پس از آن که اشغالگران صهیونیست در روزهای ابتدایی ماه رمضان نسبت به ایجاد محدودیتهای عبور و مرور و نصب موانع فلزی در باب العامود که یکی از ورودیهای منتهی به بخش قدیمی شهر قدس و مسجد و الاقصی است اقدام کردند سراسر فلسطین در کرانه باختری و اراضی ۱۹۴۸ شاهد یک قیام مردمی فراگیر شد که نشانههای آن از نیمه آوریل ۲۰۲۱ قابل مشاهده بود. این قیام پس از آن شدت گرفت که شهرک نشینان افراطی برای تجاوز به حریم مسجد الاقصی در 10 می به مناسبت جشنهای سالگرد اشغال قدس شرقی برنامه ریزی کرده و همزمان مقامات رژیم صهیونیستی تلاش فراوانی برای اجرای طرح تخلیه اجباری خانوادههای فلسطینی از منازلشان در محله شیخ جراح قدس شرقی و اعطای منازل آنان به شهرک نشینان انجام دادند. گستره این قیام با تهاجم سربازان اسرائیلی به مسجد الاقصی و ضرب و شتم نمازگزاران در این مکان مقدس توسعه بیشتری یافته و مقاومت فلسطین در نوار غزه در واکنش به وحشیگری سربازان اسرائیلی در مسجد الاقصی حملات موشکی خود به منظور دفاع از قدس و مسجد الاقصی را آغاز کرد. ارتش رژیم صهیونیستی نیز در پاسخ این اقدام نوارغزه تجاوز نظامی گستردهای علیه این منطقه انجام داد.
زمینههای قیام قدس
اشغالگران صهیونیست از زمان اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ دائماً در حال تلاش برای یهودی سازی شهر قدس بودهاند و اشغال محلههای فلسطینی در غرب این شهر مانند القطمون، الطالبية و البقعة و اخراج ساکنان آن از منازلشان و همچنین روستاهای فلسطینی که پس از اخراج اهالی آن به شهر قدس ملحق شدهاند مانند عين كارم، المالحة و لفتا در راستای همین سیاست یهودی سازی انجام شده است. اسرائیلیها با وضع مجموعهای از قوانین ضمن تصاحب املاک فلسطینیان از بازگشت آنان به زمینهای خود جلوگیری مینمایند که مهمترین این قوانین قانون «املاک غایبین» است که در مارس ۱۹۵۰ به تصویب مقامات صهیونیست رسید. پس از جنگ 6 روزه در سال ۱۹۶۷ اشغالگران قدس شرقی را به قدس غربی ملحق کردند و یهودیان بر اساس قوانین تملک املاک و مستغلات توانستند منازل و اراضی متعلق به فلسطینیان را تصاحب کنند. و روند ایجاد یک کمربند شهرکی که بدنه اصلی آن را ۱۲ شهرک در اطراف شهر قدس تشکیل میدهد آغاز شد. علاوه بر آن شهرک های کوچک نیز در محلههای عربی قدس شرقی احداث گردید و برای یهودی سازی مشخصههای جغرافیایی، جمعیتی و معماری شهر قدس نیز در دستور کار قرار دادند. اوج پروژه استعماری صهیونیستها در ژوئیه ۱۹۸۰ در جریان تصویب قانونی به نام «قانون اساسی اورشلیم – قدس پایتخت اسرائیل» در کنست اسرائیل بود که در آن قدس شرقی و غربی به صورتی یکپارچه و متحد پایتخت اسرائیل اعلام شد و بر همین اساس هم اکنون ساختمان نخست وزیری، کنست و دادگاه عالی اسرائیل در این شهر واقع شده است.
