شنبه 10/می/2025

گزارش گولدستون و منشور اخلاقی ارتش اشغالگر صهیونیستی

شنبه 10-اکتبر-2009

 

در زمان اوج تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، اولمرت نخست وزیر رژیم صهیونیستی مدعی شد که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بازوی راهبردی این رژیم بوده و مأموریت های خود را با دقت زیادی انجام می دهد. وی با تمجید از خلبانان متجاوز ارتش رژیم صهیونیستی اظهار داشت: آنها از بهترین خلبانان دنیا هستند. (به نقل از رادیو رژیم صهیونیستی در تاریخ 29/12/2008).

ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز ادعا کرد که ما جنگ بی امانی علیه حماس آغاز کرده ایم و در آن از نظر اخلاقی نیز بر حماس برتر هستیم (29/12/2008 – الجزیره )

پرز رئیس رژیم صهیونیستی هم گفت که حماس مسئول کشتار کودکان بوده و این کودکان قربانی اقدامات حماس هستند. وی افزود: کودکان به قتل رسیده، قربانی اقدامات اسرائیل نیستند. (11/1/2009- خبرگزاری سما)

در همین حال یواف گالنت فرمانده ستاد جنوبی ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی نیز گفت: افتخار می کنم که ارتش ما در جنگ علیه غزه تعداد اندکی از بی گناهان را کشته است. وی افزود: ارتش در طول حملات موسوم به گلوله هدایت شده 300 شهروند بی گناه را که کودک و زن بودند کشته است و 880 نفر از کشته شدگان نیز از فلسطینیان مسلح بودند.

البته باید این پرسش مطرح شود که آیا  کودکان و زنان و سالمندان و جوانان فلسطینی شهروند و غیر نظامی و انسان نیستند؟! شاید بر مبنای ادبیات تروریسم صهیونیستی چنین باشد.

با انتشار گزارش کمیته حقیقت یاب سازمان ملل در غزه و مجرم شناخته شدن رژیم اشغالگر قدس و اعلام این رژیم به عنوان جنایتکار جنگی، نگرانی های داخلی در محافل این رژیم نسبت به شکایت های حقوقی علیه نظامیان و سیاستمداران بلندپایه این رژیم در کشورهای مختلف به ویژه پس از اعلام درخواست برای بازداشت ایهود باراک وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به شدت افزایش یافته است و به همین سبب، مقامات صهیونیست بهترین وکلا و حقوقدانان خود را برای مقابله با حوادث مشابه تلاش برای بازداشت باراک به کار گرفته اند. اسحاق هرتزوک وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی نیز پیشنهاد کرده است، سازمانی تشکیل شود که مبارزه حقوقی و قضائی در سطح بین المللی را رهبری کند.

رژیم صهیونیستی هم اکنون و با توجه به این تحولات در یک نبرد قضائی و حقوقی سخت که علیه موجودیت این رژیم آغاز شده، گرفتار آمده است. بر همین اساس این رژیم خود را مجبور می بیند تا بهترین نیروها و کارشناسان خود را برای این منظور به خدمت بگیرد. ( البته باید در نظر داشت که این رژیم تاکنون در مقابله با گزارش کمیته حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل موثر عمل کرده است، البته نباید حمایت های برخی جریان های فلسطینی و عربی از این وضع را نادیده گرفت.)

علی رغم همه این تحولات، ژنرال باراک می گوید: “گزارش گولدستون او را از آغاز جنگ های دیگر در آینده باز نخواهد داشت”. این اصرار آشکار نشان می دهد که مقامات صهیونیست تا چه حد بر ارتکاب جنایات خود پافشاری می کنند. چنین رفتاری را نباید بدون علت دانست. جامعه صهیونیستی بر اساس فرهنگ، ادبیات و آموزه هایی تروریستی بنا شده است و از چنین جامعه ای، ارتشی آن گونه بر می خیزد. هر چند در گزارش گولدستون، رژیم صهیونیستی به ارتکاب جنایت های جنگی در اثنای تجاوز به غزه متهم شده است، اما در آرشیو و اسناد نظامی خود این رژیم هم اسناد و مدارکی وجود دارد که پیشینه و علل واقعی ارتکاب آن همه جنایت هولناک را روشن می سازد. آری، نخبگان سیاسی، ژنرال ها، فلاسفه و نظریه پردازان زیادی از میان صهیونیست ها در طول تاریخ تشکیل این رژیم غاصب برای ارتکاب چنین جنایت هایی زمینه سازی و مقدمه پردازی کرده اند.

چند روز پیش سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی سندی منتشر کرد که آن را منشور جدید اخلاقی مبارزه با تروریسم نامیده است. البته باید مد نظر داشت که منظور آنان از تروریسم، ملت فلسطین از کودک گرفته تا زن و پیر و جوان این ملت است.

روزنامه صهیونیستی هاآرتص در شماره روز 30/9/2009 میلادی خود گزارشی منتشر کرد که در آن آمده است، سرتیپ عاموس یدلین فرمانده سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی از ستاد کل ارتش این رژیم خواست که منشور جدید اخلاقی مبارزه با تروریسم را به عنوان مبنای فعالیت اخلاقی خود بپذیرد. بر اساس این منشور، حمله و هدف قرار دادن مبارزان وابسته به سازمان های مخالف مجاز است حتی اگر این کار به آسیب رسیدن به غیرنظامیان منجر شود. گفته می شود که این منشور به وسیله یک پروفسور صهیونیستی به نام آسا کاشیر تهیه و تدوین شده است. این منشور تاکنون به نام های مختلفی نامگذاری شده است و ارتش رژیم صهیونیستی گاهی از آن به “اساسنامه اخلاقی ارتش”، گاهی نیز به “ماگنا کارتا” یا همان “رموز اخلاقی ارتش” و گاهی نیز به “پاکیزگی اسلحه” نام می برد.

