شنبه 10/می/2025

فلسفه بازداشت و چگونگی بازجویی از اعضای حماس توسط دستگاه های امنیتی ابومازن (بخش چهارم)

دوشنبه 7-دسامبر-2009

 

فصل پنجم

توصیه ها و رهنمودها  

بی ترديد، راه مقاومت و دفاع از ميهن، يك مسير پر از ناهمواری و سختی و آكنده از مشكلات و خطرات است و تاريخ نشان داده است كه پيمودن اين مسير تا رسيدن به هدف مطلوب متحمل صرف هزينه هايی سنگين از سوی فرد مجاهد می باشد كه از آن جمله می توان به شهادت، اسارت و تبعيد اشاره كرد. خداوند متعال در قرآن كريم می فرمايد: “و إذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك أو يقتلوك أو يخرجوك، و يمكرون و يمكر الله و الله خير الماكرين.”

(ای رسول ما! بياد آر وقتی را كافران با تو مكر می كردند تا تو را از مقصد خود كه تبليغ دين خداست باز دارند يا به قتل رسانند يا از شهر بيرون كنند مكر كنند خدا هم با آنها مكر می كند و خدا بهتر از هر كس مكر تواند كرد)

به هر حال، اگر انسانی در راه رسيدن به هدف، بلند همت باشد جسم خود را به هر گونه سختی عادت می دهد و مبارزان بلند همت فلسطينی نيز از اين قاعده مستثنی نيستند.

از آنجايی كه تحمل بازداشت برخی اوقات برای مجاهدان از شهادت و يا تبعيد سخت تر است و باعث می شود كه عمر عزيز فرد از بين برود، جسمش در آتشی آرام و غير محسوس نابود گردد و عزتش در زير پای جلادان و زندانبانان متبلا به ساديسم (فراتر از تصور) خرد شود و همچنين با توجه به آنكه گزينه بازداشت به عنوان گزينه ای موثر در اخذ اطلاعات از فرد بازداشت شده در خصوص امكانات و توانايی های مقاومت به شمار می رود، دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان در چارچوب برنامه خود جهت نابودی جنبش حماس و شاخه های مختلف اين جنبش، از اين گزينه بيشتر از همه استفاده می كند تا جايی كه موارد بازداشت و بازجويی از اعضای جنبش در كرانه باختری از زمان اقدام سرنوشت ساز و حساس نظامی حماس در نوار غزه تا كنون به بيش از بيست و دو هزار مورد رسيده است كه البته اين امر خود نشانگر حجم گسترده حمله ای است كه دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان بدان مبادرت ورزيده اند و نشانگر وجود طرحی از پيش برنامه ريزی شده است كه اين دستگاه های مزدور برای به راه انداختن جنگ فرسايشی عليه مجاهدان و تضعيف روحيه جهادی آنان انجام می دهند ؛ زيرا به باور سرويس های امنيتی يادشده، مجاهدان حكم سرنيزه و يا به عبارت بهتر پيكانی كشنده را دارند كه حماس در نبرد خود عليه اشغالگران از آنها استفاده می كند.

در همين جا بايد گفت كه تقويت عنصر مقاومت در وجود مجاهدان و افزايش توان آنان برای پايداری و ثبات در راه ميهن بايد يكی از اولويت های اصلی در چارچوب استراتژی مناسب برای مقابله با سياست بازداشت و شكنجه ای باشد كه دستگاه های اطلاعاتی و امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان عليه جنبش به راه انداخته اند.