با وجود آنکه شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامه ۴۷۸ در آگوست ۱۹۸۳ و همچنین مخالفت مجمع عمومی این سازمان و اعلام آن در قطعنامه 15/36 در اکتبر ۱۹۸۱ با قانون این مصوب کنست مخالفت کرده و آن را غیر قانونی و در تعارض با قوانین بین المللی اعلام کرد اما مقامات رژیم صهیونیستی اجرای این پروژه استعماری شهرک سازی در قدس را متوقف نکردند و پس از آن برخی سیاستها را برای ترسیم مرزهای جدید این شهر در دستور کار قرار دادند. بر اساس این سیاستها قدس شرقی با یک رشته شهرکهای یهودی محاصره میشد که این شهر را از لحاظ جغرافیایی از کرانه باختری جدا میکرد. البته در این سیاستها همزمان ارتباط بخش شرقی و بخش غربی این شهر برای تکمیل روند یهودی سازی آن حفظ میشد. این روند تا جایی ادامه پیدا کرد که این شهرکها تا نیمه سال ۲۰۱۷ حدود ۳۵ درصد از مساحت قدس شرقی را به خود اختصاص دادند و در آن حدود ۲۲۰ هزار شهرک نشین زندگی میکردند و به این تعداد باید بیش از 441 هزار شهرک نشین کرانه باختری را نیز افزود. علاوه بر این تلاشها اشغالگران صهیونیست اقدام به ساخت دیوار نژادپرستانه در کرانه باختری کردند و با احداث آن بیش از ۱۴۰ هزار فلسطینی قدس از دسترسی به شهر خود محروم شدند علاوه بر این که اقتصاد این شهر نیز از اصلیترین منبع درآمد خود یعنی ارائه خدمات به روستاهای اطراف و دیگر شهرهای کرانه باختری محروم شد. همچنین بخش شرقی یکی از اصلیترین منابع درآمد خود که فروش سبزیجات و میوه به روستاهای شمال غرب قدس بود را از دست داد. از دیگر پیامدهای احداث این دیوار وارد آمدن خسارت به بخش گردشگری بود چرا که با تسلط صهیونیستها بر قدس غربی عملاً بخش گردشگری اسرائیل به بیشتر بازدید کنندگان از شهر قدس دسترسی داشته و در چنین شرایطی در واقع شهر قدس تنها به یکی از اماکن گردشگری در داخل اسرائیل تبدیل شده بود.
صهیونیستها همزمان با توسعه طرح استعماری خود در خارج از مرزهای این شهر توسعه طرحهای عمرانی فلسطینیان در شهر قدس را نیز محدود کردند. آنها برای تحقق این هدف را یک برنامه ریزی شهری را به عنوان مکانیسمی برای مصادره اراضی و پایان دادن به حضور فلسطینیان در شهر قدس جهت تحقق اکثریت جمعیتی یهودیان در دستور کار قرار دادند. در راستای همین سیاست اشغالگران صهیونیست تا پایان سال ۲۰۱۷ اقامت دائم بیش از ۱۴595 فلسطینی ساکن در محلههای عربی قدس که در قالب کارتهای شناسایی آبی رنگ به آنان اعطا شده بود را لغو کردند. در واقع اشغالگران این کارتهای شناسایی را به اهالی شهر قدس پس از اشغال آن اعطا کرده بودند که بر اساس آن به فلسطینیان قدس کمترین حد از شهروندی اعطا شد اما در عین حال اقامت دائم آنان در این شهر را تضمین میکند و مانند آن است که شهر قدس در داخل اسرائیل واقع شده و صاحبان این کارتها اقامت آن را دریافت کردهاند. البته اگر یک فلسطینی دارای اقامت دائم در قدس 3 سال پیاپی در این شهر حضور نداشته باشند اقامت دائم خود را از دست میدهد.
