دوشنبه 11/نوامبر/2024

حرف های ملال‌آور بِنِت و چشم های بسته بایدن

چهارشنبه 1-سپتامبر-2021

صهیونیست‌ها با تبلیغات وسیع رسانه‌ای پیش از دیدار بنت و بایدن فضای سنگینی در خصوص تصمیم‌های سخت و سنگین احتمالی واشنگتن علیه تهران به راه انداخته بودند غافل از اینکه بخش اعظمی از سخنان بیهوده نخست وزیر تازه به دوران رسیده اسرائیل با چُرت رئیس جمهوری آمریکا همراه شد.

روابط رژیم صهیونیستی و آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» و نخست وزیری «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر در ماه عسل خود به سرمی برد و دو طرف روابط تنگاتنگی با یکدیگر داشتند و ترامپ در راستای حمایت از رژیم صهیونیستی و حتی شخص نتانیاهو در دوره انتخابات این رژیم تلاش های زیادی کرد.

ترامپ و نتانیاهو بر سر نوع برخورد با مسائل منطقه از جمله پرونده سازش در خاورمیانه و موضوع ایران بویژه برنامه هسته ای ، همسو و همگام با یکدیگر بوده و حرکت می کردند.

موضع خصمانه واشنگتن در قبال ایران و خروج یکجانبه از توافق هسته ای و در دستور کار قرار دادن به اصطلاح فشار حداکثری علیه تهران از جمله اقداماتی بود که دولت ترامپ همسو با خواست رژیم صهیونیستی در دوره زمامداری نتانیاهو دنبال کرد.

دوطرف همچنین درخصوص پرونده سازش در خاورمیانه نگاه یکسانی داشتند و دولت ترامپ کمک های اقتصادی به فلسطینی ها را قطع و چشم خود را به روی شهرک سازی رژیم صهیونیستی در کرانه باختری و قدس اشغالی بست و عملا در دوره او مذاکره ای بین تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی انجام نشد و این رژیم نیز راهکارهای یکجانبه و نظامی و تحمیل شرایط را در قبال فلسطینی ها دنبال کرد.

خدمات ترامپ به رژیم صهیونیستی به همین جا ختم نشد و او با فشار بر برخی رژیم های عرب منطقه از آنها خواست تا با رژیم صهیونیستی از در سازش برآیند و در همین راستا به اصطلاح طرح “صلح ابراهیم” بین بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی تحت نظارت واشنگتن بسته شد که در مرحله بعدی سودان و مغرب به این روند پیوستند.

انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس اشغالی و به رسمیت شناختن اشغالگری رژیم صهیونیستی بر بلندیهای جولان سوریه که هر دو مغایر با قوانین و مصوبات سازمان ملل بود، از دیگر خدماتی است که ترامپ در دوره ریاست جمهوری خود به رژیم صهیونیستی کرد.

به طور خلاصه، در دوره ریاست جمهوری ترامپ و نخست وزیری نتانیاهو روابط واشنگتن و تل آویو در بهترین وضعیت خود به سرمی برد که شاید در طول دهه های اخیر بی سابقه بود.

اما ناکامی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تمام معادلات رژیم صهیونیستی در قبال پرونده های منطقه ای بویژه در قبال ایران را برهم زد.

با وجود خدمات زیادی که ترامپ به رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو کرد، اما این امر باعث نشد که نتانیاهو بعد از پیروزی «جو بایدن» در انتخابات ریاست جمهوری جزء اولین کسانی نباشد که به وی تبریک بگوید؛ امری که باعث شد خود ترامپ نیز از اینگونه برخورد صهیونیستها با خودش با وجود خدمات زیادی که به آنها کرده بود، به شدت گلایه کند.

اما روی کار آمدن بایدن و تغییر تاکتیک دولت او در قبال مسائل جهانی و منطقه ای بویژه اعلام عزم واشنگتن برای بازگشت به توافق هسته ای و از سرگیری روند سازش و کمک های مالی به تشکیلات خودگردان باعث شد که روابط بین آمریکا و رژیم صهیونیستی با حضور نتانیاهو در پست نخست وزیری دچار چالش شود.

