سه شنبه 12/نوامبر/2024

فروپاشی از درون؛ حریدی ها چالش زنده رژیم صهیونیستی!

دوشنبه 4-جولای-2022

ترس از فروپاشی از درون در سال های اخیر برای صهیونیست ها جدی تر شده است. یکی از این چالش ها یهودیان تندرو که به اصطلاح حریدی خطاب می شوند، هستند.

شکاف اجتماعی، نزاع داخلی، عدم شکل گیری هویت و کلیدواژه‌هایی از این دست، به کرار از داخل رژیم صهیونیستی اعم از مسئولین، رسانه‌ها و یا محققان خارجی شنیده می‌شود. آخرین نمونه آن سخنان پرسروصدای نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود که حدود سه هفته قبل در سخنانی گفته بود: «ما دو بار کابینه‌هایمان را از دست دادیم. اولی در دوران داوود که پس از ۸۰ سال با درگیری داخلی از بین رفت و معبد دوم که یک حکومت مستقل و متحد بود در ۷۷ امین سالش با نزاع داخلی و اختلاف نابود شد ما ۲۰۰۰ سال آواره شدیم؛ چون تسلیم نزاع و اختلاف داخلی شدیم. ما در دولت سوم هستیم و در حال نزدیک شدن به بحران دهه هشتاد. این درس تاریخی برای ماست و از تکرار آن خسته نمی شوم». قبل تر امثال ایهود باراک و خود نفتالی بنت چند بار به دهه هشتاد و نحسی اون برای یهودی‌ها اشاره کرده‌اند. در این مطلب به یکی از مهم‌ترین چالش‌های داخلی رژیم صهیونیستی می‌پردازیم.

شکاف مذهبی، چالش جدی صهیونیست‌ها

رژیم صهیونیستی نه تنها از منظر سیاسی، حقوقی و شیوه شکل‌گیری یک موجود نامشروع و دروغین است؛ بلکه از منظر جامعه شناسی مختصات یک واحد نرمال را ندارد. شکل‌گیری بر اساس ادعای دروغ «آرمان صهیونیسم و سرزمین موعود» موجب شد در دهه‌های اول ۱۹۰۰ تا دهه ۱۹۵۰ یهودیان زیادی با نژاد، تفکر و حتی مذهب‌های گوناگونی از سراسر جهان با وعده‌های دروغین به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت نمایند. این مهاجرت‌ها بر پایه یک هدف خیالی موجب شد جامعه شکل‌گرفته در سرزمین‌های اشغالی هیچیک از الزامات شکل‌گیری یک جامعه را نداشته باشد. چالش و اختلافات حریدی ها با دیگر گروه‌های حاضر در سرزمین‌های اشغالی یکی از نمونه‌های دروغین بودن جامعه یهودی حاضر در سرزمین‌های اشغالی است که موجب یک شکاف مذهبی جدی شده است.

ترس از فروپاشی از درون در سال‌های اخیر برای صهیونیست‌ها جدی تر هم شده است. یکی از این چالش‌ها یهودیان تندرو که به اصطلاح حریدی خطاب می‌شوند، هستند. طیفی که اگر در سال‌های ابتدایی اعلام جعلی رژیم صهیونیستی اندک بودند، امروزه به یک چالش، بازیگر و یک اقلیت در کنار دیگر اقلیت‌ها قرار کرفته اند.

چرا حریدی ها عامل شکاف اجتماعی اند؟

حریدی‌ها طیفی از جامعه صهیونیستی هستند که بسیار بر آئین شریعت یهود و تلمود معتقد بوده و خواهان تشکیل یک حاکمیت بر اساس نژاد و آئین یهود هستند. ویژگی‌های خاص رفتاری آنان موجب شده است آنان در مدارسی جداگانه از دیگر یهودیان مستقر در سرزمین‌های اشغالی زندگی کنند. این ارتدوکس‌های افراطی، همواره از مخالفان صلح با فلسطینیان و تشکیل دو دولت و همچنین تشکیل «اسرائیل دموکراتیک» هستند.

حریدی‌ها و تندروهای مذهبی با توجه به نوع خاص از زندگی‌شان به یک اقلیتی تبدیل شده‌اند که با جامعه صهیونیستی مرزبندی عیانی پیدا کرده‌اند. تحصیل در مدارس جداگانه‌ای که بر پایه یهود و تلمود است، ازدواج و آداب و رسوم کاملاً متمایز با دیگر یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی، عدم حضور در جامعه کار، عدم یهودی دانستن برخی از نژادها (بالأخص فالاشه‌ها) و … همگی بخشی از عواملی است که موجب شده است یهودی ارتدوکس به یک هویت کاملاً متمایز از جامعه سرزمین‌های اشغالی تبدیل شود.