علاوه بر اجرای این سیاستهای استعماری در قدس احزاب راستگرای صهیونیستی در کنست از آگوست ۲۰۱۴ بر قانون گذاری برای اجرای طرح تقسیم زمانی و مکانی مسجد الاقصی متمرکز شدهاند و این به معنای تخصیص برخی مقاطع زمانی و برخی اماکن مشخص برای ورود مسلمانان به مسجد الاقصی و اختصاص بخشی دیگر به یهودیان اختصاص است. صهیونیستها در این طرح به دنبال تکرار تجربه مسجد ابراهیمی در شهر الخلیل هستند. همزمان با اقدام برای قانونمند ساختن این طرح حملات و تجاوزات برنامهریزی شده به مسجد الاقصی و محوطههای اطراف آن در سالهای اخیر افزایش یافته است مانند بستن دربهای مسجد به روی نمازگزاران و کارگزاران آن در اکتبر ۲۰۱۴ و تلاش برای نصب گیتهای الکترونیک بازرسی در ورودیهای مسجد در ژوئیه ۲۰۱۷. اشغالگران همچنین روند تبعید فلسطینیان از مسجد الاقصی و بازداشت آنان را افزایش داده به طوری که در سال ۲۰۲۰ حدود ۳۱۵ نفر از این مسجد تبعید شده و دیگر حق حضور در آن را ندارند و تعداد بازداشت شدگان در این مسجد در سال گذشته به حدود ۱۹۷۹ نفر رسید. اشغالگران معمولاً سیم بلندگوهای خارجی مسجد الاقصی را قطع کرده، کارمندان اداره اوقاف اسلامی شهر قدس را مورد تعرض قرار داده، قفل دربهای مسجد و تاسیسات آن را تخریب نموده و برای حمایت از ورود شهرک نشینان یهودی این مکان مقدس را مورد حمله قرار میدهند. بر اساس آمارهای ارائه شده در سال ۲۰۲۰ بیش از ۱۸526شهرک نشین صهیونیست به حریم این مکان مقدس تجاوز کردهاند.
دلایل قیام اخیر
با توجه به اینکه شهر قدس به لحاظ سیاسی، تاریخی و دینی دارای جایگاه نمادین نزد فلسطینیان است و همچنین به دلیل آن که در چارچوب توافقات اسلو قرار نداشته و خارج از حوزه نفوذ تشکیلات خودگردان است به عرصهای برای درگیری ساکنان فلسطینی این شهر و اشغالگران صهیونیست تبدیل شده و این درگیریها در بسیاری از موارد به انفجار خشم مردمی علیه تجاوزات برنامه ریزی شده اسرائیلیها در این شهر مقدس منتهی شده است. همچنین این شهر عاملی برای تحریک احساسات فلسطینیان در سالهای مبارزات آنان علیه اشغالگران بوده و در مقاطع مختلف به عنوان تهدیدی جدی برای آنان ظاهر شده است که از جمله این موارد میتوان به قیام مردمی علیه طرح حفر تونل در زیر مسجد الاقصی در سپتامبر ۱۹۹۶ و انتفاضه دوم یا انتفاضه الاقصی در سپتامبر ۲۰۰۰ اشاره کرد. این درگیریها در ۵ سال اخیر شدت یافته که نمونههای آن در قیام اکتبر ۲۰۱۵ مردم فلسطین که به قیام قدس نیز مشهور است و همچنین قیام مردمی علیه نصب گیتهای الکترونیک بازرسی در ورودیهای مسجد الاقصی در ژوئیه ۲۰۱۷ و خیزش مردمی در مسجد الاقصی در فوریه ۲۰۱۹ قابل مشاهده است.