در اين راستا، وظيفه خود می دانيم كه برخی سفارش ها و نصيحت های لازم را كه باعث بالا رفتن هر چه بيشتر روحيه مبارزان در مقابله با گزينه بازداشت و جنگ فرسايشی دستگاه های امنيتی مذكور عليه آنان می شود، بنماييم. اين سفارش ها و راهنمايی ها به ترتيب ذيل است:

1 ـ مبارزان بايد به خاطر داشته باشند كه ارتباط با خداوند متعال و استعانت از آن خالق مطلق به انسان قدرت و نيرويی می دهد كه با هيچ نيرويی بر روی كره خاكی قابل مقايسه و برابری نيست. بی شك، يادآوری ارزش ها و مفاهيم ايمانی در مرحله بازجويی و ديگر مراحل باعث می شود كه فرد به يك دژ مستحكم و يك سپر غير قابل نفوذ برای جنبش متبوعش و نيز همرزمانش مبدل گردد.

2 ـ قرائت قرآن كريم، دعا و ذكر هر چه بيشتر خداوند متعال، آرامش و سكون را به قلب مجاهدان هديه می كند و اراده آنان را برای ادامه مسير جهاد و مقاومت و رويارويی با دشمن افزايش می دهد و بر توان شان برای صبر و استواری هر چه بيشتر می افزايد.

3 ـ بازداشت و شكنجه مجاهدان توسط دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان، شايد دليل مستقيم داشته باشد (علتش فعاليت های سازمانی خود فرد باشد) ؛ ولی اين امر (بازداشت ها و شكنجه ها) جزئی جدايی ناپذير از حمله ای تلقی می شود كه دستگاه های مذكور عليه جنبش حماس و شاخه های مختلف آن آغاز كرده اند و اين اقدام تشكيلات خودگردان ـ‌ آن طور كه برخی افراد خيال می كنند ـ واكنش در برابر اقدام سرنوشت ساز و قاطعانه نظامی حماس در نوار غزه نيست ؛ بلكه در راستای طرح اين تشكيلات برای تضعيف جنبش حماس و نابودی اين جنبش می شود و از اين رو، فهم حقيقت مذكور فاكتوری مهم در ثبات و استواری فرد است.

4 ـ بايد دانست كه سازمان های امنيتی تشكيلات خودگردان با بازداشت مجاهدان غير از اخذ اطلاعات و پی بردن به ساختار جنبش حماس و توانايی های اين جنبش اهداف ديگری نيز دنبال می كنند كه از جمله اين اهداف بايد به موارد ذيل اشاره كرد: تضعيف روحيه جهادی مبارزان، مخدوش ساختن چهره جنبش، تحقير بازداشت شدگان، به خدمت گرفتن مجاهدان و تبديل آنها به افرادی كه هيچ اهميتی به آرمان های ملی نمی دهند. از اين رو، فرد مجاهد وظيفه دارد كه با احتياط و درايت وارد عمل شود تا مبادا سازمان های مذكور به اهداف خود برسند.

5 ـ دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان شيوه خاص و طريقه ای مشخص برای بازداشت افراد ندارند و تجربيات شمار زيادی از مجاهدان نشان داده است كه دستگاه های مذكور به اشكال و شيوه های مختلف به اين كار دست می زنند كه اين امر نشان می دهد كه اين دستگاه ها در مسير تعقيب مبارزان تمامی خطوط قرمز را زير پا گذارده اند و از اين رو، مجاهدان بايد حساب هر چيزی را در اين مورد داشته باشند.

6 ـ‌ حفظ آرامش، تعادل روانی در لحظه بازداشت و نيز آغاز مرحله بازجويی به معنای آن است كه فرد 50 درصد از مسير پيروزی را طی كرده است ؛ زيرا بازجويان حساب زيادی را بر روی شيوه برخورد فرد در آن لحظه باز می كنند و علاوه بر آن، با انجام برخی حركات نمايشی در صدد ايجاد رعب و وحشت در وجود فرد بازداشت شده هستند و می خواهند كاری كنند كه فرد آرامش و تعادل روانی خود را از دست بدهد.

