تعریف یهود ستیزی
تعریف و وضع اصطلاح «یهود ستیزی» توسط ویلهلم مار «Wilhelm Marr» نویسنده آلمانی انجام شده که آن را در سال 1879 مطرح کرد. این اصطلاح در میان مناقشات به وجود آمده در آن زمان در خصوص ادغام اقلیتهای مختلف به ویژه یهودیان در جامعه آلمان و با توجه به ارتباط مبهم میان ادیان مسیحیت و یهودیت از مرحله هلنیستی تا امپراطوری روم مسیحی طرح گردید. این با وجود آن است که سامی گرایی – به عنوان یک نژاد – شامل اقوام دیگری غیر از یهودیان نیز میشود اما این اصطلاح به طور ویژه به «نفرت از یهود» اطلاق میشود. این رویکرد در قرون وسطی در کشورهای مسیحی افزایش یافته و تا اینکه به ماجرای معروف آلفرد دریفوس (Alfred Dreyfus) افسر یهودی فرانسوی در سال 1894 و پس از آن به دوره نازیها پیش از آغاز جنگ جهانی دوم کشیده شد.
هم اکنون آمریکا به همراه 30 کشور دیگر تعریفی روشمند از یهود ستیزی ارائه کردهاند که توسط مرکز نظارت بر نژاد پرستی و بیگانه هراسی اروپا در سال 2016 منتشر گردید. این کشورها در این اقدام خود به تعریف «ائتلاف بین المللی بزرگداشت سالگرد هولوکاست» (The International Holocaust Remembrance Alliance) استناد کردهاند. این تعریف از یهود ستیزی تاکید دارد «یهود ستیزی به معنای نگاهی ویژه به یهود است که نفرت از یهود و تمام مظاهر و نمادهای گفتاری و فیزیکی یهود ستیزی که متوجه یهودیان یا غیر یهودیان یا املاک آنان یا نهادهای جامعه یهودی و موسسات مذهبی آنان را میتوان از مشخصه اصلی آن دانست.»
اما این اصطلاح به ویژه در 3 دهه گذشته به حدی توسعه یافت که جدایی میان معنای اصلی آن با معانی ابعاد جدید آن که به طور پی در پی مورد استفاده قرار میگیرد به امری مشکل بدل گردیده است. کتابهای غربی زیادی به ویژه آمریکایی به خلط مبحث ایجاد شده میان یهود ستیزی و هر گونه نقد سیاسی – و احتمالاً انتقاد سیاسیون – به اسرائیل، نقد صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی، نقد یهودیت و یا حتی تصویب قطعنامههای بین المللی در سازمان ملل متحد در محکومیت سیاستهای اسرائیل اشاره کردهاند. در این کتابها این رویه نوعی خلط مبحث سیاسی توصیف شده که به طور گسترده در سیاست گذاریهای اسرائیل برای جلوگیری از افزایش تصویر منفی از اسرائیل در افکار عمومی بین المللی مورد استفاده قرار گرفته است.
شاید تصمیم کنگره آمریکا در سال 2008 در خصوص پناهندگان یهودی با هدف ارائه مفهومی سیال از پناهنده و ارتباط دادن آن به یهود ستیزی اتخاذ شد. این قانون آمریکایی تاکید دارد بر اساس تعریفات ارائه شده توسط سازمان ملل متحد یهودیان عرب به طور کلی تحت معضل پناهندگان قرار میگیرند و این با وجود آن است که بیشتر یهودیان به صورت داوطلبانه و نه اجباری مهاجرت کردهاند. هدف از تصویب چنین قانونی ارتباط دادن اموال یهودیان در کشورهای عربی به اموال عربها در فلسطین برای تبادل آنها است و در صورت مخالفت با چنین تعریفی طرف مخالفت کننده به یهود ستیزی متهم خواهد شد.
