با گذشت بیش از 50 سال از به آتش کشیدن مسجد الاقصی همچنان این شعلهی رو به افزایش حاکی از رابطه مردم قدس و مسجد الاقصی است. هنوز دود رواقهای مقدس این مسجد که پیامبران و صحابه رسول خدا در آن اقامه نماز کردهاند افق را پوشانده و باعث میشود مردم قدس چون دستبندی دائماً حریم مسجد الاقصی را احاطه نموده و از آن دفاع کنند. از زمانی که یک صهیونیست کینه توز تصمیم گرفت سومین حرم دارای قداست در دلهای مسلمانان را به آتش بکشد عشق به این مسجد در دلها و اشتیاق به آن در قلوب نمازگزاران و مجاوران مسجد الاقصی مبارک و خادمانی که در اطراف این مکان مقدس و درختان زیتون رفیع آن افزون شده است.
جایگاه مسجد الاقصی در دلهای مسلمانان با طنین اسرا و معراج افزایش یافته است، روزی که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم در سفری که چارچوبهای زمانی و مکانی و افقهای ابدیت را در نوردید و پنجرهای دیگر میان آسمان و زمین گشود از مکه مکرمه به مسجد الاقصی سیر نموده و از آنجا به آسمان عروج کرد تا دین و ارزشها و آموزههای ایمانی را دریافت نماید.
در حالی که صدای بالهای برّاق در سفر به ابدیت شریف لحظات زمان و اعماق هستی را شکافت و مسجد الاقصی در دلهای مسلمانان اوج گرفت عهدنامه عمر بن خطاب عاملی شد تا قداستی دیگر بر روحانیت و درخشش اسلامی این مکان مقدس بیافزاید چرا که مسجد الاقصی جایگاه پیامبران، محل عروج محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم، میدانگاه لشگریان خدا و منزلگاه اولیای خود و فقرا بوده است.
مسجد الاقصی مهمترین مکانی بوده است که هزاران نفر از حجاج مسلمان پس از اتمام مناسک حج در مکه به آن وارد میشدند، علاوه بر آنکه بوسهگاه هزاران نفر از علما و زهاد در زمانهای مختلف بوده است که در اطراف آن سکنی گزیده و به آغوش سرشار از علم و ایمان آن پناهنده شدند.
آتش سوزی در مسجد الاقصی
21 آگوست سال 1969 آتش از جنوب شرقی مسجد الاقصی زبانه کشید و بخشهای مهمی از این مکان مقدس طعمه حریق شد که از جمله آنها سقف، فرشها و تزئینات بی مانند و تمام قرآنها و اثاثیه موجود در مسجد بود.
آتش همچنین محراب و منبر تاریخی این مسجد که دارای پشتوانهای صدها ساله از قداست و افتخار بود را سوزاند، منبری تاریخی که توسط سلطان نور الدین زنکی ساخته شد تا تنها پس از آزادی مسجد الاقصی از دست صلیبیها در این مکان مقدس قرار داده شود و در نهایت صلاح الدین ایوبی پس از فتح این شهر منبر را به این مکان مقدس منتقل کرد.
عواملی که مسجد الاقصی را به آتش کشیدند کم نبودند چرا که از آغاز تاسیس رژیم صهیونیستی در سال 1948 و اشغال کرانه باختری در سال 1967 اسرائیلیها تلاش زیادی برای یهودی سازی این شهر مقدس و ایجاد تغییر در نمادهای مسجد الاقصی انجام دادند. اما آتش سوزی در این مکان مقدس توسط یک گردشگر مسیحی صهیونیست از کشور استرالیا به نام دنیس مایکل روهان اتفاق افتاد.
آتش بیش از 20 ساعت در مسجد الاقصی زبانه میکشید و مردم قدس با ابزارهای ابتدایی برای خاموش کردن آتش اقدام کردند چرا که اشغالگران آب مسجد جامع القبلی و اطراف آن را قطع نموده و در اعزام خودروهای آتش نشانی تا حدی کُندی به خرج دادند که در این جنایت مشارکت کردند. در جریان تحقیقات به عمل آمده در مورد این حادثه مشخص شد ماده اشتعال زایی که مسجد الاقصی را به آتش کشید از داخل و خارج مسجد جامع القبلی به این مکان مقدس ریخته شده است.
اشغالگران مانند همیشه حقایق را انکار کرده و مقامات تل آویو در ابتدا این حادثه را ناشی از اتصال جریان برق اعلام کردند اما چندی بعد و پس از فراهم شدن ادله فراوان اعتراف کردند دنیس مایکل روهان عامل این حادثه بوده است. اشغالگران تاکید کردند که وی فردی است که بیماریهای روانی داشته و دچار روان گسیختگی شده و دیوانه است. مقامات صهیونیست روهان را محاکمه کرده چندی بعد با دیوانه خواندن روهان، وی را آزاد کردند در حالی که مسجد الاقصی را به آتش کشیده و میراث صدها ساله آن که حاکی از خدمات مسلمانان به این مکان شریف بود را نابود کرده بود.