اوریت دغانی از مقاله نویسان روزنامه های صهیونیستی با انتشار مقاله ای در روزنامه معاریو (اول ژانویه سال 2009 میلادی ) پیشینه فرهنگی و فکری اقدامات ارتش رژیم اشغالگر قدس را چنین تشریح می کند: جامعه اسرائیلی ها اکنون کاملا با فرهنگ جنگ همنوا شده است و دیگر هیچ زبان دیگری را نمی شناسد. اسرائیلی ها بدان سبب به سوی جنگ می روند که از صلح بیزارند و قدرت و زور را تنها راه تحقق اهداف خود می دانند. جنگ مانند خون در رگ های ما جاری است! زیرا گمان می کنیم که رفتن به سوی جنگ که به کشته و مجروح شدن مردم می انجامد، طبیعی است. به همین سبب ما عادت کرده ایم که به طور متوسط هر دو سال و نیم یک بار جنگ جدیدی آغاز کنیم.

رسانه ها و مراکز دانشگاهی و سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در طول سال های گذشته به شرح و بسط و انتشار این مدونه اخلاقی مشغول بوده اند. در بخشی از مقدمه این منشور اخلاقی آمده است: ما در گذشته در این باره نوشته ایم که، سرلشکر عاموس یدلین و پروفسور آسا کاشیر به همراه گروهی از افراد خبره، دو سال وقت برای تدوین این منشور اخلاقی صرف کرده اند تا با ارائه این منشور به سربازان ارتش، اطلاعات آنها را درباره مسائل اخلاقی افزایش دهند.

یک نویسنده معروف یهودی به نام میخائیل که از افراد برجسته جریان چپ رژیم صهیونیستی است درباره این منشور و پروفسور آسا کاشیر می نویسد: این پروفسور یک منشور اخلاقی نوشته است که در آن کشتار مردم و نابودی دارایی ها و اموال و زندگی آنان به نام اخلاق و مبارزه با تروریسم را مجاز می داند.

به گفته روبن فدهتزور یکی از تحلیلگران نظامی رژیم صهیونیستی، این مبانی اخلاقی به ارتش رژیم صهیونیستی اجازه می دهد تا کشتار بی گناهان را از نظر اخلاقی مجاز بشمارد و ترورها و قتل های هدفمند، اقدامی شرافتمندانه تلقی گردد و حملات و عملیات نظامی از پیش طراحی شده که فاقد ارزش اخلاقی است، موجه جلوه داده شود.

گدعون لیفی از نویسندگان معروف صهیونیست هم در روزنامه هاآرتص نوشته است: جامعه اسرائیل روز به روز محافظه کارتر و تندروتر می شود و از نظر اخلاقی بیشتر افول می کند.

لیفی با افشای ماهیت واقعی منشور اخلاقی ارتش رژیم صهیونیستی می افزاید: اسرائیل در حال غرق شدن در فضای شوینیستی بوده و تاریکی همه جا را فرا گرفته است.

او سپس این سیاهی اخلاقی و عقلانی را که به نام سمفونی پاکیزکی اسلحه نام گرفته است با آنچه در غزه رخ می دهد، پیوند می دهد و می نویسد: آنچه امروزه در غزه رخ می دهد، یک حمام خون به تمام معناست و نظامیان اشغالگر در آنجا به عربده کشی مشغول اند.

ارتش اشغالگر صدها فلسطینی را به خاک و خون می کشد و حال آنکه افکار عمومی رژیم صهیونیستی هیچ واکنشی به این امر نشان نمی دهد.

گدعون لیفی در پایان نتیجه می گیرد که این همان انحطاط اخلاقی است که ما پس از حرکت در یک سراشیبی صاف به آن رسیده ایم و اکنون زندگی انسان ها را بسیار بی ارزش می دانیم.

لیفی درباره تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه می گوید: ارتشی که خود را پایبندترین ارتش جهان به اخلاق می نامد، تمام وقت خود را در کشتار فلسطینیان بی گناه سپری می کند.

این شواهد و دیگر نمونه های مشابه، می تواند بخش مهمی از مدارکی باشد که برای محاکمه و جنایتکار شناخته شدن ژنرال های ارتش اشغالگر صهیونیستی در ارتکاب به جنایت های مختلف سودمند و لازم است. به رغم همه این شواهد، سران و فرماندهان این رژیم از اولمرت گرفته تا باراک و پرز و نتانیاهو و روسای ستادهای نظامی و دیگر گردانندگان این رژیم مدعی انتشار و تدوین منشور اخلاقی ارتش صهیونیستی می شوند. آری آنها یک بار دیگر مدعی شده اند که ارتش رژیم صهیونیستی از همه ارتش های جهان به مبادی اخلاقی پایبندتر است! تصورش را بکنید!

البته از آنها گله ای نیست، بلکه از فلسطینیان و عرب ها و آنهایی باید گله کرد که داوطلبانه خواستار به تعویق افتادن قرائت و رای گیری درباره گزارش گروه حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل شده اند.

لینک کوتاه:

کپی شد