پنج شنبه 01/می/2025

تحصیل حاصل محال است

یکشنبه 7-اکتبر-2007

  معرفی نوار غزه به عنوان منطقه متخاصم، به معنای رهایی رژیم صهیونیستی از زیر بار مسئولیت توافقنامه مرحله ای است که در 25 سپتامبر سال 1995 در واشنگتن امضا شد و به موجب این توافقنامه، فلسطین در وضعیتی نامشخص و ما بین کشوری اشغال شده و کشوری دارای استقلال ملی یا همان خود مختار قرار گرفت.

بر اساس این توافقنامه، روابط جدیدی میان رژیم صهیونیستی و سازمان آزادی بخش فلسطین (ساف) در زمینه شیوه حکومت در فلسطین، پارلمان و امور مربوط به آن از قبیل انتخابات و ساختار آن، قوه مجریه، کمیته ها، دولت، قوه قضائیه و اختیارات برقرار شد.

استقرار مجدد نظامیان رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین، مساله زمین، تدابیر امنیتی و نظم عمومی، پلیس فلسطین، توقف اقدامات خصمانه و تلاش برای اعتماد سازی از دیگر مسائل مورد بحث در این توافقنامه بود. طرفین در این توافقنامه همچنین مسائل حقوقی مانند حکومت، اختیارات قانونگذاری پارلمان، حقوق بشر، قانون مداری، حقوق، مسئولیت ها، تعهدات و حل و فصل اختلافات و درگیری ها را مورد بحث و بررسی قرار دادند. علاوه بر این، مسائلی مانند همکاری های دوجانبه، روابط میان پارلمان فلسطین و رژیم صهیونیستی، همکاری ویژه در زمینه انتقال اختیارات، مسئولیت ها، روابط اقتصادی، برنامه های همکاری و کمیته روابط مشترک صهیونیستی ـ فلسطینی، هماهنگی و ارتباط با اردن و مصر و هماهنگی در زمینه گمشدگان دو طرف از دیگر مسایل مورد بحث میان طرفین در این توافقنامه بود. 

ساف و رژیم صهیونیستی توافقات دیگری را نیز در زمینه گذرگاه امنیتی میان کرانه باختری و نوار غزه و دیگر گذرگاه ها به امضا رسانده و در قطعنامه پایانی نشست های خود، بندهایی را امضا کردند که توافقنامه های قبلی امضا شده میان دو طرف از جمله توافقنامه غزه ـ اریحا را باطل کرده و بر اصول بسیار مهم تاکید می کرد از جمله آغاز مذاکرات حل و فصل نهایی مساله فلسطین حداکثر تا تاریخ 4 مه 1996، حفظ حق طرفین در پایبندی به حقوق ثابت یا خواسته ها و یا مواضع خود، پایبندی طرفین به حفظ وضعیت نوار غزه و کرانه باختری تا زمان دستیابی به نتایج مذاکرات حل و فصل نهایی و پایبندی طرفین به رعایت وحدت جغرافیایی کرانه باختری و نوار غزه در مرحله گذار.

پس از امضای این توافقنامه بین طرفین، کمیته های ویژه ای برای اجرای آن تشکیل شدند که از جمله آنها می توان به پارلمان فلسطین، کمیته مشترک هماهنگی و همکاری امنیتی میان طرفین، کمیته های امنیتی منطقه ای، دفاتر هماهنگی منطقه ای، گشتی های مشترک، یگان های سیار مشترک، پلیس فلسطین، اداره گذرگاه ها، کمیته همکاری و هماهنگی در زمینه امور مشترک مدنی، بانک مرکزی فلسطین، اداره شیلات، کمیته مشترک اقتصادی و بسیاری از کمیته های کاری دیگر اشاره کرد.

معرفی نوار غزه به عنوان منطقه متخاصم به معنای زیر پا گذاشتن تمامی بندهای این توافقنامه ( که 31 بند اصلی و 7 بند متمم داشت) و انحلال تمامی کمیته های کاری و موسسات مذکور است.

این اقدام رژیم صهیونیستی می تواند به قطع روابط میان دو طرف و تعامل آزادانه و بی قید و بند این رژیم با نوار غزه به مانند اقدامات دیگر کشورها در جنگ های فیمابین بیانجامد و در این صورت طرف متجاوز یا دشمن، طرفی خواهد بود که جنگ علیه آن اعلام شود و حتی ضرورتی ندارد که این اعلام جنگ به صراحت صورت گیرد، بلکه ممکن است این مساله از اقدامات آن طرف نیز برداشت شود.

واقعیت این است که این توافقنامه که ما درباره آن صحبت کردیم جز در مواردی که به نفع صهیونیست ها بود اجرا نشد اما در ارتباط با بخش هایی که می توانست اوضاع معیشتی فلسطینیان را بهبود ببخشد، باید گفت که صهیونیست ها با اقدامات گوناگون مانع از اجرای آنها می شدند. رژیم صهیونیستی مساله مهمی همچون وحدت جغرافیایی کرانه باختری با نوار غزه را نادیده گرفت و نه تنها ایجاد گذرگاه امن میان این دو منطقه را به تعویق انداخت که در عوض آن این تدابیر ویژه ای برای تردد شخصیت های مهم فلسطینی VIP ( مسئولان پارلمانی و دولتی و قضایی) و تجار بزرگ و برخی کارگران که فعالیت های آنان در اقتصاد این رژیم تاثیر داشت، در نظر گرفتند. رژیم اشغالگر قدس همچنین مذاکرات مقامات دو طرف در زمینه حل و فصل نهایی را نیز به شکست کشاندند.

علاوه بر این، این رژیم با زیر پا گذاشتن شرط عدم تغییر وضعیت کرانه باختری و نوار غزه، هزاران دونم از خاک فلسطین را ضمیمه شهرک های صهیونیست نشین کرده و روند شهرک سازی را گسترش داد. رژیم صهیونیستی به همین بسنده نکرد و با اشغال مجدد کرانه باختری، با انواع سلاح ها ساکنان این منطقه را مورد حمله قرار داد و در مدت اخیر نیز گذرگاه های نوار غزه را بست و این منطقه را به زندانی بزرگ تبدیل کرده و نظامیان خود را به حراست از این گذرگاه ها گماشته است.

به ضرس قاطع می توان گفت که در حال حاضر اثری از توافقنامه مذکور باقی نمانده است و اوضاع داخلی این رژیم باعث می شود که آنها از هر فرصت برای سوء استفاده از این توافقنامه استفاده کنند و به تجاوزات خود ادامه دهند. بدین ترتیب معرفی نوار غزه به عنوان منطقه متخاصم “تحصیل حاصل” است.

اما چرا صهیونیست ها در یک چنین زمانی این مساله را مطرح کردند؟ شاید بتوان گفت که این مساله مقدمه ای برای حمله ای گسترده تر به نوار غزه و شاید هم تهدید کردن پیش از تفاهم با حماس بر اساس سیاست چماق و هویج باشد. در هر حال آینده همه چیز را مشخص خواهد کرد. 

لینک کوتاه:

کپی شد