با آغاز ماه رمضان ۲۰۲۱ تجاوزات اشغالگران صهیونیست در قدس و مسجد الاقصی با هدف اجرای طرح تقسیم مکانی و زمانی این مکان مقدس افزایش یافت. آنان برای اجرای این طرح اقداماتی چون نصب موانع فلزی برای جلوگیری از توقف فلسطینیان در میدان باب العامود، بازداشت جوانان و کودکان اهالی قدس در مسجد الاقصی، حمله به این مسجد و اخراج نمازگزاران از آن، جلوگیری از دسترسی افراد به کلیسای قیامت برای حضور در جشن شنبه مقدس در آوریل ۲۰۲۱ و حمایت از شهرک نشینان افراطی برای حضور در مسجد الاقصی انجام دادند. همزمان با اعمال این محدودیتها یکی از احکام دادگاه عالی اسرائیل که در سپتامبر ۲۰۲۰ صادر شده بود در 2 می ۲۰۲۱ اجرایی شد، بر اساس این حکم قاضی دادگاه عالی اسرائیل حکم اخراج 4 خانواده فلسطینی از محله قدس شرقی و تحویل خانههای آنان به شرکت شهرک سازی «نحلات شمعون» را صادر کرد. نحلات شمعون یکی از انجمنهای شهرک نشینان یهودی است که از ۴۰ خانواده یهودی مهاجر از جرجیای آمریکا تشکیل میشود و مدعی مالکیت سرزمینی با نام «کرم الجاعونی» هستند. در نوامبر ۲۰۰۸ نیز خانواده الکرد در معرض همین تعرض قرار گرفته و بخشی از منزل آنان در محله شیخ جراح تصاحب شد و این محله در آگوست سال ۲۰۰۹ نیز شاهد اخراج خانوادههای حنون و الغاوی از منازل خود بود.
انجمنهای شهرک سازی در منطقه قدیمی شهر قدس و دیگر مناطق آن به شکل برنامه ریزی شده برای انتقال ملکیت املاک عربی از جمله خانهها و زمینهای آنان برای اسکان شهرک نشینان افراطی در محله های عربی اقدام میکنند و این روند از حمایت مالی سخاوتمندانه ثروتمندان یهود در آمریکا و دیگر نقاط جهان بهرهمند بوده و وزارتخانههای اسرائیلی و شهرداری قدس نیز بر آن نظارت داشته و از آن حمایت میکنند.
ویژگی های قیام اخیر قدس
با وجود آنکه مبارزه فلسطینیان در قدس از زمان اشغال آن ادامه داشته اما قیام اخیر مردم فلسطین در قدس اشغالی دارای ویژگیهای خاصی است که مهمترین آنها عبارتند از:
1– ظهور مقاومت خودجوش مردمی در مبارزات مردم قدس و فقدان هرگونه اقدام حزبی یا گروهی سازماندهی شده. پس از حرکت خودجوش و غیر سازماندهی شده جوانان، مردم قدس در ۲۵ فوریه ۲۰۲۱ پلیس اسرائیل را مجبور کردند دو هفته پس از نصب موانع فلزی نصب شده در میدان باب العامود آنها را برچینند همچنان که مبارزه مردم قدس با مشارکت جوانان و دانشجویان اراضی اشغالی ۱۹۴۸ دادگاه عالی اسرائیل را در 9 می ۲۰۲۱ مجبور کرد تا اجرای حکم خود در خصوص اخراج خانوادههای فلسطینی از منازلشان در محله شیخ جراح را به تاخیر اندازند. این تصمیم به دادگاه عالی اسرائیل پس از درخواست افیخای مندلبلیت مشاور حقوقی دولت اسرائیل و در پی تظاهراتهای روزانهای اتخاذ شد که خواستار رهایی محله شیخ جراح از سیاستهای اخراج اجباری و پاکسازی نژادی ساکنان آن بودند. همچنین اهالی قدس با استفاده از تجربیات فراوان مبارزاتی خود در ۵ سال گذشته اشکال متنوعی از مقاومت مردمی علیه اشغالگران صهیونیست را ارائه کردند به نحوی که علاوه بر تظاهراتهای روزانه به طور قابل توجهی از ظرفیت شبکههای اجتماعی برای رساندن صدای خود به جهان و تشویق دیگر فلسطینیان برای رساندن خود به قدس و همچنین افزایش تاثیرگذاری تعدادی از افراد موثر بر شبکههای اجتماعی در سطح جهان از طریق نوشتن پیامهای مختلف و انتشار تصاویر و کلیپهای تصویری از جنایات اشغالگران در قدس استفاده کردند. همچنین در قیام اخیر قدس اشکال همراهی و همبستگی اجتماعی در قدس با اقامه نماز و شرکت در مراسمات افطاری دسته جمعی در ماه مبارک رمضان تقویت گردید. در این دور از درگیریها اهالی قدس با حضور فلسطینیان اراضی ۱۹۴۸ در شهر خود به خوبی تعامل کردند به ویژه هنگامی که اشغالگران صهیونیست از ورود نمازگزاران فلسطینی از اراضی ۱۹۴۸ به شهر قدس و پیاده شدن آنها از اتوبوسهای خود جلوگیری به عمل آوردند مردم قدس اتوبوسها و خودروهای آنان را به قدس منتقل کردند.
