پنج شنبه 08/می/2025

رنتیسی، نوید دهنده پیروزی و شهید در راه حق

پنج‌شنبه 17-آوریل-2008

  “ای بوش! ما پیروز خواهیم شد … ای شارون! ما حتما پیروز خواهیم شد” شیر فلسطین دکتر عبد العزیز رنتیسی با این گونه کلمات آکنده از حقیقت و یقین و اعتماد به نفس بارها در جمع مردم سخنرانی کردند. ایشان پس از شهادت به شعله ای فروزان تبدیل شدند که مجاهدان به وسیله آن به راه پیروزی رهنمون می شوند و نیز به مرهمی مبدل گشتند که به وسیله آن ایمان خود را تقویت می کنند و به منهج و راهی را که انتخاب کرده اند بیش از پیش ایمان می یابند.

“شیر فلسطین” با زندگی وداع گفتند، اما کلمات و جملات ایشان بسان دری گرانبها دل و جان همه فلسطینیان و دوستدارانشان را در مناطق مختلف دنیا روشن نموده اند و آنان را به وجد و حماسه می آورد و این کلمات در اذهان کلیه آزادگان و دوست داران حق و عدالت همچنان زنده و جاوید است. کلمات شهید رنتیسی نغمه ای بود که پس از رانده شدن اشغالگران غاصب از غزه به دست مجاهدان فلسطینی، بر زبان همه آزادگان جاری است. پس از گذشت یک سال و اندی از شهادت “شیر فلسطین”، ملت فلسطین ثمره این کلمات صادقانه را که چاشنی آن اعتماد و یقینی راسخ بود، هنگام پیروزی برنامه اسلامی و پیروزی حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین تجربه کردند و بدین ترتیب فلسطین وارد یک واقعیت نو گشت.

امروز و در چهارمین سالروز شهادت این رهبر فرزانه که مصادف است با هفدهم آوریل هر سال میلادی، بر خود واجب می دانیم که گوشه هایی از زندگی پر برکت و فعالیت های جهادی ایشان را بازگو نماییم؛ زندگی که سراسر برای امت اسلام مایه افتخار و عزت بود.

 

نام و تاریخ تولد

نام کامل این شهید بزرگ عبد العزیز علی عبد الحفیظ رنتیسی ملقب به “شیر فلسطین” است. ایشان در 23/10/1947م. در روستای یبنا (واقع در بین “عسقلان” و “یافا”) دیده به جهان گشودند. خانواده ایشان پس از جنگ 1948م. به نوار غزه پناهنده شدند و در اردوگاه خان یونس دیده به جهان گشودند. شهید رنتیسی در این دوران تنها شش ماهه بودند و نه برادر و دو خواهر داشتند.

 

تحصیلات و شغل

ایشان نیز بسان هزاران کودک فلسطینی که از سرزمین مادری شان کوچانده شدند و تحت محاصره اشغالگران صهیونیست قرار داشتند در شش سالگی به مدرسه ای وابسته به آژانس کاریابی و امداد رسانی به آوارگان فلسطینی (آنروا) رفتند. ایشان در همین سن اندک به خاطر شرایط سختی که خانواده پرجمعیت ایشان با آن مواجه بودند، مجبور بودند که کار کنند.

از همین سال ها بود که شخصیت محکم و استوار ایشان شکل گرفت. شهید رنتیسی تحصیلات متوسطه خود را در سال 1965م. آغاز کردند و پس از پایان مرحله متوسطه برای ادامه تحصیل در دانشگاه، عازم مصر شدند و در سال 1972م. از دانشکده پزشکی دانشگاه اسکندریه فارغ التحصیل شدند. مدرک کارشناسی ارشد را در رشته طب اطفال دریافت نمودند و سپس در سال 1976م. در بیمارسان “ناصر” در خان یونس مشغول به طبابت شدند.

 

زندگی اجتماعی و فعالیت های سیاسی شهید

ـ متاهل و دارای شش فرزند (دو پسر و چهار دختر)

ـ دکتر رنتیسی در زمان حیات در سمت های مختلفی فعالیت کردند؛ عضویت در هیأت مدیریه مجمع اسلامی، اتحادیه پزشکان نوار غزه و هلال احمر، تدریس در دانشگاه اسلامی غزه در رشته های مختلف پزشکی از زمان تاسیس این دانشگاه در سال 1987م. و تاسیس جنبش مقاومت اسلامی حماس در نوار غزه در سال 1987م. با همکاری با گروهی از اعضای جنبش اسلامی در این منطقه از جمله این فعالیت هاست.

