از این پس و با نزدیک شدن به تاریخ 9/2/2009 یعنی زمان برگزاری انتخابات پارلمانی، نتیجه ضمنی و احتمالی انتخابات هر چه روشن تر می شود. امروز احزاب صهیونیستی مشغول تنظیم لیست نامزدهای انتخاباتی خود هستند ؛ البته پیش از بستن این لیست ها، در اندیشه جذب چهره های فراری از دیگر احزاب یا استفاده از چهره های جدید می باشند و ممکن است در این میان افرادی را به سمت خود بکشند که پیش از این حزب را ترک گفته اند و در حال حاضر، آمادگی خود را برای بازگشت اعلام کرده اند.
یکی از فعال ترین احزاب در جذب چهره های فراری، لیکود است که نظرسنجی ها از موفقیتش در کسب بیشترین تعداد کرسی ها در انتخابات آتی حکایت دارد. لیکود در برنامه خود موفق به بازگرداندن فرزندان بگین، دان مریدور (وزیر مشاور امور امنیتی رژیم صهیونیستی و از چهره های محبوب در این رژیم) و موشه یالون (رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش عبری) شده است و در حال حاضر منتظر بازگشت برخی چهره های فراری خود در حزب کادیما است. ضمنا برخی افراد سرشناس در حزب کار قصد خروج از این حزب و پیوستن به جنبش میرتس را دارند. برخی احزاب راستگرا و تندروی صهیونیست نیز در صدد اتحاد و ارائه یک لیست انتخاباتی واحد می باشند، به عنوان نمونه حزب اتحاد قومی و مفدال یک لیست واحد ارائه کرده اند. به طور خلاصه باید گفت که موتور انتخابات رژیم صهیونیستی با قدرت تمام در حال فعالیت است.
تحلیل و ارزیابی نتایج نظرسنجی های صورت گرفته در خصوص نتایج انتخابات به ما اجازه می دهد تا به درک درستی از تحولات مربوط به روند سیاسی اسرائیل دست یابیم.
دو سال پیش یعنی در تاریخ 28 نوامبر 2006، در همین روزنامه (الوطن) مقاله ای را در مورد راستگرایی در جامعه عبری منتشر و تاکید کردم که توده صهیونیست ها به سمت راستگرایی تمایل پیدا کرده اند. البته در آن زمان (دو سال پیش) تمایلات راستگرایانه جماعت مذکور زیاد آشکار نبود ؛ ولی امروز می توان گفت که نه تنها توده صهیونیست ها، بلکه روند سیاسی رژیم اشغالگر قدس به سمت راستگرایی ـ آن هم از نوع افراطی اش ـ حرکت می کند.
علت این رویکرد به سمت راستگرایی چیست؟
وقتی ایهود باراک بعد از جنگ لبنان در سال 2006، به رهبری حزب کار رسید، گفتمان سیاسی این حزب را به سمت راستگرایی سوق داد و از آنجایی که رژیم صهیونیستی نیاز به احزاب راستگرای بیشتری نداشت و حزب کار نیز فاقد توانایی لازم برای رقابت با احزاب راستگرا بود، این حزب رو به ضعف نهاد تا جایی که نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که سهم این حزب از کرسی های پارلمان در انتخابات آتی کمتر از ده مورد خواهد بود یعنی در رده ای پایین تر از احزاب “اسرائیل، خانه ما” و “شاس” در انتخابات قرار می گیرد یعنی احزابی که بر اساس نظرسنجی ها ده کرسی را از آن خود خواهند کرد.
از سوی دیگر، حزب کادیما در واقع برآمده از متن لیکود می باشد و درست است که در هنگام شکل گیری این حزب توسط شارون، برخی از اعضای حزب کار نیز به آن پیوستند ؛ ولی هسته اصلی آن افرادی هستند که از لیکود به این حزب پیوسته اند. از این رو، حزب لیکود با وجود آنکه در روند سیاسی اسرائیل به عنوان یک حزب میانه رو به شمار می رود ؛ ولی در واقع برخی از تندروترین چهره های لیکودی و در مقدمه آنها رئیس پیشین ستاد مشترک ارتش (شائول موفاز) را در خود جای داده است. از سوی دیگر، راستگراهای افراطی نیز موقعیت خود در انتخابات آتی را تثبیت خواهند بخشید و وضعیت به گونه ای رقم خواهد خورد که حزب لیکود به عنوان یک حزب میانه رو در روند سیاسی اسرائیل شناخته شود.
نظرسنجی ها در اسرائیل نشان می دهد در صورتی که امروز انتخابات برگزار شود، نتایج آن ـ بر اساس گزارش روزنامه هاآرتص ـ به شکل ذیل خواهد بود: راستگرایان اسرائیلی با گرایش های مذهبی و قومی برای اولین بار در تاریخ رژیم صهیونیستی اکثریت را از آن خود خواهد کرد، به گونه ای که می توانند دولتی یک دست تشکیل دهند و نیازی به ائتلاف با گروه های میانه رو و احزاب چپ ندارند.