2– حماس در غزه تصمیم گرفت تا با تحولات قدس همراهی کرده و نوعی بازدارندگی برای فلسطینیان این شهر علیه اقدامات اشغالگران ایجاد نماید، به ویژه آنکه عرصه بین المللی پس از انتقال سفارت آمریکا به قدس دچار نوعی بی توجهی به این شهر شده و مقامات رسمی فلسطینی نیز از انجام هرگونه اقدامی عاجز بودند. علاوه بر آنکه در شرایط فقدان هرگونه چارچوب ملی فراگیر برای تجمیع نیروهای فلسطینی جنبش حماس به تنهایی برای دفاع از قدس تصمیمگیری نمود. گروههای مقاومت در غزه با آغاز عملیات «شمشیر قدس» با قیام مردم قدس همراهی کرده و در جریان این عملیات تواناییهای نظامی خود در ساخت موشکهای داخلی که از قابلیتهای لازم برای عبور از سامانه گنبد آهنین اسرائیل و هدف قرار دادن مناطق مختلف در اراضی اشغالی برخوردار بود را به نمایش گذاشت. پس از گذشت یک هفته از آغاز عملیات «شمشیر قدس» گروههای مقاومت بیش از ۳000 موشک به سمت اسرائیل شلیک کردند یعنی هر روز حدود ۵۰۰ موشک از غزه به سمت اسرائیل شلیک شد. علاوه بر حجم آتش مقاومت، بهبود کیفیت موشکها و میزان بُرد آنها نیز قابل توجه بود به ویژه در خصوص موشک a۱۲۰ که گروههای مقاومت آن را در ۱۰ می به سمت قدس اشغالی شلیک کردند و دارای سر جنگی با قابلیت انفجار بالا و بُرد ۱۲۰ کیلومتر است. همچنین موشک عیاش ۲۵۰ نیز توسط گروههای مقاومت به فرودگاه بین المللی رامون در 13 می شلیک شد که بُرد آن به ۲۲۰ کیلومتر میرسد، این دوربُردترین موشکی فلسطینی است که از آغاز نبردهای موشکی گروههای مقاومت از سال ۲۰۰۱ تاکنون به سمت اسرائیل شلیک شده است. نکته دیگر آن است که گروههای مقاومت در درگیری اخیر برخی حملات خود علیه اشغالگران را با استفاده از پهپادهای ساخت داخل با نام «شهاب» انجام دادند، این پهپادها که برای اولین بار مورد استفاده قرار کرفت مراکز اسرائیلی از جمله سکوی گازی آنها در سواحل شمالی غزه را هدف قرار داد. لازم است یادآور شویم که این موشکها در شرایط محاصره شدیدی ساخته شده است که نوار غزه از سال ۲۰۰۷ با آن مواجه است. اما در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی در چهارچوب تلاش برای ترساندن و مغلوب کردن فلسطینیان غزه تجاوزات خود علیه غیر نظامیان فلسطینی را به شدت افزایش داد به طوری که در هفته اول درگیریهای اخیر بیش از ۲۰۰ غیر نظامی فلسطینی در غزه به شهادت رسیدند که در میان آنها ۵۸ کودک ۳۴ زن وجود داشته و منجر به آوارگی و بی خانمان شدن ۳۴ هزار فلسطینی در نوار غزه شد. همچنین ارتش رژیم صهیونیستی در حملات خود نسبت به تخریب زیرساختهای غزه نیز اقدام کرد به طوری که در هفته اول درگیری ۹۰ ساختمان بزرگ و اساسی