ایالات متحده که در تمامی مسائل جهان سرک می کشد و دخالت می کند، مدعی است که قصد گسترش الگوی پیشرفته تمدنی حاکم بر آمریکا را دارد تا آنکه بشریت را از نظام فکری متدولوژیک و علمی، نگاه انسانی ـ که مدعی اخلاقی بودن آن است ـ و فناوری های پیشرفته اش بهره مند سازد و ملت های را به سمت پیشرفت و رهایی از جهالت سوق دهد ؛ ولی نمونه ای که ایالات متحده در عراق نشان داد، خلاف امر را ثابت کرد و به جای آنکه عراقی ها با گل به استقبال سربازان آمریکایی بروند، با بمب به سراغ آنها رفتند و اجساد سربازان مذکور را در داخل کیسه می کردند تا به محل زندگی شان بازگردانده شود و مادران آمریکایی نیز بر اجساد فرزندان شان بگریند و بوش و سیاست های ابلهانه اش را لعنت کنند.
آمریکا در قبال آنچه در فلسطین می گذرد، نقش یک تماشاچی را ندارد. آمریکا نه یک بازیکن نیمکت نشین و نه یک بازیکن ذخیره، بلکه تنها بازیکن میدان مسئله فلسطین است و گمان می کند توان تحقق نتایجی را دارد که مورد قبول همگان باشد.
آمریکا در زمان تنظیم توافق نامه اسلو این وعده را به ما داد که کرانه باختری و نوار غزه را به یک سنگاپور جدید تبدیل و سیل پول را به سمت این دو منطقه سرازیر می کند و از تمامی توان خود برای ایجاد کشور فلسطینی استفاده می نماید ؛ ولی بعدها دیدیم که نتیجه اسلو چیزی نبود جز محاصره و قتل یاسر عرفات با همدستی کشورهای عربی و اروپا. تصویری که آمریکا از یاسر عرفات ـ دارنده جایزه نوبل صلح ـ ارائه داد، تصویر یک مرد تروریست بود.
امروز و بعد از اسلو نوبت به کنفرانس آناپلیس رسیده است، کنفرانسی که همه نسبت به نتایجش بدبین هستند و برخی دیگر از شکست آن می هراسند. مهم این چیزها (بدبینی و هراس افراد از شکست کنفرانس) نیست ؛ بلکه مهم وضعیتی است که پس از کنفرانس پاییز حاکم خواهد شد.
هر کس توجهی دقیق به اقدامات آمریکا داشته باشد، به این نتیجه می رسد در هر منطقه ای از جهان که واشنگتن در مسائلش دخالت کند بدبختی، مشکلات، ویرانگری و نقض حقوق بشر را برای آن کشور به ارمغان می آورد که نمونه ای این امر را ما در اخباری که از عراق، فلسطین و افغانستان به گوش می رسد، شاهد هستیم.
آمریکا با استفاده از توان نظامی اش به ملت های عرب و مسلمان زور می گوید و با تکیه بر ناوچه های جنگی که دریاها و اقیانوس ها را در می نوردند، به نمایش قدرت خود می پردازد ؛ ولی این قدرت که هیچ کس شکی در مورد آن ندارد، هرگز باعث نشده است تا یکی از ملت های عرب و مسلمان به تمدن آمریکا ایمان بیاورد و از آن پیروی کند، بلکه همه مخالف پیروی از تمدن جنایتکارانه آمریکا هستند. توان نظامی و تمدنی که مبتنی بر رباخواری، تاکید بر سود فردی، کاباره، ایدز، گوانتانامو، ابوغریب، حمایت از رژیم اشغالگر قدس، گسترش تفرقه و اختلاف میان فرزندان ملت فلسطین و عراق و به راه انداختن موج درگیری های مذهبی باشد، هرگز نمی تواند احساسات و افکار ملت ها را جذب خود نماید.
ملاحظه مولفه های تمدن آمریکا باعث شده است تا تمامی ملت های جهان از حقیقت اطماع پلید آمریکا و اهداف زشتش با خبر باشند، اهدافی که برای تحقق آن ملت ها را به بردگی می گیرد و ثروت های ملی شان را از طریق افراد بی فکر، نابخرد و فریب خورده ای که اجرای طرح های هرج و مرج هدفمند آمریکا را بر عهده دارند، به غارت می برد. در یک جمع بندی باید گفت که هیچ امیدی نمی توان نسبت به کنفرانس آناپلیس داشت ؛ همچنانکه قدرت نظامی هرگز باعث نمی شود تا ملت فلسطین راهکارهایی که در آن حقوق ملی شان در برخورداری از آزادی و زندگی شرافتمندانه زیر پا گذارده می شود، را بپذیرد.
حرف این است که اگر نبود بیدادگری ها و عربده جویی های آمریکا، القاعده که بر اساس تقسیم بندی واشنگتن جزو گروه های تروریستی به شمار می رود، هرگز مجال ظهور نمی یافت و قدرت پیدا نمی کرد ؛ ولی به نظر می رسد آمریکا از آن دسته کشورهایی نیست که از اشتباهات خود درس بگیرد و هیچ نشانه ای از تصمیم کاخ سفید برای تغییر سیاست های اشتباهش و همچنین تعدیل شیوه برخوردش با ملت ها ـ آن هم در پرتو تاثیر لابی بانفوذ صهیونیستی بر مراکز تصمیم گیری آمریکا ـ وجود ندارد.
وضعیت کنونی فلسطین در سایه وجود اختلافات شدیدی که میان گروه های مختلف در این کشور وجود دارد که توسط اشغالگران صهیونیست و مجریان طرح آمریکایی هرج و مرج هدفمند تغذیه می شود، نوید خیری ندارد.
باید برادران فلسطینی در دو جنبش فتح و حماس و همچنین دیگر گروه های ملی دست به دست هم بدهند و برای مقابله با دسیسه های آمریکا و رژیم صهیونیستی که هدف نهایی آن به زانو درآوردن ملت است، وارد عمل شوند ؛ البته برای تحقق این هدف باید دو گروه فتح و حماس مسائل گذشته را فراموش کنند و از یاد دوباره آنها بپرهیزند و علاوه بر آن در راستای پیشرفته سازی اشکال مختلف مقاومت بکوشند.
ما ـ فلسطینی ها ـ امروز و در فرصت باقی مانده تا برگزاری کنفرانس پاییز در یک نقطه حساس تاریخی به سر می بریم ؛ یعنی اینکه یا باید راه وحدت و همبستگی را پیش گیریم و در جهت تحقق اهداف ملی گام برداریم یا اینکه با هم اختلاف نظر داشته باشیم و اجازه دهیم که دشمن بر سیطره پیدا کرده و همه را در هم بکوبد.
بی تردید، آن کسی که مبارزات ملت فلسطین را از مسیر درستش (مقابله با دشمن) منحرف سازد، مشمول نفرین تاریخ می شود و هرگز تاریخ به او رحم نخواهد کرد.