شنبه 10/می/2025

موضع راستگرایان مذهبی اسرائیلی در قبال فرآیند سازش

دوشنبه 2-نوامبر-2009

 اجرای پیشنهادها و تعهداتی که اوباما در خصوص تشکیل کشور مستقل فلسطینی داده بود، امروز با سدی مستحکم به نام دولت راستگرا و تندروی اسرائیلی رو به رو شده است که برنامه های سیاسی اش مبتنی بر توسعه شهرک های صهیونیست نشین در کرانه باختری و قدس اشغالی می باشد و تشکیل کشور فلسطینی را تهدیدی برای امنیت اسرائیل می داند و در چارچوب مذاکره با طرف فلسطینی، حاضر به اعطای هیچ گونه امتیازی نیست به ویژه اگر مربوط به عقب نشینی از مناطقی باشد که جزء کرانه باختری به شمار می رود و ارتش “اسرائیل” آنجا را به سیطره خود درآورده است. 

شاید موضع دولت کنونی اسرائیل ریشه در بافت دولت ائتلافی اش داشته باشد، دولتی که در آن اکثریت متعلق به احزاب راستگرای مذهبی حامی مسئله شهرک سازی است و میزان مشارکت احزاب چپگرا یا راستگرای میانه رو حامی مذاکره در این دولت بسیار اندک است به گونه ای که تنها پنج کرسی را از مجموع سی کرسی وزارتی در اختیار دارد که متعلق به حزب صهیونیستی کار می باشد. به دیگر سخن، احزاب راستگرا (لیکود و اسرائیل خانه ما) و احزاب راستگرای مذهبی (شاس، یهود هاتوراه و خانه یهودیان) بیست و پنج کرسی را در اختیار دارند که از مهم ترین این کرسی ها می توان به وزارت امور خارجه اشاره کرد که در اختیار افیگدور لیبرمن، رهبر حزب “اسرائیل، خانه ما” قرار گرفته است یعنی حزبی که شدیدا مورد تایید یهودیان روس و شهرک نشینان مذهبی صهیونیست است.

سیاست های افراطی گرایانه اسرائیلی ها در قبال عملیات سازش تنها بخشی از نتایج اجتماع پیچیده چندین فاکتور و عامل در اسرائیل است که دست به دست هم داده و باعث افزایش نفوذ و قدرت جریان راستگرای مذهبی مخالف سازش و نیز تشکیل کشور مستقل فلسطینی شده است. افراد وابسته به جریان مذکور به شدت از فعالیت های شهرک سازی حمایت می کنند و آن را یکی از وظایف محوری خود در قبال جامعه می دانند ؛ البته این جماعت در طرز تفکر خود وابسته به تفسیرهایی هستند که خاخام های حریدیم از متن تورات دارند.     

نیکولاس پیلهام، از پژوهشگران انجمن بررسی بحران های بین المللی، اخیرا پژوهشی را با عنوان “موضع راستگرایان مذهبی اسرائیل در قبال فرآیند صلح” تهیه کرده که توسط موسسه تحقیقاتی ـ مطالعاتی خاورمیانه The Middle East Research & Information Project و در قالب گزارش دوازده اکتبر این موسسه منتشر شده است. این تحقیق به تفسیر پدیده افزایش نفوذ راستگرایان مذهبی در سطوح مختلف سیاسی و اجتماعی جامعه اسرائیل می پردازد و تاثیر قدرت یابی این گروه را بر آینده فرآیند سازش میان دو طرف فلسطینی و اسرائیلی مورد کنکاش قرار می دهد.  

راستگرایی مذهبی به عنوان یک پدیده جمعیتی  

وضعیت سیاسی و اجتماعی اسرائیل از زمان طرح موضوع جداسازی یک جانبه از سوی شارون در سال 2003 که به تخلیه شهرک های یهودی نوار غزه انجامید، دچار تغییراتی ساختاری شده است.