7 ـ بايد دانست كه اعتراف نقطه پايان و عامل رهايی نيست ؛ بلكه نقطه آغاز يك مرحله طولانی از فشارها و شكنجه ها است و دستگاه های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان در واقع، مراكز بازجويی وابسته به سازمان اطلاعات رژيم اشغالگر قدس هستند و به نيابت از طرف صهيونيست ها فعاليت می كنند و جزئی جدايی ناپذير از ابزارهايی هستند كه اشغالگران برای سركوبی پروژه مقاومت از آنها استفاده می كند. بی شك، هر گونه اعتراف در برابر بازجويان دستگاه های مذكور حكم اعتراف در برابر صهيونيست ها را دارد.

8 ـ اسراری كه مجاهد بازداشت شده از همرزمان و جنبش متبوعش دارد، در حكم يك امانت است و در روز قيامت، پيش از آنكه همرزمان از مجاهد مذكور در اين باره بپرسند، خداوند در آن خصوص از وی خواهد پرسيد. فرد بايد بداند تعداد زيادی از مجاهدان، به خاطر حفظ اين رازها كشته شده اند و بهای سنگينی را به خاطر آن تقديم نموده اند و از جسم و جان خود برای آن مايه گذاشتند و از اين رو، نبايد اين رازها را بی اهميت فرض كرد و آن را به عنوان يك چيز بی ارزش تلقی كرد.

9 ـ جلسه بازجويی ـ در درجه نخست ـ ميدان نبرد اراده ها است حتی اگر در آن، طرف مقابل از انواع فشارهای روانی و جسمی عليه بازداشت شدگان استفاده كند و به همين خاطر است كه مجاهد بازداشت شده بايد پيروز شود ؛ زيرا اراده اش بسيار قوی تر از اراده بازجويان است كه اين قوت اراده از ارتباط با خداوند متعال، توكل بر آن خالق مطلق و رسالت و تفكری سرچشمه می گيرد كه فرد به خاطر آن می جنگد. پس فرد مجاهد نبايد در هنگام حبس و بازجويي، قدرت و توانايی هايش را دست كم بگيرد.

10 ـ فرد بايد از تجربيات ديگران استفاده كند و هر گونه تحولی كه در عرصه بازجويی رخ می دهد، را دنبال نمايد ؛‌ زيرا اين امر به شخص كمك می كند كه تا حد زيادی برای مقاومت در برابر بازجويان آماده شود و آستانه تحملش بالا رود.

11 ـ برخی اوقات، اين امكان وجود دارد كه مجاهد بازداشت شده تاب تحمل فشارهای روانی و جسمی را نداشته باشد يا آنكه در لحظه بازداشت برخی اشيا يا وسايلی كه نشانگر نوع فعاليت و نقش وی در داخل جنبش است، ضبط شده باشد و يا آنكه فرد در هنگام انجام ماموريت های جهادی و سازمانی بازداشت شده باشد ؛‌ در اين سه حال، بايد مجاهد در ذهن خود يك پروژه خردورزانه برای اعتراف طراحی كند كه جنبش حماس و همرزمانش در اين جنبش را از خطر حفظ كند و حجم زيان های وارده ناشی از اعترافاتش را تا پايين تر حد ممكن كاهش دهد ؛‌ البته بيان اين حرف هرگز به معنای اعطای انگيزه اعتراف به فرد نيست بلكه تاكيد بر ضرورت در نظر گرفتن شرايط و واقعيت های موجود است.

12 ـ اگر فرد بازداشت شده از بدنی قوی برخوردار باشد، دردهای ناشی از بستن دست و پا و ضرب و شتم برايش كاهش می يابد و فرد را در مقابل پيامدهای ناشی از انواع شكنجه ها ضمانت می كند. به همين خاطر، مجاهدان بايد به ورزش و تربيت بدنی خود اهميت بدهد تا از بدنی قدرتمند و ورزيده بهره مند باشد.

