باور به فروكش كردن و رو به كاهش بودن توان و موقعيت جهاني امريكا، واقعيتي است كه روايتسازي مزورانه هيئت حاكمه امريكا و جريان تبليغاتي وابسته به آن و نيز تخريب و كوچك شمردن اين باور، تغييري در اصل مسئله «افول يا ebbing» ايجاد نميكند، البته اعتبار و منزلت اين ذهنيت، زماني است كه از دو مؤلفه برخوردار باشد: الف) عينيت و سنجشپذيري و ب) تغيير و دگرديسي، در واقع در بحث از افول شاهد وضعيت پيشيني يا موقعيت فرضي (ايدهها، سياستها و برنامهها) هستيم كه در آن فرازي و طلوعي بوده و در حال فرود و افول است، بنابراين در اين يادداشت نمايش مصاديق عيني از تغيير موقعيت قدرت امريكا در عرصههاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي را بررسي و تحليل ميكنيم و به افول حمايت تام از رژيمصهيونيستي در امريكا ميپردازيم.
بنگوريون، از بنيانگذاران رژيم صهیونيستي «قدرت لابي يهوديان در امريكا» را برابر با «نعمت خدادادي نفت به مسلمانان» ميدانست.
در بيان اهميت اسرائيل براي امريكا، همين بس كه ايالات متحده اولين كشوري بود كه تنها 11دقيقه پس از انتشار اعلاميه تشـكيل دولـت اسـرائيل در 14مي1948 آن را به رسميت شناخت.
اعلام پايبندي و حمايت تام از ايدئولوژي صهيونيسم جهاني و تجسم آن (رژيم اشغالگر قدس) در قالب اسناد راهبردي و امنيت ملي، سند بودجه دفاعي و نيز سخنراني سالانه مقامات ارشد كاخ سفيد، بستههاي كمك چندميليارد دلاري سالانه، لوايح و قوانين حمايتي سناتورهاي هر دو حزب، پشتيباني و تضمين برتري تسليحاتي و امنيتي در منطقه، مديريت افكار عمومي در قبال جنايات آن و پيگيري پروژه سازش و ديپلماسي فريب به نفع رژيم تنها بخشي از فراز و برتري نقش و روابط صهيونيستها در ساختار قدرت امريكا طي يك سده اخير است اما اين موقعيت قدرتي و روابط استراتژيك ميان اسرائيل- امريكا مدتي است تغيير يافته است. اين درك، زماني حاصل ميشود كه به برخي مطالعات، مواضع و نظرسنجيها درباره ميزان حمايت طبقات مختلف امريكايي از رژيمصهيونيستي نگاهي بيندازيم.
براساس نظرسنجي منتشر شده توسط انديشكده بروكينز در خصوص «ميزان حمايت از رژيمصهيونيستي در ميان مسيحيان جوان نوانجيلي» از سال 2018 ميزان حمايت از اين رژيم از 75درصد به 33درصد كاهش يافته است. تقريباً نيمي از نوانجيليهاي 18 تا 29ساله طرفدار تأسيس دولت فلسطيني هستند.
مطابق اين پيمايش 46درصد از اين جوانان به جو بايدن و صرفاً 26درصد به ترامپ در انتخابات 2020 رأي دادهاند.
مركز پيو در افكارسنجي در خصوص «ديدگاه يهوديان امريكايي در خصوص رژيمصهيونيستي» اعلام كرده است: «16درصد از اين قشر يهودي- امريكايي اعلام كردن وضعيت رژيم براي آنها اصلاً اهميت ندارد و 37درصد نيز اعلام كردن توجه به رژيم براي آنها مهم است اما ضروري نيست.»
نظرسنجي گالوب نشان ميدهد، در حال حاضر 53درصد از دموكراتهاي امريكايي با فشار بيشتر بر رژيمصهيونيستي موافق هستند.