اگر به گذشته برگردیم، می بینیم حزب لیکود که رهبری آن را آریل شارون بر عهده داشت، دارای گرایش های راست (البته در معنای سیاسی آن) بود و هنوز نفوذ مذهبی ها در درون این حزب یا به طور کل، جامعه اسرائیلی آن چنان ملموس نبود ؛ چرا که در غیر این صورت، عقب نشینی از شهرک های یهودی نشین نوار غزه امری غیر ممکن می نمود. ضمنا شارون، نخست وزیر وقت اسرائیل بهای سنگینی را برای اجرای طرح تخلیه شهرک ها نپرداخت و تنها بهایی را که برای انجام این کار تقدیم کرد، تاسیس یک حزب جدید به نام کادیما بود. کادیما در خود چهره هایی را جای داده بود که با دیدگاه های شارون در خصوص سازش موافق بودند. این حزب در برنامه های سیاسی خود بیشتر متمایل به راستگرایان میانه روی سکولار بود تا راستگرایان مذهبی.      

پیامدهای جنگ دوم لبنان و کاهش میزان اعتماد افکار عمومی اسرائیل به دولت و سیاستمداران کادیما ـ به ویژه در پی بر ملا شدن فساد موجود در بدنه دولت عبری که بارزترین نمونه آن مشارکت ایهود اولمرت در موضوع واگذاری بانک لیومی به یک یهودی آمریکایی در مقابل دریافت رشوه بود ـ باعث شد تا نفوذ راستگرایان تندروی مذهبی در اسرائیل به شکل قابل ملاحظه ای تشدید یافت که برای اثبات این موضوع، تنها کافی است که نگاهی به افزایش روند تظاهرات اعتراض آمیز شهرک نشینان مذهبی یهودی در کرانه باختری [علیه دولت]، بالا رفتن تعداد نمایندگان راستگرای مذهبی در پارلمان و همچنین نفوذ جریان تندروی افراطی در ارتش اسرائیل و نهادهای دولتی بیاندازید. از دیگر نشانه های افزایش نفوذ راستگرایان می توان به حمایت بخش گسترده ای از افکار عمومی جامعه اسرائیل از دیدگاه های رهبران جریان تندرو و افراطی در خصوص روند سازش و موضوع امنیت اشاره کرد. این در حالی است که پیش از این جامعه اسرائیل، نظرات لیدرهای طیف تندرو و راستگرا را تنها به نفع شهرک نشینان می دانست.           

در همین راستا، باید اشاره ای نیز به وضعیت جمعیتی شهرک نشینان تندرو یهودی و هواداران جریان راستگرای مذهبی نیز داشته باشیم ؛ زیرا هرگز نمی توان نقش این فاکتور را در سطح سیاسی نادیده انگاشت. امروز شمار شهرک های اسرائیلی در کرانه باختری به 145 مورد می رسد که سیصد هزار نفر در آن سکونت دارند یعنی اینکه شهرک نشینان ساکن منطقه مذکور چهار درصد جمعیت اسرائیل را تشکیل می دهند و این در حالی است که شمار آنان در سال 1992 و در جریان امضای توافق نامه اسلو از 105 هزار نفر تجاوز نمی کرد.  

در واقع، شهرک نشینان یهودی موفق شدند تا با راه اندازی مدارس و دانشگاه هایی که به تلفیق تعالیم دینی با آموزش های نظامی می پرداخت، خود را از آن انزوایی که در جامعه اسرائیل گرفتارش شده بودند رهایی دهند. این جماعت همچنین برای خود نیروی امنیتی ویژه حمایت از شهرک های یهودی را ایجاد کردند که در ارتش آموزش می دیدند و تحت نظر خاخام هایی فعالیت می کردند که در ارتباط مستقیم با سازمان های اسرائیلی فعال در زمینه شهرک سازی بودند که از جمله این سازمان ها می توان به انجمن شهرک سازی “العاد” اشاره کرد.   

تغییر برنامه سیاسی اسرائیل  

تقویت گرایش های مذهبی یهودی تنها محدود به شهرک نشینان نمی شود ؛ بلکه تایید طیف های مختلفی از یهودیان در جامعه اسرائیلی را به همراه داشته است و بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی انستیتوی “دموکراسی” اسرائیل Israel Democracy Institute  هشت درصد از یهودیان اسرائیلی بالای پنجاه سال و سی و دو درصد از یهودیانی که در رده سنی هجده تا سی سال جای می گیرند، وابسته به جریان راستگرای مذهبی قومی یا جریان تندروی مذهبی هستند و این در حالی است که شمار یهودیان سکولار اسرائیلی از بیست و سه درصد در سال 1997 به هفده درصد در سال 2007 رسیده است.  