نتانیاهو که حالا نقشه های خود علیه ایران در دوره ترامپ را بر باد رفته می دید و شاهد بود که آمریکا قصد بازگشت به توافق هسته ای را دارد، علنا از در ناسازگاری با واشنگتن در آمده و هرگونه تعامل و گفت وگو با کاخ سفید دراین باره را رد کرده و بر موضع قبلی خود در مخالفت با رویکرد جدید آمریکا درقبال ایران تاکید کرد.

گذشت زمان باعث تشدید اختلافات بین تل آویو و واشنگتن در قبال این پرونده ها شد. این امر همزمان با انتخابات پارلمانی جدید رژیم صهیونیستی و به دنبال آن تضعیف جایگاه نتانیاهو بود؛ بویژه که نتانیاهو نه تنها دیگر از آن حمایت های شخصی دوره ترامپ برای تصدی پست نخست وزیری برخوردار نبود بلکه دولت بایدن تمایل داشت که فرد دیگری به جای نتانیاهو این پست را بدست بگیرد تا بتواند با او تعامل بهتری در ارتباط با پرونده های منطقه ای براساس رویکرد جدید کاخ سفید داشته باشد.

در نهایت، پیروزی ائتلاف «نفتالی بنت – یائیر لاپید» در انتخابات پارلمانی اخیر رژیم صهیونیستی و کنار زدن نتانیاهو از قدرت بعد از ۱۲ سال همان تغییری را که از یک سو محافل سیاسی و نظامی پشت پرده رژیم صهیونیستی و از سوی دیگر دولت آمریکا می خواستند، فراهم کرد. این محافل به این نتیجه رسیده بودند که با توجه به عزم واشنگتن برای بازگشت به توافق هسته ای، نمی توان با سیاست نتانیاهو جلو رفت و باید تغییری در ساختار سیاسی در راستای هماهنگی با دولت بایدن ایجاد کرد. در آن سو نیز دولت بایدن از روی کار آمدن نخست وزیر جدید و رفتن نتانیاهو خرسند بود.

از این رو، حال که صهیونیست ها تحت نخست وزیری نفتالی بنت می دیدند که باید تغییری در رویکرد سیاست خارجی خود در قبال مسائل منطقه ای ایجاد کنند، ضمن اعلام مخالفت با بازگشت آمریکا به توافق هسته ای در عین حال تلاش کردند که از در گفت وگو با کاخ سفید برآیند تا بتوانند که تا جای ممکن با تاثیر گذاری بر سیاست آمریکا، منافع حداکثری خود را در قبال این پرونده و سایر پرونده های منطقه ای بدست آوردند.

به عقیده برخی تحلیلگران سیاسی، تغییر تاکتیک رژیم اسرائیل از سرناچاری در سایه تصمیم آمریکا برای بازگشت به برجام صورت گرفت و آنها ترجیح دادند که به جای گرفتن موضع انفعالی و عدم همکاری و رایزنی با آمریکا درباره بازگشت آمریکا به برجام از در همکاری وارد شوند تا شاید از این طریق بتوانند به دولت بایدن فشار آورده و تغییراتی در موضع واشنگتن در قبال جزئیات و شروط و نحوه بازگشت آمریکا به برجام در راستای تامین منافع حداکثری خود ایجاد کنند. تغییر دولت در رژیم صهیونیستی در همین راستا صورت گرفت تا تحرک بیشتری در سیاست خارجی این رژیم بویژه درقبال پرونده ایران در ارتباط با بازگشت آمریکا به برجام بدهد.

