حال که لهیب آتش جنگ برای مدتی فروکاسته است نویسنده با اتخاض روشی تحلیلی سعی در تبین بازندگان و برندگان این جنگ دارد تا بلکه بتوان از دومینوی پیچیده شرایط بیشتر فهمید و تصویری با رزولوشن بالا کسب کرد.
پس از صدور دستور مبنی بر تخلیه شهرک شیخ جراح از ساکنان عرب فلسطینی و توهین به سومین مکان مقدس مسلمانان، قدس شریف و تعرض به نمازگزاران، رژیم صهیونستی به سرکردگی نتانیاهو دست به قماری زد که فقط وجه تاکتیکی امر را پیش بینی می کرد و عملا تصویری واضح از عواقب ماجرا را نمی دید. با شعله ور شدن حس هویت فلسطینی حماس (جنبش مقاومت اسلامی) نه تنها از جانب غزه بلکه در حمایت از قدس و فلسطینیان وارد جنگ با اسرائیل شد. حال که لهیب آتش جنگ برای مدتی فروکاسته است نویسنده با اتخاض روشی تحلیلی سعی در تبین بازندگان و برندگان این جنگ دارد تا بلکه بتوان از دومینوی پیچیده شرایط بیشتر فهمید و تصویری با رزولوشن بالا کسب کرد.
برندگان:
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر فعلی اسرائیل با اتهامات متعددی از قبیل فساد، سوءاستفاده از قدرت و تقلب روبه رو است. همینطور از مشروعیت نسبتا پایینی در میان اسرائیلی ها برخوردار است بطوریکه هر از چند گاهی در شهرهای بزرگ اسرائیل تظاهراتی وسیع علیه او شکل می گیرد و نهایتا اینکه آینده سیاسی شخص نتانیاهو بشدت تاریک شده است. در جنگ اخیر نخست وزیر اسرائیل از هر لفاظی که امکانش را داشت بهره برد تا از این فرصت نهایت استفاده را ببرد و خود را به عنوان حامی اصلی اسرائیلی ها و پرچمدار مبارزه با به گفته خودشان، تروریست ها نشان دهد تا بلکه بتواند برای خود روزنه امیدی بسازد. گرچه سایه بسیار تاریکی بر آینده سیاسی نتانیاهو افتاده است که به عقیده این نویسنده فایده و مزیت این جنگ تنها همانند یک مسکن کوتاه مدت خواهد بود و فقط برای نتانیاهو زمان بیشتری فراهم خواهد آورد.
در سال های اخیر ترکیه با استفاده از دکترین عمق استراتژیک احمد داوود اغلو که بر قدرت نرم و حل بحران های منطقه ای رویای ایجاد هژمون عثمانی نوین را در سر می پروراند و از هر فرصتی برای پیش رفتن در این برنامه راه استفاده کرده است برای این مدعا می توان به ماجرای اخیر توهین مجله شارلی ابدو به پیامبر اسلام (ص) که به دنبال آن محکومیت قاطع ترکیه و همینطور جبهه گیری سخت اردوغان علیه ایمانوئل ماکرون که از آن مجله حمایت کرده بود اشاره کرد تا جایی که از عبارت بیمار روانی برای توصیف مکرون استفاده کرد. در جنگ اخیر نیز آقای اردوغان با حمایت قاطع از فلسطینیان و غزه و همینطور محکوم کردن شدید اقدامات اسرائیل در پیش زمینه سکوت مرگبار شیوخ خلیج فارس و استفاده از شکاف میان ایران و کشورهای منطقه و جهان از این فرصت برای نشان دادن نقش رهبری ترکیه به سرکردگی شخص اردوغان در مسائل اسلامی و همچنین رهبری مسلمانان جهان نهایت استفاده را برد.