دنیس مایکل روهان کیست؟
روهان – متولد سال 1947 در استرالیا – از پیروان یکی از شاخههای مسیحیت بوده از آموزههای یکی از کلیساهای انجلیکان که به نام «پروردگار جهانیان» شناخته میشده تبعیت میکرده است. روهان کاری جز چیدن پشم گوسفندان شهر خود و انجام عبادات و مناسک مسیحی و مطالعه مجله «حقیقت روشن» که توسط کلیسای پروردگار جهانیان منتشر میشده نداشته است.
از آن جهت که روهان یکی از افراد فعال در نزاعات مسیحایی بوده به بازگشت مسیح اعتقاد داشته که شرط آن بازگشت بنی اسرائیل به سرزمین و ساخت هیکل سوم است.
جنگ 1967 و شکست عربها در جنگ با رژیم صهیونیستی آرزوها و کینههای دینی روهان را تقویت کرد و او را از مرحله انتظار برای ظهور مسیح به این ادعا کشانده شد که از سوی پروردگار برای نقش آفرینی برای بازگشت مسیح مبعوث شده است.
روهان در همان سالی که مسجد الاقصی به آتش کشیده شد (1969) در حالی که 28 سال داشت وارد فلسطین شد و به یکی از کیبوتسهای کشاورزی در نزدیکی شهرک نتانیا پیوست. وی در آنجا به آموختن زبان عبری پرداخته و آرزوهای خود را بیان کرد و در گفتگو با دوستانش تاکید داشت که از سوی پروردگار ماموریت مهمی به وی واگذار شده است.
روهان برای ارتکاب جنایت خود در مسجد الاقصی روز 20 ژوئن 1969 وارد شهر قدس شد. روهان که حدود یک ماه پیش از اجرای این عملیات وارد قدس شد اتاقی در هتل ریولی در خیابان صلاح الدین ایوبی که در برابر باب الساهره بود اجاره کرده و در اتاق شماره 107 سکنی گزید.
روهان بیشتر وقت خود را در لابی هتل و محوطههای اطراف مسجد الاقصی میگذراند و با این ادعا که یک گردشگر است و دوست دارد عکسهای زیادی از مسجد الاقصی بگیرد خود را به نمازگزاران و دیگر بازدید کنندگان از این مکان مقدس نزدیک میکرد.
در روز 11 آگوست سال 1969 روهان اولین تلاش خود برای به آتش کشیدن مسجد الاقصی را انجام داد. روهان از درختان مسجد الاقصی که نشان از صدها سال شرافت و قداست این مکان است بالا رفته اما آتش به گونه دلخواه روهان روشن نشد. سپس روهان برای یک آتش سوزی گستردهتر برنامه ریزی کرد به طوری که آتش سوزی از منبر چوبی صلاح الدین که مملو از عطر فتح و شهادت بود آغاز شود، اقدامی دردناک و جنایتی فجیع که صورت پذیرفت و عامل آن مجازات نشد.
روهان بار دیگر در 21 آگوست سال 1969 از باب الاسباط و در ساعات اولیه صبح وارد مسجد الاقصی شد. وی پس از سلام و احوالپرسی با برخی خادمان و بازدید کنندگان مسجد الاقصی وارد صحن شریف مسجد شد که هیچکس در آن حضور نداشت. روهان لباس خود که آغشته به بنزین بود را روی منبر صلاح الدین گذاشت و شروع به ریختن بنزین بر روی فرش مسجد نمود و آن را با آتش کینههای خود شعلهور ساخت. وی سپس با سرعت از مسجد خارج شد اما کیف خود را در اطراف گورستان نزدیک حرم جا میگذارد و با تاکسی به پایانه مرکزی شهر رفته و از آنجا با اتوبوس به تل آویو میرود. روهان از آنجا با اتوبوس دیگری به کیبوتس مشمار هشارون رفته و 2 روز بعد در آنجا بازداشت میشود.
روهان پس از بازداشت در دادگاهی که زیاد طول نمیکشد حاضر شده و گفتههای وی با اظهارات شاهدان عینی مطابقت داشت. اما هیئت منصفه دادگاه تنها با استناد به این ادعا که روهان دارای بیماری روانی است و از مشکلات روان گسیختگی که نوعی جنون است رنج میبرد و با نام «جنون بدبینی» شناخته میشود از وی دفاع کرد.
با پایان روند محاکمه دادگاه مجازاتی برای روهان در نظر نگرفته، وی را آزاد نموده و به مراجع ذیصلاح برای روان درمانی ارجاع داد. روهان در سال 1974 اجازه یافت تا به استرالیا بازگردد و در 6 اکتبر سال 1995 از دنیا رفت.
