تبادل آتش بين نيروهاي مقاومت فلسطيني «حماس» و رژيم صهيونيستي به فرماندهي «نتانياهو» از پنجمين روز هم گذشت و همچنان ادامه دارد. و حماس بهصورت اصلي و عمده از پرتاب موشكها به سوي اسرائيل استفاده ميكند. رژيم صهيونيستي نيز بمباران هوايي غزه را با بهرهگيري از بمبافكنهاي پيشرفته آمريكايي ادامه ميدهد، اگرچه يگانهايي از نيروي زميني ارتش اسرائيل با تانكها در كناره مرز غزه آرايش حمله گرفتهاند و احتمال جنگ جديد تهاجمي از هوا و زمين به غزه در صدر خبرها قرار گرفته است. شوراي امنيت سازمان ملل براي آتشبس تشكيل جلسه داد كه در پايان اين جلسه، آمريكا (دولت بايدن) رأي مثبت 14 عضو اين شورا را متوقف كرد. و وزير خارجه بايدن در حاليكه از دولت رژيم صهيونيستي دفاع كرد، گفت: «نماينده ويژهاي به اسرائيل ميفرستيم تا براي اجراي آتشبس با «نتانياهو» گفتگو كند». از سوي ديگر، نماينده ويژه دبيركل سازمان ملل با «اسماعيل هنيه» دبيركل جنبش حماس، تلفني صحبت كرده است تا مگر زمينه آتشبس و توقف حملات نظامي را فراهم آورد. برخي احتمال حمله نيروي زميني ارتش اسرائيل به داخل غزه را ميدهند، اما منابع رسمي ارتش اسرائيل گفتهاند، فعلاً قصد ورود به «غزه» را ندارند و استفاده از يگانهاي توپخانهاي و تانكها را ادامه خواهند داد.
مجموعه عمليات نظامي دو طرف تا اينجا تخريبها و كشته شدن افراد عادي و بخصوص كودكان را در بر داشته است و اين شرايط به نظر اغلب ناظران سياسي، امكان ادامه يافتن ندارد. جنگ فراگير يا قبول آتشبس دو گزينه و انتخاب فوري در شرايط كنوني است كه هر دو طرف درگير احتمال آن را ميدهند. تجربه نشان ميدهد كه رژيم صهيونيستي هر بار كه دچار بحرانهاي حاد داخلي ميشود، اقدام نظامي عليه فلسطينيان و كشورهاي ديگر ميكند. اگرچه اينبار نيز برداشتها و آيندهنگري نزديك گوناگون است، اما ميتوان مجموعه آنها را به اختصار چنين شمارش كرد:
1ـ بعد از شكست ترامپ و اخراج او از واشنگتن، نتانياهو و خط صهيونيستهاي افراطي در نيويورك و همچنين در داخل اسرائيل ضربه خوردند. بايدن رئيس جمهوري جديد آمريكا، بهجاي ادامه سياست خاورميانهاي ترامپ، به صورت علني و با مخالفت با سياستهاي خاورميانهاي او در تثبيت نتانياهو و واگذاري كليد خاورميانه به او، چرخش سياستهاي آمريكا در خاورميانه را كليد زد. نتانياهو بعد از چهار انتخابات آراي لازم و حداكثري براي تشكيل دولت جديد را به دست نياورد و قادر به ائتلاف با ديگر احزاب نشد. وي كه بيش از داخل اسرائيل با نيويورك و سازمان «اِپك» و بخصوص با پمپئو وزير خارجه ترامپ و داماد صهيونيست ترامپ، (گشنر) و ديگر جريانهاي افراطي طرفداران ترامپ، هماهنگ و همراه بوده است، اكنون به قول معروف، با سياست فرار به جلو، بحران كنوني عليه حماس و نيروهاي مقاومت فلسطيني را كليد زده است. نتانياهو با خلق بحراني جديد براي نجات خود و احزاب افراطي صهيونيستي در اسرائيل، همان روش ترامپ را بعد از شكست در «به هم زدن بازي» به اجرا در آورده و وضع بغرنج امنيتي ـ نظامي جديدي را كليد زده است تا جايي كه اكنون فرايند تعيين نخست وزير و دولت جديد در اسرائيل با كنار زدن نتانياهو، متوقف شده است. رسانههاي اسرائيلي به نقل از «نفتالي بنت» گفتهاند: «من ديگر دنبال تشكيل دولت جديد براي بركناري نتانياهو نيستم»
نتانياهو ميداند براي نجات خود از شكست كامل به تشديد دو جريان افراطي نياز دارد: اول، شورش انتقامجويانه صهيونيستهاي افراطي در داخل اسرائيل عليه اعراب ساكن؛ مشابه آنچه كه در واشنگتن روي داد يعني شورش نژادپرستان افراطي تا افراد و احزاب چپ يا راست ميانه را كنار بزند. دوم، قدرت نمايي عليه همه دشمنان خارجي و مخالفان داخلي براي تثبيت رهبري بلامنازع خود در اسرائيل و در صحنه سياسي بينالمللي. به عبارت ديگر، نتانياهو اكنون كپي جريان خشن اعتراضي ترامپ بعد از شكست را با درنظرگرفتن شرايط ويژه و البته متفاوت داخلي و خارجي اسرائيل و جامعه آن به كار گرفته است. شعار همه عليه دشمن با رهبريت قدرتمند من! متمركز و واحد! كه شعار ترامپ نيز بود!