 

بازداشت

ـ شهید رنتیسی در سال 1983 به خاطر مخالفت با پرداخت مالیات به رژیم صهیونیستی و نیز در تاریخ 15/1/1988م. یک بار دیگر به مدت 21 روز بازداشت شدند.

ـ در تاریخ 4/2/1988م. برای بار سوم بازداشت شدند و به مدت دو سال و نیم در حبس بودند. ایشان در 4/9/1990م. آزاد شدند و مجددا در 14/12/1990 به مدت یک سال به بازداشت موقت محکوم شدند.

ـ نظامیان صهیونیست، رنتیسی را بلافاصله پس از بازگشت از منطقه “مرج الزهور” بازداشت کردند و دادگاه نظامی رژیم صهیونیستی ایشان را محکوم به حبس کرد و تا سال 1997م. بازداشت شدند.

ـ رنتیسی یکی از بنیانگذاران جنبش مقاومت اسلامی حماس در غزه در سال 1987م. و اولین رهبر این جنبش بودند که پس از شعله ور شدن انتفاضه نخست در 8/12/1987م. بازداشت شدند. رنتیسی در 15/1/1988م. به مدت 21 روز پس از درگیری با یکی از نظامیان صهیونیست که قصد حمله به اتاق خواب ایشان را داشتند، بازداشت گشتند.

ـ یک ماه پس از آزادی ایشان از زندان، در تاریخ 4/3/1988م. به اتهام مشارکت در تاسیس حماس و به راه انداختن نخستین انتفاضه، دو سال و نیم زندانی شدند. صهیونیست ها ایشان را در 4/9/1990م. آزاد و بار دیگر پس از گذشت تنها صد روز از آزادی، در تاریخ 14/12/1990م. به مدت یک سال دیگر به بازداشت موقت محکوم کردند.

ـ در تاریخ 17/12/1992م. به همراه 416 نفر از مجاهدان عضو جنبش های حماس و جهاد اسلامی به جنوب لبنان تبعید شدند. رنتیسی در ایام تبعید سخنگوی رسمی تبعید شدگان در اردوگاه العوده در منطقه مرج الزهور بودند.

رنتیسی پس از آزادی از زندان ها و بازداشت گاه های رژیم صهیونیستی نقش و فعالیت خود در رهبری حماس را که در سال 1996م. ضربه سنگینی را از تشکیلات خودگردان دریافت کرده بود، آغاز و با قدرت و صلابت از اصول و آرمان های ملی فلسطین و مواضع این جنبش دفاع کردند. ایشان ملت را به قیام و انتفاضه ای جدید دعوت می کردند و این فعالیت ها به مذاق تشکیلات خودگردان خوش نیامد و سرانجام تحت فشار رژیم صهیونیستی مجبور شد که ایشان را پس از گذشت کمتر از یک سال از آزادی از زندان های رژیم صهیونیستی، در تاریخ 10/4/1998م. بازداشت کند. شهید رنتیسی پس از 15 ماه آن هم به خاطر درگذشت مادرش آزاد از زندان های وابسته به تشکیلات خودگردان آزاد شدند.

رنتیسی پس از آزادی از زندان های تشکیلات خودگردان سه بار دیگر در زندان های این تشکیلات بازداشت شدند و پس از یک اعتصاب غذای طولانی مدت و پس از آن که جنگنده های رژیم صهیونیستی بازداشت گاه ایشان را بمباران کردند آزاد شدند. ایشان در زمان بمباران در یکی از بندهای بازداشت گاه به سر می بردند و این در حالی است که افسران و عناصر امنیتی تشکیلات خودگردان بازداشت گاه را از بیم جان خود ترک کرده بودند. بدین ترتیب رنتیسی 27 ماه از عمر پر برکت خود را در زندان های تشکیلات خودگردان سپری کردند.

ـ تشکیلات خوگردان پس از آزادی، دو بار دیگر تلاش کردند تا ایشان را بازداشت کنند، اما هر دو بار در نتیجه تجمع گسترده ملت فلسطین در مقابل منزل و حمایت از ایشان، در تحقق هدف شوم خود ناکام ماندند.

دکتر رنتیسی در سال 1990م. قرآن را در زندان در کنار هم سلولی خود شیخ مجاهد شهید احمد یاسین حفظ کردند. ایشان شعرهای زیادی در قالب قصیده در خصوص عشق به میهن و ملت سروده اند و همچنین مقاله های زیادی نوشته اند که در ده ها رسانه و مطبوعات منتشر شده است.

دکتر رنتیسی اغلب ایام بازداشت خود را در بند زندان های رژِیم صهیونیستی و در سلول انفرادی سپری کردند و ایشان معتقدند که فلسطین جز با جهاد در راه خدا آزاد نخواهد شد.