13 ـ پيشنهادهايی كه بازجويان دستگاه های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان در اثنای بازجويی به بازداشت شدگان در مقابل اعتراف و ارائه اطلاعات می دهند، تنها به مثابه يك دام است كه برای منحرف ساخن افراد به سمت آن و افتادن شان در آن تلاش می كنند و وقتی اين هدف محقق شد مجاهدان را شكار می كنند. پس با توجه به آنچه گذشت، مجاهد بازداشت شده بايد با آگاهی و هوشياری كامل با اين پيشنهادها برخورد كند و نبايد در مقابل بازجويان ـ به ويژه آنهايی كه نقاب دوست و دلسوز به خود می زنند ـ رفتاری ساده لوحانه داشته باشد ؛‌ زيرا بازجويان هر نقابی كه به خود بزنند، باز هم سرشت پست خود را دارند.

14 ـ آگاهی يافتن نسبت به قوانين متداول در مناطق تحت سلطه تشكيلات خودگردان در خصوص بازداشت، شروط حبس افراد و پروسه محاكمه نيز برای مجاهد بازداشت شده ضرورت دارد ؛ زيرا به وی كمك می كند تا بهترين برخورد را با واقعيت های مربوط به بازجويی داشته باشد و با توسل به قوانين مذكور، دست به اقدامی اعتراض آميز بزند و از اين رهگذر، بازجويان دستگاه های امنيتی محمود عباس را برای احترام به حقوقش تحت فشار قرار دهد.

15 ـ شايد ديدار با وكلای مدافع، نمايندگان نهادهای حقوقي، فرستادگان صليب سرخ و نمايندگان مجلس قانونگذاری تاثيری بر آزادی فرد بازداشت شده از زندان های سرويس های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان نداشته باشد يا آنكه به بهبود شرايط حبس نيانجامد ؛ ولی می توان از اين ديدارها برای مستندسازی جنايت های بازجويان سرويس های امنيتی مذكور و رسوا ساختن اين جنايت ها گام برداشت. ضمنا مجاهدان پيش از بازداشت، بايد در مورد ضرورت تعامل با طرف های فوق الذكر (نهادهای حقوقی و …) به خانواده های شان تاكيد كنند.

16 ـ تحمل، صبر و حفظ آرامش در جريان پروسه آزادی برای مجاهد بازداشت شده از اهميت فوق العاده ای برخوردار است و اهميت آن از مقاومت در مرحله بازجويی كمتر نيست ؛ زيرا بازجويان سرويس های امنيتی محمود عباس در اين جريان دست به اقداماتی می زنند كه باعث بر هم ريختن اعصاب فرد می شود و از اين رو، بهتر آن است كه مجاهدان هنگام گذراندن مرحله رهايی از زندان، خود را در مرحله بازجويی تصور كند حتی اگر بازجويان به روند فشارهای روانی و جسمی خود عليه وی خاتمه داده باشند.    

17 ـ‌ اگر مجاهدی در برابر بازجويان دستگاه های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان ـ به هر دليلی ـ اعتراف نمايد، اين اعتراف هرگز نمی تواند سندی برای محكوم كردن وی در دادگاه های صهيونيستی باشد. ضمنا فرد حتی در صورت رو به رو شدن با گزارش اعترافاتی كه خود به دست خويش نگاشته است، بايد تماما منكر موضوع شود و اگر سازمان اطلاعات رژيم اشغالگر قدس وی را به بررسی موضوع به دست كارشناسان خط و انگشت نگاری تهديد كرد، باز هم از موضع خود عقب نشينی ننمايد.

18 ـ اگر سازمان اطلاعات رژيم عبری بعد از بازداشت مجاهدی به ابراز همدردی و مهربانی با وی مبادرت ورزيد، فرد نبايد فريب اين رفتار مهربانانه را بخورد ؛ زيرا هدف از اتخاذ چنين رفتاري، ايجاد مقدمات لازم برای سوق دادن افراد به سمت دام اعتراف است.