به طور کل می توان گفت که شمار یهودیان مذهبی در جامعه اسرائیل به حدود یک و نیم میلیون نفر رسیده است که این تعداد، بیست درصد کل جمعیت را تشکیل می دهد. بی تردید، بالا رفتنآم جمعیت راستگرایان مذهبی در اسرائیل، به افزایش حضور آنان در بخش های مختلف ارتش انجامیده است ؛ البته راستگرایان مذهبی ـ به ویژه حریدیم ها ـ تاکید فراوانی بر این دارند که خدمت سربازی شان را در مناطق شهرک نشینی موجود در خط سبز (داخل کرانه باختری) به اتمام برسانند و فرماندهان ارتش نیز محل خدمت سربازان مذهبی را بر اساس محل سکونت شان تعیین می کنند تا هر کدام از آنها در شهرک محل زندگی خود خدمت نمایند.   

یگال لیوی از پژوهشگران اسرائیلی میزان حضور مذهبی های یهودی را در ارتش عبری حدود چهل درصد برآورد کرد که از این امر می توان نتیجه گرفت که نفوذ جریان تندرو مذهبی حکایت از نقش رو به رشدی دارد که خاخام ها در ارتش دارند و ما نمونه آن را در جریان جنگ غزه شاهد بودیم.

بد نیست بدانید که یک یگان ویژه در ارتش عبری با عنوان “بیداری یهودی” تشکیل شده است که نظامیان را در جریان حمله همراهی خواهد کرد و برای جنگ ترغیب شان خواهد نمود.

شمار زیادی از سربازان مذهبی امروز میان دو گزینه یعنی اطاعت از دستورات فرمانده یا گردن نهادن به توصیه های خاخام های ارتش درمانده اند.   

در خصوص جایگاه سیاسی جریان راستگرای مذهبی باید گفت که این جریان هرگز در طول تاریخ شکل گیری اسرائیل اکثریت پارلمانی را در کارنامه خود ندیده است ؛ ولی بعد از انتخابات هجدهم کنست در سال 2009 وضعیت برای جریان مذکور تغییر کرد و از مجموع 120 کرسی پارلمان اسرائیل، احزاب راستگرا حدود 65 کرسی را از آن خود کردند که 27 مورد آن نصیب احزاب راستگرای مذهبی شد و تصاحب همین بیست و هفت کرسی این اجازه را به احزاب مذکور می دهد تا در راه تصویب هر گونه طرحی در دولت مانع تراشی کنند ؛ چرا که فراکسیون های پارلمانی حاضر در دولت که در مجموع 75 کرسی را در کنست در اختیار دارند که میان احزاب راستگرا، راستگرای مذهبی و همچنین حزب کار به عنوان نماینده جریان چپگرای میانه تقسیم شده است و در اختیار داشتن 27 کرسی قدرت خاصی را به راستگرایان مذهبی در خصوص تایید یا عدم تایید یک طرح در دولت می دهد.     

به نظر می رسد که حزب لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل به شکل قابل ملاحظه ای تکیه بر حمایت های شهرک نشینان دارد که ما این امر را در افزایش میزان پشتیبانی شهرک نشینان مذهبی یهودی در انتخابات پارلمانی اخیر شاهد بودیم تا جایی که میزان این حمایت ها از دوازده درصد در سال 2006 به بیست و سه درصد در سال 2009 رسید.

