فرج شلهوب از نویسندگان و تحلیلگران برجسته سیاسی تاکید کرد که ابومازن عمدا و با آگاهی کامل و یک برنامه از پیش طراحی شده درخواست تعویق زمان تصویب گزارش گولدستون را مطرح کرد.
وی در گفتگویی ویژه با خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین که در روز شنبه 10/10/2009 انجام گرفت، خاطرنشان ساخت: «درخواست تشکیلات خودگردان برای تعویق زمان بررسی گزارش گولدستون در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هرگز یک اشتباه ناآگاهانه و یا خطای محاسباتی نبوده است ؛ ولی از آنجایی که این رسوایی با محکومیت گسترده و نیز تبری نظام های رسمی عربی از مشارکت در این اقدام رو به رو شد و ابومازن ـ بر خلاف گذشته ـ این بار آشکارا به انجام خیانت در حق ملت، اجرای برنامه های رژیم اشغالگر قدس و تن دادن به باج خواهی های این رژیم محکوم شد، رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان مجبور به توجیه این اقدام زشت گردید و از آن به عنوان اشتباه [غیر عامدانه] یاد کرد.»
این نویسنده عرب در ادامه یادآور شد: “به اعتقاد بنده درست نیست که حماس در پایان ماه جاری توافق نامه آشتی با ابومازن امضا کند ؛ زیرا در این صورت، حکم کسی را دارد که وی را از رسوایی نابخشودنی اش نجات بخشیده و مشابه همان خدمتی را انجام داده است که رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان برای دولت عبری انجام داد و این دولت را از پرداخت بهای جنایت هایش در جنگ غزه نجات بخشید.”
فرج شلهوب در ادامه خواستار اعمال فشار به ابومازن شد و عنوان داشت: “باید از ابومازن خواست که از منصب خود کناره گیری کند و بهای جنایتش در حق ملت فلسطین را بپردازد تا اینکه دیگر کسی به خود جرات تعدی به حقوق ملی را ندهد. ضمنا در حال حاضر، وقت برای محکوم کردن ابومازن، تضعیف وی و سلب مشروعیت از این چهره فراهم است و نباید با امضای توافق نامه آشتی با این فرد، او را از وضعیت موجود نجات داد.”
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا ابومازن و تیم همراهش گمان چنین محکومیتی را به خاطر درخواست تعویق زمان بررسی گزارش گولدستون در شورای حقوق بشر سازمان ملل داشتند یا نه، گفت: “گمان می کنم که آنها انتظار بروز رسوایی ـ در این حد و حجم ـ را نداشتند و شاید چیزی که آنها را برای انجام این جنایت و عدم تفکر در مورد عواقب آن تشویق کرد، این بود که در طول چهار سال گذشته، همیشه مواضعی همسو با دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی اتخاذ می کردند و هیچ اتفاقی نمی افتاد. از جمله این مواضع همسو می توان به دسیسه چینی و همکاری با دشمن علیه جنبش حماس و واگذاری مسئولیت اداره دستگاه های امنیتی به کیت دایتون آمریکایی اشاره کرد.”
این تحلیلگر سیاسی عرب تصریح داشت: “ابومازن و تشکیلات تحت فرمانش تنها ابزاری در اختیار اشغالگران هستند و حکم دشنه ای زهرآلود را دارند که آمریکا با استفاده از آن آرمان فلسطین را هدف قرار می دهد و حقوق ملت این سرزمین را تضییع می نماید ؛ البته در مقابل به این جماعت اجازه می دهد تا حاکمیت را در دست داشته باشند و از اموال و دارایی هایی که از سوی کشورهای کمک کننده اعطا می شود، استفاده نمایند و در شرکت های امنیتی سرمایه گذاری کنند و بازار فلسطین را در اختیار خود بگیرند و از روابط شک برانگیز خود با اشغالگران میلیون ها دلار را نیز کسب نمایند.”