نظرسنجی ها نشان می دهد که لیکود در انتخابات آتی 34 کرسی را از آن خود خواهد کرد. سهم احزاب “شاس” و “اسرائیل، خانه ما” ده کرسی خواهد بود. یهدوت هتورات نیز شش و اتحاد قومی چهار کرسی را از آن خود خواهد کرد یعنی اینکه راستگرایان ـ مذهبی و قومی ـ جمعا 64 کرسی را از آن خواهند کرد که این به معنای کسب اکثریت پارلمانی است که تعداد کرسی ها آن به 120 می رسد. البته پیروزی انتخاباتی راستگرایان به این حد خاتمه نمی یابد ؛ برخی ها معتقدند که نیمی از اعضای حزب کادیما که بر اساس نظرسنجی 28 کرسی را از آن خود خواهند کرد، از راستگرایانی هستند که پیش از این لیکود را ترک کرده اند و انتظار می رود به لیکود باز گردند.
تحلیلگران صهیونیستی بر این باورند که پیروزی راستگرایان در انتخابات آتی قطعی است و آنان موفق می شوند که دومین دولت راستگرا را در اسرائیل تشکیل دهند. اولین دولت تماما راستگرای صهیونیستی در سال 1977 به ریاست مناحیم بگین شکل گرفت.
حرکت جامعه صهیونیستی به سمت راستگرایی نگرانی بسیاری را در اراضی اشغالی بر انگیخته است که البته این نگرانی تنها به محافل چپ محدود نمی شود تا جایی که برخی ها معتقدند نتانیاهو خود از احتمال ضعف یا عدم حضور پر رنگ حزب کار در روند سیاسی اسرائیل نگران است. حزب کار در واقع سرپوشی برای سیاست های تجاوزکارانه نتانیاهو (در زمان نخست وزیری اش بر اراضی اشغالی) بوده است. نتانیاهو در حال حاضر نیازمند آن است که حزب کار را به عنوان شریک ائتلاف خود داشته باشد تا اینکه دولت یک دست نباشد. چهره های نزدیک به نتانیاهو چنین پیش بینی می کنند که در صورت پیروزی جبهه “لیکود ـ راستگرایان ـ حریدیم” و کسب اکثریت، نتانیاهو ترجیح می دهد که با حزب کار و حریدیم و “اسرائیل، خانه ما” تشکیل ائتلاف دهد و کادیما نیز در موضع اپوزسیون باقی بماند ؛ البته با این فرض که نیمی از اعضای این حزب که اغلب شان از لیکود جدا شده اند، سریعا از عضویت کادیما خارج می شوند و باز هم به لیکود باز خواهند گشت.
انتخابات آتی رژیم صهیونیستی با خود پارادوکس ها و ناسازواره هایی به همراه دارد. ضعف چپگراها، وضعیت جدیدی را در روند سیاسی رژیم صهیونیستی ایجاد خواهد کرد و باعث می شود تا لیکود راستگرا به یک حزب میانه رو تبدیل می شود.
تمایل توده صهیونیست ها به راستگرایی باعث نگرانی بسیاری در اسرائیل شده است و اگر تا دیروز شبحی به نام نتانیاهو بر انتخابات رژیم صهیونیستی سایه افکنده بود، امروز راستگرایی تندرو خود به شبحی دیگر تبدیل شده است که نتانیاهو را نیز تحت سلطه خود قرار می دهد و به این ترتیب، راستگرایان تندرو بیشترین بهره را از این تمایل توده ای صهیونیست ها خواهند گرفت.
امروز در میان نخبگان سیاسی رژیم اشغالگر قدس این نکته به امری تقریبا قطعی و مسلم تبدیل شده است که نتانیاهو نخست وزیر آتی این رژیم خواهد بود ؛ البته این مشروط به عدم حصول تغییر و دگردیسی در گرایش های سیاسی توده صهیونیست ها می باشد که البته بروز این تغیر نیز در انتخابات اسرائیل نکته ای دور از نظر نیست ؛ زیرا تا چند هفته آتی و تا لحظه برگزاری انتخابات همه شمشیرها علیه نتانیاهو کشیده می شود، البته نباید فراموش کرد حتی اگر تغییر و دگردیسی در وضعیت کنونی صورت گیرد و برخی کرسی ها از آن دیگر احزاب شود ولی باز هم کفه ترازوی سیاست به نفع راستگرایی و راستگرایی افراطی سنگینی خواهد کرد که همین امر بازتاب خود را در اتخاذ سیاست های هر چه افراطی گرایانه تر علیه فلسطینیان می یابد و دیگر گزینه مذاکرات از برنامه دولت آتی اسرائیل خط خواهد خورد.