یکشنبه 10/نوامبر/2024

حماس و قاچاق اموال

سه‌شنبه 26-دسامبر-2006

نمی توانیم معنای این شادمانی گسترده نیروهای امنیتی فلسطین و آقای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان از بازداشت سامی ابوزهری سخنگوی رسمی جنبش مقاومت اسلامی حماس را به همراه 600 هزار یورو که برای خانواده های اسیران و زندانیان فلسطینی در زندان های اشغالگران صهیونیستی جمع آوری شده بود، درک کنیم.

زیرا ابوزهری با چند تن کوکائین یا هروئین در گذرگاه رفح بازداشت نشده است. هدفش نیز آن نبود که چنین موادی را به نوار غزه قاچاق کند تا از معتادان یا افراد قاچاقچی سود کسب کند تا آقای محمود عباس به دادستانی دستور دهد که از وی بازجویی کند.

این مرد مقداری از اموالی را که به صورت کمک های مردمی از جمعیت های عربی جمع شده بود و هدفش حمایت از پایداری ملت مسلمان و عرب فلسطین در برابر محاصره و گرسنه نگه داشتن این ملت از سوی اشغالگران صهیونیست است، به نوار غزه آورده بود. هم اکنون ملت فلسطین به دستور آمریکا و رژیم صهیونیستی و با توطئه و همکاری برخی از باقی مانده های تشکیلات فاسد گذشته با محاصره ای سخت و رنج آور مواجه است.

اگر فرض کنیم که دادستان کل از آقای ابوزهری بازجویی کرد و فهمید که او درصدد قاچاق این اموال برای پرداخت به خانواده های اسیران بود، آیا آن را جرمی تلقی خواهد کرد که مجازات آن زندان است، یا آنکه آقای محمود عباس او را به دادگاه نظامی تحویل خواهد داد تا او را به اتهام خیانت بزرگ محاکمه و به اعدام محکوم کند؟

نیروهای گارد ریاست جمهوری (کجاست این جمهوری که گارد داشته باشد!) آقای عباس که در گذرگاه حضور دارند از آقای ابوزهری خواستند که اسناد مربوط به محل دریافت این اموال را نشان دهد. سبحان الله، آیا حماس مواد مخدر یا سلاح خرید و فروش می کند یا آنکه این اموال را از سازمان القاعده گرفته است؟

آمریکا و اروپا ده ها میلیون دلار به دفتر آقای ابومازن سرازیر می کنند تا دستمزدهای “گربه های چاق” را بدهد و گروه های شبه نظامی و مسلح وابسته به خود را ـ که در حال تشکیل آن جهت مقابله با مقاومت است ـ مسلح و مجهز کند. اما کمک های جمع آوری شده ای که ابوزهری برای خرید غذا برای کودکان خانواده های گرسنه اسیران فلسطینی آورده است، غیر قانونی است و باید منبع آنها مشخص شود و کسی که آن را به داخل انتقال می دهد، مجرم شناخته و مجازات شود!

اموال آقای ابوزهری اموال حلالی است که کارگران فلسطینی و عرب و مسلمان برای حمایت از برادران خود در فلسطین جمع آوری کرده اند تا داروی بیماران و غذای گرسنگانشان با آن خریداری شود، زیرا بیمارستان ها درهای خود را به روی نیازمندان مراقبت های پزشکی ناشی از محاصره بسته اند. قاچاق این اموال کمتر از یک عملیات فدایی و جهادی نیست. این کار مانند یک عملیات جهادی بزرگ و تا حد شهادت طلبانه ارزش دارد.

آقای محمود عباس و نیروهای امنیتی وابسته به وی عملا در محاصره و گرسنه نگه داشتن ملت فلسطین و جلوگیری از انتقال این اموال به این ملت و نیز شادمانی از توقیف آن در اقدامی شرم آور و اهانت به ملت فلسطین، شریک هستند. این کار اهانت به جنبش فتح نیز که در دفاع از حقوق ملت فلسطین هزاران شهید تقدیم کرده است، محسوب می شود.