در غزه هدف قرار گرفت که در میان آنها ۶ برج مسکونی به چشم می خورد که 3 مورد از آنها به صورت کامل ویران شد. علاوه بر آن صهیونیستها در حملات خود تصفیه خانههای آب، نیروگاههای تولید برق، مراکز پشتیبانی از اینترنت و سیستم فاضلاب غزه را نیز بمباران کرد. اگر هدف مقاومت از این درگیریها اعلام همراهی غزه با مردم فلسطین و ایجاد عنصر بازدارندگی در معادلات قدس بود به طوری که اهالی این شهر احساس تنهایی در برابر اشغالگران نکنند اما در مقابل واکنش ویرانگر و همه جانبه اسرائیل با این هدف انجام شد که غزه را از تکرار هر گونه تلاش این چنینی برای ایجاد بازدارندگی منع کند و قدس را به عنوان یک پرونده ویژه برای اسرائیل رها کند. همچنین واکنش اسرائیل با هدف تخریب زیرساختهایی انجام شد که گروههای مقاومت توانسته بودند با استفاده از آنها این حجم فراوان از موشک را تولید نمایند.
3– تجاوزات رژیم صهیونیستی علیه مسجد الاقصی و محله شیخ جراح قدس و نوار غزه عامل و انگیزه اصلی برای مشارکت گسترده فلسطینیان اراضی ۱۹۴۸ در قیام مردمی اخیر بود. خشونت شهرک نشینان یهودی افراطی در حوادث اخیر که با حمایت پلیس اسرائیل صورت پذیرفت و شهادت موسی حسونه در شهر اللد در جریان تیراندازی یک یهودی افراطی به سوی وی در ۱۰ می یکی از جلوههای این خشونت بود آتش انتفاضه در تمام شهرهای اراضی اشغالی ۱۹۴۸ را شعلهور ساخت به ویژه در شهرهایی که فلسطینیان و یهودیان هم اکنون به صورت مشترک در آنها زندگی میکنند. تظاهرات گسترده در شهرها و مناطق عربی آغاز شد و در آنها پرچمهای فلسطین برافراشته گردید و تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه محکوم شد. پس از گسترش اعتراضات در شهرها و روستاهای اراضی ۱۹۴۸ بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ۱۲ می حالت فوق العاده در شهر اللد اعلام کرد و یعقوب شبتای بازرس کل پلیس اسرائیل به ارتش اجازه داد برای کمک به پلیس جهت توقف تظاهرات وارد شهرهای اراضی ۱۹۴۸ شود. همین مسئله باعث افزایش انگیزه شهرک نشینان افراطی برای افزایش خشونتهای خود علیه فلسطینیان شد به طوری که خانهها، خیابانها، مراکز تجاری و دانشگاههای فلسطینیان مورد حملات آنان واقع شد. خشونتها در عکا، یافا، حیفا و اللد شدت بیشتری داشت به طوری که پلیس اسرائیل و از 9 می بیش از ۷۰۰ فلسطینی را بازداشت کرد و به سوی معترضان فلسطینی گلولههای پلاستیکی شلیک و گازهای اشک آور پرتاب نمود. این قیام مردمی بر مخالفت فلسطینیان اراضی ۱۹۴۸ با جدایی از هموطنان خود در کرانه باختری و نوار غزه و ارتباط خواستههای آنان به حقوق قومی و مدنی برای دفاع از مساله فلسطین تاکید کرد.
