پنج شنبه 01/می/2025

ساف، اسب تیزپای عادی سازی رابطه با اسراییل

سه‌شنبه 29-جولای-2008

کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین “ساف” در نشست اخیر خود در شهر رام الله با صدور بیانیه ای با گفت و گوی ملی مخالفت کرد. این بیانیه سرآغاز تشدید جنگ روانی و سیاسی در بازه زمانی آرامش نسبی به شمار می رود.

به باور برخی ها لحن این بیانیه تند و افترا آمیز است؛ به گونه ای که جنبش مقاومت اسلامی حماس را یک گروه کودتاگر و جدای طلب معرفی کرده و خواهان استقرار نیروهای عربی در نوار غزه است. این دو مسئله بار دیگر تاکید می کند که فراخوان محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به گفت و گوی ملی یک اقدام عوامفریبانه است و بیشتر مصرف تبلیغاتی دارد، از این رو این بیانیه و درخواست اخیر یاسر عبد ربه عضو کمیته اجرایی جنبش فتح مبنی بر بازداشت سعید صیام از رهبران حماس و وزیر سابق کشور و ممانعت از سفر وی به مصر بار دیگر سوالاتی را در خصوص سازمان ساف و اعضای آن و میزان مقبولیت این سازمان و جدیت آن در زمینه گفت و گوی ملی در اذهان زنده می کند؟

بسیاری معتقدند که این بیانیه را یک کمیته غیر قانونی در راستای تعمیق شکاف میان مردم فلسطین صادر کرده است که این امر انجام گفت و گوی ملی را که از زمان امضای توافقنامه صنعا به بن بست رسیده است غیر ممکن می سازد. از نگاه ناظران سیاسی دعوت عباس به گفت و گو اقدام عوامفریبانه ای بیش نیست و تحقق این امر در گرو موافقت آمریکا و “اسراییل” است، از این رو مقامات تشکیلات خودگردان که زمام امور ساف را قبضه کرده اند و انگار که اسبی تیزپا سوار شده اند باید از قید و بند حاکمیت و سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی رهایی یابند و به پاسداری و حمایت از مصالح و منافع ملتشان برخیزند.

اگر بر این باور باشیم که کمیته اجرایی یک کمیته غیر قانونی است و اعضای آن نیز فاقد مشروعیت و مقبولیت هستند هرگز اتهام نزده ایم، بلکه این امر یک واقعیت است که فاروق القدومی رئیس دایره سیاسی ساف آن را بر زبان جاری ساخت. وی گفت که ساف یک نهاد غیر قانونی و گمراه کننده به شمار می رود و کمیته اجرایی آن نیز به خاطر درگذشت، شهادت، بازداشت، عدم حضور یا نبود زمینه حضور برخی اعضای آن در جلساتش فاقد اکثریت است.

این مسئله پاره ای از واقعیت ها را بر ما ثابت می کند که بر شرح زیر است:

مسئله نخست این که ساف یک سازمان غیرقانونی است؛ به گونه ای که این سازمان نماینده قانونی مردم فلسطین نیست و تحت سلطه افرادی است که دیدار و مذاکره و عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی و آمریکا را در کارنامه سیاهشان دارند؛ همان مسئله ای که جمال عایش از اعضای کمیته مرکزی و ملی فلسطینی بر این ادعا صحه می گذارد و بر آن مهر تائید می زند. وی می گوید که یک گروه مورد حمایت آمریکا و اسراییل بر جنبش فتح و ساف جنبره زده اند و این همان مسئله است که “هانی الحسن” از رهبران برجسته فتح در مصاحبه با شبکه ماهواره ای “الجزیره” بر این مسئله مهر تائید می زند و مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین نیز وی را به خاطر این اظهارات توبیخ کرد.

مسئله دوم این که این واقعیت (سلطه طلبی برخی افراد مورد حمایت آمریکا و اسراییل) در گفتار و کردار آنانی که سنگ نمایندگی ملت فلسطین را به سینه می زنند نظیر ریاض منصور نماینده تشکیلات خودگردان در سازمان ملل و پدرش الروحی که به هیچ گروه وابستگی نداشت، اما به نمایندگی از کمیته اجرایی سخن می گفت نمود پیدا می کند. از سوی دیگر، یاسر عبد ربه به نمایندگان واقعی ملت فلسطین گردنکشی می کند و آنان را در بوته انتقاد قرار می دهد. در همین راستا می بینیم که جمال نزال طی مصاحبه با شبکه ماهواره ای مذکور ملت فلسطین را ملتی نژاد پرست می خواند.

مسئله سوم این که تجربیات سال های گذشته ثابت کرده است که اسراییل در منزوی کردن ساف و کمیته ها و نهادهای آن در عرصه مبارزاتی و ملی فلسطین و کم رنگ جلوه دادن تلاش های سیاسی و نظامی و اجتماعی آن موفق بوده است.

مسئله چهارم این که روند غوغا سالارانه سازش اوهامی بیش نیست و تشکیلات خودگردان یک نهاد وابسته به غرب است که تداوم بقای آن به ادامه حمایت های مالی غرب گره خورده است و اینجا یاد اظهارات اخیر سلام فیاض رئیس دولت غیر قانونی و انتصابی در کرانه باختری و ریاض المالکی می افتیم که تهدید کردند در صورت قطع کمک های اروپایی و عربی به تشکیلات خودگردان دست از بازداشت و سرکوب مبارزان برخواهند داشت.

گذشته از آن اسراییل در به حاشیه راندن سازمان آزادی بخش فلسطین که یک نهاد تاثیر گذار در عرصه های سیاسی و نظامی و اجتماعی به شمار می رود و جایگزین کردن آن با یک نهاد وابسته و دست نشانده و درمانده در زمینه پاسداری از مصالح و منافع ملت فلسطین و سرزمین آن موفق عمل کرد.

از این رو کاملا صدق نیات گروه های ملی و اسلامی فلسطین در زمینه گفت و گوی ملی و ناتوانی تشکیلات خودگردان در کلید زدن این گفت و گو برای ملت فلسطین کاملا هویدا گشته است و تمامی سنگ اندازان بر سر راه گفت و گوی ملی که همگان انتظار آن را می کشند و افرادی که در جهت عقیم سازی آن می کوشند برای این ملت شناخته شده اند؛ افرادی که سیاست های آنان با یک سری برنامه های سیاس گره خورده است که با مصالح و منافع ملی کاملا تضاد دارد، بنابراین این امر مسئله اصلاح ساف و لزوم اصلاح ساختار آن را در سرلوحه موضوعات گفت و گوی ملی قرار می دهد و تا زمانی که گروه های فلسطینی وزینی چون جنبش مقاومت اسلامی حماس و جنبش جهاد اسلامی که از پایگاه بالای مردمی برخوردارند به عضویت این جنبش در نیایند اصلاح ساختار آن امکان پذیر نیست. افزون بر آن نقش گروه های پی ریز ساف نظیر جبهه خلق برای آزادی فلسطین کم رنگ شده است و مهلت قانونی تمامی نهادها و ارگان های وابسته به ساف و کمیته های برخاسته از آن به پایان رسیده است و یک سری شخصیت های فاقد صلاحیت در آن ظاهر شده اند و به نمایندگی از ساف و ملت فلسطین سخن می رانند.

لینک کوتاه:

کپی شد