 

تلاش تروریستی ناکام

در دهم ژوئن 2003م. “شیر فلسطین” از حمله تروریستی بالگردهای نظامی رژیم صهیونیستی به خودروی حامل ایشان نجات یافتند. در این حمله تروریستی یکی از محافظان دکتر رنتیسی و شماری از شهروندان فلسطینی از جمله یک دختر خردسال به شهادت رسیدند.

 

رهبر جنبش حماس

در بیست و چهارم ماه مارس 2004م. و دو روز پس از ترور شیخ احمد یاسین بنیانگذار حماس، دکتر رنتیسی به عنوان رهبر حماس در نوار غزه انتخاب شد.

 

شهادت

دکتر رنتیسی به همراه دو تن از محافظانش در 17 آوریل 2004م. در حمله هوایی بالگردهای آپاچی رژیم صهیونیستی در شهر غزه جان به جان آفرین تسلیم کردند و بدین ترتیب با شهادت در راه حق به زندگی سراسر جهاد و مبارزه خود پایان دادند.

ایشان همزمان یک شخصیت نظامی و سیاسی و دینی و ادیب و شاعر و فرهنگی و سخنوری توانا بودند. همه اقشار ملت فلسطین و ملت های عربی و اسلامی به شخصیت ایشان احترام می گذاشتند و ایشان را از تمام وجود دوست می داشتند.

 

گوشه هایی از شخصیت والای ایشان

شهید رنتیسی گفته ها را به فعل تبدیل کرده بودند و شخصیت اخلاقی و مبارزاتی ایشان برای کلیه کسانی که برای دین و میهن و مساله و جنبش خود تلاش می کردند به حق یک مکتب و منهج حقیقی بود. در زیر به گوشه هایی از شخصیت والای دکتر رنتیسی یا بهتر است بگوییم مکتب ایشان اشاره می کنیم:

1ـ مبارزه طلبی: این مرد بزرگ در مکتب بزرگان و مجاهدان در مرج الزهور لبنان شخصیتی نمونه بودند. ایشان به خاطر فصاحت بیان و استدلال های منطقی و توان بالایش در جلب توجه جهانیان به مساله عادلانه فلسطین به عنوان سخنگوی تبعید شدگان مرج الزهور انتخاب شدند. ایشان روزی در تبعید گاه گفتند: “رابین را در مقابل جهانیان به چالش می کشانم.” ایشان این گفته خود را هنگامی به فعل تبدیل کردند که بر بقای تبعید شدگان در مرج الزهور در میان مارهای افعی و سایر خزندگان اصرار ورزیدند به رغم این که عده ای بسیار تلاش کردند تا تبعید شدگان را برای همیشه به اراضی لبنان تبعید کنند. ایشان با هوشیاری و زیرکی خاصی که داشتند موفق شدند حمایت افکار عمومی جهان را در اعمال فشار به رژیم صهیونیستی برای بازگشت شان به فلسطین جلب کنند و چند ماهی نگذشته بود که تبعید شدگان به خانه های شان بازگشتند. اما رنتیسی به خاطر اظهارات و موضع گیری هایی که خشم و کینه رابین را برانگیخته بود راهی زندان شد.

2ـ وحدت ملی: تحقق وحدت ملی مهمترین دغدغه خاطر دکتر بود. ایشان برای وحدت ملی فلسطینیان بیش از همگان تلاش می کردند. ایشان پس از آن که سکان هدایت حماس را به جای شیخ شهید احمد یاسین به دست گرفتند، در محفل سوگواری شیخ در جمع هزاران نفر اظهار داشتند:”نخستین کاری که انجام خواهد داد این است که نزد همه گروه های ملی و اسلامی می روم و به آنان خواهد گفت بیایید همگی متحد و یکپارچه در سنگر مقاومت گرد هم آییم.”

3ـ عشق به شهادت و دیدار با خدا: شهادت و پیوستن به لقاء الله آرزو و رویای همیشگی دکتر بود. ایشان در هیچ روزی از عملیات تروریستی دشمن واهمه به دل راه ندادند و با این که دشمن نام ایشان را در راس لیست ترور قرار داده بود و حتی یک بار هم در معرض ترور نافرجام قرار گرفته بودند اما این تحت تعقیب بودن هرگز ایشان را از ادامه راه جهاد و فعالیت های سیاسی برای دفاع از میهن و ملت باز نداشت. آخرین جمله ایشان پیش از شهادت این بود: “ما از مرگ نمی هراسیم و خداوند متعال می داند که تا چه اندازه در آرزوی دیدار با او و دوستان و عزیزان و سروران مان همچون شیخ احمد یاسین، جمال سلیم، جمال منصور، صلاح شحاده، ابراهیم مقادمه و اسماعیل ابو شنب هستم.”