استقبال آمریکا از تغییر کابینه رژیم صهیونیستی تا آنجا پیش رفت که رسانه های این رژیم از تلاش واشنگتن برای تثبیت این کابینه بویژه با توجه به شکننده بودن آن به خاطر مشارکت طیف های گسترده سیاسی با گرایش های بسیار متضاد خبر دادند. «باراک راوید» خبرنگار سیاسی سایت خبری صهیونیستی «والا» گفته بود که “از زمان تشکیل دولت جدید در اسرائیل، دولت بایدن برای کمک  و حفظ ثبات آن تلاش می کند و کاخ سفید تصمیم گرفت که بازگشایی کنسولگری آمریکا در قدس را تا بعد از تصویب بودجه عمومی اسرائیل در ماه نوامبر آینده به تعویق بیاندازد تا این گام باعث تضعیف ثبات کابینه اسرائیل نشود“.

اختلاف دیدگاه واشنگتن و تل آویو درباره بازگشت به توافق هسته ای یکی از مسائل مطرح بین تل آویو و واشنگتن بود که نفتالی بنت را برآن داشت تا در اولین سفر خود به واشنگتن، درباره آن با بایدن گفت وگو کند.

به عقیده شماری از کارشناسان سیاسی، مذاکرات سازش و شهرک سازی و موضوع طرح بین المللی برای بازسازی نوار غزه، عادی سازی روابط با رژیم های عرب و طرح به اصطلاح سازش «صلح ابراهیم» و سایر تحولات منطقه اعم از سوریه، لبنان و عراق و در نهایت تلاش برای دریافت کمک های مالی بیشتر از آمریکا و تقویت همکاری نظامی از دیگر محورهای سفر اخیر نفتالی بنت به واشنگتن بود.

اما اختلاف دولت بایدن و کابینه نفتالی بنت به پرونده هسته ای ایران محدود نشده است بلکه آنها در پرونده مذاکرات سازش بین رژیم اسرائیل و فلسطینی ها نیز اختلاف دارند زیرا آمریکا امید دارد که در سایه روی کار آمدن دولت بنت بتواند روند سازش را از سربگیرد؛ هرچند که با توجه به ترکیب کابینه بنت تحقق چنین امری بسیار دشوار می نماید.

در همین راستا بود که «جین ساکی» سخنگوی بایدن سفر بنت به آمریکا را فرصتی برای وی و بایدن به منظور بحث درباره تلاش های انجام شده برای به گفته وی “تقویت صلح و امنیت و شکوفایی بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها و اهمیت تلاش برای آینده ای صلح آمیز و امن تر برای منطقه” دانسته بود.

اما به عقیده تحلیلگران منطقه ای، گمان نمی رود که حاصل مذاکرات مقامات آمریکایی با بنت درباره پروند مذاکرات سازش و شهرک سازیها در کرانه باختری و قدس اشغالی راه به جایی برده باشد زیرا اساسا ترکیب کابینه بنت که طیف گسترده ای از جریان های مختلف سیاسی از احزاب چپ و میانه گرفته تا راست افراطی را تشکیل می دهد، اجازه چنین امری را نمی دهد.

اگرچه در سفر اخیر بنت به واشنگتن به طور کلی بر از سرگیری روند سازش تاکید شده باشد اما عملا نباید انتظار داشت که اتفاق خاصی در این پرونده روی دهد زیرا شماری از جریان های سیاسی شرکت کننده در کابینه بنت اساسا اعتقادی به مذاکرات سازش ندارند و بر راه حل های یکجانبه و تحمیل شرایط تاکید دارند و حتی خود بنت متعهد به مبارزه با دولت فلسطین شده و الحاق یکجانبه ۶۰ درصد کرانه باختری به رژیم صهیونیستی را تایید کرده است که این گفته ها بیانگر شکنندگی آتش بس کنونی و ادامه وضعیت بی ثبات در منطقه خاورمیانه است و این درحالی است که این موضعگیری بنت با موضع دولت آمریکا مبنی بر کمک برای تشکیل دو دولت در تضاد است.

اما عادی سازی روابط رژیم اسرائیل با رژیم های عرب در چارچوب طرح سازش موسوم به «صلح ابراهیم» از جمله محورهای مورد اتفاق نظر بنت و بایدن همانند کابینه سابق رژیم اسرائیل و آمریکا است و دوطرف از این رویکرد استقبال و بر تداوم آن تاکید می کنند؛ بویژه که بنت بعد از زمان روی کار آمدن تاکنون تلاش ویژه ای برای نزدیک کردن روابط و گسترش آن با رژیم های عرب یاد شده در راستای جا زدن این رژیم در منطقه و خارج کردن آن از انزوای منطقه ای کرده است.

