یائیر لاپید وزیر امورخارجه رژیم صهیونیستی در حالی سفر خود را به امریکا به پایان رساند که به زعم رسانه های صهیونیستی، هیچ دستآورد مشخصی در این سفر به همراه نداشته است.
سفر لاپید با فاصله اندکی از سفر نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی به امریکا انجام شده است. این درحالی است که آوی کوخاوی رئیس ستاد ارتش صهیونیستی هم در تیرماه سفری به امریکا داشته است. همچنین لوید آستین وزیر دفاع امریکا نیز اخیرا در سفری به اراضی اشغالی فلسطین دیدارهایی با مسئولین این رژیم داشته است. در همه این سفرها موضوع ایران به عنوان دستورکار اصلی مطرح بوده است. سوالی که مطرح است، این است که این حجم از سفرها و دیدارها در یک دوره زمانی کوتاه با چه هدف یا اهدافی صورت گرفته است؟ اساسا رژیم صهیونیستی در ارتباط با ایران چه مطالبه ای از امریکا دارد؟ و آیا در پیشبرد نظرات خود در دولت امریکا موفقیت هایی هم داشته است یا نه؟
واقعیت آن است که دولت امریکا برخلاف دوره دونالد ترامپ از تصمیمات عجولانه تا حدودی فاصله گرفته است و نسبت به تحولات منطقه ای تلاش دارد تا خود را از فشارهای رژیم صهیونیستی خارج کند. در دوره ترامپ با توجه به اینکه کوشنر داماد اسرائیلی ترامپ، به عنوان مشاور ارشد دولت فعالیت می کرد، احساس می شد که تصمیمات امریکا در ارتباط با تحولات غرب آسیا دستور العملش از تل آویو صادر می شد. اما با خروج ترامپ از کاخ سفید شاهد نوعی حرکت استقلال طلبانه در دولت امریکا هستیم که اولویت را امریکا قرار داده و بر این اساس تلاش می کند تا در مقابل فشارهای اسرائیل و حتی لابی های افراطی طرفدار اسرائیل مقاومت کند.
دولت امریکا به این نتیجه رسیده که تنها گزینه مقرون به نتیجه در برابر ایران گفتگو است. لذا تمام سیاست های خود در ارتباط با ایران را بر این مدار تعریف کرده است. موضوعی که از ایجاد تغییرات در وزارت امورخارجه و نیز تعیین رابرت مالی به عنوان مسئول پرونده ایران می توان مشاهده کرد. امریکا امیدوار است از طریق گفتگو با ایران به نوعی بن بست ها در پرونده هسته ای این کشور باز شود.
اما اسرائیل به شدت از این انتخاب امریکا نگران است و تلاش دارد به نوعی امریکا را وادار کند تا طرح دومی را هم در دستور کار خود در باره ایران قرار دهد. یعنی در کنار طرح A راهکار دیپلماتیک، طرح B یعنی گزینه سخت و به طور مشخص گزینه حمله نظامی مستیقیم و یا مشارکتی به ایران را هم تعریف کند و در این ارتباط به اسرائیل تعهد لازم را بدهد. موضوعی که تاکنون دولت امریکا از آن استقبال نکرده است.
سفرهای متعدد مسئولین رژیم صهیونیستی به امریکا نیز در همین ارتباط ارزیابی می شود. اما هنوز هیچ موضع مشخصی از امریکا در این ارتباط دیده نشده است.
نفتالی بنت در سفر خود به امریکا و دیدار با جو بایدن از طرح « هزاران چاقو» در ارتباط با ایران صحبت کرد. یعنی درگیر کردن ایران در پرونده های، افغانستان، آذربایجان،عراق، خلیج فارس و غیره و نهایتا در صورت لزوم حملات نظامی به تاسیسات حیاتی ایران. اما طرح با استقبال از سوی بایدن همراه نشد. هرچند بایدن از گزینه های دیگر نیز صحبت کرد اما این گزینه های دیگر تنها با هدف از سر واکردن فشارمطالبات رژیم صهیونیستی بود.
در دیدار اخیر لاپید از امریکا نتیجه همچنان برای صهیونیست ها مایوس کننده بود و حتی جوبایدن علیرغم همه تلاش لاپید برای دیدار با وی، از دیدار با وزیر خارجه اسرائیل که در آینده نزدیک قرار است جانشین بنت در سمت نخست وزیری بشود، خودداری کرد که این امر گویا این نکته است که بایدن و دولت وی تلاش دارند در سیاست های منطقه ای، خود را از فشار صهیونیست ها خارج کرده و مستقل عمل کنند.
با این همه به نظر می رسد صهیونیست ها همچنان به فشارهای خود بر دولت امریکا ادامه دهند تا به نوعی آن را وادار سازند تا طرح دومی را هم در کنار طرح اول قرار داده و همراستا پیگیری کنند ولی کارشناسان معتقدند این اتفاق بعید به نظر می رسد.
آنچه که در سفر اخیر لاپید به امریکا قابل توجه بود حضور وزیر امورخارجه امارات در دیدار لاپید و بیلنکن بود. موضوعی که نشان می دهد رژیم امارات در همکاری با اسرائیل به حدی جلو رفته است که می تواند به مثابه یک تهدید برای هر دولتی باشد که رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی شناسد. البته امارات هنوز وارد مرحله پراخت هزینه های سنگین این خیانت خود نشده است. مرحله ای که با توجه به روند تحولات زیاد دور نیست.
منبع : خبرگزاری قدس- ، 25/07/1400