طی روزهای شانزدهم الی هجدهم سپتامبر 1982م. شبه نظامیان لبنانی و نیروهای “سعد حداد” و دیگران مرتکب قتل عام شنیع و معروف خود در “صبرا و شاتیلا” با حمایت و پشتیبانی ارتش رژیم صهیونیستی شدند.
قتل عام در “شاتیلا” اردوگاه آوارگان فلسطینی در جنوب بیروت و “صبرا” محله فقیر نشین لبنان پس از دو روز از ترور “بشیر جمیل” رئیس جمهوری منتخب لبنان رخ داد. این قتل عام در انتقام مرگ “جمیل” که فرمانده شبه نظامیان راست گرای طرفدار رژیم صهیونیستی نیز بود صورت گرفت. قتل عام در “صبرا و شاتیلا” همچنین یک روز پس از حمله نظامیان صهیونیست تحت فرماندهی آریل شارون وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی به غرب بیروت و محاصره اردوگاه “شاتیلا” انجام شد. این رژیم در توجیه محاصره اردوگاه مدعی شده بود که نزدیک به سه هزار تن از مبارزان عضو سازمان آزادی بخش فلسطین که یک ماه قبل لبنان را ترک کرده بودند همچنان در اردوگاه مستقر هستند. با این بهانه، اردوگاه محاصره شد و ارتش رژیم صهیونیستی برای تسهیل در یورش شبه نظامیان به اردوگاه، گلوله های منور شلیک کردند.
شبه نظامیان در روزهای پنجشنبه و جمعه و شنبه (16، 17، 18 سپتامبر) ساکنان “صبرا و شاتیلا” را قتل عام و به زنان و دختران تجاوز و اجساد آنان را قطعه قطعه کردند آنان حتی به بیمارستان های “عکا” و “غزه” واقع در نزدیکی این اردوگاه نیز حمله و پرستاران و پزشکان و کارمندان آن ها را کشتند.
این جنایت به گفته بسیاری از تحلیل گران با نظارت سه شخصیت اصلی یعنی “آریل شارون” وزیر وقت جنگ، “رافائل ایتان” رئیس ستاد مشترک و “ایلی حبیقه” فرمانده نیروهای امنیتی لبنان صورت گرفت.
“روبر حاتم” محافظ “حبیقه” در مصاحبه های خبری مختلف گفت که “مراون مشعلانی” و “میشل زوین” نیز از جمله مسئولان این جنایت بودند.
تاکنون آمار دقیقی از قربانیان این جنایت ارائه نشده است، اما سازمان صلیب سرخ جهانی در آخرین گزارش خود اعلام کرد که 950 نفر طی این جنایت کشته شدند در ضمن گزارش های دیگر حاکی از کشته شدن نزدیک به سه هزار نفر در این جنایت است به این خاطر که جنایتکاران اجساد را درون گودال ها پنهان کرده بودند.
انتشار آمار قربانیان در سراسر جهان و رژیم صهیونیستی جنجال بزرگی به پا کرد به طوری که “مناحیم بیگن” نخست وزیر وقت این رژیم را به تشکیل کمیته ای حقیقت یاب موسوم به کمیته “کهان” وادار کرد.
کمیته “کهان” پس از گذشت چند ماه اعلام کرد که شارون ـ که مسئول اصلی قتل های پیشین نظیر قتل عام روستای “قبیه” (1955م.) قتل عام اردوگاه جنین (2001م.) بود ـ به طور غیر مستقیم مسئول جنایت “صبرا” و “شاتیلا” نیز است و نامبرده دستور حمله شبه نظامیان به این مناطق را صادر کرد.
به دنبال انتشار این گزارش، شارون از سمتش استعفا و از صحنه سیاسی “اسرائیل” سال ها پنهان ماند و سپس در سال 2001م. حزبش در انتخابات سراسری پیروز و نخست وزیر کابینه شد اما با وجود گذشت یک ربع قرن از این جنایت، کابوس “صبرا و شاتیلا” همچنان “شارون” را تعقیب می کند.
پس از آن که در ژوئن 2001م. رادیو انگلیس از احتمال محاکمه “شارون” به عنوان جنایتکار جنگی خبر داد و وکلای مدافع بلژیک بر اساس قانون بین المللی پیگرد جنایتکاران جنگی مصوب سال 1993م. دست به فعالیت زدند. یکی از نجات یافتگان جنایت “صبرا و شاتیلا” به نامه “یعاد سرور المرعی” به همراه خانواده 28 تن از قربانیان شکایت نامه ای را در یکی از دادگاه های بلژیک برای محاکمه و مجازات “شارون” ارائه کردند.
دادگاه بلژیک کار تحقیق را در میان فشارهای تبلیغاتی علیه متهمان آغاز کرد و این مساله “ایلی حبیقه” (فرمانده نیروهای امنیتی لبنان) را بر آن داشت تا در برابر بازجویان بلژیکی شهادت داده و اعلام کند که اطلاعات مهم و تکان دهنده ای از این جنایت جدا از آن چه که در گزارش کمیته کهان آمده است در اختیار دارد. به دنبال این اظهارات، طولی نکشید که “حبیقه” به همراه چهار تن از محافظانش در ژانویه 2002م. در عملیاتی که رد پای نیروهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در آن دیده می شود ترور شد و سپس محاکمه “شارون” بر اثر فشارهای آمریکا و “اسرائیل” به بن بست رسید و ناکام ماند، به گونه ای بلژیک مجبور شد تا قانون ویژه پیگرد جنایتکاران جنگی را اصلاح کند.