2ـ درگيري نظامي حماس و دولت صهيونيستي و كليد زدن آن به صورت انفجاري از سوي نتانياهو، به صورت مستقيم، تقابل با سياست خارجي «بايدن» بخصوص در حوزه خاورميانه و نيز درباره ايران و نشست «وين» درباره پرونده انرژي هستهاي جمهوري اسلامي ايران خوانده شده است و شاهد آن، نامه گروهي از نمايندگان و سناتورهاي كنگره آمريكا كه از لابي اسرائيل حمايت ميكنند با «بايدن» رئيسجمهور، آمريكا براي توقف حضور و ادامه گفتگو در نشست «وين» به بهانه حمايت ايران از «حماس» جنبش مقاومت فلسطيني است كه خبر آن به صورت علني انتشار و در صدر اخبار بينالمللي در حمايت از «نتانياهو» قرار گرفت و تحليل و تفسير شد.
3ـ پيشبيني پايان دوران سياستهاي افراطي نتانياهو و بخصوص سردي روابط او با بايدن، يكي از عواملي ديده شد كه نزديكي روابط دولتهاي عربي با تهران را به جريان انداخته است و البته نزديكسازي نگاه سياسي آنها به مساله فلسطين و خطر بحرانآفريني رژيم صهيونيستي خوانده شد. نتانياهو ميخواهد تا شروع شكلگيري معادلات و اقدامهاي متفاوت و جديد سياسي را با شوك قدرت نظامي و جابجايي تضادها، متوقف سازد.
4ـ اسرائيل در درون دچار مشكلات متعدد به ويژه در زمينه اجتماعي است. كليدزدن دور جديد از تقابل نظامي با فلسطينيان خطر قدرتنمايي صهيونيستهاي افراطي در درون اسرائيل را تشديد كرده است؛ بخصوص كه آژير اين خطر در ترورها و بروز خشونتهاي قومي ـ افراطي در چند روز گذشته شنيده شده و بسياري را نگران كرده است.
5ـ پيشبيني اغلب محافل سياسي، توقف درگيريهاست، اگرچه برخي نسبت به بروز جنگي ديگر در غزه هشدار ميدهند.
به نظر ميرسد آمريكا، روسيه و اتحاديه اروپا در كنار آنها سازمان ملل، تلاش براي اعلام آتشبس دوطرف و توقف درگيريهاي نظامي ـ تخريبي را شدت دهند.
دولتهاي عربي و اسلامي به جاي هرگونه اقدام عملي، فعلاً به صدور اطلاعيه محكوميت و درخواست «خويشتنداري» بسنده كردهاند و اين خود «آزمون» هشداردهندهاي براي همه جوامع و كشورهاي مسلمان است. نتانياهو در تفكر و اقدام بسيار به «شارون جنايتكار» نخستوزير گذشته اسرائيل و از افراطيون حزب ليكود شباهت دارد كه اگر متوقف نشود، خاورميانه به سوي جنگي جديد كشيده خواهد شد، جنگي كه آينده سراسر منطقه را مخدوش و نامعلوم خواهد كرد.
منبع : اطلاعات ، ابواالقاسم قاسم زاده ، 25/02/1400