اما مهمترین بازیگر این ماجرا که از قضا بزرگترین پیروز این جنگ بود می توان نام حماس را بر زبان برد. به تعبیری این جنبش توانست در چند مولفه به پیروزی های کم نظیری دست یابد. این جنبش توانست با قدرتنمایی در جنگ اخیر بارقه امیدی بر دل نه تنها فلسطینیان بلکه مسلمانان و آزادمنشان جهان بتاباند که عملا مشروعیت و حمایت از این جنبش را به صورت درخشانی فزونی داد. مولفه دوم برای نشان دادن موفقیت این جنبش می توان به احیای معنا و مفهوم هویت در خاکستر مدفون شده فلسطینی اشاره کرد که سال هاست اسرائیل سعی در تضعیف و حتی نابودی آن دارد. برای تبین سومین مولفه پیروزی این جنبش به صحبت های رئیس سابق موساد، آقای دیوید میدان، در شبکه ۱۱ تلویزیونی اسرائیل می توان رجوع کرد که گفته بود «چاره ای جز دستیابی به تفاهم با حماس نیست و توسل به زور و قدرت بی فایده است چرا که پس از ۱۵ سال محاصره حماس نه تنها تسلیم نشده بلکه تقویت یافته و این حقیقت تلخ ماجراست». بیان این چنین اظهار نظرهایی از این چنین افراد رده بالایی نشان دهنده این حقیقت است که حماس به درستی کلمه توانسته پیام نهایی این جنگ را به اسرائیل مخابره کند که هر کنشی واکنشی خواهد داشت و این واکنش تقویت یافته تر و گسترده تر خواهد بود و این همان برگ طلایی برنده این جنگ است.
در جایگاه چهارم و نهایی برندگان جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. پس از صبر استراتژیک ایران به دنبال هدف قرار گرفتن مواضع تحت نظر خود در سوریه و اقدامات تروریستی اسرائیل در ترور دانشمند هسته ای ایران و خرابکاری در نطنز، در جنگ ۱۱روزه اخیر با موشک هایی با نام قاسم که از غزه به اسرائیل شلیک می شدند توانست پیام تهران را به تل آویو مخابره کند که ما از آنچه شما فکر می کنید نزدیکتر با سطح قدرتمندمندی بیشتر هستیم. گرچه ایران نقشی در شروع جنگ نداشته است اما زمان پایان آن بشدت تابع فناوری و تکنولوژی موشکی به کار رفته در موشک های حماس بود. برای اثبات این مدعا از مسئول عالی رتبه ارتش اسرائیل که نخواسته نامش فاش شود در مصاحبه خود با شبکه الجزیره می توان وام گرفت که گفته بود «در نبرد اخیر ما از برد، دقت و نهایتا حجم موشک های شلیک شده به اسرائیل که بالغ بر بیش از ۴ هزار موشک بودند بشدت شوکه شدیم والبته می دانیم که همه این ها به ایران برمی گردد.»
بازندگان:
در ابتدای به ساکن بزرگترین بازنده این نبرد خود رژیم صهونیستی است که می توان به چند دلیل اشاره کرد. اول اینکه طرح ادغام سازی اعراب فلسطینی با اسرائیلی ها یا به عبارتی برنامه حذف تدریجی هویت فلسطینی شکست خورد چرا که زبانه های آتش این جنگ در مناطقی از قبیل عسقلان اشدود، بئر السبع و دیگر شهرهای اسرائیل زبانه کشید و جوانانی عرب فلسطینی که خود زاده و تربیت یافته اسرائیل هستند بار دیگر همانند پدرانشان سنگ بر دست گرفته و ندای نه به احتلال سرداند. محکومیت گسترده اقدامات اسرائیل علیه غزه از جانب ملل جهان بر دلیل دوم این مدعاست تا جایی که نیویورک تایمز در ۳۰ اردیبهشت نوشت که اعتراضات جدید علیه اسرائیل به صورت آنلاین، جهانی و بسیار گسترده است و در نهایت دلیل نهایی شکست رژیم صهیونیسیتی آشکار شدن و شکسته شدن بت توخالی قدرت اسرائیل است و نشان داد کشوری که این گونه از درون سست بنیان است تکیه برآن به مثابه تکیه بر باد است. همین مسئله بازنده دیگر این ماجرا را نمایان می سازد.
کشورهای سودان، مغرب، بحرین و امارات که طی توافق ابراهیم با این رژیم جنایتکار دست به سازش زدند در جایگاه دوم بازندگان قرار دارند به عبارتی این کشورها که انتظار تحول خاورمیانه را از این توافق داشتند در نهایت امر متوجه شدند این توافق نیز نه تنها توانایی حل مسئله فلسطین را ندارد بلکه اسرائیل را شریک غیرقابل اعتمادی یافتند و برعکس چیزهایی که گفته می شد این توافق در حالت حداکثری خود در حد یک توافق دوجانبه می بود که در جهت منافع عمومی عمل می کرد. حال سنگینی کفه باخت امارات متحده عربی بیش از همه است که نه جنگنده های f35 نصیبش شد و نه توانست برای فلسطین چاره گشا باشد در حالیکه محبوبیت و مشروعیت آل زاید در میان مسلمانان و خصوصا اعراب به دلیل پیشگام بودن در امر سازش بشدت مورد فرسایش و اصطکاک قرار گرفته است.