خلاصه پژوهش پيش رو

فعاليت گسترده ای كه دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان عليه جنبش حماس و شاخه های مختلف اين جنبش در سطح كرانه باختری به راه انداخته است، در راستای اجرای مفاد و شروط امنيتی موجود در توافق نامه اسلو و نيز طرح نقشه راه است. بر اساس طرح نقشه راه، تشكيلات خودگردان موظف است كه در مسير نابودی مقاومت و پيشبرد طرح های شبهه برانگيز گام بردارد كه هدف از آن طرح ها، چيزی جز حذف آرمان فلسطين و زير پا گذاشتن حقوق مردم اين سرزمين نيست. ضمنا بر خلاف تصور برخی ها، شكاف داخلی كه امروز شاهد آن هستيم دليل فعاليت گسترده تشكيلات خودگردان عليه حماس در كرانه باختری نيست ؛ ولی اين نهاد از آن به عنوان بهانه ای برای سرپوش گذاردن بر دلايل واقعی اقداماتش سود می برد.

فعاليت گسترده سازمان های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان عليه جنبش حماس امروز اشكال مختلفی به خود گرفته است ؛ ولی بازداشت و شكنجه اعضای اين جنبش برجسته ترين نمودهای اين موضوع است و تعداد اعضا و هواداران اين جنبش كه از زمان اقدام سرنوشت ساز نظامی اين جنبش در نوار غزه در ژوئن سال 2007 تا كنون بازداشت شده اند، به بيش از بيست و دو هزار مورد می رسد كه اين امر نشانگر شدت و حدت حملات آنان عليه اين جنبش مبارز است.

دستگاه های امنيتی محمود عباس برای آنكه نقش اصلی خود (مزدوری رژيم اشغالگر قدس) را از نظرها پنهان كنند و بعدی حرفه ای و علمی به فعاليت خود ببخشند، از ابزارهايی چند برای بازداشت اعضا و هواداران حماس استفاده می كنند كه از آن جمله می توان به موارد ذيل اشاره كرد:

·          اعترافات ديگران در مورد شخص

·          گزارش عاملان دستگاه های امنيتی

·          فعاليت علنی برخی اعضا

·          ضبط اشيا و موارد مختلفی همچون كارت عضويت و فلش ديسك ها و ديگر مواردی كه بازگو كننده ماهيت فعاليت يك مبارز است

·          رابطه ميان برخی مجاهدان با بعضی از نيروهای عضو فتح (برای انجام ماموريت های مشترك جهادي)

·          بازداشت در هنگام انجام يك ماموريت جهادي، سازمانی يا تبليغات دينی

·          استفاده از لوايح اتهامات مبارزانی كه پيش از اين به دست اشغالگران بازداشت شده اند

·          پر حرفی

·          پست های الكترونيكی شخصي، گفتگوهای تلفنی و پيام های كوتاه ( SMS )

تجربيات شمار زيادی از مجاهدان نشان می دهد اهدافی را كه دستگاه های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان با بازداشت افراد در انديشه تحقق آن است، به شرح ذيل می باشد:

·        كسب اطلاعات و كشف ساختار و توانايی های جنبش حماس

·        تضعيف روحيه جهادی افراد

·        تحقير و زير پا گذاشتن عزت مبارز بازداشت شده

·        مخدوش ساختن چهره جنبش و خائن معرفی كردن رهبران آن

·        ايجاد رعب و وحشت در وجود ديگر مبارزان

·        جذب و به خدمت گرفتن مجاهدان

·        سوق دادن افراد به سمت اتخاذ موضعی بی طرف در قبال آلام و دردهای ملتش

دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان كه تحت نظارت مشترك ابومازن و ژنرال كيت دايتون آمريكايی فعاليت می كنند، برای بازداشت مجاهدان از راهكارها و شيوه های مختلف ذيل استفاده می كنند:

·          ارسال احضاريه برای افراد

·          حمله به منزل يا محل كار فردی كه قصد بازداشتش را دارند

·          نصب كمين برای فرد

·          دام نهادن

·          ربودن افراد

·          بازداشت افراد در ايست های بازرسی و خط مرزی اردن با كرانه باختری موسوم به پل النبی

در مورد دستگاه های امنيتی كه در بازداشت مجاهدان و شكنجه كردن آنها دست دارند بايد به سازمان حفاظت اطلاعات تشكيلات خودگردان، سازمان كل اطلاعات و سازمان اطلاعات نظامی تشكيلات خودگردان اشاره كرد.