4ـ اراده پولادین: دکتر رنتیسی با موضع گیری های قاطعانه و اراده پولادین شان شخصیتی کاملا شناخته شده هستند. عده ای به ایشان لقب پزشک انقلابی” یا “عقاب حماس” داده اند. با وجود این همه هیبت و وقار اما اییشان با برادران خود در حماس بسیار متواضع و فروتن بودند و در هر کاری با آنان مشورت می کردند. دکتر رنتیسی سه هفته پیش در محفل عزای شیخ یاسین در دانشگاه اسلامی گفتند: “به همه کسانی که از دکتر رنتیسی می ترسند می گوییم که نگران نباشید هر گونه تصمیم گیری در حماس به صورت دسته جمعی و گروهی اتخاذ می شود و رهبری حماس نیز یک رهبر گروهی است.”

5 ـ تشویق و ترغیب برای جهاد: شهید رنتیسی یک خطیب و سخنور به تمام معنا بودند. ایشان در اغلب مساجد نوار غزه خطبه رانده اند و سخنرانی های غرائی کرده اند و در حین سخنرانی احساسات حماسی مردم را بر می انگیختند. مردم وی را بزرگترین رهبر حماس از نظر موضع گیری های محکم و استوار می دانستند و به ایشان لقب شیر دادند به این خاطر که پیوسته مردم را به مقاومت و ضربه زدن سهمگین به دشمن صهیونیستی دعوت می کردند و با پیمان های صلح و سازش به شدت مخالف بودند. امتیاز دیگری که ایشان داشتند این بود که به زبان انگلیسی کاملا مسلط بودند و این امتیاز باعث شده بود که ایشان علاوه بر رسانه های گروهی عربی با خبرنگاران رسانه های انگلیسی زبان نیز گفت و گو کنند.

6ـ تاثیر پذیری از قدوه حسنه: دکتر عبد العزیز رنتیسی به شدت تحت تاثیر افکار سلف صالح خود شهید شیخ احمد یاسین بودند. ایشان به اسوه خود در تاسیس جنبش حماس در سال 1987م. کمک های شایانی کردند و در سال 1990م. به همراه شیخ در سلول یکی از زندان های رژیم صهیونیستی سپری کردند و تا جایی که توانسته بودند از چشمه های خروشان علم و افکار شیخ جرعه های گوارایی برگرفتند. ایشان با خویشتن عهد بسته بودند که به راه استاد و معلم خود شهید احمد یاسین ادامه دهند و در نهایت نیز شهید شدند تا روح پاک ایشان با روح مطهر شیخ احمد یاسین در بهشت با یکدیگر دیدار کنند.

 

آخرین جملات

رنتیسی در یکی از مناسبت ها گفتند: به شما می گویم و اطمینان خاطر می دهم که اگر رنتیسی، زهار، هنیه، نزار ریان، سعید صیام و همه رهبران حماس شهید شدند به خدا سوگند که این شهادت باعث اتحاد هر چه بیشتر ملت و عشق و علاقه مردم به حماس می شود ما که در زندگی دنیا در سنگر مقاومت گرد هم آمده ایم فردا نیز ارواح مان در محشر خداوند جمع می شوند و با هم ملاقات خواهیم کرد بنابراین شارون و صهیونیست ها و کلیه مزدوران در فکر اندیشه ای غیر از ترور ما باشند به همه دشمنان تاکید می کنیم که به راه خود ادامه می دهیم. درست است که راهی که انتخاب کرده ایم صعب العبور است اما تنها راهی است که ما را به اهداف مان خواهد رساند به همین خاطر هرگز نباید در دل خود سستی و ضعف راه بدهیم.

دکتر رنتیسی با این جملات گوهر بار با زندگی وداع گفتند و از شهادت با آغوش باز استقبال کردند. ایشان پس از به عهده گرفتن رهبری حماس و جانشینی شهید شیخ احمد یاسین اظهار داشتند: بر کسی پوشیده نیست که شیخ یاسین رهبر حماس هستند و این که اکنون بنده را به عنوان جانشین شیخ انتخاب کرده اند، چیزی را تغییر نمی دهد؛ چرا که من نیز تحت تعقیب نظامیان و در معرض ترور قرار دارم گذشته از این، حماس به رهبری نیاز دارد که همه اعضای گروه های فلسطینی و تشکیلات خودگردان و آحاد مردم در آن مشارکت داشته باشند.  

لینک کوتاه:

کپی شد