اما آنچه موج سوم یهود ستیزی نامیده میشود یا چنانچه برخی دیگر به آن یهود ستیزی جدید (New anti-Semitism) اطلاق میکنند بر موضع افکار عمومی عربی نسبت به سیاستهای اسرائیل تمرکز داشته و مواضع جریانهای سیاسی عربی در مخالفت با سیاستهای اسرائیلی را تجدید یهود ستیزی میداند و این علیرغم آن است که عربها خود از نژاد سامی هستند. این خلط مبحث عمدی میان یهود، صهیونیسم، اسرائیل و یهود ستیزی به روشنی در مناقشات مطرح شده در کنفرانسها و نوشتههای تحت نظارت گروههای فشار یهودی قابل مشاهده است مانند نوشتههای اروین کولتر (Irwin Cotler) عضو سابق پارلمان کانادا. این امر تا حدی پیش رفته است که برخی نهادهای فعال در عرصه حقوق بشر یا محیط زیست توسط وزارت خارجه آمریکا در ارتباط با مسائل یهود ستیزی بررسی شده و نسبت به قرار گرفتن نام نهادهایی مانند سازمان عفو بین الملل (Amnesty)، آکسفام (Oxfam) و کمیتههای نظارت بر حقوق بشر در لیست یهود ستیزی تاکید شده است. این باعث شده مرزهای مفهوم یهود ستیزی به منظور استفاده سیاسی از آن توسط اسرائیل و همپیمانان آن ابعادی نامحدود پیدا کند.
بهرهگیری اسرائیل از شعار یهود ستیزی
توجه ویژه اسرائیل به موضوع یهود ستیزی امری عادی محسوب نشده بلکه یکی از ابزارهای دیپلماسی اسرائیل به شمار میرود که میتوان آن را در محورهای ذیل مورد بررسی قرار داد:
1- استفاده از یهود ستیزی برای تشویق به مهاجرت به اسرائیل
بر اساس آمار و ارقام آژانس یهود – که مسئولیت هماهنگی امور یهودیان با دولت اسرائیل را بر عهده دارد – رابطه روشنی میان نسبت مهاجرت به اسرائیل و میزان «اقدامات خشونت آمیز یا غیر خشونت آمیز» وجود دارد که حاکی از رویکردهای یهود ستیزی است. برای نشان دادن این رابطه مثالی ارائه میشود که مورد اشاره آژانس یهود قرار گرفته مبنی بر آنکه از مجموع 9880 یهودی مهاجرت کرده از اروپای غربی به اسرائیل در سال 2015 حدود 8 هزار نفر آنها از کشور فرانسه بودهاند. منابع یهودی سال 2015 را بدترین سال در خصوص رشد رویکردهای یهود ستیزی به ویژه در فرانسه توصیف کردهاند که سومین تجمع بزرگ یهودیان جهان پس از اسرائیل و آمریکا به شمار میرود. پژوهشهای غربی نیز بر وجود رابطه روشن و مستقیم میان افزایش میانگین سطح تبلیغات یهود ستیزی و افزایش نسبت مهاجرت به اسرائیل تاکید میکنند. هنگامی که به بررسی اتفاقات سالهای 2000 تا 2021 پرداخته و متوسط تعداد حوادثی که ناشی از یهود ستیزی بوده را محاسبه کرده و با سالهایی که در آن تعداد مهاجرین به اسرائیل در بالاترین حد میانگینهای سالانه قرار دارد به نتایج ذکر شده در جدول ذیل دست مییابیم:
مقایسه میان سالهای افزایش یهود ستیزی و سالهای افزایش تعداد مهاجران یهودی به اسرائیل در دوره زمانی 2000 تا 2021:
سالهایی که در آن تعداد مهاجران یهودی به اسرائیل از متوسط تعداد مهاجران در سالهای یهود ستیزی از سال 2000 تا 2021 بیشتر بوده است |
سالهایی که در آن حوادث ناشی از یهود ستیزی از متوسط حوادث سال 2000 تا 2021 بیشتر بوده است |
2005-2007 |
2004 |
2012 |
2012 |
2014 |
2014 |
2015 |
2015 |
2018 |
2018 |
6 ماهه اول 2021 |
6 ماهه اول 20121 |
این جدول نشان میدهد میان سالهایی که محافل صهیونیستی به زعم خود شاهد افزایش پدیده یهود ستیزی بودهاند و سالهایی که در آن تعداد مهاجران یهودی به فلسطین اشغالی افزایش یافته انطباق شبه کاملی وجود داشته است.