به هر حال، تغییر در نوع هواداران حزب لیکود محدودیت های بسیاری را برای این حزب ایجاد می کند و انتظار می رود که پروژه نتانیاهو برای توقف موقت شهرک سازی در کرانه باختری ـ در صورت اجرا ـ با موج تظاهرات اعتراض آمیز شهرک نشینان رو به رو شود و به توقف حمایت های این طیف از حزب لیکود بیانجامد و علاوه بر آن ائتلاف دولت عبری نیز در معرض تهدید قرار می گیرد ؛ ضمنا اگر انتخابات زودهنگامی نیز برگزار شود، هرگز نتیجه آن به نفع حزب لیکود نخواهد بود. اگر به گذشته برگردیم، می بینیم که چطور نتانیاهو بعد از امضای توافق نامه وای ریور در سال 1999 و صدور دستور تخلیه شهرک “عبرون” در کرانه باختری پشتیبانی لابی حامی شهرک سازی در کنست را از دست داد.

از دیگر موفقیت هایی که جریان مذهبی یهودی هوادار شهرک سازی کسب کرده اند، باید به جذب شماری از روسای موسسات مدنی و محلی برای دریافت مجوز احداث شهرک و نیز اختصاص اراضی دولتی به این امر اشاره کرد.

در واقع، امروز قانون مقدسی که خاخام ها چارچوب آن را مشخص می کنند، در تقابل با قانونی قرار گرفته است که دولت عبری وضع می کند و در برخی اوقات مخالف فعالیت های شهرک سازی است. البته نباید فراموش کرد که با نظر به اینکه طیف گسترده ای از کارمندان نهادهای مدنی دارای رویکرد افراطی گرای مذهبی هستند، معمولا قانون مقدس اجرا می شود و قانون وضع شده از سوی دولت نادیده انگاشته می گردد.         

 

شهرک سازی و افزایش فشارهای داخلی

بی تردید، رابطه میان افزایش نفوذ جریان راستگرای مذهبی و آینده روند صلح را باید در دیدگاه های افراد وابسته به جریان مذکور جستجو کرد. این جماعت معتقدند که شکل گیری کشور فلسطینی تهدیدی برای امنیت اسرائیل تلقی می شود و هرگز با توقف روند شهرک سازی در کرانه باختری و قدس موافق نیستند و تخلیه هر کدام از شهرک های موجود یا عقب نشینی از آن را خیانت به “امانت الهی” می دانند که بر اساس تورات در نزد یهودیان به ودیعه گذارده شده است.

نظرسنجی انجام گرفته در آوریل 2008 نشان می دهد که حدود شصت و چهار درصد از یهودیان مذهبی هرگز شکل گیری کشور مستقل فلسطینی را نمی پذیرد و قریب به هفتاد و دو درصد آنها نیز مخالف از سرگیری مذاکرات با طرف فلسطینی هستند و طبعا اکثر آنها نیز مخالف عقب نشینی از شهرک های یهودی در کرانه باختری می باشند.   

پژوهشی که توسط نیکولاس پیلهم انجام گرفته است و پیش از این نیز به آن پرداختیم، به تفسیر موضع مخالف دولت نتانیاهو در قبال توقف روند شهرک سازی می پردازد ؛ ولی نکته ای که باید به آن اضافه کرد، این است که دولت اسرائیل از سه جهت برای اتخاذ سیاست های افراطی گرایانه در قبال مسئله سازش تحت فشار قرار دارد که احزاب راستگرای مذهبی حاضر در ائتلاف حاکم در راس این سه گروه قرار دارند تا جایی که حزب موسوم به “اتحاد ملی” که به طور مشخص نمایندگی شهرک نشینان را بر عهده دارد، خواستار بازگرداندن شهرک نشینان به شهرک های نوار غزه و شمال کرانه باختری شد که ده سال پیش و در چارچوب اجرای طرح جداسازی یک جانبه با تشکیلات خودگردان تخلیه شده بودند. حزب مذکور این تقاضا را به این زعم که طرح جداسازی نتایج منفی به دنبال داشته، مطرح نموده است.    

حزب اتحاد ملی که ریاست آن را “یعقوب کاتس” بر عهده دارد، در تاریخ 28 فوریه سال جاری با صدور بیانیه ای اعلام کرد: “فلسطینیان برداشتی اشتباه از عملیات جداسازی داشته اند و از آن به عنوان ضعف اسرائیل یاد می کنند. ما باید با در اختیار گرفتن دوباره شهرک های تخلیه شده، قدرت بازدارندگی خود را تجدید کنیم.”