این چهره فرهیخته عرب درباره موضوع آشتی ملی اظهار داشت: «آشتی ـ در هر شکل آن ـ بهتر از خصومت و دشمنی است ؛ زیرا قطع رابطه باعث می شود تا جماعتی که روح و روان خود را به شیطان فروخته اند، بر کرانه باختری حاکمیت کنند و به هر تجاوزی علیه مردم این منطقه دست بزنند. ولی نباید فراموش کرد که این آشتی نباید به هر بهایی صورت گیرد و نباید برای تحقق آن از اصول و آرمان ها چشم پوشید.»
وی در ارزیابی خود از موضع گروه های چپگرای فلسطینی در قبال تصمیم تشکیلات خودگردان برای تعویق زمان بررسی گزارش گولدستون در شورای حقوق بشر سازمان ملل ابراز داشت: «متاسفانه بیشتر این گروه ها از طرفی جانبداری می کند که از نظر مالی حمایت شان کند و سلام فیاض و ابومازن به خوبی از این امر آگاه هستند. مهم تر از همه اینکه گروه ها چپ امروز در فلسطین با بحران های مختلف دست و پنجه نرم می کنند و هیچ تاثیری بر مسائل داخلی ندارند و امروز به دنبال ایفای نقش می گردند.»
فرج شلهوب درباره تجاوزات اخیر صهیونیست ها به شهر قدس گفت: “دولت راستگرای صهیونیستی تنها بر اساس همان عقده های تلمودی خود عمل می کند و گرفتار عقده خود برتر بینی و نیز جنون قدرت شده است. دولت کنونی رژیم صهیونیستی با این اقدامات خود از یک طرف این پیام را برای مذهبی های صهیونیست دارند که ما ـ بر خلاف دولت های پیشین ـ هرگز از حق یهودیان برای ورود به حرم (مسجدالاقصی) و انجام مراسم دینی چشم نمی پوشیم و برای ما رضایت یا نارضایتی هیچ طرفی مهم نیست. مقامات دولتی صهیونیست همچنین می خواهند به طرف مذاکره کننده فلسطینی این نکته را بفهمانند که مسئله (قدس و حرم موجود در آن) از جمله مسائلی است که هیچ گونه چانه زنی در مورد آن امکان پذیر نمی باشد و حق مدیریت این محل و نیز کنترل آن برای یهودیان محفوظ است و کسی نمی تواند این حق را وتو کند. پیام سومی که اقدامات تل آویو علیه قدس و مسجدالاقصی به دنبال دارد، این است که هر کسی باید حد و حدود خود را بفهمد و این رژیم صهیونیستی است که درباره قدس و حرم مقدس آن تصمیم می گیرد و حتی اوباما نیز اجازه دخالت در این امر را ندارد و تل آویو به احدی اجازه دخالت در مورد حقوق یهودیان را نمی دهد و هرگز هیچ گونه تسامحی را در مورد آن نمی پذیرد و هر کس (طرف مذاکره کننده فلسطینی یا دیگران) که این تصمیم به مذاقش خوش نمی آید، به درک.”
این تحلیلگر سیاسی در مورد پیش بینی واکنش های احتمالی علیه اقدامات دشمن صهیونیستی در قدس گفت: “برخوردهای خودخواهانه، افراطی گرایانه و تحریک آمیز اشغالگران در این شهر باعث انفجار اوضاع می شود و این مسئله ای است که دستگاه های امنیتی رژیم صهیونیستی انتظار بروز آن را می کشند ؛ البته دستگاه های مذکور مدعی این هستند که موضع تحریک آمیز حماس و جنبش اسلامی اراضی اشغالی 48 باعث انفجار اوضاع می شود نه جنایت ها و اقدامات تحریک آمیز صهیونیست ها.”
وی همچنین از امت عربی خواست تا برای یاری مسجدالاقصی به پا خیزند و خاطرنشان ساخت: «تردید در مقابله با اقدامات تجاوزکارانه اشغالگران صهیونیستی در قدس، ضعف و بی ارادگی که امروز از جهان عرب شاهد هستیم، بیانگر وضعیتی است که امت عرب در آن به سر می برد.»