در پرونده دریافت کمک مالی از آمریکا، به نظر می رسد که در سایه حمایت همیشگی از رژیم اسرائیل، کاخ سفید در دوره نخست وزیری بنت نیز بر تداوم کمک برای تقویت بنیان نظامی و برتری تسلیحاتی این رژیم تاکید کند.

در همین ارتباط بود که «جین ساکی» سخنگوی بایدن اخیرا گفت که سفر بنت شراکت دائمی بین آمریکا و رژیم اسرائیل را تقویت و بازتاب دهنده روابط عمیق دو طرف است و بر پایبندی راسخ آمریکا به امنیت این رژیم تاکید می کند.

این موضع را نیز ما در جریان دیدار بنت و بایدن از زبان رئیس جمهوری آمریکا شنیدیم. بایدن همانطور که پیش بینی می شد، گفت که “رابطه آمریکا و اسرائیل تا جایی که می تواند قوی است و ما در مورد تعهدمان برای امنیت اسرائیل گفت وگو می کنیم“.

نخست وزیر رژیم صهیونیستی از بین پرونده های یاد شده اعلام کرد که پرونده ایران را در صدر اولویت و تمرکز کابینه خود قرار می دهند و در همین راستا نیز اخیرا هنگام ترک تل آویو به مقصد واشنگتن گفت که ایران اولویت اصلی دیدار وی با بایدن است.

این همان محوری بود که «جین ساکی» سخنگوی بایدن نیز در بیانیه ای بر آن تاکید کرده و گفته بود: بایدن و بنت مسائل حیاتی مرتبط با امنیت ملی و بین المللی را بررسی خواهند کرد که شامل ایران می شود.

در همین ارتباط، روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» اخیرا نوشت که اولویت اصلی سفر بنت همکاری با واشنگتن در راستای چگونگی توقف برنامه هسته‌ای ایران بوده و تحولات ایران در سایه انتخاب رئیس جمهوری جدید از دیگر محورهای مذاکرات بنت با بایدن در کاخ سفید بوده است.

اهمیت موضوع ایران و محوری بودن آن برای رژیم صهیونیستی از آنجا روشن تر می شود که نفتالی بنت پس از تصدی پست نخست وزیری سفیر این رژیم در آمریکا را برای تمرکز بیشتر روی ایران به سرعت تغییر داد.

نفتالی بنت «مایک هرتزوک» را به سمت سفیر جدید رژیم اسرائیل در واشنگتن تعیین کرد که ۴۰ سال را در پست های بالای ارتش این رژیم از جمله ریاست برنامه ریزی راهبردی در ستاد برنامه ریزی نظامی، دبیر نظامی و رئیس ستاد چهار وزیر جنگ مشغول بکار بود و در مذاکرات رژیم اسرائیل در طول دوره پنج نخست وزیر رژیم اسرائیل شرکت داشت و در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ میلادی فرستاده دیپلماتیک نخست وزیر این رژیم بود.

به نوشته رسانه های صهیونیستی این انتخاب در سایه تجربه طولانی هرتزوک در عرصه امنیتی و بین المللی و شناخت عمیق او از مسائل راهبردی پیش روی رژیم اسرائیل و در صدر آن پرونده هسته ای ایران صورت گرفت.

نفتالی بنت پیش از دیدار اخیرش با بایدن گفته بود که در مذاکره با بایدن “طرح را برای مهار ایران ” ارایه خواهد داد.

او افزوده بود: “به بایدن خواهم گفت اکنون زمان مهار ایرانی ها رسیده است؛ نه دادن شریانی حیاتی به آنها در قالب بازگشت به توافقی هسته ای که تاریخ اعتبار آن عملا تمام شده است. “

بنت همچنین گفته بود: “طرح منظمی را که در دو ماه گذشته برای مهار ایرانی ها خواه در جنبه هسته ای یا (به ادعادی بنت) تجاوزگری منطقه ای تدوین کرده ایم، ارایه خواهیم کرد“.

