شنبه 10/می/2025

يك پژوهش اسرائيلی: نظام آموزشی ما مانع تحقق صلح است

پنج‌شنبه 11-فوریه-2010

  نتایج پژوهشی که اخیرا در اراضی اشغالی انجام گرفته است، نشان می دهد که کتاب های درسی مراکز آموزشی صهیونیستی مانعی جدی در راه تحقق صلح با اعراب می باشد.

به گزارش مركز اطلاع‌رسانی فلسطين،‌ صالح النعامی تحليلگر برجسته مساله فلسطين در اين خصوص با نگارش مقاله‌ای آورده است:‌ داده های به دست آمده از این پژوهش که توسط ایلی بودیا از پژوهشگران صهیونیست و استاد دانشگاه حیفا انجام گرفته است، حکایت از آن دارد که کتاب های درسی و آموزشی مدارس اراضی اشغالی بیش از نیم قرن است که آتش درگیری و جنگ میان اعراب و اسرائیل را روشن نگاه داشته و علاوه بر آنکه باعث تداوم حالت جنگ شده است، به سان یک مانع جدی در مسیر تحقق صلح دو طرف عمل کرده و می کند.  

این پژوهش همچنین نشان می دهد که کتاب های درسی کودکان صهیونیست آکنده از تصاویر کلیشه ای و افکار بسته بندی شده در خصوص عرب ها است و تخم کینه و نفرت نسبت به آنها را در ذهن دانش آموزان صهیونیست می کارد تا جایی که می توان به این نتیجه روشن رسید که آنچه در داخل مدارس رژیم اشغالگر قدس می گذرد، تا حد زیادی در تصمیم رهبران این رژیم در خصوص ادامه جنگ یا برقراری صلح تعیین کننده و تاثیرگذار است.

این تحقیق که تحت عنوان مناقشه اعراب و اسرائیل در کتاب های تاریخ مدارس عبری انجام گرفته و توسط موسسه اسرائیل شناسی “مدار” در رام الله منتشر شده است، نشان می دهد که کتاب های درسی پرورش دهنده یک نوع چالش صامت (پنهان) میان دو طرف بوده اند و به صورت غیر مستقیم به برافروختن آتش جنگ مسلحانه دامن زده اند.

بودیا که در تحلیل خود از کتاب های درسی آنها را انحراف آمیز بر می شمارد، بر این نکته تاکید دارد که نظام آموزشی در اراضی اشغالی، بر اساس قوم گرایی عمل می کند و در تعریف خود از گذشته (تاریخ)، نیازهای حال و آینده را مد نظر قرار می دهد یعنی در هنگام نگارش کتاب های تاریخ واقعگرایی و حقیقت نگری را کنار می گذارد و تلاش می کند تا یک حافظه برجسته و متمایز جمعی برای افراد ایجاد کند.

وی تصریح کرد: “سه چهارم کتاب های درسی اسرائیلی مرز خاصی را برای دانش آموز ایجاد می کنند یعنی دیگر به او اجازه نمی دهند تا از موادی مطلع شود که از نظر نظام آموزشی، دانستنش برای دانش آموزان خطرناک به شمار می رود. ضمنا کتاب های تاریخ مدارس که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت، با هدف تعمیق ارزش های صهیونیسم، توجه به اساطیر و نیز بزرگ نمایی قهرمانان اسطوره ای بیان شده بود ؛ علاوه بر آنکه تلاش می کرد تا تمامی مهاجران یهودی که به اسرائیل آمده اند، را در یک قالب جای دهد و حافظه جمعی واحدی برای آنها بسازد. در تعریفی هم که این کتاب ها از مناقشه اعراب و اسرائیل دارند، این مناقشه به شکل یک جانبه ای تعریف شده و فاقد دقت لازم است تا جایی که از حقیقت کاملا فاصله گرفته است.”

این استاد صهیونیست خاطرنشان ساخت: “در کتاب های درسی تلاش شده است تا عرب ها به عنوان اهریمن و فاقد هر گونه انسانیت جلوه داده شوند و همین امر باعث شده است تا تصویری کلیشه ای از عرب ها در ذهن کودکان اسرائیلی نقش بندد، کودکانی که خود را به عنوان غربی هایی متمدن و حافظ صلح و عرب ها را مشتی خیانتکار و متجاوز می دانند که عقب مانده هستند و همیشه مشغول جرم و جنایت می باشند و علاوه بر آنکه دست به آدمربایی می زنند، بهداشت را رعایت نمی کنند و دائما مشغول خرابکاری می باشند.”

وی در ادامه می افزاید: “در این کتاب ها در خصوص اولین درگیری که میان مسلمان و یهودیان در مدینه رخ داد، قبایل یهودی آن دوره به عنوان مردمانی شجاع، محترم و شریف توصیف شده اند و حال آنکه عرب ها به عنوان اشخاصی حیله گر و خائن معرفی گشته اند که با استفاده از نیرنگ و دسیسه، یهودیان را شکست داده اند. در کتاب های تاریخ مدارس در توصیف عرب ها از عبارت هایی همچون وحشی، حیله گر، نیرنگ باز، دزد، سارق و تروریست استفاده شده و از آنچه علیه یهودیان در طول تاریخ صورت گرفته است با عنوان تجاوز، کشتار و نسل کشی یاد شده است که البته این امر با هدف ارتباط میان عرب ها و آنتی سمتیسمی انجام می گیرد که ریشه در تجربیات تاریخی یهودیان در اروپا دارد و هیچ ربطی به عرب ها ندارد.”

