و عدم تشدید تنش با ایران” به آن دعوت کرد، ارجاع میدهیم. وی همچنین در این مجمع عنوان کرد: حوثیها (انصارالله) جزئی از جامعه یمن هستند و در آینده این کشور نقش خواهند داشت.
کشورهای حوزه خلیج فارس و یا به عبارت بهتر، برخی از آنها از “دام ترس از ایران” خارج شدهاند که اسرائیل و آمریکا برای ترساندن و دوشیدن این کشورها به آن متوسل شدهاند. کشورهای مذکور در حال ایجاد کانالهای گفتوگو با ایران برای حل و فصل مسالمتآمیز تمامی مسائل اختلافی هستند. این اقدامی عقلانی است، حتی عربستان که شمشیر خود را مقابل ایران از رو بسته در حال بازنگری در این سیاست است که شکست آن ثابت شده است. ریاض میانجیگرانی را به تهران میفرستد تا کانالهایی را برای گفتوگو با ایران باز کنند، عربستان همچنین این روزها به شکل محرمانه در مسقط با انصارالله یمن که با هدف قرار دادن تأسیسات نفتی آرامکو در بقیق و خریص، میدان نفتی الشیبه و ایستگاههای پمپاژ نفت در غرب ریاض نشان داد وزنه سنگینی در منطقه است، مذاکره میکند.
اسرائیل بیش از امضای توافقنامههای “عدم تعرض” با کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) نیاز به امضای چنین توافقنامههایی با ایران و محور مقاومت دارد. در این باره باید به سخنان مایکل اورون، سفیر سابق اسرائیل در واشنگتن اشاره کنیم که گفته بود، کابینه امنیتی این رژیم در هفته گذشته دو بار تشکیل جلسه داد تا نحوه مقابله با تهدید موشکهای ایرانی و لبنانی (حزبالله)، سوری و فلسطینی (جهاد و حماس) و عراقی (حشد شعبی) را بررسی کند. اورون گفت تعداد این موشکها به حدود ۴۰۰۰ فروند میرسد که سامانه گنبد آهنین را به طور کامل از کار خواهد انداخت و تاسیسات آب و گاز و مخازن آمونیاک در حیفا و فرودگاه تلآویو را نابود خواهند کرد.
وقتی حکومت اشغالگر اسرائیل که از زمان شکست ژوئن ۱۹۶۷ در تمامی جنگهای خود با اعراب شکست خورده است، میتواند از خودش محافظت کند پس در این صورت میتواند خدمات خود را با حمله نکردن به آنها و حمایت از آنها ارائه کند.
نزدیکی به اسرائیل و عادی سازی روابط با آن بزرگترین خطر کشورهای عرب حوزه خلیج (فارس) پس از تغییر ریشهای معادلات قدرت در منطقه، در ماهها و سالهای آتی خواهد بود. ما به امارات توصیه میکنیم که از اسرائیل برای مشارکت در نمایشگاه بینالمللی اکسپو در اکتبر آتی دعوت نکند، چراکه حضور تلآویو میتواند منبع خطری برای امنیت امارات و نمایشگاه باشد و کویت، قطر و عمان ممکن است با عدم پیوستن به ائتلاف جدید آمریکا برای “حفاظت از ناوگان دریایی در خلیج (فارس)” بهترین تصمیم را گرفته باشند، به ویژه اینکه دو کشور از شش کشور ناتو (انگلیس و آمریکا) موافقت خود را برای مشارکت در این ائتلاف اعلام کردند.
خداوند روزهای ائتلافهای دهه شصت، چهل و سی را رحمت کند که آمریکا با یک اشاره آنها را برای جنگ علیه عراق، افغانستان، لیبی و سوریه تشکیل میداد.
پس از آنکه آمریکا، کردها را در شمال سوریه رها کرد و حاضر به پذیرش ورود به جنگ برای دفاع از عربستان و حتی پاسخ دادن به سرنگون کردن پهپاد خود توسط موشکهای ایران بر فراز تنگه هرمز نشد، اسرائیل باید به این مساله با دقت بنگرد.”
منبع : ایسنا ، 20/08/1398