ناصر ابوشریف آزاده فلسطینی و نماینده جنبش جهاد اسلامی در ایران به بررسی نتایج فرار موفقیتآمیز 6 اسیر فلسطینی از طریق تونل از زندان امنیتی جلبوع و رابطه خود با برخی از این اسرا پرداخته است.
ابوشریف در گفتگو با مرکز اطلاع رسانی فلسطین به تشریح جزئیات این اقدام که قهرمانان آن اسیر زکریا زبیدی، مناضل انفیعات، محمد عارضه، یعقوب قدری، ایهم کممجی و محمود عارضه بودند، پرداخت.
ابوشریف سال 1966 در شهر طولکرم به دنیا آمد. رژیم صهیونیستی سال 1985 او را اسیر و به اتهام عضویت در جنبش جهاد اسلامی و دست داشتن در عملیاتهای ضداسرائیلی به 13 سال حبس محکوم کرد. او آن زمان دانشجوی سال دوم رشته فیزیک بود.
پس از پایان دوره محکومیتش آزاد و به مدت 3 سال به اردن تبعید شد. ابوشریف تحصیلات اولیه دانشگاهی را در دانشگاه الزرقا به پایان رساند و به مدت 3 سال در بازداشت خانگی بود سپس اردن او را به عراق تبعید کرد و آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته فقه و اصول فقه در دانشگاه اسلامی بغداد ادامه داد.
او تا سال 2006 در عراق ماند و پس از آن به عنوان یکی از اعضای دفتر سیاسی جهاد اسلامی به سوریه رفت. ابوشریف از سال 2008 تاکنون نماینده جنبش جهاد اسلامی در ایران است.
متن مصاحبه ابوشریف با مرکز اطلاع رسانی فلسطین به شرح زیر است:
1- به نظر میرسد برخی اسرای فلسطینی که اخیراً توانستند از زندان جلبوع فرار کنند در ایام اسارت با شما بودهاند، لطفاً توضیحاتی در مورد این قهرمانان و روحیات آنان برای مخاطبین ارائه نمایید یا اگر خاطراتی از آنها دارید بیان بفرمایید؟
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته، درود به همه شما و قهرمانان شجاع ما که خود را نجات دادند و درود به ملت قهرمان فلسطین.
بله همه آنها نزد فلسطینیان به جهاد و قهرمانی و همچنین اراده مستحکم و نقش آفرینی مبارزاتی شناخته میشوند. ولی من به شناخت یکی از آنها مفتخرم و ایشان محمود عارضه هستند که در سال 1992 بازداشت شد که در آن زمان 17 ساله بود. وی در سال 1994 به اتاق ما منتقل شد با یکدیگر ملاقات کردیم. عارضه از اعضای جنبش فتح بود اما به سرعت از ما تاثیر پذیرفت و بدون آنکه از فتح خارج شود طرفدار ما شد. هنگامی که در سال 1995 به النقب منتقل شدیم با من همراه بود و به طور کامل به جنبش جهاد اسلامی پیوست. در سال 1996 نام من و محمود در لیست اسرایی بود که قرار بود آزاد شوند و برای فراهم شدن مقدمات آزادی از یکدیگر جدا شدیم. در لحظات آخر اسم من از لیست اسرایی که باید آزاد میشدند حذف شد که سبب ناراحتی زیاد عارضه شد. ایشان در ابتدای سال 1996 آزاد شد.
عارضه به زندگی عادی خود بازگشت و در دانشگاه النجاح ثبت نام کرد اما پس از ثبت نام تصمیم گرفت از تحصیل در دانشگاه انصراف داده و گزینه جهاد و شهادت را انتخاب کند تا نام خود را در دنیا جاودانه سازد. عارضه به گروه شهید صالح پیوست که طی یک عملیات فرار خود را از زندان نجات داد. صالح به حدی از کرامت الهی رسید که در یک عملیات ترور به شهادت رسید. محمود فعالیت جهادی خود را در ژوئن 1996 ادامه داده تا اینکه در پایان همان سال مجدداً بازداشت شد. اما ایشان فعالیت جهادی، فکری و تربیتی خود را در داخل زندانهای صهیونیستی نیز ادامه داد.
این گونه افراد جوانانی هستند که خود را وقف خداوند متعال کردهاند، عمرشان را در راه خدا صرف نمودند چرا که بیشتر زندگی خود را در راه جهاد و اسارت بودهاند.