کاملاً روشن است که اسرائیل برای جلوگیری و در نهایت پایان دادن به شکاف جمعیتی میان یهودیان و عربهای ساکن در فلسطین تاریخی تلاش میکند و در این مسیر راهی جز افزایش نرخ جمعیتی یهودیان این سرزمینها ندارد که هم اکنون نسبت یهودیان به عربها 1.9 درصد به 2.7 درصد است و برای تحقق این هدف باید مهاجرت یهودیان از جوامع سراسر جهان به اسرائیل را افزایش دهد. شاید ایجاد رعب و وحشت نسبت به یهود ستیزی رویکرد مهاجرت یهودیان به فلسطین را تقویت نماید.
برای ارائه تصویری روشنتر در این خصوص باید مهاجرتهای دوره معاصر را با مهاجرتهای پیش از تاسیس اسرائیل و کمی بعد از آن ارتباط داد. این تصویر بیانگر آن است که نهادهای امنیتی اسرائیل به ویژه موساد (Mossad) در ایجاد فضای نگرانی برای یهودیان در هر جای ممکن نقش آفرینی کردهاند تا در صورت فقدان ابزارهای وسوسه انگیز برای ترغیب آنان، آنها را به مهاجرت اجباری متمایل نمایند. در این خصوص کافی است به دو مسئله اشاره کنیم:
1- جوسازی و دامن زدن به یهود ستیزی از سوی اسرائیل برای تقویت این ایده که اسرائیل نماینده و مدافع یهودیان در سراسر جهان و نه تنها یهودیان ساکن در اسرائیل است. این اقدام نوعی زمینه سازی برای ارتباط دادن آنها به اسرائیل به عنوان گام اول است تا در مرحله بعد آنها را به سوی فلسطین سوق دهد و این مسئله جدا از موضوع (کشور) یهودی است که بنیامین نتانیاهو (Benjamin Netanyahu) برای تحکیم ایده آن تلاش میکند. این به معنای آن است که تحریک نمودن در موضوع یهود ستیزی برای تثبیت این ایده است که اسرائیل حامی یهودیان خارج از اسرائیل در برابر نژاد پرستی و حملات خشونت آمیز است و این یهودیان را به این فکر میاندازد که به عامل پشتیبان خود پناهنده شوند. لذا افزایش سطح یهود ستیزی مستقیماً به تقویت ارتباط یهودیان سراسر جهان و اسرائیل منتهی خواهد شد. بنابراین اسرائیل تنها (کشوری) در جهان خواهد بود که با وجود برخورداری از مرزهای جغرافیایی مشخص بر اساس قانون بازگشت مصوب سال 1950 و اعمال برخی تغییرات در سال 1970 در آن هیچ مرز جمعیتی برای شهروندان خود ترسیم نکرده است.
