“میخائیل بریزون” نویسنده و تحلیلگر اسرائیلی در مقالهای که در روزنامه عبری زبان “هاآرتص” منتشر شده، به بررسی سناریوهای زوال و نابودی رژیم صهیونیستی پرداخته است.
او در این مقاله بیان میکند که رژیم صهیونیستی در مسیر نابودی و فروپاشی داخلی پیش میرود و در آینده نزدیک هیچ فرد متمدنی در آن باقی نمیماند و همه آن را ترک میکنند و تنها تندروها در اینجا باقی میمانند و قدرت را تا زوال و نابودی این رژیم بدست میگیرند.
بریزون اظهار داشت که در سال 1948 مرحله امید آغاز شد و در سال 1967 دومین مرحله که مرحل فساد و نابودی بود آغاز شد.
در ادامه این مقاله آمده است که در تاریخ 2022/12/29 ـ یعنی از وقتی که بنیامین نتانیاهو مجددا قدرت را بدست گرفت ـ مرحله سوم که همان مرحله نابودی است، آغاز شد.
نویسنده بیان کرد که این امر کاملا قابل پیش بینی و محتوم بود، زیرا پس از 55 سال فساد، خرابکاری، اشغال و خشونت، هیچ راهی برای بهبود اوضاع باقی نمانده است.
او میافزاید که این بار دیگر خبری از روز قیامت دراماتیکی نیست، بلکه ما با فروپاشی تدریجی مواجه هستیم و سرانجام کار به جایی خواهد رسید که دیگر کسی تمایلی به زندگی در “اسرائیل” نخواهد داشت و تنها افراد تندرو و کسانی که از نظر عقلی و روانی دچار مشکل هستند، در اینجا باقی میمانند و حکمرانی میکنند تا سرانجام این رژیم نابود شود.
این نویسنده چپگرا تاکید میکند که به مناسبت رسیدن به مرحله نابودی، تلاش کرده تا بفهمد تکمیل این پروژه چقدر زمان خواهد برد، اما وقتی فهمیده که چیزی به پایان راه باقی نمانده غافلگیر شده، زیرا اغلب چیزهایی که میبیند نزدیک به نابودی است، همه اموال و داراییهای دولت بجای اینکه صرف پیشرفت و جاهای بهتر شود، برای توسعه شهرکهایی که یهودیان تندرو در آن سکونت دارند، صرف شده است و میتوان گفت که پروژه زوال و نابودی “اسرائیل” در حال کامل شدن است.
وی در این باره آورده است که برای مثال میتوان گفت که بخش آموزش کلا نابود شده، ساخت و ساز بسیار هزینهبردار و عقبمانده است، به بیماران و سالخوردگان هیچ توجهی نمیشود، سلامت و بهداشت کلا تعطیل است، گرانی سر به فلک کشیده، زیرساختها سست و ضعیف است و حمل و نقل عمومی مضحک و خندهدار است و فقر هر روز افزایش مییابد و مذهبیها بر همه چی حاکم شدند، انتقال یهودیان از مناطق مختلف به “اسرائیل” درگیری و هرج و مرج ایجاد کرده، کارهای پلیس مایه شرم است و خشونت روز به روز بیشتر میشود و فساد همه جا سایه افکنده، عدالت از بین رفته و حقوق بشر و برابری دیگر معنایی ندارد.
نویسنده همچنین تاکی کرده که جای بسی تعجب است که “اسرائیل” در طول 75 سال گذشته نتوانسته حتی یک مشکل از بین مشکلاتی که یک دولت سالم با آن مواجه میشود را حل کند، آنگونه که پیداست، این سرنوشت همه دولتهایی است که به شهروندان خود خدمت نمیکند.