خود را برای بازگشت به زندگی عادی دنیایی نجات نمیدهند، ما میدانیم و آنان بیشتر از ما میدانند که بعد رها شدن از زندان به دلیل حضور اشغالگران و حامیان آنها زندگی واقعی در انتظار این اسرا نیست، آنان خود را از زندان رهانیدند تا یک بار دیگر روح مقاومت و جهاد را در ملت فلسطین بدمند.
آنان از زندان فرار کردند تا به رژیم صهیونیستی توهین کرده و بی آبرویی نظامی، امنیتی و روانی آنان در جریان نبرد شمشیر قدس را تکمیل کنند.
2- با توجه به استحکام و حفاظت بالای زندانهای اسرائیلی برخی اعتقاد دارند فرار این اسرا چیزی شبیه به معجزه یا فیلمهای هالیوودی بوده است، خواهش میکنم این پروتکلهای حفاظتی را برای ما تشریح نمایید و اینکه این اسرا چگونه توانستهاند از آنها عبور کنند؟
من تنها میتوانم بگویم که این لطف خداوند متعال بوده است. در این خصوص ما شاهد پیروزی اراده، ایمان، صبر و توکل بر خدا در برابر عقل و منطق هستیم. وقتی شما در برابر خود یک لایهای از بتن مسلح شده با آهن و بعد از آن یک لایه دیگر از این نوع دارید که با ابزارهای ابتدایی قابل حفاری نیست، هنگامی که حجم خاکهایی که باید خارج کنید را محاسبه مینمایید در حالی که همه چیز تحت نظر و مراقبتهای شدید نگهبانان و حسگرهای الکترونیکی و دوربینهایی است که تمام زوایا را زیر نظر دارد، علاوه بر جاسوسان داخلی و انجام حفاری که باید با لوازمی چون میخ و قاشق و سیم انجام شود، عقل و منطق مغلوب شده و میگوید چنین چیزی هرگز امکان پذیر نیست. اما در برابر اراده و عزم و صبر و توکل و ایمان مجاهدان ما چنین اقدامی انجام شدنی است چنانچه در این عملیات قهرمانانه و عملیات فرار از زندان بیت لید در آگوست سال 1996 شاهد بودیم، عملیاتی که در یکی از اتاقهای جنبش جهاد اسلامی انجام شد و افراد آن توانستند فرار کنند … این یک فیلم هالیوودی است اما تفاوت آن این است که به مونتاژ و افزودن مسائل مختلف جهت بهبود فیلم نیازی ندارد.
3- این عملیات قهرمانانه اولین و آخرین عملیات فرار از زندان نبود، آیا شما در زمان اسارت خود تجربه این چنینی داشتهاید و می توانید آن را برای ما بازگو کنید؟
بله عملیاتهای زیادی برای فرار از زندان انجام شده است که از جمله آنها عملیات مشهور ماه می سال 1987 است که 6 نفر از اسرای فلسطینی وابسته به جنبش جهاد اسلامی توانستند با بریدن میلههای حمام زندان فرار کنند. پس از آن نیز عملیاتهای قهرمانانه دیگری نیز انجام شد که آخرین آنها عملیات الشجاعیه در ماه اکتبر سال 1987بود، عملیاتی که تاریخی برای انتفاضه اول محسوب میشود چنانچه زئیف شیو و یهود میعاری در کتاب انتفاضه خود به آن اشاره کردهاند.
شهید صالح طحاینه توانست خود را به جای شهید نعمان طحاینه جا زده و به جای وی به زندان النقب برود. صالح در آنجا نیز توانست خود را به جای شخص دیگری جا بزند که آن روز تاریخ آزادی وی بود و به این ترتیب در اواخر سال 1995 از زندان فرار کرد. صالح باقی عمر خود را بیرون از زندان سپری کرد تا نهایتاً در یک عملیات قهرمانانه در ژوئن سال 1996 به شهادت رسید.
عملیات فرار دیگری مشابه همین عملیات در زندان بیت لید در آگوست سال 1996 اتفاق افتاد. در این عملیات مجاهدان فلسطینی توانستند پس از حفر یک تونل به عمق 3 متر و طول 11 متر از زندان فرار کنند. در این عملیات بسیار پیچیده که با ابزارهای ابتدایی انجام شد 3 ماه به طول انجامید و مقدار زیادی خاک به روشی هوشمندانه و سخت جابجا شده بود.