2- نقش آفرینی نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در انتقال یهودیان به فلسطین اشغالی. آنچه ماموریت ساختار اطلاعاتی اسرائیل در این عرصه را تسهیل کرد آشفته نمودن زندگی یهودیان در این جوامع از طریق تشویق غیر مستقیم یا انجام عملیاتهای مخفیانه یهود ستیزانه بود. سازمان اطلاعاتی موساد در پایگاه اینترنتی خود یکی از ماموریتهای این سازمان را انتقال یهودیان خارج به اسرائیل در شرایط نابسامان هر کدام از کشورهای دنیا ذکر کرده است. روزنامه هاآرتص در سال 2010 با انتشار مقالهای این ایده را اینگونه تشریح میکند:
نهادهای اطلاعاتی اسرائیل همواره خود را نه تنها مسئول حفاظت از امنیت شهروندان اسرائیلی میدانند بلکه تامین امنیت اقلیتهای یهودی در خارج اسرائیل را نیز وظیفه خود تلقی میکنند. میتوان ایده تشکیل «نهاد اطلاعاتی قوم یهود» را به «موساد لیالیفی بت» (Le’Aliyah Bet) از شاخههای فرعی هاگانا (Haganah) نسبت داد. این یک شاخه فرعی بود که مهاجران غیر قانونی یهودی را زیر نظر قیمومیت انگلیس جذب میکرد و کار خود را پس از تاسیس اسرائیل نیز ادامه داد تا جایی که در سال 1952 دو واحد به جای آن تعیین شدند. «بیتزار» (Bitzur) محرمانهترین واحد در سازمان موساد بود که وظیفه آن نظارت بر مهاجرت یهودیان از کشورهایی بود که زندگی آنان در آنجا در خطر قرار داشت. همچنین حمایت از اقلیتهای یهودی در تبعیدگاهها نیز دیگر ماموریت این واحد اطلاعاتی بوده است. اما واحد دیگر «نتیو» (Nativ) نام داشت که وظیفه آن تشویق به مهاجرت از اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی به اسرائیل بود. این واحد پس از نابودی پرده آهنین مسئولیت صدور ویزای مهاجرت و ایجاد مراکز فرهنگی و پیگیری هر گونه نماد یهود ستیزی برای استفاده سیاسی از آن را عهده دار شد.
ماموریت موساد سرمایه گذاری بر نابسامانیهای کشورها و ارتباط دادن آن به یهود ستیزی در خارج و استفاده سیاسی از آن بود که برخی از مثالهای آن در ذیل خواهد آمد:
1- مهاجرت گسترده از عراق (1950 تا 1951): جنبش صهیونیسم حملات گستردهای تا حد وارد کردن اتهام خیانت به رهبران یهودیان عراق انجام داد. در این زمینه خاخام ساسون خضوری (Sasson Kadoorie) مورد حملات شدیدی قرار گرفت چرا که وی به جریان همزیستی با عربها اعتقاد داشت. در جریان این تنش آفرینیها چندین انفجار در محلههای یهودی عراق اتفاق افتاد که هیچکس مسئولیت آنها را نپذیرفت. در اینجا این سوال مطرح میشود که حمله به رجال دینی یهود که به همزیستی با جوامع خود دعوت کرده را چگونه میتوان تفسیر کرد؟ همچنین وقوع انفجارهایی که هدف آن ایجاد نگرانی شدید برای یهودیان، جهت وادار کردن آنها برای یافتن عاملی که به فرار از چنین شرایطی کمک کند را چگونه میتوان توجیه کرد؟ این چیزی نیست جز آنکه منافع اسرائیل در استفاده سیاسی از یهود ستیزی برای افزایش جمعیت اسرائیل است.
مراجعه به ادبیات اسرائیل در خصوص نقش نهادهای اطلاعاتی آن یا سازمانهای یهودی مرتبط با سفارتهای اسرائیل یا احزاب صهیونیستی به طور روشن حاکی از آن است که اسرائیل اقدامات خشونت آمیز مخفیانهای علیه یهودیان انجام داده تا آنها را از طریق تقویت ایده یهود ستیزی به مهاجرت به اسرائیل وادار نماید. در این زمینه میتوان به اسناد ذیل اشاره کرد:
الف- گزارش سفارت انگلیس در بغداد در خصوص عملیاتهای انفجار در عراق از سال 1950 تا 1951 بیانگر آن است که این انفجارها توسط فعالان صهیونیست مدیریت شده تا از این طریق روند مهاجرت یهودیان از عراق را تسریع نموده و ثروتمندان یهودی که برای مهاجرت به اسرائیل مردد هستند را جذب کنند.