یهودیان حریدیم

مواضع خاخام های یهودی حریدیم افراطی گرایانه تر از مواضع اعضای هیات دولت اسرائیل است تا جایی که این جماعت مخالف انعقاد هر گونه توافق نامه با جنبش حماس در خصوص آزادی گلعاد شلیت، اسیر نظامی صهیونیست در مقابل رهایی چند صد اسیر فلسطینی هستند و از دولت می خواهند که برای آزادی شلیت از قدرت نظامی استفاده کند. خاخام های مذکور در تاریخ 27 ژوئن از خانواده های مذهبی و راستگرای یهودی هوادار خود خواستند تا با تجمع در بلندی های جولان اشغالی، بر حضور یهودیان در این منطقه تاکید نمایند. البته روزنامه معاریو، از این تجمع با عنوان “شهرک سازی مذهبی” یاد و تاکید کرد که رهبری این جریان را عوفر کوهین، رئیس جنبش حمایت از ارزش های یهودی بر عهده دارد و هدفش نیز مقابله با افزایش قیمت املاک و منازل در اسرائیل است.     

امروز شورای شهرک سازی اسرائیل فشارهای گسترده ای را به احزاب راستگرای حاضر در دولت برای جلوگیری از هر گونه عقب نشینی در موضوع شهرک سازی وارد می آورد تا جایی که اندکی پیش از سفر 29 ژوئن ایهود باراک، وزیر جنگ اسرائیل به ایالات متحده جهت بحث و تبادل نظر در خصوص توقف روند شهرک سازی در کرانه باختری، روزنامه یدیعوت احرونوت به نقل از دانی دایان، رئیس شورای شهرک سازی اسرائیل اعلام کرد که این شورا مخالف هر گونه عقب نشینی در موضوع شهرک سازی یا حتی قبول مسئله تشکیل کشور مستقل فلسطینی است.    

دایان تصریح کرد: “دیگر وقت آن رسیده است تا دولت حقیقت را بگوید و اعلام کند دلیل انتخابش از سوی رای دهندگان به خاطر ایمان به این نکته است که تشکیل کشور فلسطینی خطری برای موجودیت اسرائیل تلقی می شود و یهودیان نیز این حق را دارند تا در هر جا از سرزمین اسرائیل که خواستند، سکنی بگزینند. ضمنا ساخت و ساز حق ما است نه اینکه تنها به خاطر بر طرف کردن نیاز افراد (که با گذر زمان، تعدادشان زیادتر می شود) اجازه چنین کاری را داشته باشیم. البته باید گفت که اگر نسبت به برطرف کردن این نیاز افراد بی توجه باشیم، وضعیت ما از بد هم بدتر خواهد شد.”

رئیس شورای شهرک سازی در ادامه به شدت از نتانیاهو به خاطر آن چیزی که عنوان “امتیاز دهی” بر آن اطلاق می کرد، انتقاد نمود و ابراز داشت: “نتانیاهو بار دیگر و به شکلی خفت بار تسلیم رئیس جمهور آمریکا شده است. وی بعد از پذیرش موضوع تشکیل کشور فلسطینی و خروج نظامی از شهرهای کرانه باختری، امروز با متوقف ساختن روند شهرک سازی موافقت می کند.”  

شاید بتوان بخشی از مواضع افراطی گرایانه دولت نتانیاهو را به فشارهایی نسبت داد که از چندین جهت به این نهاد وارد می آید ؛ البته نباید نقش رویکردهای راستگرایانه و همچنین بافت کابینه را نادیده گرفت، کابینه ای که شهرک سازی را در راس اولویت های خود قرار می دهد تا آنکه از آن طریق، حمایت راستگرایان مذهبی ساکن شهرک های یهودی نشین را جذب کند.

در پایان باید گفت که دولت نتانیاهو هرگز نمی تواند هیچ گونه امتیازی را در روند مذاکراتش با طرف فلسطینی تقدیم نماید و هرگز نمی توان آن را شریکی قابل اعتماد برای برقراری صلح دانست.

لینک کوتاه:

کپی شد