رشد جمعیت، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حریدی‌هاست که نقش این طیف را در آینده بیشتر خواهد ساخت و برای رژیم صهیونیستی چالش‌برانگیز خواهد بود. یهودیان حریدی از زمان شکل‌گیری رژیم صهیونیستی تاکنون درصد کمی از جامعه صهیونیستی را تشکیل می‌دادند؛ اما به دلیل نرخ بالای فرزند آوری، سن پایین ازدواج و اهمیت خانواده در آئین یهودیان ارتدوکس، این ترکیب در حال تغییر است. جمعیت حریدی‌ها در سال ۲۰۱۰ کمتر از یک میلیون نفر بوده است اما به حدود دو میلیون در ۲۰۴۰ و بالای ۴ میلیون در سال ۲۰۶۰ خواهد رسید. این افزایش جمعیت اقلیت‌هایی چون حریدی، ریولین رئیس جمهور وقت رژیم صهیونیستی را هم نگران کرده بود.

وی در کنفرانس مشهور هرتزلیا در سال ۲۰۱۵ گفت: «در دهه نود قرن گذشته، جامعه صهیونیستی متشکل از اکثریت بزرگ و اقلیت‌های کوچک بود. اکثریت بزرگ متعلق به صهیونیست‌ها بود که در کنار سه اقلیت صهیونیست‌های مذهبی، اقلیت عرب و اقلیت ارتدوکس افراطی (حریدی‌ها) جامعه رژیم صهیونیستی را تشکیل می‌دادند. شاید هنوز بسیاری در جامعه صهیونیستی، در رسانه‌ها و نظام سیاسی رژیم فکر می‌کنند جامعه رژیم صهیونیستی همین شکل را دارد؛ اما از آن زمان تاکنون واقعیت به‌طور اساسی تغییر کرده است. هم‌اکنون کلاس اولی‌های ما شامل ۳۸ درصد صهیونیست‌های سکولار، ۱۵ درصد صهیونیست‌های ملی‌گرا و مذهبی، ۲۵ درصد عرب و حدود ۲۵ درصد نیز ارتدوکس افراطی (حریدی) هستند.

در هر حال، روند تغییر بافت جمعیتی واقعیتی است که چهره جامعه رژیم صهیونیستی را شکل می‌دهد. در چنین نظمی، دیگر هیچ گروهی اکثریت بالا را ندارد و دیگر اقلیت کوچک وجود ندارد. متأسفانه این شکاف‌ها در درون همه این بخش‌ها و در میان همه آن‌ها وجود دارد. ساختاری که از نظر بسیاری از ما نوعی تهدید از یک طرف برای ماهیت سکولار و لیبرال اسرائیل و از طرف دیگر برای جنبش صهیونیسم است.»

افزایش جمعیت حریدی‌ها، افزایش شکاف هویتی، افزایش شکاف جغرافیایی و کمرنگ شدن «هویت اسرائیلی» در میان حریدی‌ها به واسطه فاصله‌گیری آنان از نهادهای آموزشی و نظامی نظام رژیم صهیونیستی، مجموعه‌ای از عواملی است که نشان دهنده چالش جدی هویتی در دهه‌های آتی در سرزمین‌های اشغالی است.

متوسط درآمد یک خانواده حریدی کمتر از دیگر یهودیان است به طوری که ۵۵ درصد کودکان حریدی زیر خط فقر هستند و در مقابل تنها ۹ درصد کودکان غیر حریدی زیر خط فقر می‌باشند. یکی دیگر از تفاوت‌های بین این کودکان مساله تغذیه ناسالم است به طوری که ۲۶ کودکان حریدی از تغذیه ناسالم رنج می‌برند در حالی که در میان کودکان یهودی غیر حریدی این رقم تنها ۱۴ درصد است. این اختلافات عمدتاً به دلیل جمعیت زیاد کودکان حریدی و اشتغال کم و درآمد پایین والدین آن‌ها می‌باشد. با این وجود ما شاهد کاهش تدریجی فقر در بین خانواده‌های حریدی هستیم و این امر عمدتاً به دلیل افزایش زنان شاغل و کمک‌هزینه‌های اشتغال می‌باشد.