ایشان تصریح داشتند: “ملت های عربی اگر چه دست به اقدام مطلوب نمی زنند ؛ ولی خشم و غضب از وضعیت موجود در قدس را در درون خود نگاه می دارند و هر گونه تجاوز به مسجدالاقصی می تواند به یکی از مهم ترین عوامل در احیای ملت های عربی مبدل شود و آنها را به سمت نقش آفرینی در مسیر مقابله با جنایت های اشغالگران صهیونیست و نیز پاک کردن کشورهای عربی از رجس حضور و وجود این غده سرطانی سوق دهد.”
متن کامل مصاحبه خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین با فرج شلهوب، نویسنده برجسته عرب ترجمه شده و از نظر خوانندگان عزیز فارسی زبان می گذرد.
س: امروز ابومازن از سوی طیف های مختلف ملی و عربی به خاطر درخواست تشکیلات تحت فرمانش برای تعویق زمان بررسی گزارش گولدستون در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد محکوم می شود. ارزیابی شما از این امر چیست؟
ج: ابومازن عمدا و با آگاهی کامل و یک برنامه از پیش طراحی شده درخواست تعویق زمان تصویب گزارش گولدستون را مطرح کرد. درخواست تشکیلات خودگردان برای تعویق زمان بررسی گزارش گولدستون هرگز یک اشتباه ناآگاهانه و یا خطای محاسباتی نبوده است ؛ ولی از آنجایی که این رسوایی با محکومیت گسترده رو به رو شد و افراد خواستار مجازات عاملان این اقدام خیانتکارانه شدند و نظام های عربی نیز از این اقدام تبری جستند و ابومازن نیز ـ بر خلاف گذشته ـ این بار آشکارا به انجام خیانت در حق ملت، اجرای برنامه های رژیم اشغالگر قدس و تن دادن به باج خواهی های این رژیم محکوم شد، رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان مجبور به توجیه این اقدام زشت گردید و از آن به عنوان اشتباه [غیر عامدانه] یاد کرد. البته نباید فراموش کرد که حجم این رسوایی به حدی بود که ابومازن تهدید کرد اگر طرف های عربی از حمایت او دست بردارند و روند محکومیت ها علیه وی تداوم یابد، از همدستی طرف های مذکور در موضوع تعویق زمان بررسی گزارش در سازمان ملل پرده بر می دارد و می گوید این طرف های عربی بودند که باعث شدند تا وی در وضعیتی شکست خورده به دیدار نتانیاهو در واشنگتن برود.
س: آیا ابومازن و تیم همراهش این احتمال را می دادند که انجام این کار، چنین رسوایی بزرگی به دنبال داشته باشد؟ علی رغم تعدد روایت هایی که از دلایل انجام این اقدام زشت از سوی تشکیلات خودگردان وجود دارد، تحلیل شما از انگیزه های این اقدام چیست؟
ج: گمان می کنم که آنها انتظار بروز رسوایی ـ در این حد و حجم ـ را نداشتند و شاید چیزی که آنها را برای انجام این جنایت و عدم تفکر در مورد عواقب آن تشویق کرد، این بود که در طول چهار سال گذشته، همیشه مواضعی همسو با دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی اتخاذ می کردند و هیچ اتفاقی نمی افتاد. از جمله این مواضع همسو می توان به دسیسه چینی و همکاری با دشمن علیه جنبش حماس، واگذاری مسئولیت اداره دستگاه های امنیتی به کیت دایتون آمریکایی، اهانت به مقاومت و شکنجه مبارزان و کشتار نیروهای مقاومت اشاره کرد. آنها همچنین در کمال وقاحت از آمریکا پول و از رژیم صهیونیستی سلاح دریافت کردند و سرنوشت خود را با موجودیت این رژیم گره زدند.
