یوسی کلاین، نویسنده «اسرائیلی» نوشت: «نتانیاهو نمیخواهد در تاریخ بهعنوان نخستین دیکتاتور عبری زبان در دوران مدرن شناخته شود، اما قدرت، به شدت وسوسه کننده است. او پاکسازیهای سیاسی را به سبک استالین آغاز کرده و هیچکس مخالفتی نمیکند. او جنگ را شروع می کند، اسرا را به کشتن می دهد ؛ ولی با این حال، مورد تحسین قرار می گیرد. نتانیاهو شاید قصد نداشته که دیکتاتور نامیده شود، اما اگر جلوی او گرفته نشود، ممکن است روزی او را در لباس یک ژنرال، با مدال بر سینه و عینک آفتابی ببینیم.»
🔹به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، وی در یادداشتی که توسط روزنامه عبری زبان هاآرتص منتشر شد، تصریح کرد: «ما تماشا میکنیم و سکوت میکنیم. ما سقوط پلیس، فروپاشی دستگاه قضایی را مشاهده میکنیم و میگوییم در عمل، چنین اتفاقی نمی افد ؛ ولی واقعیت این است که این اتفاق میافتند. ظهور دیکتاتور موضوعی مانند جنگ، کمیسیون تحقیق یا انتخابات نیست؛ بلکه مربوط به زندگی زیر سلطه خانواده ای است که بدون هیچ محدودیت یا بازدارندگی، به اعمال سلطه علیه ما می پردازد. این وضعیت چیزی نیست که ما در موردش ایده یا تفکری داشته باشیم. ما باور نمیکردیم که مشکل از شخص نتانیاهو است. ما به جای آنکه خواستار سرنگونی او بشویم، شعار آزادی اسرا را سر دادیم. ما او را تحمل کردیم چون ابزار لازم برای مقابله با کسی که تنها هدفش ایجاد بنبست است را نداشتیم.»
🔹در بخشی دیگر از یادداشت یوسی کلاین آمده است: «ما دچار وحشت هستیم. ما به کسی نیاز داریم که آراممان کند. میخواهیم کسی به ما بگوید این فقط یک نمایش سیاسی است؛ دادگاه عالی مداخله خواهد کرد و هنوز بخش قشنگ فیلم مانده است. ما به رسانه ها می گوییم که برای ما داستانهای بیشتری از درد و رنج اسرا بگویید تا حواسمان پرت شود. فقط به ما نگویید که ما وارد دنیای تاریک دیکتاتوری شدهایم. تاکنون چنین بحرانی را تجربه نکردهایم. این بحرانی است که ملتها را از هم میپاشد؛ بحرانی که منجر به جنگ داخلی میشود. ما گرفتار شده ایم و نمیدانیم چه کسی قرار است ما را نجات دهد. واضح است که نمیتوانیم به اعتراضات و تظاهرات امید ببندیم. برای دیکتاتور، اعتراض یک شوخی است؛ بازی بچگانه.. کسی که رئیس شاباک را کنار میگذارد، برای کنار زدن کسی که در خیابانها پلاکارد دست میگیرد، مشکلی ندارد. اعتراضها فقط تأخیر ایجاد میکنند، اما منجر به سرنگونی دیکتاتور نمیشوند. افکار عمومی و فشار اجتماعی دیگر جواب نمیدهند. دیکتاتور اهمیتی نمیدهد که محبوب باشد یا نه.»
🔹یوسی کلاین می گوید: «مسئله فقط نابودی دموکراسی نیست. به جهنم که دموکراسی نباشد. ما چه ارتباطی با دموکراسی داریم؟ آیا اصلاً چیزی درباره آن یاد گرفتهایم؟ آیا تاکنون چیزی شبیه به آن را تجربه کرده ایم؟ دموکراسی برای جشنها و سخنرانیها خوب است تا احساس کنیم بخشی از تمدن هستیم. ما به دموکراسی فکر نمیکنیم. ما به روز بعد از پایان جنگ فکر میکنیم. روز بعد از جنگ، زودتر از آنچه انتظارش را داشتیم، رسیده است. روز بعد همینجاست. در روز بعد از جنگ، ما در برابر دیکتاتور تنها هستیم. دیگر نه خبری از حماس هست و نه اسرا. بهنظر میرسد خیلی دیر شده است. دیگر زمانی برای تفکر نداریم. ما فقط زمانی بیدار میشویم که مرگ در خانه را بکوبد. والدین اسرا اعتراض میکنند. والدین قربانیان خشمگین هستند ؛ ولی دیگران هیچ کاری نمی کنند، نه اینکه بی تفاوت باشند، آنها شکست خوردهاند، سرشان را خم کرده و تسلیم شدهاند. درست مانند گلهای که به سمت کشتارگاه میرود. این در ژنهای ماست.»