ب- پس از موج مهاجرت یهودیان در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دولت اسرائیل مشاهده کرد مهاجرت یهودیان از اروپای شرقی به دیگر کشورها به ویژه فرانسه و آمریکا و برخی کشورهای آمریکای لاتین افزایش پیدا کرده است. لذا اسرائیل از دولت آلمان خواست نسبت به عدم صدور ویزای مهاجرت برای یهودیان اقدام کرده تا آنها مجبور شوند به اسرائیل مهاجرت نمایند.
ج- اسرائیل از انتشار کتاب «هاگای اشید» (Haggai Eshed) تحت عنوان «چه کسی دستور داد؟» (Who Gave the Instructions) در سال 1960 جلوگیری کرد زیرا این کتاب حاوی اطلاعاتی در مورد عملیاتهای انجام شده توسط نهادهای اطلاعاتی اسرائیل برای مجبور کردن یهودیان به مهاجرت به اسرائیل بود.
د- این مسئله واضحی است که اسرائیل سازمانهای مخفی و ویژه – زیر نظر سفارتهای خود در خارج – ایجاد کرد تا برای ترغیب یهودیان به مهاجرت به اسرائیل به صورت داوطلبانه یا اجباری برنامه ریزی کند. سازمان «قلعه» (Fortress) از زیر مجموعهها سازمان موساد در سال 1967 تاسیس شده و همچنان فعال است و در زمینه مهاجرت یهودیان از کشورهای عربی فعالیت میکند. همچنانکه سازمان «نتیو» (Nativ) بر روی مهاجرت یهودیان از اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی تمرکز نموده و سازمانی دیگر به نام «بار» (Bar) از آن منشعب گردید که تحت پوشش هیئتهای دیپلماتیک فعالیت مینماید.
هـ- اتهامات یوهان گالتنگ (Johan Galtung) یکی از مشهورترین دانشمندان جامعه شناسی معاصر که بیشترین پیش بینیهای سیاسی مهم را داشته است. روزنامه هاآرتص در یکی از شمارههای خود به این اتهامات پرداخته که شامل ارتباط میان حملات سال 2011 نروژ که در آن دهها نفر کشته شدند با اسرائیل میشود. این دانشمند نروژی تاکید دارد که میان حملات انجام شده در این کشور و سازمانهای وابسته به دولت اسرائیل به ویژه موساد ارتباط تنگاتنگی وجود داشته است. گالتنگ همچنین به این مسئله اشاره دارد که یهودیان دارای 6 شرکت رسانهای بزرگ هستند که بر 96 درصد رسانههای جهان تسلط داشته و 70 درصد از اعضای هیئت علمی در 20 دانشگاه مهم آمریکا نیز یهودی هستند و این از جمله عواملی است که آنها میتوانند در بازی کردن با افکار عمومی داخلی و بین المللی در زمان وقوع حوادث و ارتباط دادن آنها به یهود ستیزی نقش آفرینی کنند.
و- با توجه به موضع حمایتی جرمی کوربن (Jeremy Corbyn) رئیس سابق حزب کارگر انگلیس از فلسطینیان عضویت وی در این حزب به دلیل یهود ستیزی لغو شد. کوربن در توصیف این اتفاق گفت: مسائل مطرح شده در خصوص حجم یهود ستیزی در حزب کارگر انگلیس به دلایل سیاسی بسیار مبالغه آمیز است. وی با اشاره به اسرائیل و برخی طرفهای دیگر تاکید کرد این مسائل توسط دشمنان ما در داخل و خارج از حزب مطرح میشوند.
2- نقش آفرینی سازمان جهانی یهودیان کشورهای عربی (World Organization of Jews from Arab Countries) در جریان فعالیتهای خود در سالهای 1975 تا 1999. مردخای بن پورات (Mordechai Ben-Porat) که به عنوان نماینده موساد در ایران فعالیت داشت نقش مهمی در این سازمان و اقدامات ویژه آن برای مهاجرت یهودیان کشورهای عربی داشته است. وی دکتر جاک بارنز (Jaques Barnes) یکی از رهبران این سازمان یهودی را مورد انتقاد قرار داده و تاکید کرد: تا به حال هیچکس از مسئلهای که ما آن را پیگیری میکنیم (یهودیان عرب) در حد بهره برداری از مسئله هولوکاست و یهود ستیزی استفاده نکرده است.