حریدی ها و چالش مهم سربازی

از زمان اجباری شدن سربازی در سرزمین‌های اشغالی پس از اعلام موجودیت جعلی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، رهبران مذهبی ارتدوکس و یهودیان افراطی مخالف سربازی رفتن حریدی‌ها و یهودیان تندرو بوده‌اند. امری که موجب شد بن گوریون ابتدا با معافیت چند سرباز حریدی موافقت نماید؛ اما در سال ۱۹۴۹ معافیت این طیف به‌طور رسمی به قانون تبدیل شد. به باور بسیاری اقدام مسئولین تل‌آویو در اعطای معافیت سربازی به ارتدوکس های یهودی یا حریدی ها، به منظور همراه نمودن این طیف تندرو با سیاست‌های تل‌آویو بوده است؛ اما این امر موجب شده است بسیاری از جوانان صهیونیست برای فرار از خدمت در ارتش، به فراگیری علوم دینی روی آورند و در مدارس مذهبی حریدی ها مشغول به تحصیل شوند.

معافیت خدمت حریدی‌ها در ارتش، علیرغم اعلام کمبود نیرو از سوی مقامات صهیونیستی (بالاخص در یک دهه گذشته) برای پوشش نیازهای ارتش، اعتراضات فراوانی در جامعه صهیونیستی به وجود آورده است و این مسئله خشم طبقات دیگر جامعه صهیونیستی را برانگیخته است. بن گوریون در حالی سال ۱۹۴۹ حریدی‌ها را به منظور کسب حمایت‌شان از سربازی معاف کرد که جمعیت بسیار کمی از یهودیان را تشکیل می‌دانند و وی گمان نمی‌کرد روزی این اقلیت به یک بخش عظیمی از جامعه اشغالگران تبدیل شود.

جمعیت حریدی ها از زیر ۵ درصد در زمان اعلام موجودیت رژیم اکنون به نزدیک ۲۰ درصد رسیده و پیش بینی می‌شود تا دهه آتی به ۲۵ درصد هم برسد. رشد جمعیت حریدی ها و افزایش میزان فرار از سربازی با ترفند حضور در مدارس مذهبی حریدی موجب شد دادگاه عالی رژیم صهیونیستی در سال ۹۶ حکم به لغو معافیت سربازی حریدی ها بدهد. در آبان سال گذشته (۹۶) حکمی از سوی دیوان عالی صادر شد که از کابینه تل‌آویو درخواست می‌کرد ظرف یک سال مقدمات خدمت سربازی حریدی‌ها را فراهم سازد. این اقدام در همان زمان موجب تظاهراتی بسیار وسیع در شهر قدس اشغالی و حتی شهرهایی که حریدی ها اقلیت هستند (مانند تل‌آویو) شد.

آن زمان روزنامه صهیونیستی هاآرتص، از تظاهرات حدود ۱۵۰۰ نفری از یهودیان حریدی‌ها در اعتراض به بازداشت دانشجویان مذهبی که به دفاتر جذب ارتش مراجعه نکرده‌اند، خبر داد. تظاهراتی که به درگیری و خون‌ریزی هم کشیده شده است. اکنون سربازی حریدی ها یک قانون است، اما در واقعیت اجرایی نمی‌شود و فرار و درگیری بسیار گسترده وجود دارد.

ارتش یک مؤلفه هویت ساز رژیم صهیونیستی است، به واسطه شیوه موجودیت این رژیم و جایگاه ارتش در ساختار هویتی آن، عدم حضور طیفی از جمعیت آن در سربازی و رده‌های خدمتی بالای آن، موجب شده بسیاری از تحلیل گران صهیونیستی این خلأ را تهدیدی برای شکل گیری هویت یکپارچه صهیونیستی بدانند.

جمع بندی

تحصیل در مدارس جداگانه، عقاید خاص دینی و اجتماعی، عدم حضور حریدی ها در سربازی، احساس اقلیت بودن با آنکه رو به رشد جمعیتی اند، همگی موجب شده حریدی ها یک بخش از جامعه صهیونیستی باشند که نه تنها در آنها “هویت اسرائیلی” مشترک به دیگر صهیونیست‌ها شکل نگیرد، بلکه خود را اقلیتی متفاوت بدانند و در نزاع‌ها و تنش‌های داخلی بسیار پر قدرت و با احساس تهدید ورود کنند. این تقابل و تنش موجب شده روز به روز صدای نگرانی از درون سرزمین‌های اشغالی شنیده شود، مانند نفتالی بنت که این شکاف را با آغاز دوران دهه هشتم حکومت یهودی و نحسی آن پیوند بزند و از احتمال نابودی سخن بگوید.

 

 

 

 

منبع : مهر ، 08/04/1401


 

لینک کوتاه:

کپی شد