4- عملیات فرار 6 اسیر فلسطینی از زندان اسرائیلی جلبوع را چگونه ارزیابی میکنید؟ پیامهای سیاسی و امنیتی این حادثه چیست؟
این حادثهای بزرگ بود که پیامدهایی در پیش خواهد داشت. از لحاظ رژیم صهیونیستی این یک شکست بزرگ برای نهادهای امنیتی صهیونیستی بود که به شکستهای پیشین آنها افزوده شد. این عملیات یک سیلی محکم و توهینی بزرگ به این رژیم در سطوح نظامی، امینتی، اطلاعاتی و روانی به شمار میرود.
این حادثه آنان را در تعامل با مردم فلسطین به مرز جنون خواهد رساند و به یک تقابل حتمی با رژیم صهیونیستی منتهی میشود که به طور همزمان در تمام عرصههای درگیری آغاز خواهد شد، در زندانهای اراضی اشغالی و همچنین عرصههای سیاسی و رسانهای.
5- این عملیات چه تاثیری بر مردم فلسطین، مقاومت و اسرا داشته است؟
پیامد این عملیات برای ملت فلسطین مانند دمیده شدن روحی دوباره در کالبد این ملت است که شادی فراوان و بی سابقهای برای آنان به ارمغان آورد و شاید به یک انتفاضه بزرگ تبدیل شود. سیاستهای جنایتکارانهای که رژیم صهیونیستی برای انتقام از حیثیت از دست رفته خود در این حادثه در پیش گرفته ملت ما را به سوی تقابل سوق خواهد داد. این اقدامات تاسف برانگیز در زندانهای اشغالگران آغاز شده چرا که زندانهای رژیم صهیونیستی شاهد حملاتی بی سابقه به اسرا، به ویژه اسرای جهاد اسلامی است که میبایست واکنشی گسترده و ویرانگر در زندانها به آن نشان داده شود و در خارج از زندانها در سراسر کرانه باختری، قدس و نوار غزه از آن حمایت گردد. همچنین نهادهای حقوق بشری مدافع حقوق اسرا نیز باید از بروز این گونه اقدامات جلوگیری نمایند.
با وجود نگرانی شدید از همکاریهای امنیتی با صهیونیستها که فاجعه، جنایت و خیانتی بزرگ به ملت فلسطینی است اما مقاومت به طور گسترده احیا خواهد شد و به عرصه وسیعتری نسبت به گذشته دست خواهد یافت.
لذا نیروهای مقاومت به ویژه جوانان انقلابی کرانه باختری را به حمایت از موفقیت 6 قهرمان فلسطینی که به آزادی دست یافتند دعوت میکنیم. جوانان انقلابی ما در تمام شهرها و روستاها و کوههای کرانه باختری از قدرت لازم برای شکست تمام توطئهها دشمن علیه اسرای ما در زندانها برخوردار هستند.
وحشت دشمن در همه جا مشهود است و میداند اقداماتی که انجام میدهد نوعی فرار رو به جلو است و درمانی برای این شکست اخیر خود محسوب نمیشود، این عملیات گامی استراتژیک برای به شکست کشاندن توطئههای دشمن علیه اسرای شجاع ما بود.
تلاش برای انتقام از اسرای جهاد اسلامی با پراکنده نمودن آنها در زندان و محرومیت از داشتن نماینده در نهادهای رسیدگی به بازداشتگاهها و زندانهای دشمن هرگز به آرام شدن دشمن و به نفع شرایط زندانها نخواهد بود بلکه این گونه اقدامات به آتشی تبدیل میشود که میتواند داخل و خارج زندانها را با تنش مواجه نماید.
مسئولیت محافظت از این پیروزی هم اکنون بر عهده جوانان انقلابی کرانه باختری است تا دشمن درک کند هر دستی که به سوی اسرا یا موفقیتهای آنان دراز میشود قادر است به آتشی تبدیل شود که دشمن را در خیابانهای کرانه باختری و ایست و بازرسیهای آنان بسوزاند.
شما در حمایت از مسجد الاقصی و دروازههای آن، حرم ابراهیمی، شیخ جراح، سلوان، خان الاحمر و کوههای نابلس موفق بودهاید. شما امروز باید در حمایت از اسرای خود در مجدو و عوفر و دیگر مناطق و زندانها نقش آفرینی کنید و اجازه ندهید دشمن حتی یک دقیقه از زندگی خود را در آسایش به سر برد. شما باید تلخی شکست را همه جا و نه فقط در جلبوع به آنان بچشانید..