درباره تفاوتی که خیانت این دفعه با دفعات پیشین داشت، باید گفت این بار مسئله در سطح بین المللی مطرح شده بود و این سازمان های حامی حقوق بشر بودند که فریاد محکومیت جنایت های اشغالگران قدس را سر دادند یعنی این موضوع، به موضوعی انسانی مبدل شد که تمام جهان به همدردی با قربانیان آن پرداختند. از سوی دیگر، کسی که مسئولیت هدایت کمیته حقیقت یاب سازمان ملل متحد درباره جنگ غزه را بر عهده داشت و گزارشی را محکومیت رژیم صهیونیستی نگاشت، یهودی بود و در همین حال و با کمال تاسف، ناجی رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی این رژیم از سیل مجازات ها، فردی بود که خود را رئیس تشکیلات خودگردان می داند ؛ البته وی به بهای اندکی حاضر به چنین کاری شد که این بهای اندک، سکوت مقامات صهیونیستی در برابر موضوع همکاری تشکیلات خودگردان با ارتش عبری در حمله به غزه و نیز صدور مجوز شرکت ویژه تلفن های همراه برای فرزند ابومازن بود.
س: آیا به نظر شما، بهتر است که حماس توافق نامه آشتی را ـ در پایان ماه جاری ـ با ابومازن امضا کند؟
ج: به اعتقاد بنده درست نیست که حماس در پایان ماه جاری توافق نامه آشتی با ابومازن امضا کند ؛ زیرا در این صورت، حکم کسی را دارد که وی را از رسوایی نابخشودنی اش نجات بخشیده و مشابه همان خدمتی را انجام داده است که رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان برای دولت عبری انجام داد و این دولت را از پرداخت بهای جنایت هایش در جنگ غزه نجات بخشید.
در وضعیت کنونی باید ابومازن را تحت فشار قرار داد و باید از وی خواست که از منصب خود کناره گیری کند و بهای جنایتش در حق ملت فلسطین را بپردازد تا اینکه دیگر کسی به خود جرات تعدی به حقوق ملی را ندهد یعنی آن کاری که تشکیلات خودگردان با درخواست تعویق زمان بررسی گزارش گولدستون در مورد حقوق ملی انجام داد.
ماجرای گزارش گولدستون ثابت کرد که ابومازن و تشکیلات تحت فرمانش تنها ابزاری در اختیار اشغالگران هستند و حکم دشنه ای زهرآلود را دارند که آمریکا با استفاده از آن آرمان فلسطین را هدف قرار می دهد و حقوق ملت این سرزمین را تضییع می نماید ؛ البته در مقابل به این جماعت اجازه می دهد تا حاکمیت را در دست داشته باشند و از اموال و دارایی هایی که از سوی کشورهای کمک کننده اعطا می شود، استفاده نمایند و در شرکت های امنیتی سرمایه گذاری کنند و بازار فلسطین را در اختیار خود بگیرند و از روابط شک برانگیز خود با اشغالگران میلیون ها دلار را نیز کسب نمایند.
س: به نظر شما، حماس در توافق نامه آشتی که قرار است میان ابومازن و این جنبش به امضا برسد باید چه حد و حدودی را مد نظر قرار دهد؟
ج: توجه حماس از یک طرف به رابطه با همسایگان عربش و تشکیلات خودگردان است و از طرف دیگر، به منافع ملی فلسطینان. حماس از همه نظر تحت فشار می باشد. جنبش مقاومت اسلامی فلسطین در دایره ای از مشکلات به سر می برد و تلاش می کند تا در سیل رنج ها و محنت ها جا پای خود را محکم کند و به روند محاصره جائرانه نوار غزه خاتمه دهد.
حماس در واقع در منطقه ای پا گذاشته است که دشمنان در آنجا فراوان و دوستان اندک هستند ؛ ولی با این وجود، آشتی ـ در هر شکل آن ـ بهتر از خصومت و دشمنی است زیرا قطع رابطه باعث می شود تا جماعتی که روح و روان خود را به شیطان فروخته اند، بر کرانه باختری حاکمیت کنند و به هر تجاوزی علیه مردم این منطقه دست بزنند. ولی نباید فراموش کرد که این آشتی نباید به هر بهایی صورت گیرد و نباید برای تحقق آن از اصول و آرمان ها چشم پوشید.