ایلی بودیا عنوان داشت: “در کتاب های درسی دانش آموزان اسرائیلی، عرب ها به عنوان نسخه مدرن عمالقه (غول ها) یعنی سرسخت ترین دشمن یهودیان در تورات شمرده می شوند. کتاب ها خود نقش مهم و مستقیمی را در فرآیند دوری هر چه بیشتر یهودیان از عرب ها داشته و این امر باعث شده است تا مناقشه موجود هر چه بیشتر جنبه اسطوره ای به خود بگیرد و تمایل افراد برای انسان ندانستن عرب ها تشدید یابد. حمله اسرائیلی ها علیه عرب ها در واقع نسخه ای از موضع یهودیان در قبال اغیار (بیگانگانی که با قوم یهود خصونت دارند) در دوره آوارگی و در به دری بوده است.”

وی در ادامه به نقل گفته زیگرید لیحمان از پژوهشگران برجسته صهیونیست پرداخت، به ویژه آنجایی که می گفت: “ما به عنوان قوم یهود، همیشه دوست داریم عرب ها را به عنوان یکی از اغیار بدانیم. ما به عنوان انسان های اروپایی، عرب ها را مشتی آسیایی و دشمن رویاهای قومی خود می دانیم. ما به عنوان افرادی سوسیالیست، عرب ها را نمایندگان شدیدترین نوع واپسگرایی می دانیم.”

در پژوهش مربوط به کتاب های درسی رژیم صهیونیستی آمده است: “سفر انور سادات، رئیس جمهور فقید مصر به اسرائیل واکنش عجیب و غریبی را از سوی مسئولان عالی رتبه تل آویو به دنبال داشت و مسئولان بر این نکته پافشاری می کردند که برای تعمیق ارزش های صهیونیسم باید از فرهنگ صلح مایه گذارد. زبولون هامر، وزیر وقت آموزش اسرائیل اعلام کرد برخی رهبران عرب که موفق به شکست ما در میدان جنگ نشدند، گمان می کنند که از طریق صلح می توانند این هدف خود را محقق سازند.”

در این پژوهش همچنین می خوانید: “کتاب های درسی در راستای تثبیت این باور در ذهن دانش آموزان طراحی شده اند که صلح با اعراب حیات اسرائیل را به خطر می اندازد و باید نوجوانان را با نوع تفکر صهیونیسم بیمه کرد.”

ایلی بودیا ابراز داشت: “وقتی اسحاق نافون، وزیر آموزش اسرائیل در صدد برآمد تا طرحی را جهت نزدیک تر کردن هر چه بیشتر دانش آموزان عرب و یهودی ساکن اسرائیل به اجرا در آورد، تنها دو درصد از مربیان یهودی آمادگی خود را برای مشارکت در این طرح اعلام کردند. به هر حال، موضع سرسختانه نظام دینی یهودی موجود در اسرائیل مانع از انجام چنین طرحی هایی می شود و همین امر نیز ثابت می کند که حافظه جمعی یهودیان به عنوان قربانیان کشتار و نسل کشی باعث شده است تا آنها همیشه اسیر گذشته خود باشند.”

وی تاکید کرد: “دانش آموزان اسرائیلی آن قدری که در مورد اسکاندیناوی ها می دانند در مورد همسایگان عرب خود اطلاع و آگاهی ندارند که همین امر نیز باعث هر چه پیچیده تر شدن چالش موجود میان دو طرف شده و بستری را جهت توجیه استفاده از قدرت و خشونت علیه اعراب فراهم ساخته است. امروز دانش آموزان اسرائیلی تنها 4.1 درصد وقت خود در درس تاریخ را به تاریخ جهان عرب اختصاص می دهند و بنده با این نظر پژوهشگران خارجی که می گویند یهودیان تصویر اغیار (بیگانگانی که دشمن قوم یهود هستند و در صدد نابودی شان می باشند) را از اروپا با خود به اسرائیل آوردند و به اشتباه، عرب ها را مصداق این تصویر معرفی کردند.”

آنتوان شلحت از نویسندگان و ناقدان برجسته عرب که نگارش مقدمه پژوهش مذکور را بر عهده داشته است، می گوید: “سال های بعد از 2000 و در پی ریاست لیمور لیوناد، از اعضای حزب لیکود بر وزارت آموزش رژیم صهیونیستی شاهد راه یابی راستگرایان تندرو به راس هرم نظام آموزشی این رژیم بودیم.”

وی در ادامه به نقل از سامی شالوم، از پژوهشگران صهیونیستی اعلام کرد: “به نظر بنده، دوره ریاست لیمور لیوناد بر وزارت آموزش یکی از خطرناک ترین دوره ها برای نظام آموزشی اسرائیل بود ؛ زیرا این وزارتخانه را تا مرزهای فاشیسم پیش برد. در زمان وی، آنچه در کتاب های تاریخ ذکر می شد، ریشه در روایت های صهیونیسم از تاریخ داشت ؛ به ویژه آنجا که می گفت هنگام ورود یهودیان به فلسطین، جز تعداد اندکی از افراد دیگر کسی در این سرزمین زندگی نمی کرد که البته آن تعداد اندک نیز در سال 1948 سرزمین خود را ترک کردند.”

           

لینک کوتاه:

کپی شد