سازمان های امنيتی تشكيلات خودگردان بلافاصله بعد از بازداشت فرد با استفاده از يكی از شيوه های فوق الذكر، او را برای بازجويی آماده می كنند و در اين راستا، به اقداماتی چند دست می زنند كه از مهم ترين آنها می توان به موارد ذيل اشاره كرد:

·          معاينه پزشكی فرد

·          تحويل گرفتن وسايل شخصی وی

·     جلسه بازجويی اوليه كه در آن بازجويان به بررسی روحيه فرد،‌ سطح تفكرات و نيز نظرش درباره دستگاه های امنيتی و ديگر موارد می پردازد. ضنا بعد از جلسه اوليه بازجويي، زندانبان ها و بازجويان به انجام رفتارها و اقدامات نمايشی هدفمند مبادرت می ورزند كه هدف نهايی آن ايجاد تراس و هراس در وجود فرد است.

بعد از جلسه نخست بازجويي، فرد بازداشت شده با انواع و اشكال فشارهای روانی و جسمی رو به رو می شود كه به برخی از آنها در ذيل اشاره می شود:

·          تشكيك بازجويان در درستی مسير حركت حماس و برنامه های اين جنبش در حضور فرد

·          ايجاد رعب و وحشت

·          محروم ساختن فرد از خواب

·          فحش و ناسزا گفتن به فرد

·          تهديد فرد به بازداشت نزديكانش و به طور مشخص همسر و خواهرانش

·          القای اين تفكر كه برخی رهبران جنبش حماس بدون هيچ بازجويی اعتراف كرده اند

·          ساده بر شمردن اتهام فرد بازداشت شده و يا بزرگ نمايی آن از سوی بازجويان

·          ادعای نفوذ در داخل پيكره جنبش حماس و كسب اطلاعات از طريق مهره های نفوذي

·          تهديد به اخراج از محل كار

·          رو به رو كردن مجاهد بازداشت شده با ديگر اعضای همگروهش كه از آنها اعتراف گرفته شده باشد

·          بلا تكليف گذاردن فرد

·          محروميت از برخی حقوق

·          جلوگيری از ديدار مجاهد بازداشت شده با خانواده، وكيل مدافع و نيز نمايندگان نهادهای حقوقی

·          استفاده از شيوه دوست و دشمن نمايي

·          متهم كردن فرد به اختلاس مالي

·          حبس مجاهدان در زندان هايی كه همجوار زندان ويژه مزدوران و بزهكاران اخلاقی قرار دارد

·          بستن دست و پای فرد به شيوه های مختلف

·          فلك كردن فرد

·          وارد آوردن ضربه به بدن شخص

·          بستن دست بند به دور دست شخص و محكم كردن هر چه بيشتر دايره آن

·          كندن موهای ريش و سبيل

·          نيشگون گرفتن از سينه فرد با استفاده از دست يا انبردست

اگر دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان از طريق اعمال فشارهای جسمی و روانی فوق الذكر موفق به اخذ اعتراف از مجاهد بازداشت شده نگرديدند، به ارائه پيشنهادهای فريبنده بسياری دست می زنند و می گويند كه در صورت اعتراف، از آنها بهره مند خواهد شد. از جمله پيشنهادهای مذكور می توان به موارد ذيل اشاره كرد:

·          آزادی فوری فرد از زندان

·          تعهد به عدم ارجاع پرونده به دادگاه ها و محاكم فلسطينی و به طور مشخص دادگاه امنيت ملی

·     مجاهد بازداشت شده اين اختيار را دارد كه تنها و منحصرا در برابر مديريت يا رياست سازمان امنيتی كه مسئوليت بازداشتش را بر عهده داشته است، اعتراف كند

·     مجاهد بازداشت در صورتی كه هراس دارد و نگران است كه متن اعترافاتش از طريق دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان و به خاطر همكاری امنيتی ميان طرفين فلسطينی و صهيونيستي، به دست اشغالگران نرسد فرد می تواند يك شخصيت برجسته سياسی را برای اعتراف كردن در نزدش معرفی نمايد.

·          وعده عدم بازداشت افرادی كه نام آنها در اعترافات ذكر می شود

·          اجازه ديدار يا گفتگوی تلفنی با خانواده به فرد يا مجاهد بازداشت شده

·          صدور اجازه استفاده از برخی حقوق سلب شده

·          وعده بهبود شرايط حبس به فرد بازداشت شده

·          استخدام در يكی از دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان و پرداخت حقوق به وی

·          اعطای بورسيه تحصيلی

از آنجايی كه وكلای مدافع و نهادهای حقوقي، دستگاه های امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان را به خاطر بازداشت غير قانونی افراد تحت فشار قرار می دهند، اين دستگاه ها برای مدتی دست به برخی اقدامات زدند و مسئله را از طريق نظام قضايی دنبال كردند تا مقدمه محاكمه قانونی فرد را فراهم سازند. در توضيح اين فرآيند در ذيل به مراحل مختلف آن اشاره می شود:

·          صدور قرار بازداشت توسط دادستان كل

·          تمديد زمان بازداشت به دست نهادهای قانونی

·          طرح اتهام عليه فرد بازداشت شده و تفهيم آن در دادگاه

·          صدور حكم و اجرای آن توسط مراجع قضايي

نبايد فراموش كرد كه اين دستگاه ها به شكلی عجيب و غريب و خيلی سريع، دست از توسل به مراجع قانونی برای مشروعيت بخشيدن به بازداشت و محاكمه اعضای حماس برداشتند ؛ زيرا برای بازداشت افراد مجوز قانونی نداشتند و از طرف ديگر، نبود مستندات كافی دادگاه های فلسطينی را بر آن می داشت تا دستور آزادی شمار زيادی از بازداشت شدگان را صادر كند.

در خصوص افراد يا طرف هايی كه فرد در هنگام حبس در زندان های سرويس های امنيتی تشكيلات خودگردان حق ديدار با آنها را دارد، می توان به ديدار با خانواده اشاره كرد كه البته بازجويان اصولا از اين ديدار برای دريافت اطلاعات جديد و اطلاع از وضعيت خانوادگی بازداشت شدگان است. ضمنا فرد بازداشت شده اين حق را دارد تا با نمايندگان نهادهای حقوقی و فرستادگان صليب سرخ و نيز وكيل مدافع خود ديدار داشته باشد كه البته اين ديدار در چارچوبی انجام می گيرد كه فرد موفق نشود هيچ گزارشی را در مورد شرايط حبس خود ارائه دهد. (يعنی بازجو نيز در جلسه مذكور حضور يابد) فرد بازداشت شده همچنين می تواند با برخی اعضای فتح و نيز نمايندگان مجلس قانونگذاری كه در حماس عضويت ندارد، ديدار كند.

بعد از پايان مرحله بازجويی از بازداشت شدگان و توقف كامل فشارهای روانی و جسمی مختلف، بازجويان دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان دست به اقداماتی می زنند كه از نظر شكل و مضمون، اهميت كمتری نسبت به آنچه در جلسه بازجويی می گذرد، ندارد ؛‌ زيرا هدف از انجام اين اقدامات گاهی اوقات باج خواهی از فرد بازداشت شده يا تخريب اعصاب وی است. از اين رو، فرد تا زمانی كه در بازداشت دستگاه های امنيتی مذكور است و از زندان آزاد نشده است، خود را در وضعيت بازجويی احساس كند حتی اگر روند بازجويی از وی پايان يافته باشد.