قاچاق اموال برای انتقال به محاصره شده گان گرسنه در یک سرزمین اشغالی عربی یکی از انواع مقاومت هاست، توقیف و مصادره آنها آن گونه که شاهد آن بودیم، وحشیانه ترین و بی شرمانه ترین نوع توطئه برای طولانی تر کردن محاصره و ایجاد فتنه و آشوب در میان فلسطینیان است که به جنگ داخلی ـ چیزی که شارون در آرزویش بود ـ می انجامد.

ما خواهان نقض قانون نیستیم، بلکه خواستار احترام به آنیم. پیش از آن و این، باید بگوییم که نوار غزه سوئیس یا سوئد نیست. انتقال اموال به نوا رغزه در سایه خودداری بانک ها از انتقال اموال از راه های رسمی ـ به سبب تسلیم در برابر تروریسم آمریکایی ـ نمی تواند جرم تلقی شود، بلکه کاملا مشروع و قانونی است.

کشف این اموال و مباهات سازمان های امنیتی وابسته به محمود عباس و گارد شخصی اش که در گذرگاه رفح حضور داشتند و مدعی اند که “سیب ارشمیدس” را یافته اند! به نفع حماس خواهد بود و تاکیدی است که نشان می دهد نهاد ریاست تشکیلات خودگردان چقدر تابع ایالات متحده و اروپا است و چقدر در توطئه محاصره ملت فلسطین دست دارد. تهدید ناظران اروپایی حاضر در گذرگاه و ترک گذرگاه در صورت عدم مصادره این اموال نشان می دهد که حضور آنان بی شرمانه ترین نوع استعماری است که بر ملت فلسطین تحمیل شده است. این نیز یکی دیگر از ابزارهای تنگ کردن حلقه محاصره ملت فلسطین و گرسنه نگه داشتن این ملت است. محمود عباس به مانند رئیس جمهور فلسطینیان که او را برگزیده اند، اقدام نمی کند، بلکه به گونه ای رفتار می کند که انگار دولت آمریکا و اتحادیه اروپا او را برگزیده اند. او کاملا به دیکته های این قدرت ها تن داده است، حتی اگر این دیکته ها به گرسنه نگه داشته شدن ملت فلسطین و شعله ور شدن آتش جنگ داخلی در فلسطین بینجامد.

تفاوت زیادی وجود دارد میان آن محمود عباسی که زمانی مسئول امور مالی فتح و ناظر قاچاق اموال برای مبارزانی بود که در سرزمین اشغالی پایداری می کردند و مسئول امور مالی حملات فدایی علیه مواضع “اسرائیل” در خارج بود، و آن محمود عباسی که به جلوگیری از انتقال اموال پاک زکات به دست خانواده های اسیرانی که از گرسنگی رنج می برند.

از محمود عباس نمی خواهیم که چه گوارا یا ابوذر غفاری (رض) باشد، اما از او می خواهیم که در وطن دوستی دست کم از ولفنسون فرستاده کمیته چهارجانبه به فلسطین و رئیس سابق بانک جهانی که اصلا یک یهودی است، کمتر نباشد. او در اعتراض به سیاست های آمریکا و اتحادیه اروپا در تحمیل محاصره مالی به ملت فلسطین و مجازات این ملت به خاطر انتخاب دمکراتیکش، از مقام خود استعفا داد.  

این گونه کارها، فقط و فقط مقدمه حمام خونی است که ممکن است میان فلسطینیان جریان یابد، همانی که ملت فلسطین در طول پنجاه (50 ) سال گذشته از مبارزاتش از وقوع آن خودداری کرده است. جای تأسف این است که برخی نمی خواهند دورتر از بینی آمریکا را ببینند!

لینک کوتاه:

کپی شد