در جایگاه سوم و چهارم این بازندگان به ترتیب شخص آقای جو بایدن، رئیس جمهوری آمریکا و اتحادیه اروپا جای دارند. بایدن با آنکه تقلای بسیاری کرد که از مشغول ساختن سیاست خارجه خود بر این مسئله بپرهیزد اما در نهایت امر نشان داد او هم مانند بسیاری از سیاستمداران امریکایی نانش را در تنور لابی قدرتمند صهیونیستی برشته می کند. به عبارتی همان راه شکست خورده اسلافش را در این زمینه در پیش گرفت و همینطور با شناختن تنها حق اسرائیل به دفاع از خود عملا مجوز کشتن اهالی غزه را امضا کرد. در ادامه باید گفت که آمریکای بایدن از صدور بیانیه شورای امنیت و همچنین طرح فرانسه در شورای امنیت مخالفت کرد که برخلاف اصول چندجانبه گرایی شعار انتخاباتی بایدن بود. می توان گفت ایالات متحد بایدن برخلاف میلش وارد صحنه ای از سیاست شد که خود می داند در حال حاظر نمی توان برای آن هیچ راه حلی یافت و عملا وارد میدان بی مخرج شد. همچنین شخص آقای بایدن به خاطر حمایت یکجانبه از اسرائیل شمار قابل توجهی از آرای انتخاباتی پیش روی خود را از دست داده است که باتوجه به شرایط درونی حال حاضر ایالات متحده آمریکا بشدت تاثیرگذار خواهند بود. و اما اتحادیه اروپا که خود داعیه حقوق بشری و حمایت از حقوق انسان ها را دارد در نبرد اخیر بدون هیچ توجهی از جنایات اسرائیل در غزه گذشتند تا نشان دهند نفوذ لابی صهیونیستی درون این کشورها چقدر عمیق و تاثیرگذار است. این اتحادیه حتی نتوانست به محکومیت صریح و رسمی اعمال اسرائیل دست بزند و جالب آنکه با حمایت از حق دفاع اسرائیل در برابر حملات درباره وضع فیجع غزه سکوت کردند. برای نشان دادن وضع بحرانی غزه به سخنان آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد اشاره می کنم که گفته بود «اگر جهنمی بر زمین وجود دارد آن زندگی کودکان غزه است». با همه این اوصاف در کشور اروپایی مشهور به کشور آزادی ها تظاهرات در حمایت از غزه و فلسطین منع و بایکوت می شود و در دیگر کشور اروپایی که بر محمل خود انبوهی از سازمان های بین المللی را داراست پرچم این رژیم جنایتکار را در کنار پرچم دولتی بر بام ساختمان آن دولت به اهتزاز در می آورد تا اینگونه حرف آخر را همان اول زند. در نهایت می توان گفت که هم ایالات متحده و هم اتحادیه اروپا به جز انفعال و سکوت در قبال کشتار کودکان و زنان بیگناه فلسطینی خصوصا غزه توسط اسرائیل در این زمینه کاری نکردند تا بیش از پیش مشروعیت آنها فرسایش یابد و حقیقت وجودیشان عیان شود.
نهایتا این نبرد پس از ۱۱ روز جنگ در روز جمعه ۳۱ اریبهشت ماه ساعت ۲ بامداد با میانجیگری مصری ها و اعلام آتش بس یک طرفه از جانب اسرائیل پرونده آن برای مدت نامعلومی با به شهادت رسیدن ۲۷۴ فلسطینی بیش از ۶۰ کودک و کشته شدن ۱۲ اسرائیلی بسته شود و در نهایت همانگونه که روزنامه اسرائیلی هارتص نوشت «جنگ غزه بی فرجام ترین جنگ در تاریخ اسرائیل است» شاهد آن هستیم که آتش دوباره به زیر خاکستر بازگردیده است.
منبع : دیپلماسی ایرانی ، 12/03/1400