جمعه 20/سپتامبر/2024

حوادث و روزهای حساس

دوشنبه 25-دسامبر-2006

نوشته: مهندس ابراهیم غوشه
عضو دفتر سیاسی جنبش حماس
مرکز اطلاع رسانی فلسطین

در دو هفته گذشته حوادث مهم و حساسی رخ داد که هر یک می تواند پیامدهای مهمی داشته باشد. رئیس جمهور ایران در سخنانی موفقیت دانشمندان ایرانی در غنی سازی اورانیوم ( و تکمیل چرخه سوخت) را به اطلاع جهانیان رساند. این خبر مانند صاعقه ای بر فرق آمریکا و رژیم صهیونیستی فرود آمد، زیرا ایران زمان مناسبی را برای اعلام این موضوع انتخاب کرده بود، چرا که آمریکا در باتلاق عراق فرو رفته است و توان آغاز یک جنگ جدید در منطقه را ندارد و حال آنکه مدتی پیش تلاش داشت تا 150 هزار نیروی نظامی خود را در کوتاه ترین زمان ممکن از عراق خارج کند و همزمان با آن تحرکاتی در عرصه افکار عمومی آمریکایی ها علیه بوش آغاز شده بود و ژنرال های آمریکایی نیز انتقادات گسترده ای از رامسفلد وزیر دفاع آمریکا مطرح کردند. در این میان آمریکا از آن نگران بود که ایران نیم دیگر ملت عراق را نیز علیه نظامیان آمریکایی بسیج کند و به تهدید آبراه خلیج علیه ناوگان دریایی آمریکا بپردازد و نفت نیز به بالای 70 دلار در هر بشکه رسیده است.

ایران همچنین به یک تحرک سیاسی دیگر دست زد و طی آن سومین کنگره بین المللی حمایت از قدس و آرمان فلسطین (که نخستین آن در سال 1991 و دومی در سال 2001 برگزار شده بود) را برگزار کرد. این کنگره با سخنرانی کوبنده آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ایران گشایش یافت و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران و نبیه بری رئیس پارلمان لبنان و عزیز الدویک رئیس مجلس فلسطین نیز در این همایش سخنرانی کردند. در این کنگره بزرگ همچنین تصمیماتی برای حمایت از مقاومت و دولت و ملت فلسطین برای مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی و شیطان بزرگ و غرب اتخاذ شد.

همزمان با آنکه کشورهای استعمارگر از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی و اتحادیه اروپا و سازمان ملل و غیره دولت منتخب و دمکراتیک فلسطین را به محاصره درآوردند، رهبران جنبش فتح نیز متأسفانه عرصه داخلی را بر کابینه برادر اسماعیل هنیه تنگ کرده اند و این کار را با گرفتن اختیارات مربوط به گذرگاه ها و پلیس و حفاظت اطلاعات و امداد و نجات از دولت و انتقال آنها به ابو شباک و مرتبط ساختن آن به محمود عباس، به اجرا گذاشته اند. رهبران فتح در اقدام دیگری که پس از انتخابات مشخص شد پیش از ترک قدرت 30 هزار کارمند جدید را به استخدام دولت درآوردند و همزمان خزانه ای خالی با بدهی 3/1 میلیارد دلاری به بانک ها و جریان های داخلی را به ارث نهادند. آنها در اقدام دیگری می کوشند تا از جنبش حماس و کابینه فلسطین باج خواهی کنند و این کار را نیز با طرح مجدد سه شرط صهیونیست ها و نیز نادیده گرفتن حماس با اعلام پایبندی خود به برنامه های ساف و طرح ابتکار عربی و منشور استقلال انجام دهد که البته این شروط نیز در حقیقت به به رسمیت رژیم صهیونیستی می انجامد، مضاف برآنکه رادیو و تلویزیون فلسطین را نیز از سیطره دولت خارج و به ریاست جمهوری تشکیلات خودگردان منتقل کردند و اکنون اخبار حکومت جدید پس از اخبار رئیس تشکیلات و سفرهای زیادش به خارج و نیز اخبار جنبش فتح و اظهارات سخنگویان بی شمار این جنبش، گزارش می شود و پس از این ها در گزارش هایی کوتاه و حاشیه ای به اخبار حکومت ملت فلسطین پرداخته می شود!

در برابر این محاصره و این مانع تراشی ها، شیخ اسماعیل هنیه رئیس کابینه جدید در روز جمعه 14/4/2006م. به مسجد جبالیا رفت و در آنجا نماز جمعه را برای مردم امامت کرد. این صحنه ما را به یاد حادثه ای که پنجاه سال پیش رخ داد، می اندازد. در سال 1956 عبدالناصر در اثنای تجاوز سه گانه علیه مصر و محاصره شدید این کشور از سوی دشمنان، به  الازهر رفت تا در آنجا از ملت مؤمن مصر برای مقابله با تجاوزات کمک بگیرد که پس از آن ملت در تظاهراتی گسترده شعار داد ” آری می جنگیم و نمی ترسیم”.

پس از آنکه شیخ مجاهد اسماعیل هنیه اعلام کرد که تسلیم نخواهد شد و اصول و مبادی را کنار نخواهد گذاشت، هزاران فلسطینی از گوشه و کنار کرانه باختری و نوار غزه به خیابان ها ریختند و شعار “گرسنگی آری، تسلیم هرگز” سر دادند. شیخ اسماعیل هنیه تاکید کرد که کابینه همچنان به کار خود ادامه خواهد داد و هشدار داد که گزینه های دیگر بسیار خطرناک است.

از دیگر حوادث مهم این دو هفته، پیروزی رومانو پرودی نامزد چپگرای ایتالیا در انتخابات این کشور است. وی قول داده است که دولت منتخب فلسطین را به رسمیت بشناسد و نیروهای ایتالیایی حاضر در عراق را از این کشور خارج کند، درست همان کاری را که زاپاترو نخست وزیر منتخب اسپانیا انجام داد.

روزهای حساس نیز با وقوع عملیات شهادت طلبانه در روز 17/4/2006 در تل آویو آغاز شد که گروهان های قدس آن را در واکنش به جنایت های تروریستی و کشتار فلسطینیان از طرق مختلف از جمله خودروهای بمبگذاری شده و هواپیما و توپخانه، به اجرا گذاشت. جنایت های اشغالگران در همین ماه گذشته به شهادت بیش از 20 فلسطینی و مجروح شدن ده ها تن دیگر انجامید که متأسفانه هیچ کس این جنایت ها را محکوم نکرد، اما هنگام وقوع عملیات در تل آویو آمریکا و اتحادیه اروپا و سازمان ملل و دیگران آن را محکوم کردند، هر چند که ملت فلسطین نه هواپیما دارد و نه توپخانه، بلکه فقط جوانانش از اراده و عزمی آهنین برخوردارند.

اولمرت نیز تصمیم گرفته است به مقابله با گروه های مبارز برخیزد و شمال و جنوب کرانه باختری را از یکدیگر جدا کرده است. وی در همین راستا با نادیده گرفتن همه توافقات سازمان ملل، وزرا و نمایندگان استان قدس را از شهر مقدسشان بیرون کرده است.

اما تلخ تر و خطرناک تر از همه اینها، آن است که محمود عباس حملات و انفجارهای رژیم صهیونیستی و کشتار فلسطینیان را ناموجه بنامد و حال آنکه واکنش مبارزان فلسطینی به این جنایت ها را اقدامی زشت و مردود قلمداد کند.

لینک کوتاه:

کپی شد