از آنجايی كه بازداشت به عنوان يكی از موثرترين راه ها برای اخذ اعتراف از فرد بازداشت شده و كشف امكانات و توانايی های جنبش است، هميشه در صدر ابزارهايی قرار دارد كه دستگاه های امنيتی تشكيلات خودگردان عليه حماس و شاخه های مختلف اين جنبش از آن استفاده می كنند تا جايی كه موارد بازداشت و بازجويی از اعضای حماس در كرانه باختری از زمان اقدام سرنوشت ساز نظامی حماس در نوار غزه و در نيمه سال 2007 تا كنون به بيش از بيست و دو هزار مورد رسيده است كه اين امر نشانگر حجم گسترده حمله و طرحی از پيش برنامه ريزی شده ای است كه سازمان های امنيتی تحت فرمان مشترك رياست تشكيلات خودگردان و ژنرال كيت دايتون آمريكايی جهت به راه انداختن جنگ فرسايش و تضعيف روحيه جهادی آنان انجام می دهند ؛‌ زيرا به باور سرويس های امنيتی ابومازن مجاهدان حكم سرنيزه تيز و يا پيكان كشنده ای را دارند كه حماس با توسل به آن در نبرد با دشمن اشغالگر شركت می كند.

با توجه به آنچه گذشت، بايد گفت كه تقويت عنصر مقاومت در وجود مجاهدان و افزايش توان آنان برای پايداری و ثبات در راه ميهن بايد يكی از اولويت های اصلی در چارچوب استراتژی مناسب برای مقابله با سياست بازداشت و شكنجه ای باشد كه دستگاه های اطلاعاتی و امنيتی تحت فرمان رياست تشكيلات خودگردان عليه جنبش حماس به راه انداخته اند.

در هر حال، مجاهدان بايد خود را به سفارش ها و راهنمايی های لازم مسلح سازند و اين سفارش ها را در صورت بازداشت و شروع جنگ فرسايشی بر عليه خويش، سرويس های امنيتی ابومازن را نصب العين خود سازند.

در پايان اين نكته را به تمامی برادران همرزم مان گوشزد می كنيم كه ابتلای به رنج و گرفتاری يكی از سنت های هستی است و شامل تمامی كسانی می شود كه گام در راه دعوت به حق می گذارند و اين سنت در هر زمان و مكانی سريان دارد. ضمنا حجم رنج ها و محنت ها متناسب با ميزان استقامتی است كه فرد در اين مسير درست از خود نشان می دهد ؛ علاوه بر آنكه اين محنت ها دلايل و گواهی بر صحت اصول و درستی راهی است كه فرد در آن گام برداشته است.

بی ترديد، يك جنبش ربانی اصيل ـ در حد و اندازه های حماس ـ‌ به مثابه آن شجره طيبه ای است كه “اصلها ثابت و فرعها فی السماء” می باشد و اين جنبش به حول و قوه الهی باقی می ماند و با قدرت هر چه تمام تر در مسير تحقق هدف والايی كه خداوند متعال تعيين كرده است، گام بر می دارد. ضمنا سيل شمشيرهايی كه از هر سو به سمتش آخته شده است، تنها خبر از نزديك شدن ساعت گشايش و آمدن صبح ظفر خبر می دهد و صد البته كه انجام چنين كاری برای خداوند بسيار ساده و آسوده است.

در قرآن كريم آمده است: “و يقولون متی هو؟ قل عسی أن يكون قريبا” (می پرسند كه اين امر در چه زمانی رخ می دهند. می گويد چه بسا كه نزديك باشد.)

 

لینک کوتاه:

کپی شد