اما تحلیلگران صهیونیست اذعان دارند که اولویت های آمریکا با اولویت های رژیم صهیونیستی تفاوت می کند و در همین راستا نیز تغییر دادن رویکرد آمریکا بویژه در قبال ایران براساس خواست رژیم اسرائیل بسیار دشوار می نماید.

در همین ارتباط، «عاموس هرئیل» تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی هاآرتص پیش از دیدار بنت با بایدن گفته بود: مسئولان اسرائیلی که اخیرا با همتایان آمریکایی دیدار کرده اند، این برداشت را دارند که دولت باید همه توجه و اهتمام خود را به سه مسئله اساسی یعنی کرونا و تغییرات آب و هوایی و چین متمرکز و معطوف کند و اسرائیل – هرچند به نظر نمی رسد که موفق شود- تلاش خواهد کرد که یک ماموریت دیگر را به این لیست بایدن اضافه کند که با حرف اول ایران شروع می شود.

هرئیل افزوده بود: بنت می داند که تصمیم آمریکا برای امضای توافقنامه هسته ای جدیدی اساسا به آمادگی ایران بستگی دارد و نه ملاحظات اسرائیل“.

این همان چیزی بود که با وجود تبلیغات و پروپاگاندای گسترده صهیونیست ها برای بهره برداری از سفر بنت به آمریکا، عملا اتفاق افتاد و آمریکا بار دیگر بر همان مواضعی تاکید کرد که قبلا نیز تاکید کرده بود.

بایدن در دیدار با بنت بار دیگر بر اولویت واشنگتن برای دنبال کردن دیپلماسی در ارتباط با پرونده ایران تاکید کرد و درعین حال برای راضی نگه داشتن صهیونیست ها نیز از گزینه های دیگر بدون اشاره به جزئیات آن در صورت شکست دیپلماسی سخن گفت.

بایدن گفت: “ما دیپلماسی را در اولویت اول قرار می‌دهیم. ولی اگر دیپلماسی جوابگو نباشد، گزینه‌های دیگر را در نظر خواهیم گرفت“.

در مقابل نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی نیز در این دیدار همسو با سیاست خارجی این رژیم برای همراهی با سیاست دولت بایدن از سر ناچاری، موضع بایدن را تکرار کرد و گفت: موافقیم که اگر دیپلماسی جوابگو نباشد،‌ ابزارهای دیگر در دست است.

این موضعگیری دولت آمریکا نشان داد که با وجود خواست رژیم صهیونیستی، اما بایدن همچنان بر دیپلماسی تاکید دارد و در همین راستا نیز رژیم صهیونیستی چاره ای ندارد که برخلاف دوره ترامپ، از در گفت وگو با کاخ سفید برآمده تا شاید بتواند فشار بیشتری بر دولت آمریکا بیاورد تا موضع سرسختانه تری در قبال پرونده ایران و بازگشت به توافق هسته ای بگیرد؛ هرچند که اساسا ترجیح می دهد که آمریکا راه دیپلماسی را در این ارتباط دنبال نکند.

به عقیده شماری از تحلیلگران، روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی در سایه ریاست جمهوری بایدن و نخست وزیری بنت دیگر در آن دوران طلایی و ماه عسل دوره ترامپ به سر نمی برد و هم اکنون با چالش هایی روبرو است و دو طرف سعی می کنند که اختلافات خود را مهار و مدیریت کنند؛ بویژه که از یک سو بایدن در سایه بحران اخیر افغانستان و انتقادهای گسترده داخلی و از سوی دیگر بنت با توجه به کابینه ائتلافی شکننده خود در موضعی قوی به سر نمی‌برند .

 

 

 

منبع : ایرنا ، 08/06/1400

لینک کوتاه:

کپی شد