عزیزم لورد روچلد
بسیار مایه خوشحالی است كه به نیابت از حكومت اعلی حضرت مطلب زیر را كه تامین كننده آرزوهای یهودیان و صهیونیستهاست و به وزارت امور خارجه پیشنهاد و با آن موافقت شده است، به اطلاع جنابعالی برسانم:
«حكومت اعلی حضرت به موضوع تأسیس وطنی ملی برای ملت یهود در فلسطین به دیده موافق مینگرد و نهایت سعی خود را برای تحقق این هدف به كار میگیرد، مشروط بر این که هیچ گونه اقدامی كه ناقض حقوق مدنی و دینی پیروان دیگر ادیان غیر یهودی در فلسطین و حقوق و وضعیت سیاسی یهودیان در كشورهای دیگر باشد، صورت نگیرد.
بسیار خرسندم اگر اتحادیه هیأتهای صهیونیستی را در جریان این مطلب قرار دهید.
ارادتمند شما
آرتور بالفور
متنی که مشاهده شد. نامه ایست که به “اعلامیه ی بالفور ” مشهور می باشد . این نامه را جیمز بالفور وزیر خارجه ی وقت انگلستان در سال 1917 خطاب به لرد روچیلد که سرپرستی سرپرستی فدراسیون صهیونیست هارا برعهده داشت نوشت . (لازم به ذکر است روچیلد در زمان خود ثروتمند ترین مرد دنیا بود)
این نامه برای جامعه ی یهود دارای اهمیتی بسیار زیاد است زیرا طی این نامه بریتانیا به یهودیان اجازه میدهد تا در سرزمین فلسطین دست به تاسیس دولت یهودی بزنند .
پس از آنکه سران یهود در کنگره ی صهیونیستی بال سوئیس – که تئودور هرتزل ریاست آن را برعهده داشت– در سال 1897 تشکیل شد ، تصمیمیاتی مبنی بر این گرفته شد که دولت یهودی در فلسطین شکل بگیرد .
در آن کنگره تئودور هرتزل گفت “شاید در حال حاضر برخی بر این گفته ی من بخندند اما دولت یهودی 50 سال دیگر تشکیل می شود ”
و همانطور هم که دیده شده در سال 1947 یعنی دقیقا 50 سال بعد این دولت تشکیل شد و در سال 1948 سازمان ملل این کشور را به رسمیت شناخت .
با شروع جنگ جهانی در سال 1914 روابط دولت انگلستان با سازمان جهانی صهیونیسم گسترده تر شد ، تعمیق روابط میان دولت انگلستان و یهودیان برای هر دو مفید و دارای منافع بود
دولت انگلیس میتوانست از کمک های مالی صهیونیست ها در طول جنگ جهانی اول بهره مند گردد سرانجام اتحاد و پیوستگی صهیونیسم و استعمارگران صهیونیستی به نتیجه رسید و به مرور زمان ثمرات و نتایج آن آشکار شد .
علاوه بر آن نیاز مبرم بریتانیا به استفاده از نفوذ گسترده یهودیان در آمریكا برای واداشتن این كشور به حمایت از متفقین در جنگ، انگلیسیها را به مذاكره با جنبش صهیونیسم مجبور ساخت. (این امر در مارس 1917 اتفاق افتاد و آمریكا از متفقین حمایت كرد.)
در سال 1916 رهبران سازمان جهانی صهیونیسم و آژانس بین المللی یهود با ارسال نامه ای به اعضای هیئت دولت و نمایندگان مجلس عوام انگلیس خواستار ایجاد یک دولت یهودی جهت اسکان یهودیان گوشه و کنار جهان شدند و یهودیان نیز به عنوان یک ملت صاحب حکومت و سرزمین گردند .
پس از درگذشت تئودور هرتزل در سال 1905 میلادی رهبر کنگره ی جهانی یهود و رئیس تشکیات صهیونیسم بین المللی شده بود . حاییم وایزمن ریاست هیئتی از رهبران صهیونیست را برای مذاکره با مقام های بریتانیا پیرامون تشکیل دولت اسرائیل در فلسطین به عهده گرفت .
این گفتگو به نتیجه رسید . آنها لرد بالفور وزیر امور خارجه انگلستان را متقاعد ساختند که لایحه ی اصولی برای دفاع از آرمان و اهداف صهیونیسم به کابینه اربائه دهد . در این چارچوب بالفور از وایزمن و لرد روچیلد که سرپرستی فدراسیون صهیونیست ها را به عهده داشت خواست که پیش نویس لایحه را تهیه نماید . لایحه ی مذکور در کابینه ی انگلستان به بحث گذاشته شد و تصویب گردید . “لرد بالفور” وزیر خارجه ی انگلیس در دوم نوامبر 1917 لایحه ی مصوب را همراه با نامه ای برای “لرد روچیلد” ارسال کرد که به وعده ی بالفور مشهور گشت .
وعده بالفور بزرگترین دستآورد آژانس بین المللی یهود از برگزاری نخستین کنگره ی خود در سال 1897 تا سال 1917 محسوب می شود . در حقیقت صهیونیست ها برای دست زدن به بزرگترین جنایات ضد بشری اعلام آمادگی نمودند و استعمارگران انگلیس و غرب نیز ضمن اعطای چنین مجوزی آمادگی خود را برای ایجاد تهسیلات برای این جنایات اعلام داشتند .
لويد جورج نخست وزير وقت بريتانيا دربارة اين بيانيه چنين گفته است :
بي شك دستيابي رهبران صهيونيسم به اين وعده نتيجه و ثمره عمل به قول خود مبني بر تلاش بي دريغ جهـت بيدارسازي احساسات يهوديان جهان و برانگيختن و هدايت آنان در حمايت از نيروهاي هم پيمان بوده است. اما اين جنايتكار كمكها و مساعدتهاي شريف حسين و عربها به انگليس و نيروهاي هم پيمان در جنگ با تركيه و آلمان را ناديده گرفته و از ياد برده است .
لازم به ذكر است كه “آرنلد توين بي” انديشمند بزرگ انگليسي ضمن ابراز شرمساري از اين اقدام بريتانيا (بيانيه بالفور) خاطر نشان كرده است كه هر انگليسي از ننگ وعده بالفور به يهوديانداير بر برپايي موطني يهوديان در زمين ديگران احساس شرمساري مي كنند و اين وعده اياست كه از جانب كسي كه هيچ گونه مالكيتـي ندارد، به كسي كه اصلاً استحقاق آن راندارد ، داده شده است . پس چرا و چگونه است كه انگليسي ها، فرانسويان و ياامريكاييان موطني براي يهوديان در بريتانيا، فرانسه و يا ايالات متحده اختصاصندادند