2- استفاده از یهود ستیزی برای تقویت حس ملیگرایی یهودی:
در بسیاری از موارد از تعبیر سامی برای تاکید بر هویت ملی یهود به ویژه توسط یهودیان غیر مذهبی استفاده میشود. یهودیان سکولار اروپا اقبال بیشتری به ایده «نژاد سامی» دارند چرا که مضامین ملی گرایانه را در برابر مضامین مذهبی قرار داده و آن را تقویت میکند و این مسئله به عدم برابری جایگاه محتوای ملی و مذهبی در منظومه فکری سکولارها باز میگردد. نظرسنجیهای انجام شده از افکار عمومی بین المللی به تصمیم سازان دولت اسرائیل نسبت به کاهش رویکرد دینی میان یهودیان خارج از اسرائیل هشدار میدهد. نتایج یکی از این نظرسنجیها حاکی از آن است که 38 درصد از یهودیان جهان خود را مذهبی میدانند اما در مقابل 54 درصد خود را غیر مذهبی معرفی کرده و 2 درصد نیز از عدم اعتقاد خود به مطلق دین خبر دادهاند. این نتایج در تعارض کامل با نسبت پایبندی به دین در اسرائیل است. لذا نخبگان حاکم بر اسرائیل احساس میکنند تعبیر یهود ستیزی پژواکی به مراتب قویتر از تعبیر یهودیت در میان یهودیان خارج دارد و از این جهت تمرکز ادبیات صهیونیسم بر تعبیر ملی گرایی در خارج بیش از تعبیرات مذهبی نسبت به گذشته افزایش یافته است. بنابراین یهودی غیر مذهبی قابلیت کمتری برای مهاجرت به یک کشوری مذهبی دارد اما یهودی ناسیونالیسیم یا ملی گرا هنگامی که دارای وابستگی به نژاد سامی باشد در این زمینه از قابلیت بیشتری برخوردار است.
پژوهشهای انجام شده در این زمینه بیانگر آن است که صهیونیسم از سامی گرایی در کشورهایی که توجهی به ریشه مذهبی فرد ندارند استفاده میکند در حالی که از یهودیت در کشورهایی استفاده میکند که میراث مذهبی برای آنان اهمیت دارد. بسیاری از پژوهشگران به ویژه پژوهش کنندگان غربی به این تناقض آشکار در ادبیات صهیونیسم پرداختهاند. صهیونیسم در مرحله بعد برای ایجاد ارتباط میان یهود ستیزی و صهیونیسم ستیزی رابطه برقرار میکند و از آنها به دو روی یک سکه تعبیر مینماید. به دنبال همین رویکرد برخی نویسندگان و سیاسیون کشورهای اروپایی که از صهیونیسم انتقاد کرده تحت تعقیب قرار گرفته و انتقادات آنان از صهیونیسم به عنوان شکلی از اشکال یهود ستیزی تلقی گردیده است.
3- استفاده از یهود ستیزی برای ایجاد بازدارندگی در برابر انتقاد از سیاستهای اسرائیل در جامعه بین الملل:
استفاده از یهود ستیزی در این زمینه را میتوان در جنبههای ذیل ملاحظه کرد:
1- اخطار نسبت به حمایت از فلسطینیان: سیاستهای اسرائیل در قبال فلسطینیان تاثیراتی منفی بر وجهه اسرائیل در افکار اروپاییان به طور خاص و افکار عمومی جهان به طور کلی دارد و همین مسئله موجب افزایش همدردی با فلسطینیان میشود که اسرائیل خطر این مسئله را درک کرده است. لذا اسرائیل با ارتباط دادن حملات انجام شده به یهودیان یا عبادتگاههای آنان به فلسطینیان و حامیان آنها از جمله گروههای حقوق بشری اروپایی و دیگر گروهها به ویژه جنبشهای اسلامی صرف نظر از ارائه ادله کافی برای این گونه ادعاها، در پی استفاده از یهود ستیزی است.