در این راستا، وقت تنگ و بسیار اهمیت دارد. اکنون وقت محکوم کردن ابومازن، تضعیف و سلب مشروعیت از او می باشد نه آشتی با وی و نجاتش از مجازات اقدامات خائنانه. ضمنا باید به خاطر داشت که آشتی با ابومازن هرگز به معنای پایان یافتن روند بازداشت اعضای حماس و مبارزان فلسطینی و حبس آنها در زندان های تشکیلات خودگردان نیست و هرگز به فعالیت های این تشکیلات علیه زیرساخت های مقاومت در کرانه باختری خاتمه نخواهد بخشید و باعث نمی شود تا مقامات تشکیلات خودگردان دست از اجرای سیاست ها و برنامه های اشغالگران دست بردارند. ضمنا این آشتی به معنای آن نیست که یک چارچوب درست برای اجرای انتخابات سالم و همزمان شورای ملی، مجلس قانونگذاری و ریاست تشکیلات خودگردان در زمان تعیین شده تهیه شود. علاوه بر این، آشتی ملی هرگز به بازسازی دستگاه های امنیتی بر اساس اصولی میهن پرستانه و حرفه ای نخواهد انجامید و تنها طرفی که از این آشتی استفاده می کنند نوکران رژیم صهیونیستی هستند که آن را برای خدمت به برنامه ها و سیاست های اربابان شان به کار می گیرند.
س: با نظر به مواضعی که گروه های چپگرای فلسطینی نسبت به اوضاع جاری در این سرزمین دارند، ارزیابی شما از عملکرد آنان چگونه است؟
ج: با تاسف باید خدمت تان عرض کنم که بیشتر گروه های چپگرا از طرفی جانبداری می کنند که از نظر مالی حمایت شان می کند و البته ابومازن و فیاض کاملا به این نکته واقف هستند. بد نیست بدانید برخی از این گروه ها، از حماس و گرایش های اسلامی اش تنفر دارند و اگر حتی کلید نجات شان به دست حماس نیز باشد از این جنبش حمایت نمی کنند. از هم مهم تر اینکه گروه های چپگرای فلسطینی در حال حاضر با بحران های مختلف دست و پنجه نرم می کنند و هیچ تاثیری در عرصه داخلی ندارند و تنها می کوشند تا نقشی را در داخل بازی کنند که البته این نقش آفرینی یک بار به صورت مخالفت و رویارویی است و برخی اوقات نیز به شکل شرط بندی بر روی طرفی است که از بیشترین حمایت منطقه ای و فرا منطقه ای برخوردار می باشد به ویژه در این شرایط که اصول و آرمان ها اهمیت خود را از دست داده است و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گروه های چپ تکیه گاه اصلی خود را از دست داده اند. به هر حال، ما به وضوح موضع گروه های مذکور را در بحران فتح و حماس و نیز ماجرای گزارش گولدستون دیدیم.
گروه های چپگرا دیگر گرایش های چپ ندارند و تنها یک سری مجموعه های کوچکی هستند که با عناوین مختلف ظهور می کنند ؛ البته نباید فراموش کنیم که در داخل این گروه ها و یا در جمع چپگراهای مستقل چهره های میهن پرستی دیده می شوند که مواضعی مثبت و متمایز را در قبال اوضاع موجود در فلسطین اتخاذ نمودند ولی به طور کلی، حرکت کلی گروه های چپ ناامید کننده بوده است و هیچ امیدی به آنها نمی رود.