4– کرانه باختری پس از شدت گرفتن قیام مردمی در ۹ می شاهد تظاهراتی محدود بود که توسط جوانان این منطقه و بدون هیچ گونه وابستگی به نیروها و گروههای فلسطینی برگزار شد و پس از آن گروههای دیگری از جمله جنبش فتح به آن پیوستند. اما این تظاهرات پس از برگزاری نماز جمعه ۱۴ می شدت و گسترش زیادی یافته و تمام شهرهای کرانه باختری از جمله الخلیل، رام الله، البیره، بیت لحم، سلفیت، قلقیلیه، طولکرم، اریحا و نابلس را در برگرفت که منجر به شهادت ۱۱ فلسطینی و مجروحی دهها نفر دیگر شد. تعداد شهدا تا ۱۶ می به ۲۱ نفر افزایش یافت که در میان آنها کودکان نیز بودند. این تحولات به معنای افزایش حضور نظامیان اسرائیل برای جلوگیری از مشارکت کرانه باختری در قیام مردمی بود چرا که آنها نگران تبدیل شدن این قیام به انتفاضهای جدید مانند آنچه در سال ۲۰۰۰ اتفاق افتاد بودند. با وجود تلاش برخی گروههای فلسطینی برای دعوت به مشارکت و بسیج عمومی در تمام مناطق فلسطین از جمله کرانه باختری اما همچنان نسل جوان این منطقه بر خودجوش بودن و غیر محدود بودن این قیام به چارچوبهای سیاسی تاکید کردند به ویژه آنکه بخش مهمی از آنها نسبت به عملکرد تشکیلات خودگردان و گروههای فلسطینی احساس ناامیدی میکردند، این رویگردانی جوانان فلسطینی از گروههای فلسطینی دلایل متعددی داشت که آخرین آنها به تعویق افتادن انتخابات فلسطین توسط ابومازن رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین بود که بر اساس برنامه ریزیها قرار بود در ۲۹ آوریل سال جاری برگزار شود.
شکی نیست که قیام کرانه باختری دارای برخی ویژگیهای انتفاضه فراگیر است که میتواند از ادامه اجرای سیاستهای اشغالگران صهیونیستی پس از آتش بس با نوار غزه جلوگیری کند، چنانچه میتواند پس از ایستادگی افسانهای غزه از هرگونه عقبنشینی نیزجلوگیری نماید. تبدیل شدن قیام مردمی به یک انتفاضه فراگیر در صورتی ممکن است که تشکیلات خودگردان اراده سیاسی داشته باشد و باید به این درک برسند که گزینه دیگری در برابر آنان وجود ندارد.
نتیجه
تلاشهای دیپلماتیک فراوانی در سطح منطقهای و بین المللی برای توقف تجاوز رژیم صهیونیستی علیه غزه و محدود کردن اقدامات آنان علیه فلسطینیان قدس صورت پذیرفت اما این تلاشها همچنان با مخالفتها و سازش ناپذیریهای اسرائیل مواجه است که این مسئله از جهتی به تمایل نتانیاهو برای دستیابی به پیروزی در برابر افکار عمومی اسرائیل باز میگردد چرا که گروههای مقاومت 6 میلیون اسرائیلی را در تیررس موشکهای خود قرار داده و فلسطینیان نیز با اتحاد خود به مقابله با سیاستهای تجزیه طلبانه و یهودی سازی اسرائیل پرداختند. از سوی دیگر نتانیاهو تلاش میکند فرصتهای یائیر لاپید رئیس حزب «آینده آنجاست» که در ۵ می مکلف به تشکیل کابینه جدید اسرائیل شد را از بین ببرد. صرف نظر از مسیری که این درگیریها در آینده طی خواهند کرد چه از جهت تشدید تجاوزات اسرائیل و یا رسیدن به توافقی برای آتش بس از طریق میانجی گرهای منطقهای و بین المللی، تمام گروههای فلسطینی باید برای پایان دادن به اشغالگری بر اساس اصل واکنش تمرکز نمایند و بر یک استراتژی متحد مبارزاتی که شامل تمام اشکال اقدام مبارزاتی در داخل و خارج از مرزهای فلسطین میشود توافق نمایند. اتخاذ این استراتژی به جای تمرکز بر تشکیلات خودگردان خدمت بزرگی به پروژه پایان دادن به اشغالگری مینماید و این هدف بدون وجود یک چارچوب ملی جامع محقق نمیشود.
منبع: مرکز عربی مطالعات