برای این ایده میتوان مثالهایی ذکر نمود که از جمله آنها افزایش تنش میان حامیان اسرائیل و فلسطینیان ساکن در آمریکا در جریان جنگ مقاومت غزه و ارتش اسرائیل در ماه می 2021 است. این مسئله باعث شد اتحادیه ضد افترا (Anti-Defamation League) – یک سازمان یهودی بین المللی که دفتر آن در نیویورک است – اعلام کند شاهد افزایش خطرناک و ریشهای جنایات نفرت آمیز ناشی از یهود ستیزی از آغاز این درگیری بوده است. جاناتان گرینبلات (Jonathan Greenblatt) مدیر اجرایی اتحادیه ضد افترا در بیانیهای اعلام کرد: ما در حال رصد اقدامات آزار دهنده، مخرب و خشونت آمیز و انجام سیلی از تجاوزات به حقوق یهودیان از طریق اینترنت هستیم که در سراسر جهان قابل مشاهده است. 5 گروه یهودی با ارسال نامهای به جو بایدن (Joe Biden) بر نگرانی خود نسبت به افزایش جنایات نفرت آمیز ناشی از یهود ستیزی در آمریکا در میان درگیری نظامی اسرائیل با مقاومت غزه ابراز نگرانی کردند. اقلیت یهودی آمریکا، اتحادیه ضد افترا، اتحادیه یهودیان آمریکای شمالی، هداسا (Hadassah) و اتحادیه انجمنهای یهودی ارتدوکس آمریکا جو بایدن را به استفاده از برنامههای خود برای محکومیت یهود ستیزی و اتخاذ برخی اقدامات برای مبارزه با این پدیده دعوت کردند. این گروههای یهودی در نامه خود همچنین تاکید کردند: نگران آن هستیم که رویه کنونی در این درگیری برای افزایش گفتمان یهود ستیزی و تشویق طرفهای تاثیر گذار خطرناک برای تقابل با یهود و جوامع یهودی مورد استفاده قرار گیرد، مسئلهای که پیامدهای بسیار بیشتری از آنچه در دو هفته گذشته در جریان جنگ اسرائیل و غزه شاهد آن بودهایم در پی خواهد داشت.
2- لازم است یادآور شویم که افزایش میزان پرداختن به یهود ستیزی مصادف با زمانی که است که تجاوز به حقوق فلسطینیان به طور گسترده افزایش مییابد. پژوهشهای انجام شده در این زمینه و گزارشات غربی این مسئله را تایید میکنند که به برخی از آنها اشاره میشود:
الف- در سال 1994 برای اولین بار برای مقابله با یهود ستیزی در آمریکا تبلیغات گستردهای انجام شد. این اتفاق پس از آن روی داد که یک یهودی آمریکایی در حرم ابراهیمی در الخلیل مرتکب جنایتی هولناک شد که در جریان آن حدود 130 فلسطینی کشته و مجروح شدند و جامعه آمریکا به آن واکنشی قاطعانه نشان داد. همین عکس العمل باعث احیای مجدد و گسترده موضوع یهود ستیزی برای تحت الشعاع قرار دادن جنایت علیه فلسطینیان شد.
ب- افزایش یکباره و چشم گیر حجم کمپینهای یهودی ستیزی در دسامبر سال 2000 همزمان با شدت یافتن انتفاضه فلسطین که همدردی بین المللی با ملت فلسطین را در پی داشت.
ج- ماه می سال 2021 شاهد موج جدیدی از یهودی ستیزی بود. این موج پس از آن پدید آمد که رسانهها تخریب گسترده خانههای فلسطینیان و بمباران خشونت آمیز غزه را به تصویر کشیدند. علاوه بر آنکه تصاویر هدف قرار دادن برجهای مسکونی که حتی دفاتر رسانهای نیز در آن قرار داشتند توسط رسانهها پخش شد و همین مسئله انتقاد نهادهای بین المللی مدنی و کمیتههای حقوق بشری نسبت به سیاستهای اسرائیل را به دنبال داشت.