س: چرا رژیم صهیونیستی ـ آن هم در این برهه ـ به اقدامت تجاوزکارانه علیه قدس دست می زند؟ آیا این تجاوزات مقدمه یک حادثه بزرگ است؟
ج: دولت راستگرای صهیونیستی تنها بر اساس همان عقده های تلمودی خود عمل می کند و گرفتار عقده خود برتر بینی و نیز جنون قدرت شده است. دولت کنونی رژیم صهیونیستی با این اقدامات خود از یک طرف این پیام را برای مذهبی های صهیونیست دارند که ما ـ بر خلاف دولت های پیشین ـ هرگز از حق یهودیان برای ورود به حرم (مسجدالاقصی) و انجام مراسم دینی چشم نمی پوشیم و برای ما رضایت یا نارضایتی هیچ طرفی مهم نیست.
مقامات دولتی صهیونیست همچنین می خواهند به طرف مذاکره کننده فلسطینی این نکته را بفهمانند که مسئله (قدس و حرم موجود در آن) از جمله مسائلی است که هیچ گونه چانه زنی در مورد آن امکان پذیر نمی باشد و حق مدیریت این محل و نیز کنترل آن برای یهودیان محفوظ است و کسی نمی تواند این حق را وتو کند.
پیام سومی که اقدامات تل آویو علیه قدس و مسجدالاقصی به دنبال دارد، این است که هر کسی باید حد و حدود خود را بفهمد و این رژیم صهیونیستی است که در باره قدس و حرم مقدس آن تصمیم می گیرد و حتی اوباما نیز اجازه دخالت در این امر را ندارد و تل آویو به احدی اجازه دخالت در مورد حقوق یهودیان را نمی دهد و هرگز هیچ گونه تسامحی را در مورد آن نمی پذیرد و هر کس (طرف مذاکره کننده فلسطینی یا دیگران) که این تصمیم به مذاقش خوش نمی آید، به درک.
برخوردهای خودخواهانه، افراطی گرایانه و تحریک آمیز اشغالگران در این شهر باعث انفجار اوضاع می شود و این مسئله ای است که دستگاه های امنیتی رژیم صهیونیستی انتظار بروز آن را می کشند ؛ البته دستگاه های مذکور مدعی این هستند که موضع تحریک آمیز حماس و جنبش اسلامی اراضی اشغالی 48 باعث انفجار اوضاع می شود نه جنایت ها و اقدامات تحریک آمیز صهیونیست ها.
س: قدس در خطر است. درخواست شما از جهان عرب و ملل عربی چیست؟
ج: انتظاری که امروز از امت عربی وجود دارد که برای یاری قدس به پا خیزند. بی توجهی امروز جهان عرب به یاری قدس، تردید در برخورد با جنایت های اشغالگران در این شهر، ضعف و نیز بی ارادگی عرب ها نشانگر وضعیتی است که امت عربی در آن به سر می برد و حکایت از آن دارد که تفرقه و ضعف به چه حد رسیده است، تفرقه ای که نتیجه اقدامات نظام های سیاسی عربی ـ فاقد برنامه و اراده ـ می باشد. وضعیت امروز جهان عرب تفاوت زیادی با وضعیت ابومازن و تشکیلات خودگردان ندارد ؛ ولی ملت های عربی اگر چه دست به اقدام مطلوب نمی زنند ؛ ولی خشم و غضب از وضعیت موجود را در درون خود نگاه می دارند و هر گونه تجاوز به مسجدالاقصی می تواند به یکی از مهم ترین عوامل در احیای ملت های عربی مبدل شود و آنها را به سمت نقش آفرینی در مسیر مقابله با جنایت های اشغالگران صهیونیست و نیز پاک کردن کشورهای عربی از رجس حضور و وجود این غده سرطانی سوق دهد.
قدس پیش از آنکه قربانی جنایات اشغالگران باشد، پرچم بیداری و مبارزه عرب ها است. قدس امروز در انتظار یاری امت عربی می باشد و تکیه گاهش بعد از خدا، ملت هایی است که در یاری دین خدا و صیانت از قبله اول مسلمانان و محل اسرای نبی اکرم از چیزی دریغ نورزیدند و صد البته که پگاه ظفر نزدیک است.