در پژوهشي كه مركز «بلفر» در هاروارد در جولاي ۲۰۱۷ ميلادي منتشر كرد، اشاره شده است: «همدردي جوانان امريكايي با مردم فلسطين، بيشتر شده و متقابلاً تمايلي به حمايت از رژيمصهيونيستي و نيز رغبتي به مهاجرت به فلسطين اشغالي در جوانان يهودي- امريكايي
(طرح شلدون آدلسون) وجود ندارد.»
از ديگر نشانههاي عيني تغيير، واكنش به جنبش «بايكوت، عدمسرمايهگذاري و مجازات» يا اختصار «B. D. S» است. هدف اين جنبش استفاده از روشهاي مبارزه مدني در امريكا و تحريم كالاهاي شركتهايي است كه در مناطق اشغالي ۱۹۶۷ فعاليت ميكنند.
علاوه بر جوانان و فعالان اجتماعي كه به دنبال حمايت جديتر از فلسطينيها و كاهش ميزان حمايت تام از رژيمصهيونيستي هستند، اوضاع در ميان احزاب و فعالان سياسي نيز چندان به نفع صهيونيستها نيست. اين نكته زماني مهم ميشود كه لابي Jstreet اعلام ميكند: «درون حزب دموكرات يك زمينه بسيار قوي در حال ظهور است كه ميخواهد شاهد يك سياست امريكاي متعادل در خصوص رژيم باشد كه هم (تنها) ضرورتهاي امنيتي و هم (تنها) حقوق اسرائيل را زماني كه مجبور شود از خود در برابر موشك و ترور دفاع كند، به رسميت بشناسد. اين ديدگاه در حال تبديل شدن به محور اصلي سياستهاي حزب دموكرات است.»
در اين راستا جو بايدن در نشست اواسط2020 با مسئولان دو حزب دموكرات و جمهوريخواه ضمن تكرار مواضع حمايتي دولتمردان امريكا از رژيمصهيونيستي و اعلام پايبندي به امنيت آن ميگويد: «اشتباه است كه از حساب امنيت كشورها و مردم منطقه، امنيت اسرائيل را حفظ نمود.»
اين روند تغيير، در پي نامه 17سناتور دموكرات سناي امريكا به بلينكن در 2020 براي فشار بر رژيم در مورد اعطاي مجوز انتقال مصالح ساختماني براي بازسازي غزه و ارسال كمكهاي انساني، جديتر شد. در جمهوريخواهان نيز حمايت از رژيم از يك مسئله هويتي و ايدئولوژيك به يك برگه بازي سياسي تقليل يافته است. ترامپ در مصاحبه با باراك راويد ميگويد: «اگر من (در سال ۲۰۱۶ به رياست جمهوري) نميرسيدم، فكر ميكنم كه اسرائيل نابود ميشد. حقيقت اين است كه تا حال اسرائيل نابود شده بود و بنيامين نتانياهو در برابر كمكهاي سخاوتمندانه دولت امريكا ناسپاسي بزرگي كرد.»
به گزارش جروزالم پست و وبسايت راديو فردا، اين اظهارات و بيان احساسات ترامپ درباره نتانياهو، پس از ترك كاخ سفيد نشان ميدهد روابط بين اين دو آنگونه كه تنگاتنگ و صميمي نشان داده ميشد، نبوده است. اين موضعگيري تعارض دروني ميان لابي آيپك و جمهوريخواهان (به ويژه تيپارتي) با جياستريت را نشان ميدهد.
بيتفاوتي، اعتراض و درخواست محدودسازي ميزان حمايت از رژيمصهيونيستي درون ساخت سياسي و اجتماعي امريكا، مصادیق عيني از تغيير و گرفتاري دشمن با خود و افول يكي از مؤلفههاي حياتي قدرت شيطاني آن يعني «حمايت تام از صهيونيسم» است
منبع : جوان آنلاین ، 08/11/1400