بیشتر از دو هفته است که از زمان مطرح شدن ابتکار عمل پیشنهادی یحیی السنوار، رئیس جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) در نوار غزه، می گذرد. ابتکار عملی که با هدف بازکردن پرونده چهار اسیر اسرائیلی است که از شش سال پیش به اسارت گرفته شده اند. براساس این طرح جنبش حماس پیشنهاد کرده است که با توجه به شیوع ویروس کرونا در سرزمین های اشغالی، اسرائیل اسیران سالمند و بیمار فلسطینی را در چارچوب یک اقدام بشردوستانه آزاد کند (طبق اعلام مقامات فلسطینی حدود 5 هزار فلسطینی در بند رژیم صهیونیستی هستند) و در مقابل حماس نیز حاضر است ضمن ارائه اطلاعاتی از وضعیت اسیران اسرائیلی، در خصوص مبادله اسرا با این رژیم مذاکره کند. پس از گذشت چند روز از پیشنهاد حماس دفتر نخست وزیری رژیم صهیونیستی نسبت به پیشنهاد سنوار واکنش نشان داده و اعلام کرد که “اسرائیل” حاضر است از طریق میانجی ها با حماس برای مبادله اسیران مذاکره کند.
به رغم اینکه اعلام شده است واسطه هایی از کشورهایی مثل مصر و روسیه وارد موضوع مبادله اسیران بین حماس و “اسرائیل” شده اند و برای مذاکره بین دو طرف تلاش می کنند، اما مجموعه ای از عوامل و موانع باعث شده است تا این مذاکرات هنوز روند جدی پیدا نکند و حتی در مورد به سرانجام رسیدن آن تردیدهایی وجود داشته باشد.
جنبش حماس برای اجرایی شدن مبادله پیش شرط هایی را مطرح کرده است که اجرای آن از سوی رژیم صهیونیستی به آسانی ممکن نخواهد بود؛ یکی از مهم ترین خواسته های اولیه حماس این است که طرف اسرائیلی باید کسانی را که در سال 2011 و در جریان طرح مبادله موسوم به «وفاء الاحرار» آزاد شده و دوباره توسط این رژیم بازداشت شده اند، خارج از چارچوب مبادله آزاد کند. این عده که در کرانه باختری بازداشت شده اند حدود 70 نفر هستند و “اسرائیل” با طرح اتهام هایی جدید آنها را مجددا بازداشت کرده است.
در مبادله سال 2011 که بیش از هزار نفر از اسیران فلسطینی آزاد شدند، یکی از اهرم های فشاری که علیه “اسرائیل” برای آزادی گلعاد شالیط، سرباز اسرائیلی، به کار گرفته می شد افکار عمومی داخل اسرائیل و خانواده این سرباز اسرائیلی بودند که در نهایت رژیم صهیونیستی را وادار کرد تا با حماس وارد مذاکره شود. اما اکنون از ناحیه خانواده اسرائیلی هایی که در غزه اسیر هستند فشاری به رژیم صهیونیستی وارد نمی شود و از سوی دیگر مقامات اسرائیلی هم به منظور تحقق اهدافی خاص بر این سخن اصرار می ورزند که سربازان و افسران اسرائیلی که در تجاوز سال 2014 به غزه به اسارت گرفته شده اند جان خود را از دست داده اند.
پافشاری مقامات اسرائیلی بر اینکه اسیران آنها جان خود را از دست داده اند و یا دست کم در مورد زنده بودن آنها قطعیتی وجود ندارد، در راستای رهایی یافتن از همان فشارهایی است که در ماجرای گلعاد شالیط برای مذاکره به آنها وارد می شد و درحال حاضر هم در این زمینه شرایط طبق خواسته نتانیاهو پیش رفته است.
نتانیاهو به خوبی می داند که اگر مشخص شود تعدادی از نیروهای اسرائیلی که توسط حماس به اسارت گرفته شده اند، هنوز زنده هستند، به سادگی نمی تواند نسبت به آن بی تفاوت عمل کند. ضمن اینکه از سوی رقیبان سیاسی اش هم با انتقادهای تندی مواجه خواهد شد.
در همین راستا، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در تلاش بوده است در جامعه دست راستی اسرائیل این ذهنیت را جا بیندازد که او دیگر حاضر نیست برای دریافت اجساد سربازان اسرائیلی، اسیران فلسطینی را آزاد کرده و نمی خواهد آنگونه که دولت ایهود اولمرت فریب خورد و سمیر قنطار را آزاد کرد او نیز دست به اقدامات مشابهی بزند.
با این اوصاف، نمی توان انتظار داشت که نتانیاهو بدون اینکه از سوی افکار عمومی “اسرائیل” تحت فشار باشد در جهت مبادله اسرا حرکتی انجام دهد و با حماس وارد مذاکره شود؛ چرا که او در مذاکرات به دنبال این بوده تا با کمترین هزینه سیاسی بیشترین دستاورد را برای خود داشته باشد، ضمن اینکه خواسته هایی که در حال حاضر از سوی یحیی السنوار مطرح شده فراتر از آن چیزی است که نتانیاهو انتظار دارد. براین اساس آنچه که از مقاومت فلسطین انتظار می رود این است برای آزادی اسیران خود باید شرایطی را فراهم کند که طرف اسرائیلی در داخل تحت فشار قرار گرفته و در نتیجه مجبور شود برای مبادله اسیران پای میز مذاکره بیاید.