در این حادثه تنها مسجد الاقصی نبود که طعمه حریق شد بلکه قلوب میلیونها مسلمان در سراسر جهان آتش گرفت. این جنایت بسیار بزرگتر از ترمیم مسجد الاقصی – که 20 سال به طول انجامید – بود، به خصوص لطمهای که به دلهای مسلمانان وارد کرد چرا که مسجد الاقصی را اولین قبله و سومین حرم خود و جایگاه عروج پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم میدانند که در جریان این جنایت در معرض آتش کینه صهیونیستها قرار گرفت.
خاطرات خادمان مسجد الاقصی
شیخ جوده الانصاری سرپرست مسجد الاقصی در سال 1969 تاکید میکند روهان بسیار در مسجد اقامه حضور داشت و در یکی از روزها با وجود آنکه وی نه نمازگزار بود و نه گردشگر به دلیل حضور بیش از حد در مسجد از این مکان اخراج شد. برخی اوقات خادمان نقل میکردند روهان را در اوقات نماز در مسجد الاقصی مشاهده کردهاند و یا آنکه از محدودههای تعیین شده برای گردشگران عبور میکرده است.
الانصاری تنها کسی نیست که حادثه آتش سوزی در قلب وی چنگال درد میکشد بلکه بر اساس شهادتها و اظهارات گوناگون ثبت شده که رسانهها هر ساله در سالگرد این حادثه منتشر میکنند هنوز این خاطره دردناک در حافظه 50 ساله مردم قدس باقی مانده است.
نادر اشتیه 86 ساله این حادثه را به یاد میآورد، وی تاکید میکند گویی دیروز این اتفاق رخ داده و کار خود را رها کرده و به سرعت به مسجد جامع القبلی که آن روز در آتش میسوخته رفته است.
اشتیه میگوید: مسجد جامع القبلی پس از نماز صبح تا ساعت 8 صبح بسته میشد و هیچ نماگزاری در آن حضور نداشت، ولی مایکل روهان توانست به بهانه علاقه شدید به عکس برداری وارد این مکان مقدس شده و منبر چوبی تاریخی صلاح الدین را به آتش بکشد، پس از آن آتش به سرعت در مسجد گسترش یافته و به سقف چوبی، پنجرهها، ستونهای مرمر و محراب زکریا در شرق مسجد رسید.
اشتیه در گفتگو با شبکه الجزیره گفت: آتش از صبح آغاز شده و تا مغرب آن روز طول کشید و بازسازی خسارتهای این حادثه تا کنون ادامه دارد، نه تنها بازسازی مسجد هنوز تمام نشده بلکه شراره این آتش همچنان در قلوب مسلمانان وجود دارد.
رودخانه اشک
اما عثمان حلبی اشکهای مردم قدس را یادآور میشود که بیشتر از آبی بود که برای خاموش کردن آتش مسجد الاقصی استفاده شد. وی در گفتگو با شبکه الجزیره میگوید: شاید بتوانم با جرأت بگویم که اشکهای روان از چشم مردم قدس در آن روز بیش از آبهایی بود که بر روی آتش مسجد الاقصی ریخته شد، روز سیاه و دردناکی بود که تا زنده هستم فراموش نمیکنم.
ناجح بکیرات مدیر املاک وقفی قدس و مسجد الاقصی که در زمان این حادثه 12 ساله بوده نقل میکند دستان بسیاری از مردم قدس به دلیل استفاده از ابزارهای ابتدایی برای مهار آتش سوخته است.
بکیرات به شبکه الجزیره میگوید: آن روز بسیار دردناک بود و دلهای فلسطینیان پیش از چشمان آنها گریست، هدف از ایجاد آتش سوزی در این مکان به آتش کشیدن حافظه و هویت اسلامی است چرا که منبر صلاح الدین ایوبی یکی از نمادهای آزادی است و برنامه ریزی برای آتش زدن آن به منزله به آتش کشیدن مجدد ایده آزادی قدس است.
خواب عمیق
گلدا مایر نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی پیش بینی میکرد روز بعد از حادثه آتش سوزی اسرائیل در آتش خشم عربی بسوزد. اسرائیل شب 21 آگوست سال 1969 را در وحشت و ناراحتی گذراند و بر اساس آنچه گلدا مایر نوشته صبح روز بعد آفتاب در میان «خواب عمیق» عربی طلوع کرد.
طرفهای عربی و بین المللی تنها به صدور بیانیههایی خجالت آور در محکومیت این اقدام بسنده کردند و روند بازسازی عملاً پس از آتش سوزی آغاز شده و این روند با قرار دادن منبری شبیه منبر صلاح الدین در مسجد در سال 2007 به پایان رسید.
در 52 امین سالگرد آتش سوزی مسجد الاقصی همچنان آتش در دلها زبانه میکشد و هنوز پروژههای حفاری زیر پایهها و ستونها مطهر مسجد الاقصی این مکان مقدس را در معرض خطراتی جدی قرار داده و حریم مقدس آن را هتک مینماید. مردم قدس نیز همچنان – مانند گذشته – با قلبهای خود که با عشق و ایمان و فداکاری میتپد از مسجد الاقصی دفاع میکنند.
منبع: الجزیره الوثائقیة