4- تشویق یهودیان خارج برای ادامه حمایت مادی و معنوی از اسرائیل:
چنانچه پیش از این ذکر شد اسرائیل برای استفاده از اتفاقات یهود ستیزانه جهت تقویت روابط خود با یهودیان خارج به ویژه یهودیان آمریکا تلاش میکند. کاملاً روشن است که انتقادات یهودیان آمریکا از سیاستهای اسرائیل رو به افزایش است که اسرائیل نگاه مثبتی به آن ندارد اما یهود ستیزی میتواند یهودیان آمریکا را یکبار دیگر به سوی اسرائیل بازگرداند. آمار و ارقام رسمی آمریکایی اشاره به آن دارند که در دو هفته پیش از آغاز نبرد شمشیر قدس در ماه می سال جاری میلادی 127 حادثه که میتوان آنها را یهود ستیزانه توصیف کرد اتفاق افتاده است. اما این میزان در دو هفته درگیری مقاومت فلسطین و ارتش اسرائیل به 222 حادثه افزایش یافته است. پدیده مرتبط بودن افزایش حملات با درگیریهای نظامی میان فلسطین و اسرائیل امری است که در درگیریهای گذشته نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اما بر اساس ارقام ارائه شده توسط اتحادیه ضد افترای آمریکا این میزان در جریان نبرد شمشیر قدس افزایش بی سابقهای داشته است.
حتی این مسئله نیز قابل ملاحظه است که در زمانهایی که سازمانهای بین المللی دولتی و غیر دولتی بمبارانهای اسرائیل در نبرد شمشیر قدس را محکوم کردند هجمههای یهود ستیزانه در رابطهای مستقیم با این انتقادات افزایش پیدا کرده است. چنین شرایطی سبب شد سازمانهایی مانند عفو بین الملل با صدور بیانیههایی یهود ستیزی را محکوم نموده تا نوعی توازن با بیانیههای شدید اللحن در تایید فلسطینیان ایجاد شود.
نتیجه:
دیپلماسی رسانهای اسرائیل در موضوع یهود ستیزی بر پایههای ذیل استوار است:
1- مفهوم یهود ستیزی به هر گونه نقد سیاستهای اسرائیل در هر زمینهای در عرصههای روابط بین الملل تعمیم داده میشود.
2- هر گونه رویکرد انسان دوستانه در همراهی با فلسطینیان یا دعوت به رعایت حقوق آنان یهود ستیزی تلقی میشود.
3- ایجاد حالتی از نگرانی برای یهودیان خارج برای ترغیب آنان به مهاجرت به اسرائیل.
4- جلوگیری از بی تفاوتی و سستی نشان دادن یهودیان خارج نسبت به اسرائیل و تضمین ادامه حمایت مالی آنها از طریق تسهیل گشایش کانالهایی برای فعالیتهای سیاسی، اطلاعاتی و اقتصادی در کشورهایی که یهودیان در آنها حضور دارند.
5- اسرائیل از اغراق، صحنه سازی یا اقدامات خشونت آمیز به طور مستقیم یا غیر مستقیم استقبال کرده تا میان این حوادث و یهود ستیزی رابطه ایجاد نماید و از این طریق اهدافی که در بالا به آن اشاره شد را تحقق بخشد.
توصیه:
نهادهای حقوقی، مراکز پژوهشی عربی و فلسطینی و نیروهای مقاومت باید واقعیتهایی را مورد پیگیری و نظارت قرار دهند که ارتباط میان «دیپلماسی استفاده از یهود ستیزی» که اسرائیل آن را دنبال میکند و این واقعیتها را نشان میدهد و برای طرح عمومی نتایج به دست آمده در رسانههای مختلف و ارائه به هیئتهای دیپلماتیک و پژوهشگران به ویژه در کشورها و جوامع بیگانه تلاش کنند..
منبع: مرکز مطالعاتی الزیتونه